اهداف تقیهانسان گاه در زندگى فردى و اجتماعى در وضعى قرار مى گيرد كه نمى تواند آزادانه به همه وظایف شرعی خويش عمل كند. ناگزير بايد برخى از آن ها را ترك گويد. سيره مستمر همه خردمندان در اين گونه موارد وانهادن آن چيزى است كه مهم نبوده يا اهميت كمترى دارد. به عنوان مثال، در موضوع مورد بحث، پرهيز از کتمان كارى از وظايف همه انسان هاست؛ ليكن گاهى در مقابل آن، وظيفه و مصلحت مهم ديگرى قرار مى گيرد كه از نظر عقل و شرع اهميت برترى دارد، از اين رو اسلام براى حفظ آن مصلحت بالاتر تقیه را جايز دانسته و مسلمانان را به رعايت آن فرمان داده است. [۱]
السبحانی، منشور عقاید الامامیه، ص۲۲۵، مؤسسة امام صادق (علیهالسلام).
۱ - اغراض رعایت تقیهآن مصالح مهم تر از نگاه اسلام عبارت اند از: ۱.۱ - پاسداری از دین و ایمان خودهرگاه فرد مؤمن در وضعى قرار گيرد كه با ابراز عقیده خود، بر اثر فشار معاندان يا عواملى ديگر، ایمان وى به خطر افتد، بايد با تمسك جستن به تقيه، خود را از اين مخمصه برهاند. به تصريح قرآن کریم در صدر اسلام گروهى از مسلمانان پس از آشكار ساختن اسلام خود، بر اثر شكنجه کافران، از اسلام دست برداشتند: [۲]
الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، مجمع البیان، ج۸، ص۴۲۹، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ ق.
[۳]
ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، روض الجنان، ج۱، ص۱۹۲، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
«و مِنَ النّاسِ مَن يَقولُ ءامَنّا بِاللّهِ فَاِذا اوذِىَ فِى اللّهِ جَعَلَ فِتنَةَ النّاسِ كَعَذابِ اللّهِ». [۴]
عنكبوت/سوره۱۰، آیه۲۹.
يكى از روش هاى پاسداری از ايمان خود در اين گونه شرايط نامناسب، تقيه است، چنان كه اصحاب کهف به همين منظور، عقيده خود را كتمان كردند: « لا يُشعِرَنَّ بِكُم اَحَدا • اِنَّهُم اِن يَظهَروا عَلَيكُم... يُعيدوكُم فى مِلَّتِهِم ولَن تُفلِحوا اِذًا اَبَدا». [۵]
كهف/سوره۱۸، آیات۱۹ ـ ۲۰.
در روایتی از امام صادق (عليه السلام) نيز از اهداف و اغراض تقيه، حفظ دين به شمار رفته است. [۶]
المجلسی (م ۱۱۱۰ ق)، بحارالانوار، ج۷، ص۴۱۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق.
[۷]
ری شهری، میزان الحکمه، ج۱، ص۸۰۸، قم، دارالحدیث، ۱۴۱۶ ق.
۱.۲ - حفظ جانگاه اظهار و آشكار ساختن عقايد و اسرار سبب آسيب جانى به خود يا ديگران مى شود و در نتيجه براى حفظ جان، تقيه ضرورت مى يابد. در آیه ۱۱۲ آل عمران/۳، از كشته شدن پیامبران الهی به دست یهود ياد شده است: «و يَقتُلونَ الاَنبِياءَ بِغَيرِ حَقّ»كه بر پايه احادیث، آنان نه با شمشیرهای يهود، بلكه به سبب افشاى اسرارشان از جانب يهود و پرهيز از تقيه، جان خود را از دست دادند؛ [۸]
الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، ج۲، ص ۳۷۱ ، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
[۹]
الحر العاملی (م۱۱۰۴ ق)، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص ۲۴۹، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.
[۱۰]
المجلسی (م ۱۱۱۰ ق)، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج ۷۲، ص ۸۷، ۱۴۰۳ ق.
