اسر (مفرداتنهجالبلاغه)اسر (به ضم الف) یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای بستن و گرفتار کردن و اسیر میباشد. در موارد متعددی، از این کلمه در خطبهها، حکمتها و نامهها برای بیان اجباری بودن اسلام خاندان معاویه بن ابی سفیان، و بیسابقه بودن آنان در اسلام و عدم صدق عنوان مهاجر بر عدهای از اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) استفاده شده است. ۱ - مفهومشناسیاسر به معنای بستن، گرفتار کردن و حبس آمده است. بههمین جهت اسیر را از آن اسیر گویند که گرفتار و بسته است. «و کم من عقل اسیر تحت هوی امیر» منظور از «امیر» نفس انسان است. ای بسا عقلی که اسیر نفس است. ۲ - کاربردهاامام علی (صلواتاللّهعلیه) در جواب معاویه که نوشت با مهاجران و انصار به جنگ تو خواهم آمد، مرقوم فرمود: «و ذکرت انک زائری فی المهاجرین و الانصار و قد انقطعت الهجرة یوم اسر اخوک؛ نوشتهای با مهاجران و انصار به جنگ من خواهی آمد، روزی که برادرت یزید بن ابی سفیان اسیر شد، هجرت قطع گردید. »ناگفته نماند: معاویه با این سخن که «با مهاجران و انصار به جنگ تو خواهم آمد» میخواست بگوید که من از مهاجرین هستم، امام علی (صلواتاللّهعلیه) در جواب نوشت: تو نمیتوانی از مهاجران باشی زیرا روزی که برادرت اسیر شد، هجرت و مهاجر بودن قطع گردید. این سخن یکی از دو مطلب را میرساند: ۲.۱ - اجباری بودن اسلام معاویهاوّل: آنکه یزید بن ابی سفیان برادر معاویه روز فتح مکّه با عدّهای از قریش به جنگ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برخواست و آن حضرت را از دخول مکّه مانع میشد، بعضی از آنها کشته شدند و یزید بن ابی سفیان در «باب خندمه» اسیر گردید، یعنی ای معاویه شما از روی طوع و رغبت به طرف اسلام نیامدهاید که مهاجر باشید؛ بلکه برادرت اسیر شد و تو و پدرت با جبر مسلمان شدید از کجا مهاجر میتوانی باشی! ۲.۲ - سابقه نداشتن معاویه در اسلامدوم: اینکه رسول خدا (صلیاللّهعلیهوآلهوسلّم) در فتح مکه فرمود: «لا هجرة بعد الفتح» و چون شما سابقهای در اسلام ندارید و بعد از فتح مکّه (بظاهر) اسلام آوردهاید. نمیتوانی از مهاجرین باشی. محمد عبده آنرا روز «بدر» دانسته و آن اشتباه است. جمع اسیر، اسراء و اساری و اسری آمده چنانکه در خطبهی، و ۹۱، و حکمت ۳۵۹، دیده میشود. ۳ - پانویس۴ - منبع• قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «اسر»، ص۴۸-۴۹. |