پوریای ولیپوریای ولی، لقب پهلوان محمود خوارزمی متخلص به قتالی، پهلوان و عارف و شاعر قرن هفتم و هشتم است. فهرست مندرجات۲ - لقب پوریای ولی ۲.۱ - پوربای ولی ۲.۲ - بوکیار و پکیار ۲.۳ - پریار ۳ - تاریخ ولادت ۴ - محل رشد و نمو پوریای ولی ۵ - زمان شروع کشتیگیری پوریای ولی ۶ - علت روآوری پوریای ولی به عرفان ۷ - زمان وفات پوریای ولی ۸ - مزار پوریای ولی ۹ - افسانههایی در مورد پوریای ولی ۱۰ - عظمت پوریای ولی در بین ورزشکاران ۱۱ - اصول پوریای ولی در مورد پهلوانی ۱۲ - فنون کشتی پوریای ولی ۱۳ - آثار پوریای ولی ۱۴ - فهرست منابع ۱۵ - پانویس ۱۶ - منابع ۱ - جایگاه پوریای ولی در ورزش باستانی ایرانوی در ورزش باستانی و زورخانهای ایران از جایگاه مهمی برخوردار است. [۱]
رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة ریاض العارفین، ص۱۲۵، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
[۲]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۱، ص۳۱۱، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۳]
سعید نفیسی، تاریخ نظم ونثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۲، ص۷۷۰، تهران ۱۳۶۳ ش.
۲ - لقب پوریای ولیدر ضبط لقبش اختلاف وجود دارد. ۲.۱ - پوربای ولیبرخی آن را پوربای ولی ضبط کردهاند و از اینرو احتمال میرود «بای» که در ترکی به معنای بزرگ است، لقب او و «ولی» نام پدرش یا اشاره به مقام پیشوایی و قطبیت خود او باشد. احتمال دیگر این است که «ولی» نام و «بای» (بیک) لقب پدر پهلوان محمود باشد و به همین سبب او را پورِ بای ولی خوانده باشند. [۴]
سعید نفیسی، تاریخ نظم ونثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۲، ص۷۷۰، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۵]
حسین پرتوبیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران، ص۱۱۲، زورخانه، (تهران) ۱۳۳۷ ش.
[۶]
محمد حسن بن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج۲، ص۶۲۰، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
۲.۲ - بوکیار و پکیارلقب وی را «بوکیار» و «پکیار» نیز ضبط کردهاند که معنایی برای آن ذکر نشده است. [۷]
عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ص۵۰۴، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۸]
حسین پرتوبیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران، ص۱۱۴، زورخانه، (تهران) ۱۳۳۷ ش.
۲.۳ - پریارمؤلف مجالس العشاق، که نزدیکترین تذکره به زمان اوست، لقبش را «پریار» دانسته است که احتمالاً حرف «ر» در پریار بر اثر کثرت استعمال حذف شده است. بعید به نظر نمیرسد که این نام از مصطلحات زمان بوده [۹]
حسین پرتوبیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران، ص۱۱۲، زورخانه، (تهران) ۱۳۳۷ ش.
و شاید مرکب از «پری» و «یار» باشد، و به کسانی اطلاق میشده است که کاری خارق العاده انجام داده باشند.
۳ - تاریخ ولادتتاریخ ولادت و شرح حال او روشن نیست. ۴ - محل رشد و نمو پوریای ولیبرخی او را اهل اورگنج از شهرهای خوارزم [۱۰]
قتالی، پهلوان محمودبن پوریای ولی قدس سره»، ص۷۶، ارمغان، سال ۱۰، ش ۱ (فروردین ۱۳۰۸).
[۱۱]
علی ابراهیم خلیل، تذکرة صحف ابراهیم، ج۳، ص۴۸۹، نسخه عکسی موجود در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران، ش ۲۹۷۶.
یا از مردم گنجه [۱۲]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۱، ص۳۱۱، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۱۳]
محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۹، قسم ۱، ص۱۵۹ـ۱۶۰، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
، یا بر اساس طوماری قدیمی متعلق به دوره صفوی، از اهالی سلماس و خوی ذکر کردهاند. [۱۴]
حسین پرتوبیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران، ص۳۵۱، زورخانه، (تهران) ۱۳۳۷ ش.
۵ - زمان شروع کشتیگیری پوریای ولیگفته شده است که در جوانی کشتی میگرفت و به کار پوستین دوزی و کلاه دوزی اشتغال داشت. در همان ایام به شهرهای مختلف آسیای میانه، ایران و هندوستان سفر کرد و در همه آن شهرها به پهلوانی نامبردار شد. [۱۵]
دایرة المعارف ادبیات و هنر تاجیک، ج۲، ص۵۳۴.
[۱۶]
تاجیکی، ج۵، ص۵۶۲.
۶ - علت روآوری پوریای ولی به عرفاندرباره تغییر احوال و توجه و التفات پوریای ولی به عرفان روایتهای گوناگونی وجود دارد. به روایتی، پهلوانی هندی برای کشتی گرفتن با وی به خوارزم آمد [۱۷]
حسین پرتوبیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران، ص۱۱۳، زورخانه، (تهران) ۱۳۳۷ ش.