همچنين طبق نقلى در شأن نزول آيه ۱۰۶ نحل /۱۶، برخى از مؤمنان صدر اسلام بر اثر پافشارى بر ايمان و تقيه نكردن جان خود را از دست دادند. [۱۱]
الطبری (م ۳۱۰ ق)، جامع البیان، ج۱۴، ص۲۳۷، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق.
[۱۲]
الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، مجمع البیان، ج۶، ص۲۰۳، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ ق.
به نظر مفسران، مهم ترين غرض از تقيه عمار • ياسر در برابر مشرکان، كه در اين آيه بدان اشاره شده، حفظ جان او بوده است. [۱۳]
الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۵، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ ق.
[۱۴]
الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، مجمع البیان، ج۲، ص۳۵۶، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ ق.
[۱۵]
ابن کثیر (م ۷۷۴ ق)، تفسیر القرآن العظیم،، ج۲، ص۶۰۹، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۹ ق.
يكى از اهداف و انگيزه هاى تقيه اصحاب كهف نيز حفظ جان خود بود: «اِنَّهُم اِن يَظهَروا عَلَيكُم يَرجُموكُم». (كهف/۱۸،۲۰) در آيه ۲۸ غافر /۴۰ نيز كتمان ايمان از سوى مؤمن آل فرعون ياد شده است: «و قالَ رَجُلٌ مُؤمِنٌ مِن ءالِ فِرعَونَ يَكتُمُ ايمـنَهُ»كه اين تقيه براى حفظ جان وى بود. [۱۶]
الطبری (م ۳۱۰ ق)، جامع البیان، ج۲۴، ص۷۳، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق.
[۱۷]
الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، مجمع البیان، ج۸، ص۴۳۷، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ ق.
[۱۸]
العروسی الحویزی (م ۱۱۱۲ ق)، تفسیر نورالثقلین، ج۴، ص۵۱۹، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش.
افزون بر حفظ جان خود، گاه تقيه براى حفظ جان ديگران ضرورت مى يابد، چنان كه مؤمن• آل فرعون با بهره گيرى از تقيه، جان حضرت موسی (عليه السلام) را نجات داد: [۱۹]
الطوسی (م ۴۶۰ ق)، التبیان، ج۹، ص۷۳، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
[۲۰]
القرطبی (م ۶۷۱ ق)، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۵، ص۳۰۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ ق.
«و قالَ رَجُلٌ مُؤمِنٌ مِن ءالِ فِرعَونَ ... اَتَقتُلونَ رَجُلاً اَن يَقولَ رَبِّىَ اللّهُ و قَد جاءَكُم بِالبَيِّنـتِ مِن رَبِّكُم و اِن يَكُ كـذِبـًا فَعَلَيهِ كَذِبُهُ و اِن يَكُ صادِقـًا يُصِبكُم بَعضُ الَّذى يَعِدُكُم اِنَّ اللّهَ لايَهدى مَن هُوَ مُسرِفٌ كَذّاب». [۲۱]
غافر/سوره۴۰، آیه۲۸.
در روايات نيز در شمار اهداف تقيه، حفظ جان خود و ديگران آمده است؛ [۲۲]
الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، مجمع البیان، ج۸، ص۴۳۷، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ ق.
[۲۳]
الفیض کاشانی (م ۱۰۹۱ ق)، تفسیر الصافی، ج۴، ص۳۴۰، بیروت، نشر اعلمی، ۱۴۰۲ ق.
[۲۴]
الطباطبایی (م ۱۴۰۲ ق)، المیزان، ج۱۷، ص۳۳۸، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق.
نمونه اينكه در روايتى امام صادق(عليه السلام) افطار كردن روزه ماه رمضان را بهتر از كشته شدن خود [به دست طاغوت روزه خوار دانسته [۲۵]
الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، ج۴، ص۸۲ - ۸۳، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
[۲۶]
الحر العاملی (م۱۱۰۴ ق)، وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۲، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.
[۲۷]
المجلسی (م ۱۱۱۰ ق)، بحارالانوار، ج۴۷، ص۲۱۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق.
