سنت
سُنَّت گفتار، کردار، تقریر معصوم و از ادله اربعه است که پس از قرآن دومین منبع اجتهاد شمرده میشود. سنت پیامبر به اجماع مسلمانان حجت است و سنت امامان شیعه، به اعتقاد شیعه معتبر است. اهل سنت، سنت صحابه غیر معصوم را نیز معتبر میدانند. فعل معصوم حداقل مجاز بودن آن عمل را نشان میدهد و تقریر معصوم نیز نشاندهنده جواز یک عمل است، به این شرط که معصوم از آن عمل خبر داشته باشد و منعی از ابراز عقیده خود نداشته باشد.
مفهومشناسی
واژهشناسان، معانی گوناگونی برای «سنت» برشمردهاند. برخی از این معانی عبارتند از: دوام و استمرار، راه و روش پسندیده، راه و روش.
در اصطلاح دینی، سنت به قول، فعل و تقریر معصوم گفته میشود. این امر در مورد پیامبر، مورد اتفاق مسلمانان است. شیعیان نیز گفتار، رفتار و تقریر سایر معصومان را نیز سنت به شمار آوردهاند. به این معنا که بر اساس دیدگاه شیعه اگر رسول خدا(ص) و امامان معصوم مطلبی را فرموده و یا عمل کردند و یا دیگری انجام داد و معصومین آن را تأیید کردند، و یا دست کم آن را رد نکرده باشند، به آن سنت گفته میشود.
سنت و حدیث
تفاوت سنّت با حدیث در این است که حدیث عبارت است از تعابیری که بیانکننده گفتار، رفتار و تقریر معصوم است، اما سنت علاوه بر گفتار، رفتار و تقریر معصوم، شامل فعل و تقریر معصوم نیز میشود. به بیان دیگر، حدیث نقش حکایتگری از سنت را دارد.
سنت و قرآن
پس از قرآن کریم، سنّت دومین منبع استنباط فروع دین و احکام شرعی است.
در خود قرآن کریم، در مواردی چند به اعتبار سنت تلویحاً و تصریحاً سخن به میان آمده است؛ مانند آیات ذیل:
- وَمَا ینطِقُ عَنِ الْهَوَیٰ ﴿۳﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحَیٰ ﴿۴﴾ (ترجمه: و از سر هوس سخن نمیگوید. (۳) این سخن به جزوحیی که وحی میشود نیست. (۴))
- وَمَا آتَاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکمْ عَنْهُ فَانتَهُوا (ترجمه: و آنچه را فرستاده [او] به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، بازایستید)
- وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ (ترجمه: و خدا را فرمان برید و پیامبر [او] را اطاعت نمایید)
نسبت سنت با قرآن
احکامی که در سنّت آمده در ارتباط با آیات احکام قرآن، سه حالت دارد:
- یا تأکید کننده احکام کلّی قرآنی است؛ مانند روایاتی که نماز، روزه، زکات و حج، را واجب و شراب و قمار را حرام میکنند.
- یا تشریح و تبیین کننده احکام کلی قرآنی است: مانند روایاتی که بیانکننده بیان اجزاء، شرایط و موانع نماز، روزه و حجاند.
- یا تبیین کننده احکامی جدیداند که در ظاهر قرآن کریم نیامده است، از قبیل محرومیت قاتل از ارث و حرمت ازدواج همزمان و جمع بین عمه و دختر برادر او یا خاله و دختر خواهر او، مگر با اجازه عمه و خاله.
صورتهای تعارض ظاهری با قرآن
در برخی موارد، روایات با ظاهر آیات قرآن کریم ناسازگار است. این امر به دو صورت محقق میشود که عبارتند از:
- تخصیص قرآن با سنت: بر اساس نسبتی که میان سنت و قرآن کریم وجود دارد، سنت قطعی، میتواند آیاتی که به صورت عمومی به بیان احکام شرعی پرداخته است، تخصیص بزند و منظور از آن را بیان کند. همچنین سنتی که از راه خبر واحد به دست آمده نیز بنابر قول به حجیت آن، میتواند عمومات قرآن را تخصیص بزند.
- نسخ قرآن با سنت: نسخ قرآن کریم به وسیله سنّت جایز است.
تفاوتها
میان سنت و قرآن سه فرق وجود دارد:
- برخلاف سنت، قرآن کلام وحی است و در مقام تحدی و اعجاز نازل شده است؛
- صادر شدن قرآن از منبع وحی قطعی است، ولی صادر شدن روایات دال بر سنت در بیشتر موارد، قطعی نیست و احتمال جعل در آنها وجود دارد؛
- در قرآن معمولا کلیات احکام و قوانین بیان شده، ولی در سنت جزئیات و فروع احکام نیز بیان شده است.
راههای دستیابی به سنّت
راههایی که ما را به سنّت میرساند، دو گونه است: قطعی و غیر قطعی.
