زمان تقریبی مطالعه: 25 دقیقه
 

تایباد





تایْباد، شهرستان و شهری در استان خراسان رضوی می‌باشد. در منابع تاریخی از این شهر با نام‌های تایاباذ،
[۲] ابن عساکر، علی، معجم الشیوخ، ج۱، ص۱۴۶، به کوشش شاکر فحام، دمشق، ۱۴۲۱ق.
طایباذ،
[۳] جنید شیرازی، ابوالقاسم، شدالازار، ج۱، ص۱۱۹، به کوشش محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۸ش.
تائب‌آباد
[۴] جامی، عبدالرحمان، نفحات الانس، ج۱، ص۴۹۸، به کوشش مهدی توحیدی‌پور، تهران، ۱۳۳۶ش.
و تایاد
[۵] اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، ج۱ ص۵۳۹، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۷ش.
یاد شده است. رضاقلی هدایت نام این شهر را تایباد یاد کرده، و اصل آن را تایب‌آباد دانسته است.
[۶] هدایت، رضاقلی، فرهنگ انجمن آرای ناصری، ج۱، ص۲۵۵، تهران، ۱۳۳۸ش.



۱ - وجه تسمیه تایباد



دربارۀ وجه تسمیۀ تایباد نظرات مختلفی ارائه شده است. برخی آن را برگرفته از واژۀ طیبات به معنی جای پاکان، نیکان و مردان نیکو دانسته‌اند
[۷] نوبان، مهرالزمان، نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان، ج۱، ص۱۳۹، تهران، ۱۳۷۴ش.
و برخی این نام را متشکل از دو بخش «تای» و «باد» می‌دانند و براین باورند چون در این ناحیه بادهایی می‌وزد که مدت وزش آن ۱۲ ساعت در روز است و آن ۱۲ ساعت را «تای» می‌گویند، از این‌رو، به تایباد معروف شده است.
[۸] فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ص۱۵، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، ۱۳۶۳ش.


۲ - شهرستان تایباد



این شهرستان با وسعتی حدود ۰۸۴‘۵ کمـ‌۲ از شمال به شهرستان تربت جام، از خاور به کشور افغانستان، از جنوب و جنوب باختری به شهرستان خواف و از باختر به شهرستان تربت حیدریه محدود است.
[۹] جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، ج۱، ص۲۷۹، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۰] جغرافیای کامل ایران، ج۱، ص۶۲۳-۶۲۴، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۱۱] اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، گیتاشناسی، ج۱، ص۱۰۸، تهران، ۱۳۸۳ش.


۲.۱ - جمعیت


بنابر سرشماری ۱۳۷۵ش، جمعیت شهرستان تایباد ۶۷۹‘ ۱۲۷ تن بوده است که از این شمار ۷۸/۳۵٪ در نقاط شهری و ۲۲/۶۴٪ در نقاط روستایی سکنا داشته‌اند.
[۱۲] سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، استان خراسان، ج۱، ص۱۶، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
۷۰٪ اهالی این شهرستان سنی مذهب، و ۳۰٪ آنان شیعه‌اند.
[۱۳] فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ج۱، ص۶۲۳_۶۲۴، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، ۱۳۶۳ش.


۲.۲ - توابع شهرستان تایباد


شهرستان تایباد متشکل از ۳ بخش مرکزی، میان‌ولایت و باخرز، و ۶ دهستان و ۳ شهر به نام‌های تایباد، باخرز و کاریز، و ۱۹۵ آبادی دارای سکنه است.
[۱۴] نشریۀ عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری، ص۱۹، وزارت کشور، تهران، ۱۳۸۴ش.
[۱۵] جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، ج۱، ص۲۷۹، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۶] سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، استان خراسان، ج۱، ص۱۵، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
این شهرستان از دو بخش جلگه‌ای و کوهستانی تشکیل شده است و ارتفاع آن از غرب به شرق به‌تدریج کاسته می‌شود.
[۱۷] جغرافیای کامل ایران، ج۱، ص۶۲۳-۶۲۴، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۶ش.


۲.۳ - جاذبه‌های طبیعی


برخی از جاذبه‌های طبیعی شهرستان تایباد عبارتند از:

۲.۳.۱ - کوهها


بلندترین کوه‌های این شهرستان عبارت‌اند از سرتخت (۶۰۳‘۲ متر)، مرغی آب (۰۲۶‘۲ متر)، گرگاب (۹۷۵‘۱ متر) و سرپی (۹۶۹‘۱ متر)
[۱۸] فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، ج۴، ص۹۳، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۹] فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، ج۴، ص۱۷۶، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۲۰] فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، ج۴، ص۱۸۹، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۹ش.
.

۲.۳.۲ - رودخانه‌ها


مهم‌ترین رودخانۀ این شهرستان هریرود است که بخشی از مرز بین ایران و افغانستان را تشکیل می‌دهد.
[۲۱] جغرافیای کامل ایران، ج۱، ص۶۲۳-۶۲۴، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۶ش.
رودخانۀ فصلی کال مرغاب نیز که در شمال این شهرستان جریان دارد، از کوه رنجه در حدود ۴۰ کیلومتری شمال باختری شهر تایباد سرچشمه می‌گیرد، پس از دریافت شعباتی چند به صورت رودخانه‌ای دائمی درمی‌آید و به هریرود می‌پیوندد
[۲۲] جغرافیای کامل ایران، ج۱، ص۶۲۳-۶۲۴، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۶ش.
. آب و هوای این شهرستان برّی و نیمه‌خشک است و از نظر بارندگی از نواحی خشک به‌شمار می‌آید.
[۲۳] جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، ج۱، ص۲۷۹، تهران، ۱۳۷۹ش.


