عبدالصمد همدانیهمدانی، عبدالصمد، عارف، فقیه، متکلم و لغوی شیعی قرن سیزدهم است. فهرست مندرجات۱.۱ - اساتید عبدالصمد همدانی ۱.۲ - ورود عبدالصمد به طریقت ۱.۳ - بازگشت عبدالصمد از اصفهان به کربلا ۱.۴ - دو تن از مریدان عبد الصمد ۱.۵ - آثار عبدالصمد همدانی ۱.۶ - مهمترین کتاب عبدالصمد ۱.۷ - جایگاه کتاب بحر المعارف در بین تصوف و تشیع ۱.۸ - بحر المعارف ازحیث ترتیب بابها و فصول ۲ - فهرست منابع ۳ - پانویس ۴ - منبع ۱ - معرفی عبدالصمد همدانیهمدانی، عبدالصمد، عارف، فقیه، متکلم و لغوی شیعی قرن سیزدهم. از خانواده، تاریخ تولد و اوایل زندگی وی اطلاع دقیقی در دست نیست. کسانی که اولین شرح حالها را دربارۀ وی نوشته و با وی معاشر بودهاند، عبارتاند از: ح اج میرزا زینالعابدین شیروانی؛ مست علیشاه [۱]
زینالعابدین شیروانی ، بستان السیاحه یا سیاحت نامه ،ص۶۱۳، تهران ۱۳۱۵.
که بنا به گزارش وی پدرش نیز با عبدالصمد دوستی داشتهاست [۲]
محمد باقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، قم ۱۳۹۱.
[۳]
میرزامحمدحسن حسینی زنوزی، ریاضالجنه،ج۳، ص۴۵۳، القسم الثالث من الروضه ارابعه، اشراف سید محمود مرعشی نجفی، تحقیق علی رفیعی العلا مرودشتی، قم ۱۳۸۴ش.
، که با عبدالصمد ملاقات داشته و فقط او در کتابش نام پدر عبدالصمد را نوشته و آن را محمد ذکر کردهاست.
با توجه به سال شهادت عبدالصمد و اینکه عمر وی را بیش ازشصت سال ذکر کردهاند، احتمالا ولادتش پیش از سال ۱۱۵۶ و شاید بین سالهای ۱۱۵۰تا۱۱۵۵ بوده است. [۴]
زینالعابدین شیروانی، بستان السیاحه یا سیاحت نامه، ج۱، ص۶۱۳، تهران ۱۳۱۵.
[۵]
محمدمعصومبن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۲۱۲، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.
به نوشته شیروانی، [۶]
زینالعابدین شیروانی، بستان السیاحه یا سیاحت نامه، ج۱، ص۶۱۳، تهران ۱۳۱۵.
عبدالصمد چهل سال در عتبات عالیات به تحصیل پرداخت و نزدیک سی سال در کربلا بر مسند اجتهاد نشست، فتوا میداد و تدریس میکرد و در همان سالها کتابهایی در فقه و اصول و لغت نوشت.
۱.۱ - اساتید عبدالصمد همدانیاولین و مهمترین استاد عبدالصمد در فقه و اصول، وحید بهبهانی (متوفی ۱۲۰۵) و دومین سید علی طباطبایی (متوفی۱۲۳۱)، مؤلف ریاض المسائل، بود. [۷]
رضاقلیخان هدایت، تذکره ریاض العارفین، ص۴۵۰، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران ۱۳۴۴.
[۸]
عباس قمی، الفوائد الرضویه فی احوال علما المذهب الجعفریه (سرگذشت عالمان شیعه)، ج۱، ص۳۹۵، چاپ ناصر باقری بیدهندی، قم۱۳۸۷ش.
[۹]
محمدمعصومبن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۲۱۱، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.
ایزدگشسب [۱۰]
عبدالباقی ایزدگشسب، شمس التواریخ،ص۷۸ تهران۱۳۴۵ش.
