شاه طاهر دکنی انجدانی
دکنی انجدانی، شاه طاهر
قرن: ۱۰ (م، ۹۵۶-۹۵۲ ق)
متکلم، دانشمند، شاعر. وى در همدان متولد شد. در محلى به نام خند (خواند) نزدیک قزوین روزگار مى گذراند، با گذشت زمان به خاطر علم و تقوایى که داشت محبوبیت زیادى یافت تا حدى که معروفترین امام سلسله نزارى شاخهى محمدشاهى شد. وى وارد دربار شاه اسماعیل صفوى شد در حالى که شاه صفوى از نفوذ او بیمناک بود، چند بار توسط میرزا حسین اصفهانى که از درباریان بانفوذ و حامى شاه طاهر بود، حمایت شد.
شاه طاهر پس از آن به کاشان به عنوان مدرس علوم دینى راهى شد، در کاشان علماى اثنى عشرى، اخبارى از شاه طاهر به دربار فرستادند که باعث شد فرمان قتل وى صادر شود، ولى وى به هند گریخت و به دربار اسماعیل عادلشاه حاکم بیجاپور راه یافت ولى چون توجهى ندید قصد خانه خدا کرد. در راه به پیر محمد شیروانى برخورد و تاثیرى در وى گذاشت که باعث خوانده شدنش به احمدنگر دربار نظامشاه شد. وى پس از مدتى از معتمدترین یاران نظامشاه شد، در عین حال در آن شهر به ایراد درس در موضوعات مختلف مذهبى مىپرداخت.
وى گویا به خاطر شفادادن معجزه آساى پسر نظامشاه مرتبه اى بلند یافت و نظامشاه به تشیع گروید. در بادى امر تبلیغ مذهب اثنى عشرى توسط یک امام نزارى شگفت جلوه مى کند، اما باید به خاطر داشت که شاه طاهر و دیگر پیشوایان نزارى آن عهد ناچار به مراعات تقیه به صورت شدید بودند.
نظامشاه پس از این تغییر، تشیع را مذهب رسمى مملکت خود کرد. وى از دانشمندان و ادیبان و عارفان معروف عهد خود بود. در تفسیر و حدیث و فقه و اصول و حکمت و ریاضى مهارت داشت. دانشهاى عقلى را نزد شمس الدین محمد خضرى فراگرفت و در مجموعه «منشآت» نامه اى به همین استاد مى بینیم.
سرانجام وى در احمدنگر درگذشت. استخوان او را بعدها به کربلا بردند و در جوار امام حسین علیه السلام به خاک سپردند.
از آثارش: «منشآت شاه طاهر» یا «انشاء روحافزا»؛ حاشیه بر «الهیات شفا»؛ شرح بر «تهذیب الاصول»؛ «شرح باب حادى عشر» در کلام، شرح «رسالهى جعفریه» در فقه؛ حاشیه بر «تفسیر» قاضى بیضاوى؛ رسالهى «النموزج العلوم» و رساله فارسى در احوال معاد. دیوان شعرى هم دارد که اشعارى لطیف را شامل است از آن جمله قصایدى که در مدح نبى اکرم صلی الله علیه و آله و امام على علیه السلام دارد.
منابع
- انجمن مفاخر فرهنگی، اثرآفرینان، ج۳، ص۲۹۱.