۲.۴ - فعالیت‌های اقتصادی


فعالیت‌های اقتصادی در این شهرستان بر پایۀ کشاورزی استوار است. تره‌بار، گندم، جو، انگور، توت، انار و انجیر مهم‌ترین فرآورده‌های کشاورزی آن است. صنایع دستی از قبیل قالی، قالیچه، گلیم‌بافی و انواع پارچه از دیگر فعالیت‌های اقتصادی اهالی این شهرستان است.
[۲۴] فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ج۱، ص۶۲۳_۶۲۴، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، ۱۳۶۳ش.


۳ - شهر تایباد



این شهر که مرکز شهرستان تایباد است، در ارتفاع ۸۱۰ متری از سطح دریا و در °۶۰ و´۴۶ طول جغرافیایی و °۳۳ و ´۴۴ عرض جغرافیایی، در خاور استان خراسان رضوی واقع است.
[۲۵] جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، ج۱، ص۲۷۹، تهران، ۱۳۷۹ش.
جمعیت شهر تایباد در سرشماری ۱۳۷۵ش، ۴۷۹‘۳۸ تن بوده است.
[۲۶] سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، استان خراسان، ج۱، ص۴۲، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.


۳.۱ - پیشینۀ تاریخی


نام تایباد در هیچ‌یک از منابع تاریخی و جغرافیایی سده‌های نخستین هجری دیده نمی‌شود. نام این شهر نخستین‌بار در منابع سدۀ ۶ق به عنوان یکی از روستاهای پوشنگ از توابع هرات آمده است.
[۲۸] ابن عساکر، علی، معجم الشیوخ، ج۱، ص۱۴۶، به کوشش شاکر فحام، دمشق، ۱۴۲۱ق.
یاقوت نیز در سدۀ ۷ق گفته‌های سمعانی دربارۀ تایباد را تکرار کرده، اما مطلبی به آن نیفزوده است. این امر نشان از آن دارد که تایباد تاپیش از تهاجم مغولان روستایی کوچک بوده، و اعتبار چندانی نداشته است. این شهر در ناحیۀ تاریخی باخرز (ﻫ م) خراسان واقع بوده است.
[۳۰] توکلی مقدم، غلامحسین، وجه تسمیۀ شهرهای ایران، ج۱، ص۲۴۵، تهران، ۱۳۷۵ش.


۳.۲ - آغاز رونق تایباد


آغاز رونق تایباد به روزگار حکومت تیموریان بازمی‌گردد. بیشتر بناهای تاریخی موجود در تایباد نیز مربوط به همین روزگار است. امیر تیمور در ۷۷۲ق/۱۳۷۰م به هنگام لشکرکشی به خراسان در این شهر با ابوبکر تایبادی از صوفیان سدۀ ۸ق، ملاقات کرد و از آن‌جا متوجه هرات شد و ناحیۀ پوشنگ را تسخیر کرد.
[۳۱] اسفزاری، محمد، روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات، ج۲، ص۳۶_۳۸، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۳۹ش.
در زمان سلطنت شاهرخ، پسر و جانشین امیر تیمور، وزیر وی غیاث‌الدین پیراحمد خوافی به احترام ابوبکر تایبادی، مسجدی به نام وی در تایباد ساخت که به مسجد مولانا معروف گشت. این مسجد یکی از بهترین نمونه‌های هنر معماری در دورۀ تیموریان به‌شمار می‌آید.
[۳۲] MuŞŧafawī، M T، ج۱، ص۱۷۹،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
وی همچنین مدرسه‌ای به نام غیاثیه در خرگرد از توابع تایباد بنا کرد.
[۳۳] MuŞŧafawī، M T، ج۱، ص۱۷۹،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.

وجود کاروان‌سرایی مربوط به روزگار شاه‌ عباس‌ صفوی در تایباد نشان از رونق بیش‌تر این شهر در دوران صفویه دارد
[۳۴] فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ص۱۵، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، ۱۳۶۳ش.
. با رونق گرفتن تایباد حصاری به دور این شهر کشیده شد. رکن‌الدوله در سفرنامه‌اش از شهر تایباد به عنوان یک قلعۀ آباد یاد می‌کند و ضمن توصیف این شهر به تولید ابریشم در آن‌جا اشاره دارد.
[۳۵] منشی، محمدعلی، سفرنامۀ رکن‌الدوله به سرخس، ج۱، ص۱۰۹، به کوشش محمد گلبن، تهران، ۱۳۵۶ش.


۳.۳ - حکومت یوسف خان هزاره


در ۱۲۹۴ق/۱۸۷۷م یوسف خان هزاره به حکومت جام و باخرز منصوب شد. این دو ناحیه که تا پیش از آن حالت متروک داشت، در ایام حکومت یوسف خان رو به آبادی نهاد. وی ابتدا خوشکک را مقر حکومتی خود قرار داد، ولی پس از چندی، به تقاضای اهالی تایباد، به علت اغتشاش‌های محلی (احتمالاً نزاع شیعه و سنی)، یوسف‌خان تایباد را مرکز حکومت خود قرار داد.
[۳۶] بیات، کاوه، صولت السلطنۀ هزاره و شورش خراسان، ج۱، ص۲۰، تهران، ۱۳۷۰ش.

