زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه
 

منابع تفسیر عصر تابعان





آرای تفسیری در عصر تابعین را تفسیر عصر تابعین گویند. فراگیری تفسیر از اساتید، برترین ابزار برای فهم کتاب خدا به شمار می‌رفت زیرا تابعان دنباله‌رو صحابه و مشخصا پرورش‌یافتگان مکتب آنان بودند؛ لذا به طور طبیعی در مسیر آنان حرکت کرده و شیوه آنان را در پیش گرفتند.


۱ - مقدمه



در آن عهد تلقی از استاد و فراگیری تفسیر از وی عنصر اول و برترین ابزار برای فهم کتاب خدا به شمار می‌رفت؛ زیرا تابعان دنباله‌رو صحابه و مشخصا پرورش‌یافتگان مکتب آنان بودند؛ لذا به طور طبیعی در مسیر آنان حرکت کرده و شیوه آنان را در پیش می‌گرفتند، با این تفاوت که در عهد تابعان، قلمرو اسلام گسترش یافته بود و اقوام گوناگون -گروه گروه- به تشرف دین اسلام روی می‌آوردند -و چنان که گفتیم- به طور طبیعی دانش و آداب و فرهنگ خویش را نیز با خود به درون حوزه اسلام می‌کشاندند؛ لذا تابعان با همراه داشتن این گستره دانش، دامنه تفسیر را گسترده‌تر کردند و آفاق جدیدتر و وسیع‌تری را بر روی خود گشودند و روزبه‌روز بر تلاش خود افزودند. بدون شک، هر چه دانش شخص افزوده‌تر و اطلاعات او متنوع‌تر و آشنایی او به مسائل روز گسترده‌تر گردد، از هر بافت یا شیوه‌ای که باشد، بینش او زیادتر خواهد شد و دامنه فکری و توان فهم او در امور، توسعه خواهد یافت.

۲ - اقسام منابع تابعان در فهم قرآن



با این مقدمه، می‌توانیم منابعی را که تکیه‌گاه تابعان برای فهم قرآن بوده است و آنان در تبیین مقاصد و اهداف قرآن بدان تمسک می‌جسته‌اند به موارد زیر تقسیم کنیم:

۲.۱ - قرآن


چون قراین و دلایل موجود در کلام هر گوینده، خود بهترین شاهد برای کشف مقصود وی و پی بردن به هدف وی به شمار می‌آید؛ قرآن نیز از این قاعده مستثنا نیست. قرآن هم -بنا به قول امیر مؤمنان (علیه‌السّلام)- گویایی برخی از آیاتش به یک دیگر وابسته است و بعضی از آن گواه برخی دیگر است. «و ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض.» «در جایی دیگر فرموده است: ان الکتاب یصدق بعضه بعضا.»

۲.۲ - احادیث پیامبر و اقوال صحابه


پرسش پیرامون معانی تعدادی از آیات قرآن در عهد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بسیار بود و پیامبر هم همان‌گونه که مامور ابلاغ بود، مامور تبیین قرآن نیز بود؛ لذا از آن سوال و جواب‌ها مجموعه عظیمی را گرد آورد. این مجموعه، همچون ذخیره‌ای سرشار در اختیار صحابه قرار داشت و آنان، آن را به تابعان پس از خود سپردند. در گذشته، حدیث مسروق بن اجدع را در این‌باره که به توصیف فراگیری صحابه از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و میزان دانش هر یک از صحابه پرداخته بود آوردیم.

۲.۳ - در نظر گرفتن اسباب النزول


و مناسبت‌هایی که باعث نزول یک یا چند آیه یا یک سوره یا کمتر و بیشتر است؛ زیرا آنان به راحتی به اسباب النزول دسترسی داشتند. هم ایشانند که این اسباب النزول را در ضمن آثار و اخبار خود نقل کرده‌اند. از آنجا که آیات دارای شان نزول به مناسبت حوادث خاصی نازل شده و به جوانب و خصوصیات ویژه‌ای نظر دارد که در درون آن حوادث و مناسبت‌ها نهفته است، شان نزول، بهترین دلیل برای زدودن ابهامات حاصله در برخی تعابیر قرآنی ناظر به آن حوادث است. کسانی که در آن عهد، -عهد تابعان- می‌زیسته‌اند، یا خودشان مستقیما در متن حوادث حضور داشتند و یا قادر بودند که با شاهدان عینی آن صحنه‌ها دیدار کنند و از زبان آنان بشنوند. این منبع که یکی از سرشارترین منابع در جهت رفع ابهام از برخی ظواهر آیات به شمار می‌رود به راحتی در دسترس تابعان بود.

