فوریتفوریت، انجام دادن عمل در اولین زمان ممکن است. ۱ - معنافوریت، مقابل تراخی به جا آوردن عمل در اولین فرصت ممکن و تأخیر نینداختن آن است. ۲ - کاربرد فقهیاز آن در اصول فقه و نیز فقه در بسیاری از بابها نظیر طهارت ، صلات ، زکات ، صوم ، حج ، تجارت ، ودیعه ، نکاح ، غصب و شفعه سخن گفتهاند. ۳ - بعد اصولیاز جمله مباحث مطرح نزد اصولیان در بخش الفاظ، بحث صیغه امر است که آیا دلالت بر فوری انجام دادن مأموربه دارد یا نه. ۴ - بعد فقهی۴.۱ - اقسام واجباتواجبات یا فوری اند؛ بدین معنا که انجام دادن آنها در اولین زمان امکان آن واجب است و یا غیر فوری. قلمرو واجبات فوری یا عبادات است و یا غیر عبادات. ۴.۲ - فوریت در عباداتآیا به جا آوردن قضای نماز واجب روزانه که فوت شده، فوری است و پیش از به جا آوردن آن، اشتغال به کاری دیگر جایز نیست یا آنکه فوریت ندارد؟ مسئله محل اختلاف است. بنابر قول مشهور متأخران، قضای نماز فوت شده، از واجبات فوری نیست و زمان به جا آوردن آن تا آخر عمر امتداد دارد. این قول به مشهور قدما نیز نسبت داده شده است. در مقابل، برخی قول به وجوب فوری آن را به اکثر فقها نسبت دادهاند. به جا آوردن نماز احتیاط سجده سهو و به قولی سجده قضایی و نیز سجده تلاوت واجب فوری است. وجوب نماز آیاتی که سبب آن زلزله میباشد، فوری است. ۴.۲.۱ - در زکاتپرداخت زکات، پس از استقرار وجوب آن، واجب فوری است. ۴.۲.۲ - در صومقضای روزه واجب فوت شده فوریت ندارد. برخی قدما قضای روزه ماه رمضان را واجب فوری دانسته و مبادرت به انجام دادن آن را در اولین زمان ممکن لازم دانستهاند. [۱۳]
الکافی فی الفقه، ص۱۸۴.
حج پس از حصول استطاعت واجب فوری است و باید در همان سال استطاعت گزارده شود.۴.۲.۳ - در حجدر فرض وجوب نیابت برای حج، به تصریح برخی، وجوب آن فوری است و تأخیر در گرفتن نایب جایز نیست. به قول مشهور، عمره مفرده پس از حصول استطاعت بر قارن و مُفرِد واجب فوری است. ۴.۳ - فوریت در غیر عبادات۴.۳.۱ - در تحویل عوضچنانچه در معاملهای شرط فوریت تحویل کالا و بهای آن شود، معامله نقد خواهد بود و کالا و بهای آن باید فوری تحویل داده شوند. ۴.۳.۲ - در اعمال حق خیاربرخی، خیار را به لحاظ فوریت و تراخی به سه دسته تقسیم کردهاند: خیاری که فوریت ندارد، مانند خیار اشتراط ، خیار حیوان و خیار شرط . خیاری که فوریت دارد، مانند خیار ثابت برای زوجین در صورت وجود یکی از عیوب خاص، خیار غبن و خیار تدلیس در بیع و نکاح. خیاری که فوریت داشتن و نداشتن آن اختلافی است، مانند خیار تفلیس ، خیار تأخیر ، خیار رؤیت ، خیار عیب و خیار غریم میّت . ۴.۳.۳ - در شفعهبنابر قول مشهور، شفیع پس از آگاهی از معامله، باید فوری حق شفعه خود را اعمال کند و به تأخیر انداختن آن بدون عذر موجب سقوط حق شفعه میشود. ۴.۳.۴ - در سایر مواردزدودن نجاست از مسجد ، مشاهد مشرّفه ، قرآن کریم و آنچه که تعظیم آن واجب و اهانت و تحقیر آن حرام است، مانند تربت ، واجب فوری است همچنین پاسخ دادن به سلام ، [۱۹]
کلمة التقوی، ج۱، ص۴۷۹.
ردّ مظالم ، ادای دین در صورت فرا رسیدن زمان آن و مطالبه طلبکار ، بازگرداندن امانت در فرض درخواست مالکش و نیز امانت شرعی مطلقا واجب فوری میباشد [۲۳]
المقاصد العلیة، ص۵۸۱.
۵ - پانویس
۶ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۷۲۹، برگرفته از مقاله «فوریت». |