پس از درگذشت یوسف خان در۱۳۰۲ق، پسرش اسماعیل‌خان سرهنگ، حکومت جام و باخرز را عهده‌دار شد، اما پس از چندی (احتمالاً در نخستین سال‌های جنبش مشروطه) میان او و برادرش محمدرضاخان بر سر ریاست هزاره‌ها رقابت درگرفت و سرانجام، محمدرضاخان که لقب شجاع‌الملک را نیز گرفته بود، در این مقام تثبیت شد. در ایام حکومت او کشت پنبه و صنعت نوغان‌کشی در منطقه رواج یافت و حتی نوعی کارخانۀ پنبه پاک‌کنی در تایباد احداث گردید.
[۳۷] بیات، کاوه، صولت السلطنۀ هزاره و شورش خراسان، ج۱، ص۲۱، تهران، ۱۳۷۰ش.

با اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ توسط نیروهای متفقین، محمد یوسف‌خان‌ صولت‌السلطنه، فرزند محمد رضاخان‌ شجاع‌ الملک پس از پدر بر جای او نشست. او که در ۱۳۱۱ش در پی سیاست قلع و قمع سران عشایر و طوایف که از جانب رضاشاه دنبال می‌شد، دستگیر، و املاکش در خراسان با املاکی در فارس تعویض شده بود، از ضعف دولت مرکزی و فروپاشی تشکیلات ارتش کشور بهره جسته، دست به شورش زد و بر بخش‌هایی از خراسان و از آن میان بر تایباد مسلط شد، اما در بهمن همان سال با بازسازی تشکیلات ارتش، نیروهایی به خراسان گسیل، و ایـن شورش سرکـوب شد.
[۳۸] بیات، کاوه، صولت السلطنۀ هزاره و شورش خراسان، ج۱، ص۲۳، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۳۹] ادیب هروی، محمدحسن، الحدیقةالرضویة، ج۱، ص۳۱۸- ۳۱۹، مشهد، ۱۳۲۶ش.


۳.۴ - اهمیت شهر تایباد


امروزه اهمیت شهر تایباد در این است که بر سر راه هرات واقع شده، و این امر تا حدی باعث رونق تجارت در این شهر گردیده است.
[۴۰] اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، گیتاشناسی، ج۱، ص۱۰۸، تهران، ۱۳۸۳ش.
با توسعۀ این شهر در دهه‌های اخیر بنابر مصوبۀ مورخ ۲۶/۳/ ۱۳۵۹ش وزارت کشور، نام شهرستان باخرز به شهرستان تایباد به مرکزیت شهر تایباد تغییر کرد.
[۴۱] بدیعی، ربیع، جغرافیای مفصل ایران، ج۲، ص۲۴۸، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۴۲] نشریۀ عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری، ص۱۹، وزارت کشور، تهران، ۱۳۸۴ش.


۳.۵ - مسجد مولانای تایباد


این بنا یادمان زین‌الدین ابوبکر تایبادی (د ۷۹۱ق/ ۱۳۸۹م) عارف مشهور است.
در متنی هم‌زمان با ساخت بنا آمده است: پیراحمد خوافی وزیـر شاهرخ تیمـوری (حک‌ ۸۰۸-۸۵۱ق/۱۴۰۵- ۱۴۴۷م) جماعت‌ـ خانه‌ای بر سر مزار شیخ زین‌الدین تایبادی برپا ساخت.
[۴۳] اسفزاری، محمد، روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات، ج۱، ص۲۱۸- ۲۱۹، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۳۹ش.
در متن کتیبۀ بنیادگذاری بنا گرچه نام شیخ به صراحت نیامده، و تنها به پارسایی و والایی مقام او اشاره شده، اما با دربرداشتن نام بانی، شاه تیموری و تاریخ انجام ساختمان تأییدی بر نوشتۀ اسفزاری است. در این کتیبه بنا «بقعه» نامیده شده است. این واژه کاربری خانقاه یا جماعت خانه دارد؛ اما امروزه به مسجد مولانا مشهور است، و با همین نام با شمارۀ ۳۰۹ به ثبت تاریخی رسیده است.
[۴۴] MuŞŧafawī، M T، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
[۴۵] کاتب، احمد، تاریخ جدید یزد، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۴۶] مشکوٰتی، نصرت‌الله، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، ج۱، ص۸۲، تهران، ۱۳۴۹ش.

مسجد مولانا در جنوب غربی شهر، در انتهای محوطه‌ای محصـور ــ با دیـوار و ردیفـی از حجـره‌های ‌سـادۀ متأخـر ــ در بالاسر مزار شیخ زین‌الدین قرار دارد؛ محوطۀ پیش روی آن گورستانی بوده است که تا آن سوی دیوار ادامه داشته، اما اکنون آجرفرش است.
[۴۷] اسفزاری، محمد، روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات، ج۱، ص۲۱۸- ۲۱۹، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۴۸] تصویر ۱۱۶، Godard، ج۱، ص۹۳، A،» Note «، Āthār-é Īrān، Haarlem، ۱۹۳۸.
[۴۹] مقری، علی‌اصغر، بناهای تاریخی خراسان، ج۱، ص۱۰۸، مشهد، ۱۳۵۹ش.

