افترای جنون به هود (قرآن)نسبتهای ناروا و اتهام زدن یکی از ابزار مقابله مشرکان با انبیای الهی بود، و به این خاطر به حضرت هود علیهالسّلام افتراء میزدند و او را مجنون میخواندند. ۱ - افترا به هود۱.۱ - افترای قوم عاداز جمله افتراهای قوم عاد به حضرت هود علیه السلام، تهمت اختلال روانی (جنون) به آن پیامبر بود. ان نقول الا اعترک بعض ءالهتنا بسوء... «ما (درباره تو) فقط می گوییم: بعضی از خدایان ما، به تو زیان رسانده (و عقلت را ربوده) اند!» (هود) گفت: «من خدا را به شهادت می طلبم، شما نیز گواه باشید که من بیزارم از آنچه شریک (خدا) قرار می دهید.» («سوء» در آیه به معنای زوال عقل است.) ۱.۱.۱ - لجاجت قومبدون شک هود- همانگونه که برنامه و وظیفه تمام پیامبران است- معجزه یا معجزاتی برای اثبات حقانیت خویش به آنها عرضه داشته بود، ولی آنها به خاطر کبر و غروری که داشتند مانند سایر اقوام لجوج، معجزات را انکار کردند و آنها را سحر شمردند، یا یک سلسله تصادفها و حوادث اتفاقی که نمی تواند دلیلی بر چیزی بوده باشد. از این گذشته نفی بت پرستی دلیلی لازم ندارد هر کس مختصر عقل و شعوری داشته باشد و خود را از تعقیب برهاند آن را بخوبی در می یابد و بفرض که دلیل بخواهد آیا دلائل علاوه بر منطقی و عقلی به معجزه هم نیاز دارد؟ و به تعبیر دیگر آنچه در دعوت هود در آیات گذشته آمد، دعوت به سوی خداوند یگانه و باز گشت به سوی او و استغفار از گناهان و نفی هر گونه شرک و بت پرستی است، همه اینها مسائلی است که اثبات آن با دلیل عقلی کاملا امکان پذیر است. بنا بر این اگر منظور آنها از نفی "بینة"، نفی دلیل عقلی بوده، مسلما این سخن نادرست است، و اگر منظور نفی "معجزه" بوده، این ادعا نیاز به معجزه نداشته است. ۱.۲ - عامل مجنون خواندن هودبرخی از خدایان باطل (بتها)، عامل جنون هود علیه السلام، از دیدگاه قوم او بود. ان نقول الا اعترک بعض ءالهتنا بسوء... «ما (درباره تو) فقط می گوییم: بعضی از خدایان ما، به تو زیان رسانده (و عقلت را ربوده) اند!» (هود) گفت: «من خدا را به شهادت می طلبم، شما نیز گواه باشید که من بیزارم از آنچه شریک (خدا) قرار می دهید.» ۱.۲.۱ - تفکر قوم هود"اعتراء" به معنای برخورد و اصابه است یعنی گفتند: فکر ما درباره تو جز به این نرسیده که بعضی از خدایان ما تو را آسیب رسانده اند و به خاطر اینکه تو به آنها توهین و بدگویی کرده ای بلایی از قبیل نقصان عقل یا دیوانگی بر سرت آورده اند و در نتیجه عقلت را از دست داده ای، پس دیگر اعتنایی به سخنان دعوت گونه تو نیست. ۱.۲.۲ - اتهام به جنوناین جمله که آنها گفته اند ما هرگز به خاطر سخنان تو، بتهای خود را فراموش نمی کنیم بهترین دلیل بر لجاجت آنها است، چرا که انسان عاقل و حقیقت جو سخن حق را از هر کس که باشد می پذیرد. مخصوصا این جمله که آنها هود را متهم به "جنون" کردند، جنونی که بر اثر خشم خدایان حاصل شده بود! خود بهترین دلیل بر خرافی بودن و خرافه پرستی آنها است. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۶۲، برگرفته از مقاله «افترای جنون به هود». |