زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
 

توکل یعقوب (قرآن)





یکی از فضایل حضرت یعقوب علیه‌السلام، توکل بر خداوند است. در این مقاله آیات مرتبط با توکل حضرت یعقوب معرفی می‌شوند.


۱ - توکل در توحید



توحید يعقوب علیه‌السلام در توكّل بر خداوند:
۱. «وقالَ يبَنِىَّ لا تَدخُلوا مِن بابٍ وحِدٍ وادخُلوا مِن ابوبٍ مُتَفَرّقَةٍ وما اغنى عَنكُم مِنَ اللَّهِ مِن شَى‌ءٍ انِ الحُكمُ الّا لِلَّهِ عَلَيهِ تَوَكَّلتُ وعَلَيهِ فَليَتَوَكَّلِ المُتَوَكّلون؛(هنگامي كه مي‌خواستند حركت كنند، يعقوب) گفت فرزندان من! از يك در وارد نشويد، بلكه از درهاي متفرق وارد گرديد و (من با اين دستور) نمي‌توانم حادثه‌اي را كه از سوي خدا حتمي است از شما دفع كنم، حكم و فرمان تنها از آن خدا است بر او توكل كرده‌ ام و همه متوكلان بايد بر او توكل كنند.» تقديم «عليه» بر «توكلت» گوياى حصر است.
۲. «وتَوَلّى‌ عَنهُم وقالَ ياسَفى‌ عَلى‌ يوسُفَ وابيَضَّت عَيناهُ مِنَ الحُزنِ فَهُوَ كَظيم. ء قالَ انَّما اشكوا بَثّى وحُزنى الَى اللَّهِ‌ ...؛ و از آنها روي برگرداند و گفت وا اسفا بر يوسف!، و چشمان او از اندوه سفید شد اما او خشم خود را فرو ميبرد (و هرگز كفران نمي‌كرد). گفتند بخدا تو آنقدر ياد يوسف ميكني تا مشرف به مرگ شوي يا هلاك گردي!»

۲ - توکل در فقدان حضرت یوسف



توكّل يعقوب علیه‌السلام بر خداوند، در فقدان یوسف علیه‌السلام:
۱. «وجاءو عَلى‌ قَميصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قالَ بَل سَوَّلَت لَكُم انفُسُكُم امرًا فَصَبرٌ جَميلٌ واللَّهُ المُستَعانُ عَلى‌ ما تَصِفون؛و پيراهن او را با خوني دروغين (نزد پدر) آوردند، گفت: هوسهاي نفساني شما اين كار را برايتان آراسته! من صبر جميل مي‌كنم (و ناسپاسي نخواهم كرد) و از خداوند در برابر آنچه شما مي‌گوئيد ياري مي‌طلبم.»
۲. «وتَوَلّى‌ عَنهُم وقالَ ياسَفى‌ عَلى‌ يوسُفَ وابيَضَّت عَيناهُ مِنَ الحُزنِ فَهُوَ كَظيم ء قالَ انَّما اشكوا بَثّى وحُزنى الَى اللَّهِ واعلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعلَمون؛ و از آنها روي برگرداند و گفت وا اسفا بر يوسف!، و چشمان او از اندوه سفيد شد اما او خشم خود را فرو ميبرد (و هرگز كفران نمي‌كرد). گفتند بخدا تو آنقدر ياد يوسف ميكني تا مشرف به مرگ شوي يا هلاك گردي!»