۲.۴ - لغت اصیل عربی فصیح


به ویژه اشعار عرب که دیوان (واژه‌نامه) و دائرة‌المعارف آداب و رسوم عرب محسوب می‌شود؛ و برای آگاهی از مزایای زبان عرب و شیوه‌های گفتاری آن، مراجعه به آن ضروری است. قرآن هم بر اساس همان شیوه‌ها نازل گردیده و در قالب همان تعابیر متعارف ریخته شده بود؛ با این تفاوت که قرآن با اسلوبی برتر و بافتی محکم‌تر شکل گرفته بود. ابن عباس به شاگردان خود سفارش می‌کرد یا به تعبیر بهتر، آنان را وا می‌داشت که برای آشنایی با واژه‌های ناآشنای قرآن، به اشعار عرب مراجعه کنند و خودش خصوصا بنیانگذار و پیشوای این روش تفسیری -تفسیر لغوی- به شمار می‌رفت؛ به‌گونه‌ای که درباره او گفته‌اند: او بنیانگذار شیوه تفسیر لغوی شناخته شده است.
[۴] نجار، عبدالحلیم، به نقل از المذاهب الاسلامیة فی تفسیر القرآن، ص۶۹.
[۵] ر. ک: نجار، عبدالحلیم، مذاهب التفسیر الاسلامی، ص۹۰.
ابن عباس می‌گفت: شعر، دیوان عرب است؛ لذا هرگاه معانی واژه‌هایی از قرآن را که خدا به زبان عربی فرو فرستاده است ندانستیم، باید به دیوان عرب مراجعه کنیم و معنای واژه را از درون آن بیابیم. -در جای دیگر می‌گوید:- هرگاه شما می‌خواهید از من درباره واژه‌های ناآشنای قرآن بپرسید، آن را در اشعار عرب جست‌وجو کنید؛ چون شعر، دیوان عرب است.

۲.۵ - انواع دانش‌ها


و آگاهی‌های علمی‌ای که مسلمانان در قلمرو گسترده اسلام و از طریق آشنایی با فرهنگ‌ها و آداب وارد در حوزه اسلام به دست آورده بودند. این دانش‌ها را امت‌های دارای تمدن کهن که گروه گروه به اسلام می‌گرویدند، با خود به ارمغان آورده بودند. یادآور شدیم که گسترش دامنه دانش و اطلاعات در هر زمینه‌ای که باشد خود موجب تقویت فهم گردیده، امکان لمس حقایق امور را افزایش می‌دهد و توان استنباط را به مقدار زیادی بالا می‌برد، که این توان در افراد محروم از چنین آگاهی‌هایی -به نسبت محرومیتشان- کاهش می‌یابد. این‌گونه بود که تابعان و آنان که پس از ایشان آمدند از این علوم و اطلاعات جدید و روبه افزایش، مطابق با پیشرفت زمان استفاده کردند و در فهم معانی قرآن از آن بهره جستند؛ قرآنی که «انزله الذی یعلم السر فی السماوات والارض؛ آن را کسی نازل ساخته است که راز نهان‌ها را در آسمان‌ها و زمین می‌داند.»