و به روایتی دیگر، یکی از پادشاهان هندوستان او را برای کشتی با پهلوانی هندی دعوت کرد. [۱۸]
علی ابراهیم خلیل، تذکره صحف ابراهیم، ج۳، ص۴۸۹، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش ۲۹۷۶.
پوریا مادر آن پهلوان را در حال استغاثه و زاری دید که از خدا پیروزی فرزندش را طلب میکرد. پوریا برای شاد کردن دل او تصمیم گرفت تا در آن کشتی پشت خود را به دست پهلوان هندی به زمین رساند. گویند که در پایان این کشتی حال کشفی به او دست داد و لقب «پریار» نیز در همین ماجرا به او داده شد. [۱۹]
علی ابراهیم خلیل، تذکرة صحف ابراهیم، ج۳، ص۴۸۹، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش ۲۹۷۶.
[۲۰]
حسین پرتوبیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران، ص۱۱۳ـ۱۱۴، زورخانه، (تهران) ۱۳۳۷ ش.
بر حسب برخی منابع، وی دارای گرایشهای ملامتی بود و حتی گاه به خرابات میرفت و با خراباتیان سخنان تایبانه میگفت. [۲۱]
عبدالحسین زرین کوب، جستجو در تصوف ایران، ص۳۵۵، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۲۲]
نورالدین جعفر بدخشی، خلاصة المناقب : در مناقب میرسیّدعلی همدانی، ص۷۳، چاپ سیّده اشرف ظفر، اسلام آباد ۱۳۷۴ ش.
جامی نیز وی را از معاشران و یاران محمد خلوتی (متوفی ۷۵۱) بر شمرده است. [۲۳]
عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ص۵۰۴، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
۷ - زمان وفات پوریای ولیوفات وی را همه منابع ۷۲۲ و در خیوَق (خیوه) ذکر کردهاند. ۸ - مزار پوریای ولیمزارش در ترکمنستان بر جای است [۲۴]
محمد حسن بن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج۲، ص۶۲۰، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
[۲۵]
سعید نفیسی، تاریخ نظم ونثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۲، ص۷۷۰، تهران ۱۳۶۳ ش.
و مردم آن ناحیه به علت اعتقاد به شخصیت معنوی وی پس از مراسم ازدواج جهت تبرک به آرامگاهش میروند.
۹ - افسانههایی در مورد پوریای ولیافسانههای بسیاری درباره او نقل شده است. در بوستان خیال، تألیف ۱۱۵۵، به کشف قاره امریکا اشاره شده و آمده است که پوریای ولی در آنجا ورزشگاهی تأسیس میکند و به آموزش فنون کشتی به جوانان میپردازد و پادشاه آن دیار را در دشواریها یاری میدهد. [۲۶]
محمد جعفر محجوب، خاکستر هستی : «پوریای ولی، ص۴۱۰ـ۴۱۱.
در همه این افسانهها و داستانهای عامیانه، درباره شجاعت، تسلط او به فنون کشتی و تواناییهای روحی و جسمی وی سخن رفته است. ۱۰ - عظمت پوریای ولی در بین ورزشکارانپوریای ولی در میان ورزشکاران ایران اسوه جوانمردی و از خودگذشتگی است و در زورخانهها هنگام انجام دادن کارهای دشوار، مانند سنگ گرفتن، نام او را بر زبان میآورند. در ابتدای هر کشتی نیز اشعاری خوانده میشود که منسوب به اوست. همچنین بوسیدن خاک گود کشتی اشارهای به قدم بوسی پوریای ولی است. [۲۷]
عطاءالله بهمنش، «پوریای ولی : مظهر جوانمردی و صفا»، ص۶۴، کاوه، سال ۱۲، ش ۵(بهمن ۱۳۵۳).
[۲۸]
عطاءالله بهمنش، «پوریای ولی : مظهر جوانمردی و صفا»، ص۶۴، کاوه، سال ۱۲، ش۶ (بهمن ۱۳۵۳).
[۲۹]
سعید نفیسی، تاریخ نظم ونثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۲، ص۷۷۰، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۳۰]
محمد قزوینی، یادداشتهای قزوینی، ج۴، ص۸۹، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۳۱]
حسین پرتوبیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران، ص۳۱، زورخانه، (تهران) ۱۳۳۷ ش.
[۳۲]
حسین پرتوبیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران، ص۱۱۲، زورخانه، (تهران) ۱۳۳۷ ش.
۱۱ - اصول پوریای ولی در مورد پهلوانیدر یک طومار قدیمی دوازده اصل، به عنوان اصلهای اساسی پهلوانی و جوانمردی، آمده که از آنها به عنوان اصول پوریای ولی یاد شده است. از جمله این اصول احترام به پیش کسوت (کهنه سوار)، دروغ نگفتن، دشنام ندادن، ترک نماز نکردن و محبت به مردم است. ۱۲ - فنون کشتی پوریای ولیدر زمینه فنون کشتی نیز ۳۶۰ فن را به او نسبت دادهاند. [۳۳]
حسین پرتوبیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران، ص۳۶۱ـ۳۶۲، زورخانه، (تهران) ۱۳۳۷ ش.