مسجد مولانا از آجرهای ۶/۲۵×۶/۲۵×۶ سانتی‌متر، با ملاط ساروج آمیخته به گل که نرم و قهوه‌ای رنگ شده، ساخته شده است. عناصر اصلی بنا شامل یک گنبدخانۀ چلیپایی‌شکل با ایوانی رفیع در جلو آن است که دو حجرۀ دو طبقه در دو سو ایوان را در بر گرفته‌اند. دسترسی به بام و حجره‌های طبقۀ بالا از طریق ۴ پلکان که در ۴ گوشۀ بنا تعبیه شده، میسر است و ورودی حجره‌های همکف مستقیماً از درگاه کنار ایوان است. نمای بیرون بنا ــ جز ایوان که پوشش کاشی دارد ــ سراسر با آجر رگ‌چین شده، و ردیف منظم سوراخ‌های داربست روی آن نمایان است.
[۵۰] سوشک، پریسیلا، «معماری ایرانی: تکامل یک سنت»، ج۱، ص۱۷۵، اوجهای درخشان هنر ایران، ترجمۀ هرمز عبداللهی و رویین پاکباز، تهران، ۱۳۷۹ش.

طراحی بنا به گونه‌ای است که تنها نمای بیرونی آن به طرزی چشم‌گیر از یک جهت در معرض دید قرار می‌گیرد، در حالی‌که نمای جبهۀ پشت، منظرۀ نابرابری را نمایش می‌دهد، حجم مکعب گنبدخانه، قبۀ کوتاهی که بر فراز آن برآمده، به سبب حجم طاق و پیشانی بلند ایوان جلو کوتاه به چشم می‌آید؛ اما در مجموع ترکیب‌بندی‌گنبد، نیم‌گنبدها و طاق‌های پشتیبان فراز آن‌که با آجرهای رگ‌چین به وضوح نمایش یافته، و نیز ردیف طاق‌نماهای پشت پیشانی ایوان، قامتِ بلندِ خوش‌ترکیب معمارانه‌ای را فراهم کرده است، و تعادل خوش‌آیندی از حجم‌ها را در بر دارد.

۳.۵.۱ - ایوان


با ابهت‌ترین ویژگی خارجی این بنا ایوان یادمانی آن است که دارای پوشش طاق‌آهنگ و پیشانی رفیع و کاذبی است که بر فراز طاق‌آهنگ بالا آمده، و ۶ طاق‌نما از پشت آن را تقویت کرده است. دو طبقۀ حجره برای پیش‌گیری از رانش احتمالی، و تعدیل حالت عمودی آن را از دو سو در بر گرفته است.
[۵۱] Golombek، L and D Wilber، ج۱، ص۳۴۵، The Timurid Architecture of Iran and Turan، Princeton، ۱۹۸۸.
[۵۲] سوشک، پریسیلا، «معماری ایرانی: تکامل یک سنت»، ج۱، ص۱۷۵، اوجهای درخشان هنر ایران، ترجمۀ هرمز عبداللهی و رویین پاکباز، تهران، ۱۳۷۹ش.
نمای ایوان باشکوه و حجره‌های دو سوی آن با انواع کاشی‌کاری: بنّایی و معرق، افزوده و تلفیق کاشی و سنگ پوشش شده است. کاشی‌کاری بنایی نمای حجره‌ها و بخش اعظم داخل ایوان را آراسته است. محورهای اصلی این‌ تزیینات در زاویۀ °۴۵ طراحی شده است که کتیبه‌هایی حاوی اسماء جلاله و دعای عشرات و نام‌های مبارک را در بر دارد. از کاشی آبی روشن برای خوانا بودن نام‌ها و عبارات مقدس استفاده شده است.
[۵۳] MuŞŧafawī، M T، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۵،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
از کاشی معرق در تزیین کمتر استفاده شده است؛ این شیوه بر لچکیهای قوّسها، کتیبۀ بنیادگذاری بنا در داخل ایوان، لوح‌های با نقش گلدانی در پایۀ دیوار ایوان و لبۀ پخی که ایوان را در بر گرفته است، به چشم می‌خورد. در مرمت‌های دهه‌های اخیر در لچکی‌های بزرگ دیوار ایوان طرحی براساس ستاره‌های ۱۰پر آشکار شده است که همانندی بسیاری با تزیین ایوان شرقی مدرسۀ خرگرد دارد. بر یکی از نقش‌های گلدانی تاریخ ۱۳۳۸ش/ ۱۹۵۹م نوشته شده که تاریخ مرمت کهن‌تری است که بیش‌تر مربوط به مرمت کاشی‌های معرق است.
بی‌تردید کتیبۀ پهن و زیبایی که گرداگرد ایوان بزرگ را فرا گرفته، کانون توجه و تحسینِ نمای ورودی است. فن به کار رفته در ساخت آن بدیع و بی‌سابقه است. این کتیبه که با در کنار هم قرار گرفتن تکه‌های کوچک سفال اُخرایی‌رنگ به صورت برجسته به قلم ثلث خوش بر زمینۀ کاشی معرق آبی روشن شکل گرفته، حاوی ۱۱ آیۀ آغازین سورۀ کهف است و در پایان به قلمی خفی‌تر رقم خوش‌نویس ــ جلال‌الدین محمد بن جعفر ــ را دارد، خوش‌نویسی که پیش از این رقمش در مدرسۀ خرگرد و آرامگاه گوهرشاد در هرات دیده شده، اما در اینجا کار او ممتازتر از آثار پیشین است.
[۵۴] تصویر۱۱۰، MuŞŧafawī، ج۱، ص۱۷۹، M T،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.

