سوره فجر

فجر
< غاشیه - بلد >
شماره سوره ۸۹
جزء ۳۰
نزول
ترتیب نزول ۱۰
مکی/مدنی مکی
اطلاعات آماری
تعداد آیات ۳۰
تعداد کلمات ۱۳۹
تعداد حروف ۵۸۴

سوره فَجْر هشتاد و نهمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء سی‌ام قرآن جای دارد. فجر به معنای سپیده‌دم است که خداوند در آیه اول سوره به آن قسم می‌خورد و در تفسیرهای روایی مصداق آن امام مهدی(عج)، دوازدهمین امام شیعیان ذکر شده است.

سوره فجر به سرگذشت قوم عاد، قوم ثمود و فرعون و فساد و طغیان آنان اشاره می‌کند و می‌گوید انسان‌ها در معرض آزمایش الهی قرار دارند؛ اما عده‌ای به دلیل فراموشی نعمت‌های الهی در این آزمایش شکست می‌خورند.

سوره فجر به سوره امام حسین(ع) نیز شهرت دارد و در احادیث منظور از «نفس مطمئنه» در آیات پایانیِ آن، امام حسین(ع) معرفی شده است.

در روایات نقل شده هر کس آن را در شب‌های ده‌گانه تلاوت کند، خداوند او را می‌بخشد و اگر در بقیه روزها تلاوت کند، نوری در قیامت همراه او خواهد بود. سوره فجر از جمله سوره‌هایی است که بر ضریح کنونی امام حسین(ع) (نصب‌شده در سال ۱۳۹۱ش) حک شده است.

معرفی

آیات ۱ تا ۴ سوره فجر به خط نستعلیق
  • نامگذاری

این سوره را «‌فجر‌» می‌نامند، زیرا با سوگند خداوند به فجر (سپیده دم) آغاز می‌شود.

  • محل و ترتیب نزول

سوره فجر جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول دهمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف هشتاد و نهمین سوره است و در جزء سی‌ام قرآن قرار دارد.

  • تعداد آیات و کلمات

سوره فجر ۳۰ آیه، ۱۳۹ کلمه و ۵۸۴ حرف دارد. این سوره جزو سوره‌های مفصلات (دارای آیات کوتاه) است و با پنج سوگند آغاز می‌شود.

سوره امام حسین(ع)

سوره فجر به سوره امام حسین(ع) مشهور شده است. چراکه بر پایه حدیثی از امام صادق(ع)، منظور از «نفس مطمئنه» [در آیه ۲۷] امام حسین(ع) است

همچنین، یکی از تفسیرهای «لیال عشر» (شب‌های دهگانه) ده شب آغازین محرم ذکر شده است. سوره فجر از جمله سوره‌هایی است که بر روی ضریح امام حسین(ع) (نصب‌شده در سال ۱۳۹۱ش) حک شده است.

محتوا

سوره فجر به سرگذشت قوم عاد و نیز ارم ذات العماد (باغ بهشت‌آسای ستون‌دار) و قوم ثمود، قوم فرعون و فساد و طغیان آنان اشاره دارد و این نکته را یادآور می‌شود که انسان در معرض آزمایش الهی قرار دارد و با نعمت و محنت، آزمایش می‌شود. سپس علت‌های شکست انسان‌های بی‌ایمان را در این آزمایش بیان می‌کند و به فرارسیدن روز جزا اشاره می‌کند که در آن روز، بی‌ایمانان با مشاهده آثار جهنم پند می‌گیرند؛ اما چه جای پند گرفتن که بی‌فایده و دیرهنگام است.

محتوای سوره فجر
 
 
 
 
ثروت، نشانه خوشبختی و توجه خدا به انسان نیست
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
گفتار سوم: آیه ۲۷-۳۰
در نعمت و محنت باید بنده خدا بود
 
گفتار دوم: آیه ۱۵-۲۶
معیار خوشبختی، برخورداری از نعمت نیست
 
گفتار اول: آیه ۱-۱۴
سنت خدا در عطاکردن نعمت‌ها و سلب آنها
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب اول: آیه ۲۷-۲۸
پیروی دائمی بندگان از فرمان خدا
 
مطلب اول: آیه ۱۵-۱۶
دو پندار نادرست از معیار خوشبختی و بدبختی
 
مطلب اول: آیه ۱-۵
عنایات معنوی خدا به مؤمنان در ایام حج
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب دوم: آیه ۲۹-۳۰
پاداش بندگی خدا
 
