بهاسابَهاسا (Bahasa (Bahasa Indonesia)، نامی که به تسامح برای اشاره به زبان رسمیِ اندونزی به کار میرود. بهاسا در اندونزی از ۱۹۷۲م با الفبای لاتینی نوشته میشود. ۱ - تعریف بهاسادلیل این تسامح آن است که واژۀ «بهاسا» در زبان اندونزیایی به معنای زبان است و آنچه از آن با عنوان «بهاسای اندونزیایی» یاد میشود، در واقع زبان اندونزیایی است. همین خطا در مورد زبان مالایی هم رخ داده که در برخی از متون به صورت «بهاسای مالزی» ثبت شده است [۱]
Lyovin, A, An Introduction to the Languages of the World, New York/Oxford, ۱۹۹۷ ، p ۲۴۷.
بهاسا یکی از زبانهای خانوادۀ بزرگ آسترونزیایی (Austronesian)، و متعلق به شاخۀ مالایی- پولینزیایی (Malayo-Polynesian) آن است [۲]
Lyovin, A, An Introduction to the Languages of the World, New York/Oxford, ۱۹۹۷ ، p ۲۴۶.
این زبان پرگویشورترین زبان اندونزی است که ۷/۶میلیون گویندۀ بومی دارد و بیش از ۱۱۰میلیون نفر آن را به عنوان زبان دوم به کار میبرند [۳]
Lyovin, A, An Introduction to the Languages of the World, New York/Oxford, ۱۹۹۷ ، p ۲۴۶-۲۴۷.
گستردگی جغرافیایی و تعداد گویشورانِ این زبان باعث شده است که بهاسا در فهرست ۱۶۹زبانی قرار گیرد که دولت ایالات متحده از آنها به عنوان «زبانهای حیاتی» نام میبَرَد. این عنوان به زبانهایی اطلاق میشود که یا باعث رشد دانش بشری در جهان میشوند، یا دارای اهمیت امنیتی- اقتصادیاند [۴]
Crystal, D, The Cambridge Encyclopedia of Language, Cambridge etc, ۱۹۸۹; EI۲ ، p ۳۴۲.
از نظر روابط خویشاوندی، نزدیکترین زبان به بهاسا زبانِ مالایی است. از این رو، عدهای مالایی را گونهای دیگر از بهاسا میدانند [۵]
Lyovin, A, An Introduction to the Languages of the World, New York/Oxford, ۱۹۹۷ ، p ۲۴۷.
[۶]
Campbell, G L, Compendium of the World`s Languages, London/ New York, ۲۰۰۰، I، p ۷۴۴.
و عدهای آن را پایه و اساس بهاسا میشمارند. [۷]
Bussman, H, Routledge Dictionary of Language and Linguistics, New York, ۱۹۹۶، ص۲۲۸.
واقعیت آن است که این دو زبان از لحاظ ویژگیهای واژ- واجی زبانهایی مشابهند و جز در برخی از واژههای خاص، با هم تفاوت اساسی ندارند، اگر چه تفاوتهای ناشی از اختلافاتِ منطقهای در آنها چشمگیر است. [۸]
Campbell, G L, Compendium of the World`s Languages, London/ New York, ۲۰۰۰ ، ح ۷۴۴.
از اینرو، میتوان گفت: تفاوت این دو زبان مقولهای زبانشناختی نیست، بلکه ریشه در تحولات سیاسیِ اندونزی در ۱۲۳۹ق/۱۸۲۴م دارد. [۹]
Crystal, D, The Cambridge Encyclopedia of Language, Cambridge etc, ۱۹۸۹; EI۲ ، III، p ۱۲۱۵.
۲ - خط بهاسابهاسا در اندونزی از ۱۹۷۲م با الفبای لاتینی نوشته میشود. در ضمن آوای «ی» که در دورۀ نفوذ هلندیها با حرفِ j نمایانده میشد، اکنون با حرفِ y نشان داده میشود و حرفِ j برای نشان دادن صامتِ «ج» به کار میرود؛ در حالیکه در مالایی یا بهاسای مالزی علاوه بر الفبای لاتینی، برای استفاده از متون مذهبی از خط عربی هم استفاده میشود. [۱۰]
Campbell, G L, Compendium of the World`s Languages, London/ New York, ۲۰۰۰ ، I، p ۷۴۴.
