جسدجسد به معنای پیکر می باشد. فهرست مندرجات۲ - موارد کاربرد.اژه در قرآن ۳ - پانویس ۴ - منبع ۱ - دیدگاه لغویین در باره واژهصحاح آنرا بدن [۱]
الصحاح، جوهری، ج۲، ص۴۵۶
و قاموس ، جسم انسان و جسم جن و ملائکه [۲]
القاموس المحیط، قیروزآبادی، ج۱، ص۲۸۳.
و مجمع البيان جسم حيوان مثل بدن گفته است آنگاه بحث است كه آيا جسد جسم بلا روح است و يا جسم با روح و آيا جسد در غير انسان نيز گفته ميشود يا نه؟ [۳]
تفسیر مجمع لبیان، طبرسی، ج۴، ص۳۵۹
۲ - موارد کاربرد .اژه در قرآنكوتاه سخن آنست كه قرآن کریم آنرا هم در بي روح و هم در ذى روح، هم در انسان و هم در غير آن بكار برده است. فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ ..." [۴]
طه/سوره ۲۰، آیه ۸۸.
براى آنها گوسالهاى بيرون آورد كه فقط پيكر بود (و روح نداشت) صداى گوساله داشت «جَسَداً» حاكى از آنست كه گوساله مجسّمه بود و روح نداشت.وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ ما كانُوا خالِدِينَ" [۵]
انبیا/سوره ۲۱، آیه ۸.
در باره پيامبران است يعنى ما آنها را پيكرى قرار نداديم كه طعام نخورند و در دنيا هميشگى نبودند.در مجمع از کلبی نقل شده جسد مجسّدى است كه در آن روح است مي خورد و مي آشامد. [۶]
تفسیر مجمع البیان، طبرسی،ج۷، ص۷۴.
در نهج خطبه ۱۹۶ در باره تقوى فرموده :«وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِكُمْ». [۷]
نهج البلاغه، ت حسون، شریف الرضی، ص۴۹۶.
و در خطبه ۸۱ هست «وَ رَاحَةُ الْأَجْسَادِ». [۸]
هج البلاغه، ت الخسون، شریف الرضی، ص۱۶۳
ولى المیزان فرموده:جسد هيچگاه بذي روح گفته نميشود. [۹]
تفسیر المیزان، طباطبایی، محمد حسین، ج۱۴، ص۲۶۸.
وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَلى كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ"> علامه طباطبایی از بين معانى محتمل اين معنى را اختيار ميكند كه براى سليمان كودكى بوده خدا او را بميراند و جسدش را روى تخت سليمان انداخت. [۱۰]
تفسیر المیزان، طباطبایی، محمد حسین، ج۱۷، ص۳۱۰
و از ثُمَّ أَنابَ قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي" بدست ميايد كه سليمان اميد و انتظار داشت كه خدا او را شفا بخشد و بوى مفيد باشد پس خدا او را بميراند و بر تختش انداخت تا اوامر را بخدا تفويض و تسليم كند. [۱۱]
تفسیر المیزان، طباطبایی، محمد حسین، ج۱۷، ص۳۱۰
۳ - پانویس
۴ - منبعقاموس قرآن ج۲، قرشی، علی اکبر،ص۳۸ |