۲.۶ - تکیه بر اجتهاد


و اعمال نظر در قرآن که در سایه گشایش باب عنایت خداوند به دست آورده بودند. در کتاب‌های تفسیری تعداد زیادی از نظریات ارزنده اینان در زمینه تفسیر ضبط و ثبت شده است. تابعان ابن نظریات را از طریق اجتهاد و اعمال‌ نظر به دست آورده بودند که از راه نقل از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یا یکی از صحابه، چیزی در آن زمینه نرسیده بوده است؛ لذا با دقت در دلایل و قراینی که به آنان در فهم آیه کمک می‌کرد -که به برخی از آن قراین اشاره شد- و یا دیگر ابزارها و وسایلی که در مقام فهم و بحث و بررسی کارایی دارند، در پاره‌ای از آیات به اجتهاد می‌پرداختند. این اقدام تابعان به گشودن باب اجتهاد در زمینه تفسیر و دیگر شؤون دینی کمک کرد و همین شیوه پسندیده در گذر زمان ادامه یافت.

۲.۷ - استناد به پاره‌ای از نصوص کتب عهدین


در مواردی که در قرآن به طور اجمال آمده و جزئیات آن در کتاب‌های پیشینیان یافت می‌شود. البته این استناد در مواردی بوده که در آن احتمال تحریف نمی‌رفته است؛ مانند تاریخ انبیا و سیره پادشاهان بنی‌اسرائیل و داستان‌ها و سرگذشت‌هایی از این قبیل. به عنوان مثال می‌توان به سرگذشت ابراهیم خلیل، لوط و یوسف اشاره کرد که در تورات به جزئیات آن پرداخته شده، ولی قرآن با حذف زواید، تنها آن بخش از داستان را که صحیح و معقول و پندآمیز است آورده است؛ در حالی که در تورات، تصویری محرف از داستان‌ها ارائه شده که از نظر عقل سلیم غیر قابل قبول است و تنها بخش‌هایی از آن دست نخورده باقی مانده است که احیانا قابل استفاده است و تیزبینان و فرهیختگان صحابه و تابعان، تنها همین بخش‌ها را نقل می‌کردند، «مثل دلایلی که ابوالکلام آزاد درباره ذوالقرنین از درون تورات به دست آورده است و می‌گوید که مقصود، کورش -پادشاه ایرانی- است که به بازسازی بیت المقدس اقدام کرد و بنی‌اسرائیل را که در بند طاغوت زمان (بخت نصر) بودند آزاد نمود و به آنان پناه داد.» نه اینکه بدون بررسی و تحقیق، به تمامی آنچه در کتب سلف آمده استناد جویند. «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه، اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب؛ پس بشارت ده به آن بندگان من که به سخن گوش فرا می‌دهند و بهترین آن را پیروی می‌کنند؛ اینانند که خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان.» آری، فراگیری از اهل کتاب و پیروی از آنان در تمام آنچه به هم بافته‌اند، نکته‌ای است که صحابه و تابعان به آن توجه و از آن پروا داشتند. البته گروه‌هایی از خودباختگان کوته‌اندیش یا سیاست‌بازان بودند که بی‌پروا به این کار دست می‌زدند. (درباره شرح آن و پی‌آمدهای ناگوار آن در آینده بحث خواهیم کرد.)
بنابراین گفتار ذهبی که به‌طور مطلق مدعی است که تابعان برای فهم معانی قرآن به اطلاعاتی استناد می‌جسته‌اند که از طریق اهل کتاب و از درون کتاب‌های آنان به دست می‌آوردند، سخنی نادرست است و بطلان این پندار را -که به صحابی گرانمایه‌ای چون عبدالله بن عباس نیز نسبت داده بودند- در شرح حال وی آشکار ساختیم.

۳ - پانویس


 
۱. امام علی علیه‌السلام، نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۱۳۳، ص۱۹۲.    
۲. امام علی علیه‌السلام، نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۱۸، ص۶۱.    
۳. ذهبی، شمس‌الدین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۷۵.    
۴. نجار، عبدالحلیم، به نقل از المذاهب الاسلامیة فی تفسیر القرآن، ص۶۹.
۵. ر. ک: نجار، عبدالحلیم، مذاهب التفسیر الاسلامی، ص۹۰.
۶. سیوطی، جلال‌الدین، الاتقان، ج۲، ص۵۵.    
۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۶.    
۸. زمر/سوره۳۹، آیه۱۸ - ۱۷.    
۹. ذهبی، شمس‌الدین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۹۶.    


۴ - منبع


محمدهادی معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۴۰۸-۴۱۱.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.