کتیبۀ بنیادگذاری بنا در کمرگاه ایوان به قلم ثلث بر زمینۀ کاشی‌ معرق ‌لاجوردی با نقوش‌ اسلیمی از سمت راست آغاز شده، و بر ۳ ضلع ایوان ادامه یافته است؛ نام بنا، بانی و شاه تیموری در انتهای کتیبه دیده می‌شود: «قدتیسر بناء هذه‌البقعة فی ایام دولة... شاهرخ بهادرخان... بسعی و اهتمام... پیراحمدبن اسحٰق الخوافی». دو لوحۀ مربع شکل بر دیوارهای جانبی ایوان در میان تزیینات بنّایی به قلم ثلث بر زمینۀ کاشی معرق جای دارند: لوحۀ سمت راست حاوی نام شاهرخ تیموری، و لوحۀ سمت چپ نام بانی و تاریخ برپایی بقعه را در بر دارد: «... فی سنة ثمان و اربعین و ثمانمائة».
[۵۵] تصویرهای ۱۱۲،۱۱۴، MuŞŧafawī، ج۱، ص۱۸۴_۱۸۵، M T،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.

سراسر نمای ازاره‌ها با تلفیق کاشی معرق و سنگ سفید پوشش شده است. تزیین ازارۀ دیوارهای ایوان اصلی شامل طرحی هندسی برپایۀ ستاره‌های ۱۰ضلعی است که با از روی هم رد شدن نوارهای باریک کاشی آبی تیره تشکیل شده است و قطعه‌های مرمر سفید در میان اشکال مختلف به وجود آمده، جای گرفته‌اند. ازارۀ نمای بیرون ایوان و حجره‌های دوسو، با در کنار هم قرار گرفتن کاشی‌های مثلثی و سنگ‌های سفید ۶ضلعی تزیین شده است
[۵۶] تصویر ۱۰۹، MuŞŧafawī، ج۱، ص۱۸۴_۱۸۵، M T،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
. ستون‌نماهای مرمر با سرستون‌های مقرنس‌کاری و پایه‌های گلدانی‌شکل در نبش‌های ایوان جای دارند.

۳.۵.۲ - گنبدخانه


ابعاد گنبدخانه ۵/۱۷×۵/۱۶ متر است. با وجود این‌که منظر بیرونی آن در مقایسۀ با ایوان جلوه‌ای ندارد، اما از درون دارای جلوه‌ای خاص است. گنبد‌خانه گرچه به لحاظ تناسبات عمودی از ایوان کوتاه‌تر است، اما با روش‌هایی که در طاق‌زنی آن به کار رفته، حالت عمودی آن افزایش بیشتری یافته است.
[۵۷] Timurid Architecture in Khurasan، ص۲۲۴، O’Kane، B، Timurid Architecture in Khurasan، California، ۱۹۸۷.

ازارۀ گنبدخانه با کاشی معرق و لوحه‌های مرمر براساس طرح ۵ضلعی پوشش شده است. لوح‌های سنگی سطوحی عالی برای دیوارنوشته بوده‌اند که چندصد خط نوشتۀ یادگاری بر آن‌ها باقی است و هنرفر از میان آن‌ها ۶۰ یادگاری را ضبط کرده که غالباً اشعار و عبارات پارسایانه از سده‌های ۹ تا ۱۱ق/۱۵ تا ۱۷م است، و نمونه‌هایی با خط خوش در میان آن‌ها به چشم می‌خورد. این دیوار‌نوشته‌ها نمایانگر آن است که همواره این بقعه به روی زایران در طی سده‌ها گشوده بوده است.
[۵۸] هنرفر، لطف‌الله، «یادگاریهای تایباد»، ج۱، ص۶-۱۷، هنر و مردم، تهران، ۱۳۵۵ش، شم‌ ۱۷۳.
[۵۹] » Tāybād، ص۹۰، O’Kane، B،» Tāybād، Turbat-i Jām and Timurid Vaulting «، Iran، London، ۱۹۷۹، vol XVII.
در مقابل ورودی اصلی، محراب سنگی با اندکی انحراف به غرب با تزیین مقرنس جای دارد. ستون‌نماهای سنگی همانند ایوان در دو سوی آن و نبش شاه‌نشین‌ها قرار دارد. بر فضای بالای ازاره کتیبه‌های خامْ‌دستانۀ جدید دیده می‌شود؛ اگر بخش بالای دیوار که اکنون گچ اندود است، در اصل به نقاشی آراسته بوده، در گذشتۀ دور باید از میان رفته باشد.
[۶۰] » Tāybād، ص۹۰، O’Kane، B،» Tāybād، Turbat-i Jām and Timurid Vaulting «، Iran، London، ۱۹۷۹، vol XVII.
[۶۱] دایرةالمعارف بناهای تاریخی ایران در دورۀ اسلامی، بناهای آرامگاهی، ج۱، ص۷۹، تهران، ۱۳۷۶ش.