سید بحرالعلوم (متوفی ۱۱۵۵) را نیز یکی از استادان وی دانسته، ولی عبدالصمد در هیچیک از آثار خود از وی نام نبردهاست.
۱.۲ - ورود عبدالصمد به طریقتعبدالصمد پس از سالها تحصیل و تدریس فقه در عتبات، با راهنمایی مجذوب علیشاه نزد نورعلیشاه اصفهانی (شیخ سلسله نعمتاللهی) راه یافت و به واسطه وی وارد طریقت شد. [۱۱]
زینالعابدین شیروانی، بستان السیاحه یا سیاحت نامه، ج۱، ص۶۱۳، تهران ۱۳۱۵.
[۱۲]
سید احمد دیوان بیگی شیرازی، حدیقه الشعرا: ادب و فرهنگ در عصر قاجاریه، ج۲، ص۱۰۴۴، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران۱۳۶۵ش.
[۱۳]
سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۱۷، چاپ حسن امین، بیروت۱۴۰۳/۱۹۸۳م.
احتمالا این ملاقات در ۱۲۰۷ صورت گرفته که نورعلیشاه در کربلا بوده و مجذوب علیشاه نیز در همین ایام از وی اجازه ارشاد گرفته است. [۱۴]
سید احمد دیوان بیگی شیرازی، حدیقه الشعرا: ادب و فرهنگ در عصر قاجاریه، ج۲، ص۱۰۳۷، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران۱۳۶۵ش.
بنا بر برخی منابع، عبدالصمد به اشارۀ نورعلیشاه نزد حسین علیشاه در اصفهان رفت واجازۀ ذکر خفی از او گرفت و هشت سال نزد وی شاگردی کرد. [۱۵]
زینالعابدین شیروانی، بستان السیاحه یا سیاحت نامه، ج۱، ص۶۱۳، تهران ۱۳۱۵.
[۱۶]
سید احمد دیوان بیگی شیرازی، حدیقه الشعرا: ادب و فرهنگ در عصر قاجاریه، ج۲، ص۱۰۴۴، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران۱۳۶۵ش.
البته عبدالصمد در یکی از آثارش [۱۷]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۱، ص۲۴۹، چاپ حسین استاد ولی،ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
تصریح کرده که دستور ذکرش را از سید علیرضا، [۱۸]
طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.
قطب وقت نعمتاللهی ساکن دکن، گرفته و سپس سلسله نسب سید علیرضا را تا شاه نعمتالله ولی و از وی تا امام رضا علیهالسلام ذکر کرده و از حسین علیشاه نام نبرده است.
معصوم علیشاه در طرایق الحقایق [۱۹]
محمدمعصومبن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق،ج۲، ص۳۳۳، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.
در سبب این کار چند وجه ذکر کرده است، از جمله اسقاط نسخه خطی اثر مورد نظر و دیگر اینکه شاید عبدالصمد خود نیز بدون واسطه با رضا علیشاه مرتبط بوده است. احتمال هم میرود که این امر به سبب احتیاط بسیار حسین علیشاه در اظهار تصوف خود بوده باشد [۲۰]
میرزامحمد باقرسلطانی گنابادی، رهبران طریقت و عرفان، ج۱، ص۲۱۷-۲۱۸، تهران ۱۳۴۸ش.
و از این رو، عبدالصمد نیز – که به سبب تعلقش به سلسلههای صوفیه، آزار فراوان دیده بود– نمیخواست مقام شیخ خود را در تصوف آشکار کند. [۲۱]
زینالعابدین شیروانی، ریاض السیاحه، ج۱، ص۷۲۲، چاپ اصغر حامد ربانی، تهران ۱۳۳۹ق.