مطلب دوم: آیه ۱۷-۲۰
ارتکاب گناهان نشانه قهر خداست، نه سلب نعمت‌ها
 
مطلب دوم: آیه ۶-۱۴
سلب نعمت‌های مادی از کافرانِ فاسد
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب سوم: آیه ۲۱-۲۶
عذاب اخروی نشانه خشم خداست، نه فقر
 
 


نکته‌های تفسیری

درباره برخی از واژه‌های سوره فجر نکات تفسیری در تفاسیر ارائه شده است که در ادامه به آن اشاره می‌شود:

مراد از واژه‌های الفجر، الشفع و الوتر

در تفسیر البرهان، روایاتی آمده که مراد از واژه «الشفع: جفت» را پیامبر(ص) و امام علی(ع) یا امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و مراد از واژه «الوتر: تک» را خداوند دانسته‌ است. همچنین در روایتی آمده است مراد از «الفجر»، امام مهدی(عج)، دوازدهمین امام شیعیان است.

مراد از شب‌های ده‌گانه

خداوند در آیه دوم سوره فجر به لَيَالٍ عَشْرٍ (شب‌های ده‌گانه) سوگند یاد می‌کند، درباره تفسیر لیال عشر چندین احتمال مطرح است: ده شب اول ماه ذی‌الحجه، ده شب آغازین ماه محرم، ده شب پایانی ماه رمضان و ده شب اول ماه رمضان را از جمله این احتمالات دانسته‌اند.

به گفته فخر رازی از مفسران اهل سنت، سوگند به شب‌های ده‌گانه دلالت بر عظمت و فضیلت آنها دارد. وی سه دهه اول ذی‌الحجه، اول محرم و آخر ماه رمضان را به عنوان سه احتمال برای لیال عشر معرفی کرده است که عبادت خدا در آنها تاکید شده است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ضمن اشاره به احتمالات مذکور، منظور از لیال عشر را ده شب اول ذی‌الحجه دانسته است.

بر پایه روایتی که جابر بن یزید جعفی از امام محمدباقر(ع) نقل کرده، لیال عشر به ده تن از امامان معصوم اشاره دارد. برخی از مفسران معتقدند که منظور از شب‌های ده‌گانه، فقط شب‌ها نیست و روزها را نیز شامل می‌شود.

آزمایش انسان با نعمت‌ها

در آیه پانزدهم و شانزدهم سوره فجر آمده‌است خداوند انسان را گاه با نعمت فراوان و گاه با رزق و روزیِ تنگ آزمایش می‌کند؛ اما آدمی این آزمایش را فراموش می‌کند و هنگام نعمت گمان می‌کند مقرب درگاه خداوند شده و در هنگام تنگدستی مأیوس می‌شود و می‌گوید خداوند مرا خوار کرده‌است.علامه طباطبایی سه نکته را در تفسیر این آیات یادآور شده ۱- هم نعمت بخشیدن خداوند و هم امساک و کمتر بخشیدن، امتحان و ابتلا الهی است ولی انسان به سبب کوتاه فکری و بداندیشی اش اینگونه قضاوت می‌کند که خداوند با بخشیدن نعمت او را تکریم کرده و با کمتر بخشدن او را خوار نموده و در نتیجه به طغیان و فساد و کفران نعمت روی می‌آورد.۲- نعمت‌هایی که خداوند به انسان عطا می‌کند چون برخاسته از فضل و رحمت الهی است در واقع اکرامی از سوی خداوند درحق بندگان است به شرطی که با دست خودشان نعمت‌ها را تبدیل به نقمت نسازند.۳- انسان تصور می کند بهره مندی از نعمت‌ها نشانه سعادتمندی در دنیا و دلیل کرامت او در پیشگاه الهی است در حالی که کرامت واقعی، تقرب به خداوند در پرتو ایمان وعمل صالح است و فقر و بی نیازی نقش و تأثیری در این زمینه ندارد.

آیات مشهور

آیه بیست و دوم درباره مجیء خداوند در روز قیامت و آیات ۲۷ و ۲۸ درباره نفس مطمئنه از آیات مشهور سوره فجر شمرده شده است.

آیه مجیء (۲۲)

نوشتار اصلی: آیه مجیء

« وَ جَآءَ رَبُّكَ وَ ٱلمَلَكُ صَفًّا صَفًّا﴿۲۲﴾»
 (و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند.)