۴ شاه‌نشین نقشۀ چلیپا هریک طاق نیم گنبدی دارند که با دو ربع گنبد مقرنس در برگرفته شده‌اند. مربع مرکزی به‌وسیلۀ فضای پیچیدۀ هنرمندانه‌ای طاق‌زده شده است. بار اصلی با ۴ قوسِ باربر متقاطع استوار نگاه داشته شده است؛ ۴ ربع گنبد کوچک گوشه‌های پایین‌تر را شکل داده‌اند، و با ارتفاع گرفتن خیز گنبدها، پشتیبان آجری آن‌ها نیز تا رأس بالا رفته است. فضاهای به وجود آمده از تقاطع قوس‌ها به ۳ بخش تقسیم شده است: مستطیل مرکزی گنبدی فرعی را نشان می‌دهد، بخش‌های دیگر سطوح لوزی‌شکل‌اند. بالای قوس‌های مورب یک ۸ گوشه شکل گرفته است، و بالای آن ۱۶ طاق‌نمای کور که گریو داخلی گنبد را تقویت می‌کند، قرار دارد.
[۶۲] » Tāybād، ص۹۰-۹۱، O’Kane، B،» Tāybād، Turbat-i Jām and Timurid Vaulting «، Iran، London، ۱۹۷۹، vol XVII.
[۶۳] دایرةالمعارف بناهای تاریخی ایران در دورۀ اسلامی، بناهای آرامگاهی، ج۱، ص۷۷، تهران، ۱۳۷۶ش.

روش طاق‌زنی مسجد مولانا همسان با آرامگاه گوهرشاد در هرات است. همان‌طوری که در آن‌جا آشکار شده، احتمال دارد که رویۀ پرکار و مقرنس‌های ربع گنبدهای تایباد نیز همانند آن سازه‌ای نباشد، و مشخص نیست تا چه اندازه این سطح پرکار طاق بیانگر آجرکاری زیر آن است.
[۶۴] » Tāybād، ص۹۰-۹۱، O’Kane، B،» Tāybād، Turbat-i Jām and Timurid Vaulting «، Iran، London، ۱۹۷۹، vol XVII.


۳.۵.۳ - نقشه مسجد


نقشۀ مسجد مولانا ــ ترکیب گنبدخانه با پیش‌طاق جلو ــ در ایران از سدۀ ۴ق/۱۰م نقشۀ رایجی است. در اینجا معمار نوآوری خود را در تنظیم فضاهای گوناگون نشان داده، و حجره‌های دو طبقۀ دو سوی ایوان آن را از بناهای متقدم‌تر جدا ساخته است.
[۶۵] » Tāybād، ص۹۲-۹۳، O’Kane، B،» Tāybād، Turbat-i Jām and Timurid Vaulting «، Iran، London، ۱۹۷۹، vol XVII.


۳.۵.۴ - بانی و خوشنویس بقعه


بانی و خوش‌نویس بقعه و مدرسۀ غیاثیۀ خرگرد یکی است، و همانندی‌های طاق‌زنی آن بیانگر آن است که به ظن قوی معمار آن‌ها نیز یکی بوده است. ساختمان هر دو بنا در ۸۴۸ق/۱۴۴۴م به انجام رسیده است. کار در مدرسۀ خرگرد را قوام‌الدین شیرازی آغاز کرد و پس از درگذشت او (۸۴۲ق/ ۱۴۳۸م) برادرش غیاث‌الدین آن را به انجام رسانید. از آنجایی که بقعۀ تایباد کوچک‌تر از مدرسۀ غیاثیه است، مدت ساختمان آن نباید طولانی بوده باشد، از این‌رو، می‌توان حدس زد که غیاث‌الدین شیرازی در برپایی بقعۀ تایباد شرکت داشته است. کیفیت استادانه و غنای مصالح و مواد در این دو بنا فقط با بناهای شاهانه قابل مقایسه است و گواهی بر ثروت و قدرت پیراحمد خوافی، و دسترسی او به معماران بزرگی مانند استاد قوام‌الدین و غیاث‌الدین شیرازی است.
[۶۶] Godard، A، ج۱، ص۱۹۹،» Note «، Āthār-é Īrān، Haarlem، ۱۹۳۸.
[۶۷] Timurid Architecture in Khurasan، ص۲۲۴، O’Kane، B، Timurid Architecture in Khurasan، California، ۱۹۸۷.
[۶۸] Golombek، L and D Wilber، ج۱، ص۶۳، The Timurid Architecture of Iran and Turan، Princeton، ۱۹۸۸.