و در روايتى ديگر، امیرمؤمنان، علی (عليه السلام) تقيه را بدان جهت كه موجب حفظ خون مؤمن و برادران دینی مى گردد، از بهترين اعمال مؤمنان برشمرده است. [۲۸]
الحر العاملی (م۱۱۰۴ ق)، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۲۲، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.
[۲۹]
المجلسی (م ۱۱۱۰ ق)، بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۲۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق.
[۳۰]
التفسیر المنسوب الی الامام العسکری (علیهالسلام) ، ص۳۲۰، به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی (عج)، ۱۴۰۹ ق.
۱.۳ - حفظ وحدت و يكپارچگى جامعهيكى از آثار مهم تقيه، پيشگيرى از بروز تفرقه در جامعه و امت اسلامی و حفظ يكپارچگى آن است. آيه ۳۴ فصّلت /۴۱، نيكى كردن در برابر بدى ديگران را موجب جلب محبت دشمنان و تبديل دشمنى به دوستى دانسته است: «و لا تَستَوِى الحَسَنَةُ و لاَ السَّيِّئَةُ اِدفَع بِالَّتى هِىَ اَحسَنُ فَاِذا الَّذى بَينَكَ و بَينَهُ عَدوَةٌ كَاَنَّهُ ولِىٌّ حَميم». در احاديث اهل بیت (عليهم السلام)«الحَسَنة» در اين آيه به تقيه تفسير شده است. [۳۱]
ابن خالد البرقی (م ۲۷۴ ق)، المحاسن، ج۱، ص۲۵۷، به کوشش حسینی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۲۶ ش.
[۳۲]
الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، ج۲، ص۲۱۸، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
[۳۳]
الحر العاملی (م۱۱۰۴ ق)، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۰۶ - ۲۰۸، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.
برخى در اين باره به آياتى كه مسلمانان را به اتحاد فراخوانده، مانند آيه ۱۰۳ آل عمران /۳: «واعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَميعـًا و لا تَفَرَّقوا» و نيز آياتى كه مؤمنان را از تفرقه و اختلاف برحذر داشته، مانند «و لا تَنـزَعوا فَتَفشَلوا و تَذهَبَ ريحُكُم» [۳۴]
انفال/سوره۴۶، آیه۸.
[۳۵]
انعام/سوره۶، آیه۵۹.
استناد جسته اند. [۳۶]
سید محمد صادق روحانی، ج۱۱، ص۴۲۰، فقه ا لصادق (علیهالسلام)، قم، دارالکتاب، ۱۴۱۳ ق.
وحدت بخش بودن تقيه، از احاديث نيز برمى آيد؛ مانند روايتى كه علت سكوت اميرمؤمنان، حضرت على(عليه السلام) و پرهيز وى از گرفتن حق خود پس از پیامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) را جلوگيرى از تفرقه مسلمانان ذكر فرموده است [۳۷]
النوری (م ۱۳۲۰ ق)، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۷۵ - ۷۶، بیروت، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ ق.
[۳۸]
المجلسی (م ۱۱۱۰ ق)، بحارالانوار، ج۲۹، ص۴۵۶، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق.
و نيز احاديث پرشمار ديگرى كه در آن ها اهل بيت(عليهم السلام) شیعیان را به شركت در مجالس و نمازهای اهل سنت، تشییع جنازه و عیادت از بیماران آنان ترغيب كرده اند. [۳۹]
الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، ج۷، ص۴۶۳، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
[۴۰]
الصدوق (م ۳۸۱ ق)، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۶۴، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق.
[۴۱]
الحر العاملی (م۱۱۰۴ ق)، وسائل الشیعه، ج۲۳، ص۲۲۴، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.
[۴۲]
الحر العاملی (م۱۱۰۴ ق)، وسائل الشیعه، ج۲۳، ص۲۲۷، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.
۱.۴ - حفظ امواليكى از اغراض عقلايى تقيه، حفظ اموال است. [۴۳]
توحیدی، مصباح الفقاهه، ج۱، ص۴۴۶، تقریرات بحث الخوئی (م ۱۴۱۳ ق)، قم، مکتبة داوری.
