دبر
دبر به ضم دال و باء به
مقعد یا
مخرج غائط و
مدفوع گفته می شود.
در عربی دبر یعنی مخرج غائط یا مقعد.
عنوان یاد شده در بسیارى از ابواب نظیر
طهارت،
صلات،
صوم،
حج،
نکاح،
طلاق، و
حدود به کار رفته است.
عورت بودن دبر: دبر مانند
قبل عورت به شمار مىرود
و تمامى احکام عورت از قبیل وجوب پوشاندن آن در نماز و از هر
بیننده محترم جز
همسر،
مالک (
مذکر) و
کنیز و
کودک غیر ممیز، بر آن مترتّب است .
همچنین است در حال اجابت مزاج، پس «در حال
تخلی - مانند سایر حالات - پوشاندن
عورت از ناظر محترم؛ چه مرد باشد یا زن، حتی دیوانه و طفلی که ممیّزند، واجب است. چنان که نگاهکردن به عورت دیگری هرچند که دیوانه یا طفل ممیّز باشد
حرام است. اما پوشاندن عورت از فرد غیر ممیّز واجب نیست همانطور که نگاهکردن به عورت طفل غیر ممیّز جایز است. چنان که نگاهکردن زن و شوهر و نگاهکردن مالک و مملوکه به عورت یکدیگر جایز است، اما نگاهکردن مالکه و مملوک او به عورت یکدیگر، بلکه بنابر اظهر به سایر اعضای بدن یکدیگر هم جایز نیست. و در اینجا منظور از عورت در مورد
زن «قبل» و «دبر» است و در
مرد «قبل» و «دبر» و «بیضتین» میباشد.»
آمیزش در دبر: بنابر
مشهور،
آمیزش با
زوجه و هر زنى که آمیزش با او از قُبُل
جایز است، مانند کنیز، از دبر نیز جایز است؛ لیکن با
کراهت شدید، بویژه در صورت ناخشنودى زن.
بعضی ها حرام می دانستند.
همچنین بنابر مشهور آمیزش با
زوجه از دبر در حال
حیض کراهت دارد.
محقق خویی در این حالت احتیاط وجوبا ممنوع قرار دادند.
آمیزش با مرد در دبر
لواط به شمار مىرود و از
گناهان کبیره و موجب
ثبوت حد لواط است؛
این در صورتی است که به شکل دخول در دبر باشد ولی «درصورتیکه لواط به طور
دخول نباشد؛ مانند تفخیذ یا بین دو
کفل، حدّ آن صد
تازیانه میباشد؛ و بین
محصن و غیر محصن و کافر و
مسلمان فرقی نیست درصورتیکه فاعل کافر و
مفعول مسلمان نباشد وگرنه
کشته میشود چنان که گذشت. و اگر فعل از او
تکرار شود و
حدّ در خلال آنها واقع شود در چهارمی کشته میشود و بعضی گفتهاند که در سومی به قتل میرسد ولی اولی اشبه است.»
چنان که آمیزش با
زن اجنبی از دبر
حرام و بنابر مشهور
زنا محسوب مىشود و موجب ثبوت
حد زنا است
سوی نزد
ابو حنیفه.
آمیزش از دبر با
همسر قبل از نه سالگى بنابر تصریح برخى همچون قُبُل حرام است.
و «اگر با او قبل از نُه سالگی نزدیکی کند و او را
افضا ننماید بنابر اقوی چیزی بر او نیست مگر
گناه. و اگر او را افضا کند؛ به اینکه راه بول و حیض، یا راه
حیض و
غائط او را یکی نماید، برای همیشه
نزدیکی با آن زن بر وی حرام است، لیکن در صورت دوم (که راه حیض و غائط یکی شود) مبنی بر
احتیاط (واجب) است. و بههرحال بنابر اقوی از زن او بودن خارج نمیشود پس
احکام زوجیت، از قبیل ارث بردن و حرمت زن پنجم و حرمت جمعکردن خواهرش با او و غیر آنها بر او جاری میشود. و مادامیکه آن زن
زنده است نفقهاش بر او واجب است اگرچه او را
طلاق بدهد، بلکه اگرچه بنابر احتیاط (واجب) بعد از طلاق، زن با دیگری
ازدواج نماید، بلکه خالی از قوت نیست. و
دیه افضا بر او واجب است؛ و دیه افضا،
دیه نفس است - پس اگر حُرّه باشد برایش نصف دیه مرد است - علاوه بر مهری که با
عقد و دخول مستحق آن است.»
در احکام و آثار مترتّب بر آمیزش با
حیوان، تفاوتى میان قُبُل و دُبُر نیست
چنان که در
حرمت آمیزش بر
روزه دار بنابر مشهور
و مُحرم
تفاوتى میان آن دو وجود ندارد.
آثار آمیزش در دبر: تمامى آثار آمیزش از قُبُل، از قبیل تحقق
جنابت بنابر قول مشهور،
حرمت ازدواج،
ثبوت همه مهر،
عده و
الحاق فرزند بر آمیزش از دبر نیز مترتّب است؛ مگر
تحقق احصان و
حلال شدن زن
سه طلاقه بر همسر سابقش
و نیز تحقق رجوع در
ایلاء که آمیزش از دبر کافى نیست و تنها با آمیزش از قُبُل محقق مىشوند.
همچنین
وطی در دبر
زوجه کفایت از
آمیزش واجب در
چهار ماه نمىکند.
آیا عدم
تمکین زوجه نسبت به آمیزش از دبر
نشوز محسوب مىشود یا نه؟ مسئله اختلافى است.
سایر احکام: گذاشتن مقدارى
پنبه در دبر
میت در صورت احتمال خروج
نجاست از آن،
مستحب است.
لمس کردن دبر و حتّى باطن آن موجب بطلان وضو نیست؛ هرچند
وضو گرفتن پس از آن
مستحب است. از برخى قدما
بطلان وضو بر اثر لمس آن نقل شده است.
برخى نیز در
استحباب وضو پس از لمس خدشه کردهاند.