۴ - فهرست منابع



(۱) ابن عساکر، علی، معجم الشیوخ، به کوشش شاکر فحام، دمشق، ۱۴۲۱ق.
(۲) ادیب هروی، محمدحسن، الحدیقةالرضویة، مشهد، ۱۳۲۶ش.
(۳) اسفزاری، محمد، روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۴) اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، گیتاشناسی، تهران، ۱۳۸۳ش.
(۵) اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۶) بدیعی، ربیع، جغرافیای مفصل ایران، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۷) بیات، کاوه، صولت السلطنۀ هزاره و شورش خراسان، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۸) توکلی مقدم، غلامحسین، وجه تسمیۀ شهرهای ایران، تهران، ۱۳۷۵ش.
(۹) جامی، عبدالرحمان، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی‌پور، تهران، ۱۳۳۶ش.
(۱۰) جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۱۱) جغرافیای کامل ایران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۱۲) جنید شیرازی، ابوالقاسم، شدالازار، به کوشش محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۸ش.
(۱۳) سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، استان خراسان، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۱۴) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمان بن یحیی معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق.
(۱۵) فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، ۱۳۶۳ش، ج ۵۵.
(۱۶) فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۱۷) منشی، محمدعلی، سفرنامۀ رکن‌الدوله به سرخس، به کوشش محمد گلبن، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۱۸) نشریۀ عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری، وزارت کشور، تهران، ۱۳۸۴ش.
(۱۹) نوبان، مهرالزمان، نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان، تهران، ۱۳۷۴ش.
(۲۰) هدایت، رضاقلی، فرهنگ انجمن آرای ناصری، تهران، ۱۳۳۸ش.
(۲۱) یاقوت حموی، معجم البلدان.
(۲۲) دایرةالمعارف بناهای تاریخی ایران در دورۀ اسلامی، بناهای آرامگاهی، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۲۳) سوشک، پریسیلا، «معماری ایرانی: تکامل یک سنت»، اوجهای درخشان هنر ایران، ترجمۀ هرمز عبداللهی و رویین پاکباز، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۲۴) کاتب، احمد، تاریخ جدید یزد، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
(۲۵) مشکوٰتی، نصرت‌الله، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران، ۱۳۴۹ش.
(۲۶) مقری، علی‌اصغر، بناهای تاریخی خراسان، مشهد، ۱۳۵۹ش.
(۲۷) هنرفر، لطف‌الله، «یادگاریهای تایباد»، هنر و مردم، تهران، ۱۳۵۵ش، شم‌ ۱۷۳.
(۲۸) Godard، A،» Note «، Āthār-é Īrān، Haarlem، ۱۹۳۸.
(۲۹) Golombek، L and D Wilber، The Timurid Architecture of Iran and Turan، Princeton، ۱۹۸۸.
(۳۰) MuŞŧafawī، M T،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
(۳۱) O’Kane، B،» Tāybād، Turbat-i Jām and Timurid Vaulting «، Iran، London، ۱۹۷۹، vol XVII.
(۳۲) O’Kane، B، Timurid Architecture in Khurasan، California، ۱۹۸۷.
(۳۳) Said، Issam el and A Parman، Geometric Concepts in Islamic Art، London، ۱۹۷۶.

