آشامیدنیهای بهشت (قرآن)
بهشت ، دارای نوشیدنیهای گوارا برای بهشتیان میباشد و
قرآن در
آیات مختلف بدان اشاره فرموده است که در ذیل به آنها میپردازیم.
بهشت، دارای نوشیدنیهای گوارا برای
بهشتیان:
۱. «... فی جنت ونعیم• کلوا واشربوا هنیـا بما کنتم تعملون؛
ولی پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند• (به آنها گفته میشود: ) بخورید و بیاشامید گوارا؛ اینها در برابر اعمالی است که انجام میدادید!.»
۲. «ان المتقین فی ظـلـل وعیون• کلوا واشربوا هنیـا...؛
افراد با تقوی در سایههای (درختان بهشتی) و در میان چشمهها قرار دارند• بخورید و بنوشید گوارا....»
بهشت، دارای آشامیدنیهایی جوشیده از
چشمه سلسبیل:
«وجزیهم بما صبروا جنة وحریرا• ویسقون فیها کاسا کان مزاجها زنجبیلا• عینا فیها تسمی سلسبیلا؛
خداوند در برابر شکیبائی آنان، بهشت و لباسهای
حریر بهشتی را به آنها پاداش میدهد• و در آنجا از جامهائی سیراب میشوند که لبریز از
شراب طهوری است که با
زنجبیل آمیخته است• از چشمهای در بهشت که نامش سلسبیل است.»
بعضی از مفسرین گفتهاند: در عرب مرسوم بوده که از زنجبیل استفاده
عطر و بوی خوش میکردهاند، و آن را در
جام نوشیدنیها میریختند، در این آیه هم به
ابرار وعده داده که زنجبیل بهشتی را که پاکیزه تر و خوشبوتر است در جام شرابشان میریزند و
راغب گفته : کلمه «سلسبیل» به معنای آبی سبک و لذیذ و برنده است.
سپس میافزاید: این جامها از چشمهای در بهشت پر میشود که سلسبیل نامیده میشود «عینا فیها تسمی سلسبیلا». «سلسبیل» نوشیدنی بسیار لذیذی را میگویند که به راحتی در
دهان و گلو جاری میشود و کاملا گوارا است، بسیاری معتقدند که از ماده «سلاسه» به معنی (روانی) گرفته شده، همانگونه که به عبارات
روان و جالب نیز (سلیس) گفته میشود.
بعضی دیگر گفتهاند از ماده (
تسلسل ) گرفته شده که به معنی (حرکت پی درپی) است در نتیجه روان بودن چیزی را تداعی میکند، بنابراین هر دو معنی به هم نزدیک است، و در هر صورت باء در آن اضافی میباشد. بعضی نیز معتقدند که این واژهای است مرکب از دو کلمه (سال) و (سبیل) و بعضی نیز آن را مرکب از (سال) و (سبیل) میدانند که در صورت اول مفهومش این است (راهی به طلب) و در صورت دوم (راهی طلبید) و معنی کنائی هر دو (گوارا) است. بعضی نیز تصریح کردهاند که در
لغت عرب کلمه «سلسبیل» وجود نداشته و این از ابداعات
قرآن مجید است. ولی معنی اول از همه مشهورتر و مناسبتر است.
آشامیدنیهای بهشت، مورد درخواست اهل آن:
«جنت عدن مفتحة لهم الابوب• متکـین فیها یدعون فیها بفـکهة کثیرة و شراب؛
باغهای جاویدان بهشتی که درهایش به روی آنان گشوده است• در حالی که در آن بر تختها تکیه کردهاند و انواع میوهها و نوشیدنیهای گوناگون در اختیار آنان است.»
بهشت، دارای نوشیدنیهای غیر
مست کننده:
۱. «فی جنت النعیم• یطاف علیهم بکاس من معین• لا فیها غول ولا هم عنها ینزفون؛
در باغهای پرنعمت بهشت• گرداگرد آنها قدحهای لبریز از شراب طهور را میگردانند• شرابی که نه در آن مایه
فساد عقل است نه موجب مستی میگردد.»
«نزف» در اصل به معنای بیرون کشیدن و «نزع» آمده است. «لاینزفون»، یعنی
فهم و
عقل آنان زایل نمیشود، این تعبیر، کنایه از عدم مستی است.
۲. «یطوف علیهم ولدن مخلدون•باکواب و اباریق و کاس من معین• لایصدعون عنها ولاینزفون؛
نوجوانانی جاودانی (در شکوه و
طراوت ) پیوسته گرداگرد آنها میگردند• با قدحها و کوزهها و جامهائی از نهرهای جاری بهشتی (و شراب طهور)• اما شرابی که از آن دردسر نمیگیرند و نه مست میشوند.»
برخورداری بهشتیان، از نوشیدنیهایی در ظرفهای مهر شده با
مشک :
«یسقون من رحیق مختوم• ختـمه مسک وفی ذلک فلیتنافس المتنـفسون؛
)
آنها از شراب زلال دست نخورده سربستهای
سیراب میشوند• مهری که بر آن نهاده شده از مشک است، و در این نعمتهای بهشتی باید راغبان بر یکدیگر پیشی گیرند!»