۳ - واجشناسیبنابر پژوهشهای کمبل بهاسا دارای ۲۲ صامت و ۸ مصوت بدین شرح است: ۳.۱ - صامتهاانسدادیها: (همزه) p, b, t, d, k, g. سایشیها:. f, s, š, x, h انسدادی- سایشیها:č, j. خیشومیها: m, n, ŋ. روانها: l, r. نیم مصوتها: y, w. ۳.۲ - مصوتهامصوتها i, i, e, ə , a, ə , o, u [۱۱]
Campbell, G L, Compendium of the World`s Languages, London/ New York, ۲۰۰۰ ، I، p ۷۴۵.
مصوتهای مرکبِ (ai)، (au) و (ui) نیز در این زبان دیده میشوند [۱۲]
Crystal, D, The Cambridge Encyclopedia of Language, Cambridge etc, ۱۹۸۹; EI۲ ، III، p ۱۲۱۶.
گفتنی است که بهاسا گرایش زیادی به ایجاد خوشههای صامتی ندارد و تقریباً هیچ خوشۀ صامتی در آغاز یا پایان واژههای این زبان دیده نمیشود. تنها خوشههای صامتی این زبان آنهایی هستند که با صامتهای خیشومی ساخته میشوند (مانندِnd, mb) و در وسط واژه قرار میگیرند. همین مسئله باعث میشود که اکثر واژههای بهاسا دو هجایی و به صورتِ «صامت- مصوت- صامت- مصوت- صامت» (CV-CVC) باشند. [۱۳]
Crystal, D, The Cambridge Encyclopedia of Language, Cambridge etc, ۱۹۸۹; EI۲ ، III، p ۱۲۱۶.
تکیۀ واژهها معمولاً بر هجای یکی مانده به آخر قرار میگیرد، مگر در مواردی استثنایی که آن هجا شامل مصوت کوتاهِ e- باشد.۴ - صرف و نحو در بهاساهمانگونه که گفته شد، ریشههای واژگانی بهاسا عمدتاً دو هجایی هستند. ۴.۱ - اسم و گروه اسمیدر این زبان، وندافزایی - به ویژه افزایش پیشوند- از زایایی بالایی برخوردار است. در بهاسا نشانهای برای جنسیت یا شمار اسم وجود ندارد و برای مفهومِ جنس به هنگام لزوم، از عناصر واژگانی استفاده میشود. [۱۴]
Campbell, G L, Compendium of the World`s Languages, London/ New York, ۲۰۰۰ ، I، p ۷۴۴.
مقولۀ شمار نیز در این زبان از طریق فرایند تکرار متجلی میشود؛ مانند کلمات potong (قطعه) و potong-potong (قطعهها) [۱۵]
Bussman, H, Routledge Dictionary of Language and Linguistics, New York, ۱۹۹۶، p ۷۴۴.
این زبان نشانۀ خاصی برای معرفه یا نکره ندارد، اما صفات اشارۀ itu و ini که پس از اسم قرار میگیرند، میتوانند مفهوم معرفه بودن به اسم بدهند، صفت در این زبان به طورکلی پس از موصوف میآید، مانندِ orang baik (مرد خوب)، بجز وقتی که صفت به مقدار اشاره کند که در این صورت ترتیبِ واژهها برعکس خواهد بود، مانندِ banyak orang (مردم زیاد). [۱۶]
Campbell, G L, Compendium of the World`s Languages, London/ New York, ۲۰۰۰ ، I، p ۷۴۵-۷۴۶.
ساختارهای تفصیلی این زبان با قرار دادن صفت در میان ساختِ lebih… dari (pada) ایجاد میشود، مانند حالت تفضیلی malam ini lebih dingin daripada kemarin (امشب از دیشب سردتر است) برای صفتِ dingin (سرد). [۱۷]
Campbell, G L, Compendium of the World`s Languages, London/ New York, ۲۰۰۰ ، I، p ۷۴۶.