- راههای قطعی: به آن روشهایی گفته میشود که به صورت قطعی نمایانگر دیدگاه معصوم است. مهمترین راههای قطعی که برای دستیابی به سنّت شمردهاند عبارت است از: خبر متواتر؛ خبر غیر متواتر همراه با قراین و شواهدی که موجب قطع به صدور آن از معصوم(ع) شود(خبر موثوق الصدور)؛ اجماع؛ بنای عقلاء؛ سیره متشرعه و ارتکاز و فهم اولیه متشرعه که کاشف از سنت معصوم باشد.
- راههای غیر قطعی: تنها راه غیر قطعی که به سبب وجود دلایل قطعی بر حجیت آن از سوی همه فقها و اصولیون متأخر و بسیاری از قدما پذیرفته شده، خبر واحدی است که راوی آن مورد وثوق و اطمینان باشد.
چگونگی استفاده از سنّت
سنّت در همه عرصههای یاد شده (قول، فعل و تقریر معصوم علیهالسلام) بیانگر حکم خداوند است؛ خواه در ارتباط با طبیعت بشری معصوم باشد، مانند خوردن، نوشیدن و خوابیدن، یا در رابطه با اداره زندگی شخصی وی، همچون تجارت و کشاورزی، یا در حوزه مسائل کشوری و لشکری و رهبری جامعه و یا در قلمرو تبیین و تبلیغ احکام شرع به مردم. بنابراین سنّت از مصادر تشریع احکام میباشد.
مصادیق سنت و دلالت آنها
یکی از مهمترین مسائل مهم در مورد سنت، بررسی میزان دلالت هر یک از موارد تشکیلدهنده سنت است که در ادامه به تکتک آنها پرداخته میشود.
الف. سنت قولی
به سخنانی که پیامبر و سایر معصومان در مناسبتهای مختلف با اغراض و انگیزههای گوناگون بیان کردهاند، سنت قولی گفته میشود؛ مثل آنکه پیامبر اسلام فرموده: «انما الاعمال بالنیات».
ب. سنت فعلی
به عملی که معصوم آن را به قصد تشریع انجام داده باشد، مانند وضو گرفتن، نماز خواندن و حج به جا آوردن، سنّت فعلی گفته میشود که به قصد تشریع سنت فعلی معصوم انجام داده است. همانند این سخن از پیامبر اسلام که به اصحاب خویش فرمود: «صلّوا کما رأیتمونی أصلّی؛ نماز بخوانید آنگونه که می نگرید که من چگونه نماز میخوانم»
اگر عملی از معصومی صادر شود، کمترین چیزی که از آن فهمیده میشود این است که آن عمل جایز بوده و حرام نمیباشد؛ همان گونه که ترک عملی از سوی معصوم، حداقل نشان دهنده واجب نبودن آن عمل است. در مواردی چند در دوره صحابه، علاوه بر اینکه فعل پیامبر(ص) مورد استناد شده، به ترک آن حضرت نیز استدلال شده است که این ترکهای مورد استناد را یا باید به فعل برگرداند یا اینکه سنت را (همچنانکه شامل قول، فعل و تقریر است) شامل ترک نیز دانست.
ج. سنت تقریری
منظور از تقریر یا امضای معصوم این است که فردی نزد وی کاری انجام دهد و یا سخنی بگوید و معصوم بدون وجود مانعی همچون تقیه با سکوت خود آن را تأیید کند. این سکوت به معنای صحه گذاشتن و امضای آن فعل یا قول یا عقیده است و سنت تقریری نامیده میشود. تقریر همچون فعل، نوع حکم را تعیین نمیکند، مگر آنکه قراینی بر آن وجود داشته باشد.
بررسی موارد سنت
سنت پیامبر
سنت نبوی، به معنای قول، فعل و تقریر پیامبر اسلام(ص) است. این سنت در بین تمامی علمای اسلامی، معتبر و به عنوان یکی از منابع اجتهاد شناخته میشود.
سنت اهل بیت
سنت اهل بیت(ع)، مقابل سنت نبوی بوده و به گفتار و کردار و تقریر امامان معصوم(ع) که اولین آنها امام علی(ع) و آخرین آنها امام زمان(عج) میباشد و حضرت فاطمه زهرا گفته میشود. نزد اهل تسنن تنها سنت نبوی لازم الاتباع و حجت است، اما نزد عالمان امامی، سنت اهل بیت آن حضرت نیز حکم سنت نبوی را دارد.
به عقیده این دسته از علمای اسلام، نقش امامان زمانیکه حکمی را بیان میکنند، صرفا همانند یک راوی و یا از طریق اجتهاد و استنباط از مصادر تشریع نیست. بلکه خود ایشان، از طریق دریافت و تعلیم از رسول خدا یا امام قبلی و یا از طریق الهام، بیانکننده احکام واقعی هستند. بنابراین، گفتار آنها، خود سنت است نه حکایت از سنت.