۱.۳ - بازگشت عبدالصمد از اصفهان به کربلاعبدالصمد، پس ازهشت سال، از اصفهان به کربلا بازگشت و به تبلیغ سلسله خود پرداخت . [۲۲]
زینالعابدین شیروانی، ریاض السیاحه، ج۱، ص۷۲۱ـ۷۲۲، چاپ اصغر حامد ربانی، تهران ۱۳۳۹ق.
[۲۳]
رضاقلیخان هدایت، تذکره ریاض العارفین، ص۴۵۱، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران ۱۳۴۴.
بنا به گفته معصوم علیشاه، [۲۴]
محمدمعصومبن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۲۰۰، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.
عبدالصمد در کربلا احتمالاً واسطۀ ملاقات سید بحرالعلوم با نورعلیشاه اصفهانی شده بود.
اگر این مطلب درست باشد، عبدالصمد همدانی در تاریخ عرفان شیعی اهمیت خاصی مییابد، زیرا به واسطه او و احتمالاً سید بحرالعلوم، طریقهای عرفانی در میان فقهای شیعه، بهخصوص در عتبات، رواج پیدا کرد که بعداً به ملاحسینقلی همدانی رسید و پس از آنان نیز ادامه یافت. [۲۵]
عبدالحجت بلاغی، مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفا، ج۱، ص۱۲، ۱۳۷۱.
[۲۶]
منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکما و عرفای متاخر، ج۱، ص۲۱۲، تهران۱۳۸۱ش.
عبدالصمد همدانی در ۱۸ ذیحجه (عید غدیر) سال ۱۲۱۶، در حمله وهابیها به کربلا، به شهادت رسید. [۲۷]
رضاقلیخان هدایت، تذکره ریاض العارفین، ص۴۵۱، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران ۱۳۴۴.
۱.۴ - دو تن از مریدان عبد الصمددو تن از مشاهیر مرید وی عبارتاند از: ملامحمد کوه بنانی (متوفی ۱۲۴۷)، از علمای کرمان، ملقب به هدایت علیشاه [۲۸]
سید احمد دیوان بیگی شیرازی، حدیقه الشعرا: ادب و فرهنگ در عصر قاجاریه، ج۲، ص۱۰۴۸، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران۱۳۶۵ش.
[۲۹]
عباس قمی، الفوائد الرضویه فی احوال علما المذهب الجعفریه (سرگذشت عالمان شیعه)، چاپ ناصر باقری بیدهندی، قم۱۳۸۷ش.
(متوفی ۱۲۶۵)، که بعدها صدر اعظم محمدشاه قاجار شد. [۳۰]
سید احمد دیوان بیگی شیرازی، حدیقه الشعرا: ادب و فرهنگ در عصر قاجاریه، ج۲، ص۱۰۴۴، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران۱۳۶۵ش.
گفته شده است که عبدالصمد همدانی پیش از حمله وهابیها، همسر و فرزندانش را به آقاسی سپرده بود و او نیز آنان را از کربلا به همدان باز گرداند. [۳۱]
محمدمعصومبن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۲۹۹، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.
۱.۵ - آثار عبدالصمد همدانیعبدالصمد همدانی آثاری در تصوف و فقه و اصول و لغت و کلام دارد، که غالباً چاپ نشدهاند. در صحت انتساب بعضی از آنها به وی تردید وجود دارد. برخی از این آثار را متعلق به شخص دیگری به نام عبدالصمدبن محمد حسین همدانی، از علمای اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم و از پیروان شیخ احمد احسائی، دانسته و گفتهاند که به اشتباه ازآن عبدالصمد همدانی دانسته شده است. [۳۲]
احمد حسینی، تراجم الرجال، ج۱، ص۲۹۸، قم۱۴۱۴.
برخی از آثار قطعی عبدالصمد در فقه عبارتاند از: بحرالحقائق، در شرح مختصر النافع محقق حلی، که ناتمام مانده و نسخه خطی آن موجود است [۳۳]
آقابزرگ طهرانی، ج۱۴، ص۵۹.