[۴۴]
سید محمد صادق روحانی، فقه ا لصادق (علیهالسلام) ، ج۱۴، ص۴۸۷، قم، دارالکتاب، ۱۴۱۳ ق.
[۴۵]
نعمت الله صفری، نقش تقیه در استنباط، ص۲۱۵، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۸۱ ش.
احاديثى از پیامبر اعظم (صلى الله عليه وآله) [۴۶]
احمدبن حنبل (م ۲۴۱ ق)، مسند احمد، ج۳، ص۱۳۸، بیروت، دار صادر.
[۴۷]
البیهقی (م ۴۵۸ ق)، السنن الکبری، ج۹، ص۱۵۱، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
[۴۸]
الهیثمی (م ۸۰۷ ق)، مجمع الزوائد، ج۶، ص۱۵۴، به کوشش العراقی و ابن حجر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۲ ق.
و امامان معصوم(عليهم السلام) [۴۹]
الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، ج۷، ص۴۶۳، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
[۵۰]
الصدوق (م ۳۸۱ ق)، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۶۴، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق.
[۵۱]
الحر العاملی (م۱۱۰۴ ق)، وسائل الشیعه، ج۲۳، ص۲۲۴، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.
[۵۲]
الحر العاملی (م۱۱۰۴ ق)، وسائل الشیعه، ج۲۳، ص۲۲۷، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.
نيز با اشاره به اين هدف، جان باختگان در راه نگاهدارى اموال خود را شهید شمرده [۵۳]
الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، ج۵، ص۵۲، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
[۵۴]
الصدوق (م ۳۸۱ ق)، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۹۵، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق.
[۵۵]
البخاری (م ۲۵۶ ق)، صحیح البخاری، ج۳، ص۱۰۸، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ ق.
و حفظ مال مسلمان را مانند حفظ جان آنان دانسته اند. [۵۶]
ابن ابی جمهور (م ۸۸۰ ق)، عوالی اللئالی، ج۳، ص۴۷۳، به کوشش عراقی، قم، سیدالشهداء، ۱۴۰۳ ق.
[۵۷]
الهیثمی (م ۸۰۷ ق)، مجمع الزوائد، ج۴، ص۱۷۲، به کوشش العراقی و ابن حجر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۲ ق.
[۵۸]
المتقی الهندی (م ۹۷۵ ق)، کنزالعمال، ج۱، ص۹۳، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳ ق.
برخى از مفسران و فقها با استناد به همين احاديث كاربرد تقيه را براى پيشگيرى از نابودى اموال جايز دانسته اند. [۵۹]
الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۹۴، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
[۶۰]
سید نور الله التستری (م ۱۰۱۹ ق)، الصوارم المهرقه، ص۳۱، به کوشش سیدجلال الدین محدث، تهران، نهضت، ۱۳۶۷ ش.
[۶۱]
لطف الله صافی گلپایگانی، مجموعة الرسائل، ج۲، ص۳۵۷، قم، مؤسسة الامام المهدی (عج)، ۱۴۰۴ ق.