«مختوم» به چیزی گفته میشود که بر آن مهر زده شده باشد
«ختم» و «رحیق» به معنای شراب ناب است.
بهشت، دارای نوشیدنی پاکیزه و
پاک برای بهشتیان:
«... وسقـیهم ربهم شرابا طهورا؛
... و پروردگارشان شراب طهور به آنها مینوشاند!»
مقصود از (شراب طهور) که در بهشت به
ابرار نوشانده میشود «و سقیهم ربهم شرابا طهورا» - خدایشان شرابی به ایشان نوشانید که طهور بود، یعنی در پاکی به حد نهایت بود، شرابی بود که هیچ قذارت و پلیدی را باقی نمیگذاشت.
آشامیدنیهای گوارا برای
اصحاب یمین :
«فاما من اوتی کتـبه بیمینه فیقول هاؤم اقرءوا کتـبیه• فی جنة عالیة• کلوا واشربوا هنیـا بما اسلفتم فی الایام الخالیة؛
اما کسی که نامه اعمالش به دست راست او است (از فرط خوشحالی و مباهات) فریاد میزند که (ای اهل محشر! ) نامه اعمال مرا بگیرید و بخوانید• در بهشتی عالی• (و به آنها گفته میشود) بخورید و بیاشامید گوارا در برابر اعمالی که در ایام گذشته انجام دادید.»
از قرآن استفاده میشود که در بهشت، آشامیدنیهای گوناگونی هست که هر کدام فایده و لذتی دارد. به بهشتیان گفته میشود: «به (پاداش) آن چه به جای آوردید، بخورید و بیاشامید. گواراتان باد!».
آنان هم در حالی که تکیه زدهاند، میوههای فراوان و نوشیدنی میطلبند.
بهشت دارای چشمههایی با آبهای جاری و زلال است.
قرآن کریم شراب را یکی از نعمتهای خداوند برای بهشتیان معرفی می فرماید و برای آن اوصاف گوناگونی را ذکر می کند که در ذیل به آنها اشاره می کنیم.
بهشت ، دارای شراب ناب با رنگ
سفید:
«فی جنت النعیم• یطاف علیهم بکاس من معین• بیضاء لذة للشربین• لا فیها غول ولا هم عنها ینزفون؛
در باغهای پر
نعمت بهشت• گرداگرد آنها قدحهای لبریز از شراب
طهور را میگردانند•شرابی که سفید و درخشنده و لذتبخش برای نوشندگان است• شرابی که نه در آن مایه فساد
عقل است نه موجب مستی میگردد.»
« کاس » به ظرفی گفته میشود که در آن شراب باشد
و اینکه در آیه ۴۷ میگوید: فساد و مستی ندارد، معلوم میشود، مقصود شراب است.
جریان چشمه شراب، در مکانهای دلخواه
ابرار در بهشت :
«ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا• عینا یشرب بها عباد الله یفجرونها تفجیرا؛
ابرار (نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است• از چشمهای که بندگان خاص خدا از آن مینوشند، و از هر جا بخواهند آنرا جاری میسازند!»
فاعل «یفجرونها تفجیرا»، «ابرار» است، بنابراین معنای آیه چنین میشود که ابرار، چشمههای شراب را به هر کجا بخواهند جاری میسازند.
شراب بهشتی، باعث لذت نوشندگان:
۱. «فی جنت النعیم• یطاف علیهم بکاس من معین• بیضاء لذة للشربین؛
در باغهای پرنعمت بهشت• گرداگرد آنها قدحهای لبریز از شراب طهور را میگردانند• شرابی که
سفید و درخشنده و لذتبخش برای نوشندگان است.»
۲. «مثل الجنة التی وعد المتقون فیها انهـر... وانهـر من خمر لذة للشربین...؛
توصیف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده چنین است که در آن ... نهرهائی از شراب (طهور) که مایه
لذت نوشندگان است....»
بهشت، دارای شرابی بدون عارضه فساد و زوال عقل :
۱. «فی جنت النعیم• یطاف علیهم بکاس من معین• لا فیها غول ولا هم عنها ینزفون؛
در باغهای پرنعمت بهشت• گرداگرد آنها قدحهای لبریز از شراب طهور را میگردانند• شرابی که نه در آن مایه فساد عقل است نه موجب مستی میگردد.» «
غول »، فساد است که به صورت پنهانی عارض شود.
«لا فیها غول» یعنی در این شراب، فساد وجود ندارد.
۲. «یطوف علیهم ولدن مخلدون• باکواب و اباریق و کاس من معین• لایصدعون عنها ولاینزفون؛ نوجوانانی جاودانی (در شکوه و
طراوت ) پیوسته گرداگرد آنها میگردند• با قدحها و کوزهها و جامهائی از نهرهای جاری بهشتی (و شراب طهور)• اما شرابی که از آن دردسر نمیگیرند و نه
مست میشوند.»