سنت صحابه
سنت صحابه به معنای قول، فعل و تقریر هریک از صحابه پیامبر است. برخی از عالمان اهل سنت، معتقدند قول، فعل و تقریر صحابه نیز سنت به شمار میآید. برخلاف امامیه که سنت صحابه غیر معصوم را معتبر نمیدانند.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مظفر، أصول الفقه، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۶۴-۶۵.
- ↑ شیخ بهایی، مشرق الشمسین، ۱۳۸۷ش، ص۲۲ و ۲۴.
- ↑ شهابی، ادوار فقه، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۴۰۳.
- ↑ شهابی، ادوار فقه، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۴۰۴.
- ↑ طباطبایی حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۱۴۳۲ق، ص۲۴۱-۲۴۷.
- ↑ طباطبایی حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۱۴۳۲ق، ص۲۴۱-۲۴۷.
- ↑ جرجانی، کتاب التعریفات، ۱۳۷۰ش، ص۵۳؛ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۶۳؛ طباطبایی حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۱۴۳۲ق، ص۱۲۳- ۱۲۱؛ فرهنگ نامه اصول فقه، ۱۳۹۰ش، ص۴۹۱.
- ↑ طباطبایی حکیم، الأصول العامة، ۱۴۳۲ق، ص۱۹۳ و ۲۰۱.
- ↑ طباطبایی حکیم، الأصول العامة، ۱۴۳۲ق، ص۲۲۹-۲۳۰
- ↑ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۶۳؛ فرهنگ نامه اصول فقه، ۱۳۹۰ش، ص۴۹۲.
- ↑ زحیلی، الوجیز فی اصول الفقه، نشر احسان، ص۳۵؛ ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۷۴ش، ص۲۱۶؛ محمدی، شرح اصول فقه، ۱۳۸۷ش، ج ۳، ص۱۲۰- ۱۱۹؛ ابو زهره، اصول الفقه، ۱۹۵۷م، ص۹۷؛ فرهنگ نامه اصول فقه، ۱۳۹۰ش، ۴۹۲.
- ↑ شهابی، ادوار فقه، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۴۰۳.
- ↑ محمدی، شرح اصول فقه، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۱۳۰؛ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۶۸- ۶۷.
- ↑ طباطبایی، الأصول العامة، ۱۴۳۲ق، ص۲۳۶-۲۳۷.
- ↑ بحر العلوم، الاجتهاد اصوله و احکامه، دار الزهرا، ص۶۸؛ جناتی، منابع اجتهاد، ۱۳۷۰ش، ص۷۷؛ موسوی بجنوردی، مقالات اصولی، تهران، ص۲۵؛ ابو زهره، اصول الفقه، ۱۹۵۷م، ص۹۷؛ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۷ش، ج ۲، ص۶۳.
- ↑ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۷ش، ج ۲، ص۶۳؛ محمدی، شرح اصول فقه، ۱۳۸۷ش، ج ۳، ص۱۱۷- ۱۱۵؛ طباطبایی حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۱۴۳۲ق، ص۱۴۷.
- ↑ فاضل لنکرانی، سیری کامل در اصول فقه، نشر فیضیه، ج ۶، ص۴۵۲- ۴۳۳؛ نیز ر. ک: مذهب صحابه. جناتی، منابع اجتهاد، ۱۳۷۰ش، ص۷۵؛ موسوی بجنوردی، مقالات اصولی، تهران، ص۲۵؛ بحر العلوم، الاجتهاد اصوله و احکامه، دار الزهرا، ص۷۰.
منابع
- ابو زهره، محمد، اصول الفقه، بیروت، دارالفکر العربی، ۱۹۵۷م.
- بحر العلوم، محمد، الاجتهاد اصوله و احکامه، بیروت، دارالزهرا، بیتا.
- جرجانی، علیبن محمد، کتاب التعریفات، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۰ش.
- جناتی، محمد ابراهیم، منابع اجتهاد (از دیدگاه مذاهب اسلامی)، تهران، کیهان، ۱۳۷۰ش.
- زحیلی، وهبه، الوجیز فی اصول الفقه، تهران، نشر احسان، بیتا.
- شهابی، محمود، ادوار فقه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۶ش.
- شیخ بهایی، محمد بن حسین، مشرق الشمسَین و اکسیر السعادتَین، تحقیق مهدی رجایی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- طباطبایی حکیم، محمد تقی، الاصول العامه للفقه المقارن، تهران، المجمع العالمی لاهل البیت (ع)، ۱۴۳۲ق.
- فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، قم، نشر فیضیه، بیتا.
- فرهنگ نامه اصول فقه، تهیه و تدوین مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۰ش.
- محمدی، علی، شرح اصول فقه، قم، دارالفکر، ۱۳۸۷ش.
- مظفر، محمد رضا، أصول الفقه، قم، نشر مولف(شارح)، ۱۳۸۷ش.
- موسوی بجنوردی، محمد، مقالات اصولی، تهران، بینا، بیتا.
- ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران، نشر نی، ۱۳۷۴ش.