زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
 

کیفر اصحاب سبت (قرآن)





اَصْحاب سَبْت، قومی از بنی اسرائیل بودند، در قرآن کریم آمده است که آنها از شریعت الهی روی تافتند و به عذاب خداوند گرفتار شدند.


۱ - اطمینان به هلاکت اصحاب سبت



یکی از مواردی که در قرآن به آن اشاره شده است، اطمینان تارکان نهی از منکر ساکنان ایله، به هلاکت یا عذاب شدن اصحاب سبت می‌باشد آنجاکه می‌فرماید:

۱.۱ - آیه اول


و سـلهم عن القریة التی کانت حاضرة البحر اذ یعدون فی السبت اذ تاتیهم حیتانهم یوم سبتهم شرعا..(و از اهالى آن شهرى كه كنار دریا بود از ايشان جويا شو آنگاه كه به حكم روز شنبه تجاوز مى‌كردند آنگاه كه روز شنبه آنان ماهيهايشان روى آب مى‌آمدند و روزهاى غير شنبه به سوى آنان نمى‌آمدند اين گونه ما آنان را به سبب آنكه نافرمانى مى‌كردند مى‌آزموديم).

۱.۱.۱ - تفسیر آیه مذکور


يعنى از بنى اسرائيل حال اهل آن قريه‌اى را كه در ساحل دريا قرار داشت بپرس.
مقصود از" حاضر دريا بودن" در نزديكى دريا و مشرف به آن قرار داشتن است." يعدون" از" تعدى" و در اينجا مقصود تجاوز از آن حدود و مقرراتى است كه خداوند براى روز شنبه یهود جعل فرموده بود، و آن اين بود كه بخاطر بزرگداشت اين روز شكار ماهى را ترك كنند." إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتانُهُمْ" مقصود از" ماهى‌هاى ايشان" ماهى‌هاى سمت ايشان است." يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً" كلمه" شرع" جمع" شارع" است كه به معناى ظاهر و آشكار است، يعنى روزهاى شنبه ماهى‌هاى سمت ايشان خود را آشكار مى‌كردند و روى آب پيدا مى‌شدند." وَ يَوْمَ لا يَسْبِتُونَ لا تَأْتِيهِمْ" يعنى تجاوزشان از حدود خدايى روز شنبه بود كه ماهى‌ها روى آب آشكار مى‌شدند و ايشان ممنوع از صید بودند، و اما بعد از روز شنبه كه مجاز در صيد بودند ماهى‌ها نزديك نمى‌آمدند، و اين خود يك امتحانى بوده از خداى تعالى، و خداوند به اين جهت ايشان را به چنين امتحانى مبتلا كرد كه فسق و فجور در ميان ايشان رواج يافته بود، و حرص بر اين اعمال، ايشان را وادار به مخالفت امر خدا و صيد ماهى و بدست آوردن هزينه فسق و فجورشان مى‌كرد، و تقوايى كه ايشان را از مخالفت باز بدارد نداشتند لذا فرمود:" كَذلِكَ نَبْلُوهُمْ" يعنى اينچنين ما ايشان را مى‌آزماييم" بِما كانُوا يَفْسُقُونَ" بخاطر فسقى كه مرتكب مى‌شدند.

۱.۲ - آیه دوم


و اذ قالت امة منهم لم تعظون قوما الله مهلکهم او معذبهم عذابا شدیدا..(و آنگاه كه گروهى از ايشان گفتند براى چه قومى را كه خدا هلاك‌كننده ايشان است‌يا آنان را به عذابى سخت عذاب خواهد كرد پند مى‌دهيد گفتند تا معذرتى پيش پروردگارتان باشد و شايد كه آنان پرهيزگارى كنند).