۵ - پانویس


 
۱. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۳، ص۱۱، به کوشش عبدالرحمان بن یحیی معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق.    
۲. ابن عساکر، علی، معجم الشیوخ، ج۱، ص۱۴۶، به کوشش شاکر فحام، دمشق، ۱۴۲۱ق.
۳. جنید شیرازی، ابوالقاسم، شدالازار، ج۱، ص۱۱۹، به کوشش محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۸ش.
۴. جامی، عبدالرحمان، نفحات الانس، ج۱، ص۴۹۸، به کوشش مهدی توحیدی‌پور، تهران، ۱۳۳۶ش.
۵. اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، ج۱ ص۵۳۹، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۷ش.
۶. هدایت، رضاقلی، فرهنگ انجمن آرای ناصری، ج۱، ص۲۵۵، تهران، ۱۳۳۸ش.
۷. نوبان، مهرالزمان، نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان، ج۱، ص۱۳۹، تهران، ۱۳۷۴ش.
۸. فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ص۱۵، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، ۱۳۶۳ش.
۹. جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، ج۱، ص۲۷۹، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۰. جغرافیای کامل ایران، ج۱، ص۶۲۳-۶۲۴، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۶ش.
۱۱. اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، گیتاشناسی، ج۱، ص۱۰۸، تهران، ۱۳۸۳ش.
۱۲. سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، استان خراسان، ج۱، ص۱۶، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
۱۳. فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ج۱، ص۶۲۳_۶۲۴، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۴. نشریۀ عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری، ص۱۹، وزارت کشور، تهران، ۱۳۸۴ش.
۱۵. جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، ج۱، ص۲۷۹، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۶. سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، استان خراسان، ج۱، ص۱۵، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
۱۷. جغرافیای کامل ایران، ج۱، ص۶۲۳-۶۲۴، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۶ش.
۱۸. فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، ج۴، ص۹۳، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۹. فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، ج۴، ص۱۷۶، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۹ش.
۲۰. فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، ج۴، ص۱۸۹، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۹ش.
۲۱. جغرافیای کامل ایران، ج۱، ص۶۲۳-۶۲۴، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۶ش.
۲۲. جغرافیای کامل ایران، ج۱، ص۶۲۳-۶۲۴، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۶ش.
۲۳. جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، ج۱، ص۲۷۹، تهران، ۱۳۷۹ش.
۲۴. فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ج۱، ص۶۲۳_۶۲۴، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، ۱۳۶۳ش.
۲۵. جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، ج۱، ص۲۷۹، تهران، ۱۳۷۹ش.
۲۶. سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، استان خراسان، ج۱، ص۴۲، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
۲۷. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۳، ص۱۱، به کوشش عبدالرحمان بن یحیی معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق.    
۲۸. ابن عساکر، علی، معجم الشیوخ، ج۱، ص۱۴۶، به کوشش شاکر فحام، دمشق، ۱۴۲۱ق.
۲۹. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۸۱۶.    
۳۰. توکلی مقدم، غلامحسین، وجه تسمیۀ شهرهای ایران، ج۱، ص۲۴۵، تهران، ۱۳۷۵ش.
۳۱. اسفزاری، محمد، روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات، ج۲، ص۳۶_۳۸، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۳۹ش.
۳۲. MuŞŧafawī، M T، ج۱، ص۱۷۹،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
۳۳. MuŞŧafawī، M T، ج۱، ص۱۷۹،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
۳۴. فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ص۱۵، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، ۱۳۶۳ش.
۳۵. منشی، محمدعلی، سفرنامۀ رکن‌الدوله به سرخس، ج۱، ص۱۰۹، به کوشش محمد گلبن، تهران، ۱۳۵۶ش.
۳۶. بیات، کاوه، صولت السلطنۀ هزاره و شورش خراسان، ج۱، ص۲۰، تهران، ۱۳۷۰ش.
۳۷. بیات، کاوه، صولت السلطنۀ هزاره و شورش خراسان، ج۱، ص۲۱، تهران، ۱۳۷۰ش.
۳۸. بیات، کاوه، صولت السلطنۀ هزاره و شورش خراسان، ج۱، ص۲۳، تهران، ۱۳۷۰ش.
۳۹. ادیب هروی، محمدحسن، الحدیقةالرضویة، ج۱، ص۳۱۸- ۳۱۹، مشهد، ۱۳۲۶ش.
۴۰. اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، گیتاشناسی، ج۱، ص۱۰۸، تهران، ۱۳۸۳ش.
۴۱. بدیعی، ربیع، جغرافیای مفصل ایران، ج۲، ص۲۴۸، تهران، ۱۳۶۷ش.
۴۲. نشریۀ عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری، ص۱۹، وزارت کشور، تهران، ۱۳۸۴ش.
۴۳. اسفزاری، محمد، روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات، ج۱، ص۲۱۸- ۲۱۹، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۳۹ش.
۴۴. MuŞŧafawī، M T، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
۴۵. کاتب، احمد، تاریخ جدید یزد، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۴۶. مشکوٰتی، نصرت‌الله، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، ج۱، ص۸۲، تهران، ۱۳۴۹ش.
۴۷. اسفزاری، محمد، روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات، ج۱، ص۲۱۸- ۲۱۹، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۳۹ش.
۴۸. تصویر ۱۱۶، Godard، ج۱، ص۹۳، A،» Note «، Āthār-é Īrān، Haarlem، ۱۹۳۸.
۴۹. مقری، علی‌اصغر، بناهای تاریخی خراسان، ج۱، ص۱۰۸، مشهد، ۱۳۵۹ش.
۵۰. سوشک، پریسیلا، «معماری ایرانی: تکامل یک سنت»، ج۱، ص۱۷۵، اوجهای درخشان هنر ایران، ترجمۀ هرمز عبداللهی و رویین پاکباز، تهران، ۱۳۷۹ش.
۵۱. Golombek، L and D Wilber، ج۱، ص۳۴۵، The Timurid Architecture of Iran and Turan، Princeton، ۱۹۸۸.
۵۲. سوشک، پریسیلا، «معماری ایرانی: تکامل یک سنت»، ج۱، ص۱۷۵، اوجهای درخشان هنر ایران، ترجمۀ هرمز عبداللهی و رویین پاکباز، تهران، ۱۳۷۹ش.
۵۳. MuŞŧafawī، M T، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۵،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
۵۴. تصویر۱۱۰، MuŞŧafawī، ج۱، ص۱۷۹، M T،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
۵۵. تصویرهای ۱۱۲،۱۱۴، MuŞŧafawī، ج۱، ص۱۸۴_۱۸۵، M T،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
۵۶. تصویر ۱۰۹، MuŞŧafawī، ج۱، ص۱۸۴_۱۸۵، M T،» Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād «، Āthār-é Īran، Haarlem، ۱۹۳۸، vol III.
۵۷. Timurid Architecture in Khurasan، ص۲۲۴، O’Kane، B، Timurid Architecture in Khurasan، California، ۱۹۸۷.
۵۸. هنرفر، لطف‌الله، «یادگاریهای تایباد»، ج۱، ص۶-۱۷، هنر و مردم، تهران، ۱۳۵۵ش، شم‌ ۱۷۳.
۵۹. » Tāybād، ص۹۰، O’Kane، B،» Tāybād، Turbat-i Jām and Timurid Vaulting «، Iran، London، ۱۹۷۹، vol XVII.
۶۰. » Tāybād، ص۹۰، O’Kane، B،» Tāybād، Turbat-i Jām and Timurid Vaulting «، Iran، London، ۱۹۷۹، vol XVII.
۶۱. دایرةالمعارف بناهای تاریخی ایران در دورۀ اسلامی، بناهای آرامگاهی، ج۱، ص۷۹، تهران، ۱۳۷۶ش.
۶۲. » Tāybād، ص۹۰-۹۱، O’Kane، B،» Tāybād، Turbat-i Jām and Timurid Vaulting «، Iran، London، ۱۹۷۹، vol XVII.
۶۳. دایرةالمعارف بناهای تاریخی ایران در دورۀ اسلامی، بناهای آرامگاهی، ج۱، ص۷۷، تهران، ۱۳۷۶ش.
۶۴. » Tāybād، ص۹۰-۹۱، O’Kane، B،» Tāybād، Turbat-i Jām and Timurid Vaulting «، Iran، London، ۱۹۷۹، vol XVII.
۶۵. » Tāybād، ص۹۲-۹۳، O’Kane، B،» Tāybād، Turbat-i Jām and Timurid Vaulting «، Iran، London، ۱۹۷۹، vol XVII.
۶۶. Godard، A، ج۱، ص۱۹۹،» Note «، Āthār-é Īrān، Haarlem، ۱۹۳۸.
۶۷. Timurid Architecture in Khurasan، ص۲۲۴، O’Kane، B، Timurid Architecture in Khurasan، California، ۱۹۸۷.
۶۸. Golombek، L and D Wilber، ج۱، ص۶۳، The Timurid Architecture of Iran and Turan، Princeton، ۱۹۸۸.


۶ - منبع



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تایباد»، شماره۵۷۳۴.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.