آیه ۲۲ سوره فجر که صفت آمدن را به خدا در روز قیامت نسبت داده است به آیه مجیء مشهور شده است. از نگاه کلام شیعه صفت‌‎های مخلوقات مثل آمدن و رفتن را نمی‌توان به خدا نسبت داد. از این رو مفسران این آیه را به معنای آمدنِ حکم و امر خدا تفسیر کرده‌اند. ویا این که نسبت «آمدن» را به خداوند دادن باید بر اساس مجاز عقلی باشد.. این آیه از آیات متشابه دانسته شده که با آیات مُحکم تفسیر می‌شود. آیه ی محکمی که این گونه متشابهات را معنی می‌کند این فراز از آیه ۱۱ سوره شوری است (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ ترجمه: هیچ چیزی مانند او نیست) یعنی خداوند متعال هر چند موجودی است واقعی ولی چون مثل و مانند هیچ موجود دیگری نیست در نتیجه هیچ یک از کارهایی که به او نسبت داده می شود مانند کار های دیگر موجودات نیست.آمدن خدواند نیز در این آیه باید به گونه ای تفسیر و تحلیل شود که متناسب با ساحت الهی باشد و او را شبیه موجودات دیگر نکند.

آیه نفس مطمئنه (۲۷-۲۸)

نوشتار اصلی: آیه نفس مطمئنه

« يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً﴿۲۷-۲۸﴾»
 (اى نفس مطمئنّه، خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد.)

این دو آیه و آیات ۲۹ و ۳۰ که آیات پایانی سوره فجرند که بر اساس روایات، مراد از نَفْس مطمئنه در آنها، امام حسین(ع) است و به همین دلیل سوره فجر، سوره امام حسین(ع) نام گرفته است. همچنین در روایات آمده است نفس مطمئنه نفسی است که به پیامبر(ص) و اهل بیتش ایمان دارد و نیز گفته شده این سوره درباره امیرالمؤمنین است و مراد از نفس مطمئنه نفسی است که به ولایت او اطمینان دارد. آیات پایانی سوره فجر معمولاً در آغاز اطلاعیه‌های درگذشت عالمان شیعه می‌آید. همچنین عُرفا با استناد به آیه مذکور، یکی از مرتبه‌های نَفس را «نفس مطمئنه» دانسته‌اند.

فضیلت و خواص

نوشتار اصلی: فضائل سور

درباره فضیلت تلاوت سوره فجر در تفسیر مجمع البیان از پیامبر(ص) نقل شده است: هر کس سوره فجر را در شب‌های ده‌گانه تلاوت کند، خداوند او را می‌بخشد و اگر در بقیه روزها تلاوت کند، نوری در قیامت همراه او خواهد بود. همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است: «سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب بخوانید که سوره حسین بن علی(ع) است. هر کس آن را قرائت کند، در قیامت، در بهشت با او در یک رتبه است.