۲ - فهرست منابع(۱) سید عبدالحسین شرف الدین (م ۱۳۷۷ ق)، اجوبة مسائل، صیدا، مطبعة العرفان، ۱۳۷۳ ق. (۲) الجصاص (م ۳۷۰ ق)، احکام القرآن، به کوشش عبدالسلام محمد، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق. (۳) ابن حجر العسقلانی (م ۸۵۲ ق)، الاصابه، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق. (۴) آل کاشف الغطاء (م ۱۳۷۳ ق)، اصل الشیعه و اصولها، به کوشش علاء آل جعفر، قم، مؤسسه امام علی (علیهالسلام)، ۱۴۱۵ ق. (۵) السبحانی، اضواء علی عقائد الشیعه، مؤسسة الامام الصادق (علیهالسلام)، ۱۴۲۱ ق. (۶) الطوسی (م ۴۶۰ ق)، الامالی، قم، دارالثقافة، ۱۴۱۴ ق. (۷) عبدالحلیم الجندی، الامام جعفر الصادق (علیهالسلام)، قاهرة، ۱۳۹۷ ق. (۸) ابن قتیبة (م ۲۷۶ ق)، الامامة و السیاسه، به کوشش علی شیری، بیروت، شریف رضی، ۱۴۱۳ ق. (۹) المجلسی (م ۱۱۱۰ ق)، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق. (۱۰) ابن کثیر (م ۷۷۴ ق)، البدایة والنهایه، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق. (۱۱) الزبیدی (م ۱۲۰۵ ق)، تاج العروس، بیروت، مکتبة الحیات. (۱۲) الطبری (م ۳۱۰ ق)، تاریخ الامم والملوک، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ ق. (۱۳) ابن عساکر (م ۵۷۱ ق)، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق. (۱۴) احمد بن یعقوب (م ۲۹۲ ق)، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، ۱۴۱۵ ق. (۱۵) الطوسی (م ۴۶۰ ق)، التبیان، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. (۱۶) علی الکورانی، تدوین القرآن، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ ق. (۱۷) شمس الدین الذهبی (م ۷۴۸ ق)، تذکرة الحفّاظ، بیروت، دار احیاء التراث العربی. (۱۸) المفید (م ۴۱۳ ق)، تصحیح اعتقادات الامامیه، به کوشش درگاهی، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ ق. (۱۹) الفیض کاشانی (م ۱۰۹۱ ق)، تفسیر الصافی، بیروت، نشر اعلمی، ۱۴۰۲ ق. (۲۰) العیاشی (م ۳۲۰ ق)، تفسیر العیاشی، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة. (۲۱) ابن کثیر (م ۷۷۴ ق)، تفسیر القرآن العظیم، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۹ ق. (۲۲) سید مصطفی خمینی (م ۱۳۵۶ ش)، تفسیر القرآن الکریم، نشر آثار الامام (قدس سره)، ۱۴۱۸ ق. (۲۳) القمی (م ۳۰۷ ق)، تفسیر القمی، به کوشش الجزائری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ ق. (۲۴) الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، التفسیر الکبیر، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق. (۲۵) رشید رضا (م ۱۳۵۴ ق)، تفسیر المنار، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق. (۲۶) التفسیر المنسوب الی الامام العسکری (علیهالسلام)، به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی (عج)، ۱۴۰۹ ق. (۲۷) مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش. (۲۸) العروسی الحویزی (م ۱۱۱۲ ق)، تفسیر نورالثقلین، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش. (۲۹) مرتضی الانصاری (م ۱۲۸۱ ق)، التقیه، به کوشش فارس الحسون، قم، مؤسسة قائم آل محمد (عج)، ۱۴۱۲ ق. (۳۰) مصطفی قیصر العاملی، التقیة عند اهل البیت (علیهمالسلام)، المجمع العالمی لاهل البیت (علیهمالسلام)، ۱۴۱۵ ق. (۳۱) محمد علی صالح، التقیة فی فقه اهل البیت (علیهمالسلام)، بهمن، ۱۴۱۸ ق. (۳۲) التقیه فی الفکر الاسلامی، مرکز الرسالة، قم، مرکز الرسالة، ۱۴۱۹ ق. (۳۳) میرزا علی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، تقریرات البحث الخوئی (م ۱۴۱۳ ق)، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ ق. (۳۴) الطوسی (م ۴۶۰ ق)، تهذیب الاحکام، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ش. (۳۵) اسماعیل