[۳۴]
عبدالحسین حائری، فهرست کتب خطی فارسی و عربی و ترکی کتابخانۀمجلس شورای ملی، ج۱۷، ص۳۰۳، تهران ۱۳۴۸ش.
رساله در غنا، که در آن، دلایل رد غنا از نظر فقهی بررسی شده است [۳۵]
احمد عابدی، چاپ شده در مجموعه میراث فقهی، ج۱، ص۶۶۹.
و شرح معارج الاصول محقق حلی [۳۶]
میرزامحمدحسن حسینی زنوزی، ریاضالجنه، ج۳، ص۴۵۴ ،القسم الثالث من الروضه ارابعه، اشراف سید محمود مرعشی نجفی، تحقیق علی رفیعی العلا مرودشتی، قم ۱۳۸۴ش.
[۳۷]
جعفر سبحانی، طبقات الفقهاء فی فقها القرن الثالث عشر، ج۱۳، ص۳۴۲، جزء۱۳، قم۱۴۲۲.
گفته شده است که عبدالصمد کتابی حجیم در لغت نیز داشته است. [۳۸]
محمد باقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۱۹۸، قم ۱۳۹۱.
[۳۹]
آقابزرگ طهرانی، ج۱۸، ص۳۳۲.
از آثار قطعی وی در تصوف، رساله کوچکی است به نام فی العشق الالهی، به فارسی آمیخته با عربی، دربارۀ عشق [۴۰]
میرزامحمدحسن حسینی زنوزی، ریاضالجنه، ج۳، ص۴۵۴، القسم الثالث من الروضه ارابعه، اشراف سید محمود مرعشی نجفی، تحقیق علی رفیعی العلا مرودشتی، قم ۱۳۸۴ش.
این کتاب با نام محبت نامه، به کوشش حسین جعفری زنجانی، در ۱۳۸۲ش در قم به چاپ رسیده است. ۱.۶ - مهمترین کتاب عبدالصمداما مهمترین کتاب وی در تصوف و حکمت عملی، بحرالمعارف است. این کتاب، که به فارسی مخلوط به عربی است، بازگو کنندۀ ایام سلوک معنوی مؤلف است و وی آن را در اواخر عمر، در کربلا تألیف کرده است. عبدالصمد در تألیف این کتاب علاوه بر استفاده از بسیاری کتابهای عرفان عملی و نظری، مطالب خود را به آیات و احادیث نیز مستند کرده است [۴۱]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۱، ص۱۳، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
همو، ج۱، مقدمۀ استاد ولی، ص۷).
در این کتاب از مشایخ تصوف، مانند معروف کرخی و جنید و نجمالدین کبری، نیز اقوال بسیاری ذکر شده است. [۴۲]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۱، ص۳۴-۳۵، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
[۴۳]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۱، ص۵۱، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
[۴۴]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۱، ص۲۷۸، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
[۴۵]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۲، ص۹۱، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
[۴۶]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۲، ص۳۷۹، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
[۴۷]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۲، ص۳۸۷، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
۱.۷ - جایگاه کتاب بحر المعارف در بین تصوف و تشیعبحرالمعارف، در جمع تصوف و تشیع، در همان مسیر جامع الاسرارسید حیدر آملی است و یکی از منابع بحر المعارف نیز بوده است. [۴۸]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۲، ص۴۷۵-۴۷۶، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
بخشهایی از جلد اول و بهخصوص جلد دوم کتاب بحر المعارف در موضوع ولایت و شئون آن، بنا بر سیاق عارفان، است. وی در این اثر خواسته است از منظر ولایت، تصوف را اثبات و تعالیم آن را تفسیر کند. ۱.۸ - بحر المعارف ازحیث ترتیب بابها و فصولبحر المعارف ازحیث ترتیب بابها و فصول و ذکر عناوین تا حدی به کتاب مرصاد العباد نجمالدین رازی شباهت دارد، با این تفاوت که شرح و تفصیل مطالب مبتنی بر عقاید و مأثورات شیعه است، چنانکه مثلاً در جلد اول، درمبحث «شرایط شیخ و مرشد» و «بحثی جامع در امامت»، دربارۀ مناقب حضرت علی علیهالسلام و اثبات امامت آن حضرت سخن گفتهاست [۴۹]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۱، ص۴۰۷- ۴۹۴، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
مؤلف در این اثر با لحنی توأم با مهر و محبت، اکثر مطالب را با عبارت «ای عزیز» آغاز کرده که یادآور کتاب انسان کامل عزیزالدین نسفی است؛ اما، به شیوۀ متکلمان شیعه، لحن جدلی نیز دارد. وی در اثبات تصوف و تعالیم آن، بر ضد مخالفانش، دلایلی نقلی از قرآن و احادیث و روایات آورده است. [۵۰]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۱، ص۲۷۹-۲۹۰، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
عبدالصمد به زبان فارسی و عربی شعر میسرود. بعضی از اشعار وی در بحرالمعارف آمده است. [۵۱]
عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، ج۱، ص۳۷۳-۳۷۷، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش.