بهشت، دارای شرابهایی با آمیزه کافور:
«ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا؛
ابرار (نیکان) از جامی مینوشند که با
عطر خوشی آمیخته است.»
بهشت، دارای شرابهایی با آمیزه زنجبیل:
«ویسقون فیها کاسا کان مزاجها زنجبیلا؛
و در آنجا از جامهائی سیراب میشوند که لبریز از شراب طهوری است که با
زنجبیل آمیخته است.»
بهشت، دارای شرابهای خالص و ناب با بوی مشک:
«یسقون من رحیق مختوم• ختـمه مسک وفی ذلک فلیتنافس المتنـفسون؛
آنها از شراب زلال دست نخورده سربستهای
سیراب میشوند •مهری که برآن نهاده شده از مشک است، و در این نعمتهای بهشتی باید راغبان بر یکدیگر پیشی بگیرند!»
احتمال دارد مقصود از «ختامه» پایان نوشیدنی باشد که همراه با عطر و بوی
مشک است.
شراب بهشت، مایه رغبت اهل بهشت به آن:
«یسقون من رحیق مختوم• ختـمه مسک وفی ذلک فلیتنافس المتنـفسون؛
آنها از
شراب زلال دست نخورده سربستهای سیراب میشوند •مهری که برآن نهاده شده از مشک است، و در این نعمتهای بهشتی باید راغبان بر یکدیگر پیشی بگیرند!»
بهشت، دارای
رودهایی از شراب لذت بخش:
«مثل الجنة التی وعد المتقون فیها انهـر... وانهـر من خمر لذة للشربین...؛
توصیف بهشتی که به پرهیزگاران
وعده داده شده چنین است که در آن ... نهرهائی از شراب (طهور) که مایه لذت نوشندگان است....»
بهشت، دارای شرابهایی با آمیزه
تسنیم:
«یسقون من رحیق مختوم• ومزاجه من تسنیم؛
آنها از
شراب زلال دست نخورده سربستهای سیراب میشوند•این شراب (طهور) ممزوج با تسنیم است.»
شرابهای بهشت، خالی از هرگونه
لغو و گناه:
«یتنـزعون فیها کاسا لا لغو فیها ولاتاثیم؛
آنها در بهشت جامهای پر از شراب طهور را که نه بیهوده گویی در آن است و نه
گناه ، از یکدیگر میگیرند.»
دست به دست شدن ظرفهای شراب، میان
متقین در بهشت:
«ان المتقین فی جنت ونعیم• یتنـزعون فیها کاسا لا لغو فیها ولاتاثیم؛
ولی
پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند•آنها در بهشت جامهای پر از شراب طهور را که نه بیهوده گویی در آن است و نه گناه، از یکدیگر میگیرند.»
گرداندن جامها، آبریزها و پیالههای شراب در بهشت، به دست
غلمان و نوجوانان بهشتی:
«یطوف علیهم ولدن مخلدون• باکواب و اباریق و کاس من معین؛
نوجوانانی جاودانی (در
شکوه و طراوت) پیوسته گرداگرد آنها میگردند• با قدحها و کوزهها و جامهائی از نهرهای جاری بهشتی (و شراب طهور).»
چشمههای شراب، در بهشت:
۱. «یطوف علیهم ولدن مخلدون• باکواب و اباریق و کاس من معین؛
نوجوانانی جاودانی (در شکوه و طراوت) پیوسته گرداگرد آنها میگردند• با قدحها و کوزهها و جامهائی از نهرهای جاری بهشتی (و شراب طهور).»
«معین» به
چشمه جاری
تفسیر شده است.
۲. «ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا• عینا یشرب بها عباد الله یفجرونها تفجیرا؛
ابرار (نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است• از چشمهای که بندگان خاص خدا از آن مینوشند، و از هر جا بخواهند آنرا جاری میسازند!.»
شرابهای بهشت، به دور از هرگونه درد سر و زوال
عقل :
«باکواب و اباریق و کاس من معین• لایصدعون عنها ولاینزفون؛
با قدحها و کوزهها و جامهائی از نهرهای جاری بهشتی (و شراب طهور)• اما شرابی که از آن
دردسر نمیگیرند و نه مست میشوند.»
جامهای پر و لبریز از شراب، در بهشت:
«وکاسا دهاقا؛
و جامهایی لبریز و پیاپی (از شراب طهور).»
«دهاق» یعنی پر شده.
بهشت، دارای رودهایی روان از
شیر با طعم غیر قابل تغییر:
«مثل الجنة التی وعد المتقون فیها انهـر... وانهـر من لبن لم یتغیر طعمه...؛
توصیف بهشتی که به پرهیزگاران
وعده داده شده چنین است که در آن ...و نهرهائی از شیر که طعم آن دگرگون نگشته.... »
بهشت ، دارای نهرهایی از
عسل مصفا و خالص :
«مثل الجنة التی وعد المتقون فیها انهـر... وانهـر من عسل مصفی...؛
توصیف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده چنین است که در آن ... و نهرهائی از عسل مصفی ....»