معزی ملایری، جامع احادیث الشیعه، قم، مطبعة العلمیة، ۱۳۹۹ ق. (۳۶) الطبری (م ۳۱۰ ق)، جامع البیان، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق. (۳۷) القرطبی (م ۶۷۱ ق)، الجامع لأحکام القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ ق. (۳۸) یوسف البحرانی (م ۱۱۸۶ق)، الحدائق الناضره، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ ش. (۳۹) غلام رضا کاردان، الرد علی شبهات الوهابیه. (۴۰) امام خمینی (قدس سره)، الرسائل، به کوشش تهرانی، اسماعیلیان، ۱۳۸۵ ق. (۴۱) الانصاری (م ۱۲۸۱ ق)، رسائل فقهیه، به کوشش لجنة تحقیق تراث الشیخ الاعظم، قم، مؤسسة الکلام، ۱۴۱۴ ق. (۴۲) الآلوسی (م ۱۲۷۰ ق)، روح المعانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. (۴۳) ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، روض الجنان، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش. (۴۴) ابن الجوزی (م ۵۹۷ ق)، زادالمسیر، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۷ ق. (۴۵) الترمذی (م ۲۷۹ ق)، سنن الترمذی، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۲ق. (۴۶) البیهقی (م ۴۵۸ ق)، السنن الکبری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق. (۴۷) ابن ابی الحدید (م ۶۵۶ ق)، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸ ق. (۴۸) مغنیه، (م ۱۴۰۰ ق)، الشیعة فی المیزان، قاهرة، دارالشروق، ۱۳۹۹ ق. (۴۹) الجوهری (م ۳۹۳ ق)، الصحاح، به کوشش عبدالغفور العطاری، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ ق. (۵۰) البخاری (م ۲۵۶ ق)، صحیح البخاری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ ق. (۵۱) مسلم (م ۲۶۱ ق)، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر. (۵۲) سید نور الله التستری (م ۱۰۱۹ ق)، الصوارم المهرقه، به کوشش سیدجلال الدین محدث، تهران، نهضت، ۱۳۶۷ ش. (۵۳) ابنسعد، الطبقات الکبرى (م ۲۳۰ ق)، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر؛ عقائد الامامیه، المظفر (م ۱۳۸۱ ق)، قم، انصاریان (۵۴) السبحانی، العقیدة الاسلامیه، قم، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، ۱۴۱۹ ق. (۵۵) الصدوق (م ۳۸۱ ق)، علل الشرایع، به کوشش بحرالعلوم، نجف، مکتبة الحیدری، ۱۳۸۵ ق. (۵۶) ابن ابی جمهور (م ۸۸۰ ق)، عوالی اللئالی، به کوشش عراقی، قم، سیدالشهداء، ۱۴۰۳ ق. (۵۷) ابراهیم الثقفی الکوفی (م ۲۸۳ ق)، الغارات، به کوشش سید جلال الدین المحدث، بهمن، ۱۳۵۵ ش. (۵۸) سید محمد صادق روحانی، فقه ا لصادق (علیهالسلام)، قم، دارالکتاب، ۱۴۱۳ ق. (۵۹) علی محمد فتح الدین، فلک النجاه، به کوشش اصغر علی، دارالسلام، ۱۴۱۸ ق. (۶۰) سید محمد حسن بجنوردی، القواعد الفقهیه، به کوشش مهریزی و درایتی، قم، هادی، ۱۴۱۹ ق. (۶۱) مکارم شیرازی، القواعد الفقهیه، مدرسة الامام امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، ۱۴۱۱ ق. (۶۲) العاملی الشهید الاول (م ۷۸۶ ق)، القواعد والفوائد، به کوشش سید عبدالهادی، قم، مکتبة المفید. (۶۳) الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش. (۶۴) ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م ۶۳۰ ق)، الکامل فی التاریخ، به کوشش عبدالله القاضی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۷ ق. (۶۵) امام خمینی (قدس سره) (م۱۳۶۸ش)، کتاب البیع، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ ق. (۶۶) الانصاری (م ۱۲۸۱ ق)، الکتاب الطهاره، قم، لجنة تحقیق تراث الشیخ، المؤتمر العالمی لمیلاد الشیخ الانصاری، ۱۴۱۵ ق. (۶۷) محمد امین زین الدین، کلمة التقوی (فتاوی)، قم، مهر، ۱۴۱۳ ق. (۶۸) المتقی الهندی (م ۹۷۵ ق)، کنزالعمال، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳ ق. (۶۹) السرخسی (م ۴۸۳ ق)، المبسوط، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق. (۷۰) الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، مجمع البیان، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ ق. (۷۱) الهیثمی (م ۸۰۷ ق)، مجمع الزوائد، به کوشش العراقی و ابن حجر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۲ ق. (۷۲) لطف الله صافی گلپایگانی، مجموعة الرسائل، قم، مؤسسة الامام المهدی (عج)، ۱۴۰۴ ق. (۷۳) ابن خالد البرقی (م ۲۷۴ ق)، المحاسن، به کوشش حسینی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۲۶ ش. (۷۴) فیاضی، محاضرات فی اصول الفقه، تقریرات بحث الخوئی (م ۱۴۱۳ ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۹ ق. (۷۵) السبحانی، محاضرات فی الالهیات، تلخیص علی ربانی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ ق. (۷۶) مالک بن انس (م ۱۷۹ق)، المدونة الکبری، مصر، مطبعة السعاده. (۷۷) سید مرتضی، مسائل الناصریات، کوشش مرکز البحوث والدراسات، تهران، رابطة الثقافة والعلاقات الاسلامیة، ۱۴۱۷ ق. (۷۸) الشهید الثانی (م ۹۶۵ ق)، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ ق. (۷۹) النوری (م ۱۳۲۰ ق)، مستدرک الوسائل، بیروت، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ ق. (۸۰) احمدبن حنبل (م ۲۴۱ ق)، مسند احمد، بیروت، دار صادر. (۸۱) الطبرسی (م قرن ۷)، مشکاة الانوار، به کوشش هوشمند، دارالحدیث. (۸۲) توحیدی، مصباح الفقاهه، تقریرات بحث الخوئی (م ۱۴۱۳ ق)، قم، مکتبة داوری. (۸۳) الفیومی (م ۷۷۰ ق)، المصباح المنیر، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۵ ق. (۸۴) الصدوق (م ۳۸۱ ق)، معانی الاخبار، به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ ش. (۸۵) الانصاری (م ۱۲۸۱ ق)، المکاسب، به کوشش لجنة التحقیق، المؤتمر العالمی، ۱۴۲۰ ق. (۸۶) امام خمینی (قدس سره)، المکاسب المحرمه، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ ق. (۸۷) الشهرستانی (م ۵۴۸ ق)، الملل والنحل، به کوشش سید گیلانی، بیروت، دارالمعرفة. (۸۸) العلامة الحلی (م ۷۲۶ ق)، منتهی المطلب، چاپ سنگی. (۸۹) السبحانی، منشور عقاید الامامیه، مؤسسة امام صادق (علیهالسلام). (۹۰) الصدوق (م ۳۸۱ ق)، من لا یحضره الفقیه، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق. (۹۱) احمدی میانجی، مواقف الشیعه، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ق. (۹۲) ابن تیمیه (م ۷۲۸ ق)، منهاج السنة النبویه، مصر، المطبعة الکبری الامیریة، ۱۳۲۱ ق. (۹۳) ری شهری، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، ۱۴۱۶ ق. (۹۴) الطباطبایی (م ۱۴۰۲ ق)، المیزان، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق. (۹۵) السید محمد بن عقیل (م ۱۳۵۰ ق)، النصائح الکافیه، قم، دارالثقافة، ۱۴۱۲ ق. (۹۶) المقداد السیوری (م ۸۲۶ ق)، نضد القواعد الفقهیه، به کوشش کوه کمری، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۳ ق. (۹۷) نعمت الله صفری، نقش تقیه در استنباط، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۸۱ ش. (۹۸) سید نعمت الله الجزائری (م ۱۱۱۲ ق)، نور البراهین، به کوشش رجائی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۷ ق. (۹۹) صبحی صالح، نهج البلاغه، تهران، دارالاسوة، ۱۴۱۵ ق. (۱۰۰) الحر العاملی (م۱۱۰۴ ق)، وسائل الشیعه، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق. (۱۰۱) احمد الوائلی، هویة التشیع، بیروت، دارالصفوة، ۱۴۱۴ ق. ۳ - پانویس
۴ - منبعدائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تقیه:کتمان یا ابراز عقیده یا انجام کاری بر خلاف میل قلبی به سبب خاص»، ج۸. |