اعتدال در قرائت نماز (قرآن)خداوند در قرآن کریم به رعایت اعتدال در قرائت نماز سفارش نموده است. ۱ - منع از جهر و اخفات در نمازفرمان خدا به خواندن نماز با صدای معتدل به دور از آواز بلند یا صدای بسیار آهسته: «قل ادعوا اللـه او ادعوا الر حمـن ایا ما تدعوا فله الاسماء الحسنی ولا تجهر بصلاتک ولا تخافت بها وابتغ بین ذلک سبیلا: بگو: ««الله» را بخوانید یا «رحمان» را، هر کدام را بخوانید، (ذات پاکش یکی است؛ و) برای او بهترین نامهاست! » و نمازت را زیاد بلند، یا خیلی آهسته نخوان؛ و در میان آن دو، راهی (معتدل) انتخاب کن! » در روایتی از امام صادق علیهالسّلام «لاتجهر بصلاتک و...» به رعایت حد وسط بین جهر و اخفات، تفسیر شده است.علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می فرماید: معناى جهر و اخفات امر به اعتدال در قرائت نماز است.جهر و اخفات دو صفت متقابل همند که صداها را با آندو توصیف مى کنند، وچه بسا در وسط آن دوصفت دیگرى را هم معتبر بشمارند که نسبت به جهر اخفات باشد ونسبت به اخفات جهر باشد، (مانند آب ملایم که نسبت به آب داغ خنک و نسبت به آب یخ داغ است ) ودر این صورت جهر به معناى مبالغه در بلند کردن آواز و اخفات به معناى مبالغه در آهسته سخن گفتن و حد وسط آندو معتدل حرف زدن مى شود، وبنابراین معناى آیه این مى شود که : در نماز صدایت را خیلى بلند مکن وخیلى هم آهسته مخوان ، حد وسط را رعایت نما. ۲ - قرائت نماز در نگاه امام خمینیبه اعتقاد امام خمینی قرائت، حمد و ثنای حقتعالی است و دارای مراتبی است که عبارتاند از: الف) قرائت عوام که تصحیح تجوید و صورت قرائت است و کمال آن تفکر در مفاهیم عرفی است. ب) قرائت خاصه که احضار حقایق لطایف الهی در قلب بهقدر قدرت برهان و یا کمال عرفان است. ج) قرائت اصحاب قلوب که بیان حالات قلبی پس از تحقق به بعضی از مراتب حقیقت قرآن است. ه) قرائت اصحاب ولایت که مشتمل بر مقام بیان تجلیات فعلیه، اسمائیه و ذاتیه است که در این سه مقام، قاری حمد و ثنای حق به لسان حق میگوید. به اعتقاد امام خمینی قرائت با استعاذه آغاز میشود و حقیقت استعاذه حالت و کیفیت نفسانی است که از علم کامل برهان به حقیقت توحید فعلی حقتعالی و ایمان به آن نشئت میگیرد، غایت استعاذه کمالهای روحی و سعادتهای باطنی است. برای هر یک از بندهای سوره حمد نیز است، امام خمینی مراحل قرائت نماز را بر اسفار اربعه اهل سلوک تطبیق کرده است؛ چنانکه استعاذه، سفر از خلق به حق و خروج از بیت نفس است و "بسمالله" اشاره به تحقق به حقانیت است و "الحمد" تا "ربالعالمین" اشاره به سفر از حق در حق بالحق در سفر دوم است که در "مالک یومالدین" به پایان میرسد. "ایاک نعبد" سفر از حق به خلق در سفر سوم است که در "اهدنا صراطالمستقیم" به پایان میرسد. اما سفر چهارم مختص انبیای الهی است. به اعتقاد امام خمینی مادامی که بنده در لباس عبودیت است، نماز و حمد او از بنده است و چون در حقتعالی فانی شد، جمیع اعمال او از حق است و چون به بقای پساز فنا رسید، عبادت از حق در آینه بنده واقع میشود و این معنای آیه (وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَاْتِیَکَ الْیَقِینُ) است زیرا پس از فنای مطلق و وحدت کلی، حق، عابد است و بنده با اینکه عبادت میکند حکمی ندارد؛ زیرا حق گوش، چشم و زبان عبد میشود. [۸]
خمینی، روحالله، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص۳۲۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۳ - پانویس
۴ - منبع• مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۴۹، برگرفته از مقاله «اعتدال در قرائت نماز». • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. |