۱.۲.۱ - دیدگاه علامه طباطبایی


معلوم مى‌شود امت ديگرى بوده كه اين امت را موعظه مى‌كرده‌اند، پس تقدير آيه چنين است:" اذ قالت امة منهم لامة اخرى كانت تعظهم آن زمان كه امتى از ايشان به امت ديگرى كه ايشان را موعظه مى‌كرد گفتند ..." و جمله" لامة اخرى كانت تعظهم" براى اختصار حذف شده است. و ظاهر اينكه گفتند:" چرا موعظه مى‌كنيد مردمى را كه خدا هلاكشان خواهد كرد" اين است كه ايشان اهل تقوا بوده‌اند، و از مخالفت امر خدا پروا داشته‌اند جز اينكه ديگران را كه اهل فسق بودند نهى از منكر نمى‌كردند، چون اگر خود اين امت نيز اهل فسق و تعدى بودند آن قوم ديگر ايشان را نيز موعظه مى‌كردند و در پاسخ اعتراض و ملامتشان نمى‌گفتند:" مَعْذِرَةً إِلى‌ رَبِّكُمْ تا نزد پروردگار شما معذور باشيم" و نيز از گفتار عده‌اى كه سكوت كردند بر مى‌آيد كه اهل فسق و فجور مساله تجاوز و عصیان را به حدى رسانده بودند كه علنا مرتكب فسق مى‌شدند، و ديگر نهى از منكر در ايشان اثر نمى‌كرده، چيزى كه هست آن امت ديگر كه سكوت نكرده و هم چنان نهى از منكر مى‌كردند مايوس از موعظه نبودند و هنوز اميدوار بودند بلكه در اثر پافشارى بر موعظه و نهى از منكر دست از گناه بردارند، و لا اقل چند نفرى از ايشان، تا اندازه‌اى به راه بيايند.
علاوه بر اين، غرض‌شان از اصرار بر موعظه اين بوده كه در نزد خداى سبحان معذور باشند، و بدين وسيله مخالفت با فسق، و انزجار خود را از طغيان و تمرد اعلام داشته باشند. و لذا در پاسخ امت ساكت كه به ايشان مى‌گفتند:" چرا موعظه مى‌كنيد" اظهار داشتند:" مَعْذِرَةً إِلى‌ رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ تا هم نزد پروردگارتان معذور باشيم و هم شايد ايشان از گناه دست بردارند.

۲ - سبب عذاب



یکی دیگر از مواردی که در قرآن به آن اشاره شده است، عذاب سخت اصحاب سبت به سبب فسقشان، از سوی خداوند می‌باشد همچنانکه می‌فرماید:
... واخذنا الذین ظـلموا بعذاب بـیس بما کانوا یفسقون (پس هنگامى كه آنچه را بدان تذكر داده شده بودند از ياد بردند كسانى را كه از كار بد باز مى‌داشتند نجات داديم و كسانى را كه ستم كردند به سزاى آنكه نافرمانى مى‌كردند به عذابى شديد گرفتار كرديم).

۳ - عبرت از اصحاب سبت



در قرآن کیفر اصحاب سبت، موعظه و پندی برای اهل تقوا شمرده شده است آنجاکه می‌فرماید:
ولقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قردة خـسـین (و كسانى از شما را كه در روز شنبه از فرمان خدا تجاوز كردند نيك شناختيد پس ايشان را گفتيم بوزينگانى طردشده باشيد). فجعلنـها نکـلا لما بین یدیها وما خلفها وموعظة للمتقین (و ما آن عقوبت را براى حاضران و نسل‌هاى پس از آن عبرتى و براى پرهيزگاران پندى قرار داديم).

۴ - لعنت اصحاب سبت



همچنین در قرآن به لعنت اصحاب سبت از سوی داود علیه‌السّلام به دلیل گناه و تخلف آنان درباره شنبه اشاره شده است همچنانکه می‌فرماید:
لعن الذین کفروا من بنی اسرءیل علی لسان داود... ذلک بما عصوا وکانوا یعتدون (از ميان فرزندان اسرائيل آنان كه کفر ورزيدند به زبان داوود و عیسی بن مریم مورد لعنت قرار گرفتند اين كيفر به خاطر آن بود كه عصيان ورزيده و از فرمان خدا تجاوز مى‌كردند).

۵ - بدترین کیفر



تبدیل شدن اصحاب سبت به بوزینگان، بعنوان بدترین کیفر در حق آنان می‌باشد همانطور که در قرآن به آن اشاره شده است:
قل هل انبئکم بشر من ذلک مثوبة عند الله من لعنه الله وغضب علیه وجعل منهم القردة والخنازیر وعبد الطغوت اولـئک شر مکانا واضل عن سواء السبیل (بگو آيا شما را به بدتر از صاحبان اين كيفر در پيشگاه خدا خبر دهم همانان كه خدا لعنتشان كرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزينگان و خوكان پديد آورده و آنانكه طاغوت را پرستش كرده‌اند اينانند كه از نظر منزلت بدتر و از راه راست گمراه‌ترند). مفسران گفته‌اند: منظور از «القردة» اصحاب سبت است.

۶ - پانویس


 
۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۳.    
۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۳۸۴، ترجمه موسوی همدانی.    
۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۴.    
۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۳۸۵، ترجمه موسوی همدانی.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۵.    
۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۳۸۵، ترجمه موسوی همدانی.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۶۵.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۶۶.    
۹. مائده/سوره۵، آیه۷۸.    
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۶۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۳۷۰.    


۷ - منبع



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۲۱، برگرفته از مقاله «کیفر اصحاب سبت».    


رده‌های این صفحه : اصحاب سبت | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.