به نوشته آقا بزرگ طهرانی [۵۲]
آقابزرگ طهرانی، ج۹، قسم ۲، ص۶۱۸.
نیز وی دیوانی داشته است.
۲ - فهرست منابع(۱) آقابزرگ طهرانی. (۲) سید محسن امین، اعیان الشیعه، چاپ حسن امین، بیروت۱۴۰۳/۱۹۸۳م. (۳) عبدالباقی ایزدگشسب، شمس التواریخ، تهران۱۳۴۵ش. (۴) عبدالحجت بلاغی، مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفا، ۱۳۷۱. (۵) عبدالحسین حائری، فهرست کتب خطی فارسی و عربی و ترکی کتابخانۀمجلس شورای ملی، تهران ۱۳۴۸ش. (۶) احمد حسینی، تراجم الرجال، قم۱۴۱۴. (۷) محمد باقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، قم ۱۳۹۱. (۸) سید احمد دیوان بیگی شیرازی، حدیقه الشعرا: ادب و فرهنگ در عصر قاجاریه، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران۱۳۶۵ش؛ (۹) میرزامحمدحسن حسینی زنوزی، ریاضالجنه، ج۳، القسم الثالث من الروضه ارابعه، اشراف سید محمود مرعشی نجفی، تحقیق علی رفیعی العلا مرودشتی، قم ۱۳۸۴ش. (۱۰) جعفر سبحانی، طبقات الفقهاء فی فقها القرن الثالث عشر، جزء۱۳، قم۱۴۲۲. (۱۱) میرزامحمد باقرسلطانی گنابادی، رهبران طریقت و عرفان، تهران ۱۳۴۸ش. (۱۲) زینالعابدین شیروانی، ریاض السیاحه، چاپ اصغر حامد ربانی، تهران ۱۳۳۹ق. (۱۳) زینالعابدین شیروانی، بستان السیاحه یا سیاحت نامه، تهران ۱۳۱۵. (۱۴) منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکما و عرفای متاخر، تهران۱۳۸۱ش. (۱۵) احمد عابدی، چاپ شده در مجموعه میراث فقهی. (۱۶) عبدالصمد همدانی، بحرالمعارف، چاپ حسین استاد ولی، ج۱، ۲، تهران۱۳۷۰ش، ۱۳۷۴ش. (۱۷) عباس قمی، الفوائد الرضویه فی احوال علما المذهب الجعفریه (سرگذشت عالمان شیعه)، چاپ ناصر باقری بیدهندی، قم۱۳۸۷ش. (۱۸) محمدمعصومبن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش. (۱۹) رضاقلیخان هدایت، تذکره ریاض العارفین، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران ۱۳۴۴. ۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «همدانی»، شماره۶۸۶۹. |