[۳۴]
مهدی عباسی، تاریخ کشتی ایران، ج۱، ص۴۲، تهران ۱۳۷۴ ش.
۱۳ - آثار پوریای ولیاین آثار را به پوریای ولی نسبت دادهاند: • مثنوی کنزالحقایق در بحر هَزَج که در فهرست برخی کتابخانهها به اشتباه آن را از عطارِ نیشابوری یا شیخ محمود شبستری دانستهاند. [۳۵]
احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، ج۴، ص۳۰۵۹ـ۳۰۶۰، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش.
این کتاب مشتمل بر پنج مقاله و ۱۳۰۰ بیت است که در آخر کتاب آن را به عطار نسبت دادهاند، اما به نام «محمود» در اشعار تصریح شده است. [۳۶]
پهلوان محمود پوریای ولی، کنزالحقایق، ص۱۵۲، چاپ سنگی تهران ۱۳۵۲.
در ابتدای کتاب پس از حمد و درود بر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم، خلفای چهارگانه مدح شدهاند. کتاب دارای مطالبی عرفانی و اخلاقی درباره ایمان، شهادت، طهارت، نماز، روزه، زکات، حج، جهاد با نفس، عشق، مراد از مهدی موعود و صفات آن حضرت، میزان و قیامت است که در ضمن حکایاتی آمده است. [۳۷]
محمد قدرت الله گوپاموی، کتاب تذکرة نتائج الافکار، ص۵۹۹، بمبئی ۱۳۳۶ ش.
کنزالحقایق در ۱۳۵۲ در تهران به چاپ رسیده است. [۳۸]
خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، ج۴، ستون ۴۱۴۸ـ ۴۱۴۹، تهران ۱۳۵۰ـ ۱۳۵۵ ش.
[۳۹]
احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، ج۴، ص۳۰۵۹ـ۳۰۶۰، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش.
• مجموعه رباعیات پوریای ولی که نسخه خطی آن در مؤسسه خاورشناسی فرهنگستان علوم ازبکستان موجود است [۴۰]
دایرة المعارف ادبیات و هنر تاجیک، ج۲، ص۵۳۴.
، در ۱۳۴۱ ش/ ۱۹۶۲ در تاشکند به چاپ رسیده است. [۴۱]
تاجیکی، ج۵، ص۵۶۲.
تعداد واقعی رباعیات او روشن نیست. وی در این رباعیات مردم را به پاک نهادی، عدل و انصاف، وفاداری، شادی، طلب دانش و سربلندی فرا میخواند و گاه اوضاع زمانه و مردم ریاکار و جاهل و اسیر خرافات را مذمت میکند. [۴۲]
دایرة المعارف ادبیات و هنر تاجیک، ج۲، ص۵۳۴.
[۴۳]
تاجیکی، ج۵، ص۵۶۲.
۱۴ - فهرست منابع• محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. • محمد حسن بن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش. • نورالدین جعفر بدخشی، خلاصة المناقب : در مناقب میرسیّدعلی همدانی، چاپ سیّده اشرف ظفر، اسلام آباد ۱۳۷۴ ش. • عطاءالله بهمنش، «پوریای ولی : مظهر جوانمردی و صفا»، کاوه، سال ۱۲، ش ۵ و ۶ (بهمن ۱۳۵۳). • حسین پرتوبیضایی، تاریخ ورزش باستانی ایران، زورخانه، (تهران) ۱۳۳۷ ش. • پهلوان محمود پوریای ولی، کنزالحقایق، چاپ سنگی تهران ۱۳۵۲. • عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش. • علی ابراهیم خلیل، تذکرة صحف ابراهیم، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش ۲۹۷۶. • عبدالحسین زرین کوب، جستجو در تصوف ایران، تهران ۱۳۵۷ ش. • مهدی عباسی، تاریخ کشتی ایران، تهران ۱۳۷۴ ش. • قتالی، پهلوان محمودبن پوریای ولی قدس سره»، ارمغان، سال ۱۰، ش ۱ (فروردین ۱۳۰۸). • محمد قزوینی، یادداشتهای قزوینی، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش. • محمد قدرت الله گوپاموی، کتاب تذکرة نتائج الافکار، بمبئی ۱۳۳۶ ش. • پیرپهلوانان، شاعر، عارف، تهران ۱۳۷۸ ش. • محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ ش. • خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران ۱۳۵۰ـ ۱۳۵۵ ش. • احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش. • سعید نفیسی، تاریخ نظم ونثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، تهران ۱۳۶۳ ش. • رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة ریاض العارفین، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش). • محمد جعفر محجوب، خاکستر هستی : «پوریای ولی. • دایرة المعارف ادبیات و هنر تاجیک. • تاجیکی. ۱۵ - پانویس
۱۶ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «پوریای ولی»، شماره۲۸۶۵. ردههای این صفحه : تراجم | شاعران فارسی
|