نکتۀ جالب توجه در مورد اسامی بهاسا وجودِ واحدهای شمارش در این زبان است که در گذشتۀ شمار آنها بسیار بوده، اما اکنون به ۳ کاهش یافته است. این واحدها عبارتند از seorang (برای انسان)، seekor (برای حیوانات) و sebuah (برای اشیاء). [۱۸]
Campbell, G L, Compendium of the World`s Languages, London/ New York, ۲۰۰۰ ، I، p ۷۴۷.
اسم در این زبان حالت دستوری ندارد و روابطِ نحوی به کمک حروف اضافه بیان میشوند. [۱۹]
Campbell, G L, Compendium of the World`s Languages, London/ New York, ۲۰۰۰ ، I، p ۷۴۸.
۴.۲ - فعل و گروه فعلیفعل در بهاسا صرف نمیشود، به این معنا که نشانهای برای شخص، شمار یا زمان ندارد. زمان و وجهِ فعل به وسیلۀ قید مشخص میشود. همچنین فعل کمکی در این زبان نیست و تغییرات ریشۀ افعال از طریق وندافزایی صورت میگیرد. [۲۰]
Campbell, G L, Compendium of the World`s Languages, London/ New York, ۲۰۰۰، I، p ۷۴۷.
نظام فعلی بهاسا از نظرِ «جهتِ فعل» (لازم و متعدی بودن) و صورتهای متعدد برای فعل مجهول شهرت دارد. [۲۱]
Bussman, H, Routledge Dictionary of Language and Linguistics, New York, ۱۹۹۶، p ۲۲۸.
در این زبان فعل متعددی هم پیشوندِ- (N) me میگیرد و هم پیشوندِ- di که به ترتیب برای نشان دادن صورت معلوم، یا مجهول به کار میروند [۲۲]
Bussman, H, Routledge Dictionary of Language and Linguistics, New York, ۱۹۹۶، p ۲۲۸.
عنصر منفیسازِ بهاسا tidak است که پیش از واژۀ منفی شونده قرار میگیرد. فعل امر منفی نیز با jangan (lah) ساخته میشود، مانندِ janganlah baca buku itu (آن کتاب را نخوان) [۲۳]
Bussman, H, Routledge Dictionary of Language and Linguistics, New York, ۱۹۹۶، p ۷۴۸.
آرایش عمومی واژههای بهاسا، وقتی که تأکید بر فاعل یا نهاد جمله باشد، به صورتِ «فاعل- فعل- مفعول» (SVO) است، اما در جملاتی که افعال متعدی دارند و بر مفعول تأکید میکنند، آرایشهای OVS یا OSV هم مشاهده میشود. [۲۴]
Bussman, H, Routledge Dictionary of Language and Linguistics, New York, ۱۹۹۶، p ۷۴۸.
۵ - واژههای دخیلبهاسا حاوی شمار قابل توجهی از واژههای قرضی است که عمدتاً از سنسکریت و عربی به آن وارد شدهاند. سنسکریت به بهاسا هم ادوات دستوری قرض داده، هم ذخیرۀ واژگانی آن را غنی ساخته است، به طوریکه شمار زیادی از واژههای دینی و حقوقی، و نیز برخی از اصطلاحات خویشاوندی پس از همگونی با نظام واجی بهاسا، از سنسکریت به آن وارد شدهاند. نفوذ عربی هم بر زبانهای منطقه به ویژه بر این زبان کم نبوده است. [۲۵]
Crystal, D, The Cambridge Encyclopedia of Language, Cambridge etc, ۱۹۸۹; EI۲ ، III، p ۱۲۱۶.
۶ - فهرست منابعBussman, H, Routledge Dictionary of Language and Linguistics, New York, ۱۹۹۶ .Campbell, G L, Compendium of the World`s Languages, London/ New York, ۲۰۰۰ .Crystal, D, The Cambridge Encyclopedia of Language, Cambridge etc, ۱۹۸۹; EI۲ .Lyovin, A, An Introduction to the Languages of the World, New York/Oxford, ۱۹۹۷ ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بهاسا»، شماره۵۲۳۷. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|