متن و ترجمه

سوره فجر

مـتـن ترجمه
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
وَالْفَجْرِ ﴿١﴾ وَلَيَالٍ عَشْرٍ ﴿٢﴾ وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿٣﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ ﴿٤﴾ هَلْ فِي ذَٰلِكَ قَسَمٌ لِّذِي حِجْرٍ ﴿٥﴾ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ ﴿٦﴾ إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿٧﴾ الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ ﴿٨﴾ وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿٩﴾ وَفِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ ﴿١٠﴾ الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ ﴿١١﴾ فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ ﴿١٢﴾ فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿١٣﴾ إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿١٤﴾ فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ ﴿١٥﴾ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ﴿١٦﴾ كَلَّا ۖ بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ ﴿١٧﴾ وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿١٨﴾ وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَّمًّا ﴿١٩﴾ وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿٢٠﴾ كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا ﴿٢١﴾ وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا ﴿٢٢﴾ وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ ۚ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَىٰ ﴿٢٣﴾ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي ﴿٢٤﴾ فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿٢٥﴾ وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿٢٦﴾ يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ﴿٢٨﴾ فَادْخُلِي فِي عِبَادِي ﴿٢٩﴾ وَادْخُلِي جَنَّتِي ﴿٣٠﴾
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سوگند به سپيده‌دم، (۱) و به شب‌هاى دهگانه، (۲) و به جفت و تاق، (۳) و به شب، وقتى سپرى شود. (۴) آيا در اين، براى خردمند [نياز به‌] سوگندى [ديگر] است؟ (۵) مگر ندانسته‌اى كه پروردگارت با عاد چه كرد؟ (۶) با عمارات ستون‌دار ارم، (۷) كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود؟ (۸) و با ثمود، همانان كه در درّه، تخته‌سنگها را مى‌بريدند؟ (۹) و با فرعون، صاحب خرگاه‌ها [و بناهاى بلند]؟ (۱۰) همانان كه در شهرها سر به طغيان برداشتند، (۱۱) و در آنها بسيار تبهكارى كردند. (۱۲) [تا آنكه‌] پروردگارت بر سر آنان تازيانه عذاب را فرونواخت، (۱۳) زيرا پروردگار تو سخت در كمين است. (۱۴) اما انسان، هنگامى كه پروردگارش وى را مى‌آزمايد، و عزيزش مى‌دارد و نعمت فراوان به او مى‌دهد، مى‌گويد: «پروردگارم مرا گرامى داشته است.» (۱۵) و اما چون وى را مى‌آزمايد و روزى‌اش را بر او تنگ مى‌گرداند، مى‌گويد: «پروردگارم مرا خوار كرده است.» (۱۶) ولى نه، بلكه يتيم را نمى‌نوازيد؛ (۱۷) و بر خوراك‌[دادن‌] بينوا همديگر را بر نمى‌انگيزيد؛ (۱۸) و ميراث [ضعيفان‌] را چپاولگرانه مى‌خوريد؛ (۱۹) و مال را دوست داريد، دوست داشتنى بسيار. (۲۰) نه چنان است، آنگاه كه زمين، سخت در هم كوبيده شود، (۲۱) و [فرمان‌] پروردگارت و فرشته‌[ها] صف‌درصف آيند، (۲۲) و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند، آن روز است كه انسان پند گيرد؛ و[لى‌] كجا او را جاى پندگرفتن باشد؟ (۲۳) گويد: «كاش براى زندگانى خود [چيزى‌] پيش فرستاده بودم.» (۲۴) پس در آن روز هيچ كس چون عذاب‌كردن او، عذاب نكند. (۲۵) و هيچ كس چون در بند كشيدن او، در بند نكشد. (۲۶) اى نفس مطمئنّه، (۲۷) خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد، (۲۸) و در ميان بندگان من درآى، (۲۹) و در بهشت من داخل شو. (۳۰)
سوره پیشین:
سوره غاشیه
سوره فجر
سوره‌های مکیسوره‌های مدنی
سوره پسین:
سوره بلد

١.فاتحه ٢.بقره ٣.آل‌عمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس


تک‌نگاری‌ها

برخی کتاب‌ها به طور خاص به تفسیر سوره فجر پرداخته‌اند. از جمله:

پانویس

  1. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۶۳.
  2. معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۶۶.
  3. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۶۳-۱۲۶۴.
  4. محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۸۸ش، ص۲۵۱.
  5. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۴، ص۹۳.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۶، ص۴۳۹.
  7. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۶۳-۱۲۶۴.
  8. خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
  9. بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۶۵۰.
  10. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۲۷۹؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۴۷۹.
  11. فخررازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳۱، ص۱۴۹.
  12. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۲۷۹.
  13. ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۲۸۱.
  14. میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۴۷۹.
  15. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۶۲.
  16. طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص۲۷۸و۲۸۲.
  17. دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگ نامه علوم قرآن، ۱۳۹۴ش، ج۱، ص۱۰۲.
  18. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۲۸۴.
  19. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۲۸۴.
  20. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۴، ص۹۳.
  21. بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۶۵۷ـ۶۵۸.
  22. برای نمونه: .
  23. نگاه کنید به: ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۳۶۰ش، ص۹۳؛ انصاریان، عرفان اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۱۱۹ـ۱۲۴.
  24. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۷۳۰.
  25. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۷۳۰.
  1. اسناد فعل به فاعل غیرحقیقی، به شرط وجود علاقه ویا خروج لفظ از مجرای اصلی آن از نظر رابطه یا نسبتی که میان کلمات یافت می‌شود، مجاز عقلی است.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
  • ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب علیهم‌السلام، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
  • انصاریان، حسین، عرفان اسلامی، به تحقیق محمدجواد صابریان و محسن فیض‌پور، قم، دارالعرفان، ۱۳۸۶ش.
  • بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة البعثة قم، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
  • دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگ نامه علوم قرآن، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۴ش.
  • فخررازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه محمدجواد بلاغی، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانور، به تصحیح جمعی از محققان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ش.
  • محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، [بی‌جا]، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
  • ملاصدرا، اسرار الآیات، به تصحیح محمد خواجوی، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه، ۱۳۶۰ش.
  • میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، تحقیق: علی‌اصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.

پیوند به بیرون