۳ - توکل در فرستادن بنیامین



توكّل يعقوب علیه‌السلام بر خداوند، در فرستادن بنیامین با برادرانش به مصر:
«فَلَمّا رَجَعوا الى‌ ابيهِم قالوا يابانا مُنِعَ مِنَّا الكَيلُ فَارسِل مَعَنا اخانا نَكتَل وانّا لَهُ لَحفِظون ء قالَ هَل ءامَنُكُم عَلَيهِ الّا كَما امِنتُكُم عَلى‌ اخيهِ مِن قَبلُ فَاللَّهُ خَيرٌ حفِظًا وهُوَ ارحَمُ الرَّحِمين ء قالَ لَن ارسِلَهُ مَعَكُم حَتّى‌ تُؤتونِ مَوثِقًا مِنَ اللَّهِ لَتَأتُنَّنى بِهِ الّا ان يُحاطَ بِكُم فَلَمّا ءاتَوهُ مَوثِقَهُم قالَ اللَّهُ عَلى‌ ما نَقولُ وكيل؛ و هنگامي كه آنها به سوي پدرشان باز گشتند گفتند اي پدر دستور داده شده كه به ما پيمانه‌ اي (از غله) ندهند لذا برادرمان را با ما بفرست تا سهمي (از غله) دريافت داريم و ما او را محافظت خواهيم كرد. گفت آيا من نسبت به او به شما اطمینان كنم همانگونه كه نسبت به برادرش (يوسف) اطمينان كردم (و ديديد چه شد؟!) و (در هر حال) خداوند بهترين حافظ و ارحم الراحمين است. گفت: من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد مگر اينكه پيمان مؤكد الهي بدهيد كه او را حتما نزد من خواهيد آورد، مگر اينكه (بر اثر مرگ يا علت ديگر) قدرت از شما سلب گردد، و هنگامي كه آنها پیمان موثق خود را در اختيار او گذاردند گفت: خداوند نسبت به آنچه مي‌گوئيم ناظر و حافظ است.»

۴ - توکل در مورد حضرت یوسف و دو برادرش



توكّل يعقوب علیه‌السلام به خداوند، در مورد يوسف علیه‌السلام و بنيامين و فرزند بزرگ خويش:
«قالَ بَل سَوَّلَت لَكُم انفُسُكُم امرًا فَصَبرٌ جَميلٌ عَسَى اللَّهُ ان يَأتِيَنى بِهِم جَميعًا انَّهُ هُوَ العَليمُ الحَكيم؛(يعقوب) گفت نفس (و هوي و هوس) مساله را چنين در نظرتان تزیین داده، من شكيبائي مي‌كنم شكيبائي جميل (و خالي از کفران)، اميدوارم خداوند همه آنها را به من باز گرداند چرا كه او علیم و حکیم است.»
مراد از «بهم جميعاً» يوسف و بنيامين و برادرش -یهودا يا روبیل‌- مى‌باشند.

۵ - توکل در معاهده با فرزندانش



توكل يعقوب علیه‌السلام در معاهده با فرزندان خويش، براى بازگرداندن بنيامين:
«فَلَمّا رَجَعوا الى‌ ابيهِم قالوا يابانا مُنِعَ مِنَّا الكَيلُ فَارسِل مَعَنا اخانا نَكتَل وانّا لَهُ لَحفِظون ء قالَ لَن ارسِلَهُ مَعَكُم حَتّى‌ تُؤتونِ مَوثِقًا مِنَ اللَّهِ لَتَأتُنَّنى بِهِ الّا ان يُحاطَ بِكُم فَلَمّا ءاتَوهُ مَوثِقَهُم قالَ اللَّهُ عَلى‌ ما نَقولُ وكيل؛ و هنگامي كه آنها به سوي پدرشان باز گشتند گفتند اي پدر دستور داده شده كه به ما پيمانه‌ اي (از غله) ندهند لذا برادرمان را با ما بفرست تا سهمي (از غله) دريافت داريم و ما او را محافظت خواهيم كرد. گفت: من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد مگر اينكه پيمان مؤ كد الهي بدهيد كه او را حتما نزد من خواهيد آورد، مگر اينكه (بر اثر مرگ يا علت ديگر) قدرت از شما سلب گردد، و هنگامي كه آنها پيمان موثق خود را در اختيار او گذاردند گفت: خداوند نسبت به آنچه مي‌گوئيم ناظر و حافظ است.»

۶ - پانویس


 
۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۷.    
۲. زحیلی، وهبه، التفسیر المنیر، ج ۹، ص ۱۲.    
۳. بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل، ج ۳، ص ۱۷۰.    
۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۴.    
۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۶.    
۶. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۸.    
۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۴.    
۸. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۶.    
۹. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۳.    
۱۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۴.    
۱۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۶.    
۱۲. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۳.    
۱۳. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الاصفی، ج ۱، ص ۵۸۴.    
۱۴. ابن ابی حاتم، عبدالرحمان بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ج ۷، ص ۹۰.    
۱۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۳.    
۱۶. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۶.    


۷ - منبع


مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۳، ص۲۴۵، برگرفته از مقاله «توکل یعقوب علیه‌السلام».    


رده‌های این صفحه : توکل | حضرت یعقوب | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.