جوجو به معنای یکی از غَلاّت غذایی و واحدی برای اندازهگیری طولی آمده است؛ از این واژه به معنای اوّل، در بابهای طهارت، صلات، زکات، تجارت و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند. ۱ - معانی جوجو از غلّات می باشد. و همچنین به معنای واحد وزن و طول است. جو، گاه به لحاظ جنس آن مطرح و موضوع احکامی قرار گرفته و گاه به عنوان واحد طول و وزن از آن یاد شده است. نگاه نخست به جو، نگاه استقلالی است که از آن به «شعیر» یاد میشود و نگاه دوم، نگاه طریقی است که از آن به «شعیره» تعبیر میشود. ۲ - جو به معنای نخست۲.۱ - آب جواز جو، با روشی خاص نوشابهای گرفته میشود به نام فقاع که نوشیدن آن حرام و نزد همه قائلان به نجاست خمر، نجس است، هرچند مست کننده نباشد. چنان که از انواع مست کنندهها، شراب تهیه شده از جو است که از آن به «مِرز» یا «جِعَه» یاد میشود. ۲.۲ - نان جوخوردن نان جو و ترجیح آن بر نان گندم و دیگر نانها مستحب است. ۲.۳ - سجده بر پوست جوسجده بر خوراکیهای روییده از زمین، مانند جو و گندم صحیح نیست؛ لیکن در صحّت سجده بر پوست جو و گندم اختلاف است. ۲.۴ - زکات جوجو از غلّات چهارگانهای است که زکات به آنها تعلّق میگیرد.زکات فطره را میتوان از جو، آرد و یا قیمت آن پرداخت کرد. ۲.۵ - تجارت جوبنابر قول مشهور چند چیز، از جمله جو مشمول حکم حرمت یا کراهت احتکارند. در مسئله زکات و ضمان، جو و گندم دو جنس به شمار میروند. از این رو، نصاب یکی با دیگری تکمیل نمیشود؛ چنان که ذمّه مشغول به یکی با ادای دیگری بری نمیگردد. امّا در مسئله ربا بنابر مشهور جو و گندم یک جنس محسوب میشوند و داد و ستد آن دو به زیادی یکی بر دیگری ربا و حرام است. بیع محاقله- که به گفته گروهی حرام و باطل است- به بیع خوشه گندم در برابر گندم اختصاص ندارد، بلکه بیع خوشه جو در برابر جو یا گندم و خوشه گندم در برابر جو را نیز دربر میگیرد. ۳ - جو به معنای دوماز جو به معنای دوم به مناسبت در ابواب مختلفی نظیر طهارت، صلات، زکات و دیات سخن رفته است. در کتب فقهی به تبعِ روایات از جو به عنوان واحد وزن و طول نام برده شده که مقصود، جوِ معمولی از حیث حجم و وزن است. ۳.۱ - اندازه و جواز جوِ واحد طول در مسئله نماز مسافر و اینکه یکی از شرایط قصر نماز، پیمودن مسافت دو برید است، یاد شده است. در تحدید برید آمده است: دو برید، ۲۴ میل، هر میل چهار هزار ذراع، هر ذراع ۲۴ انگشت (عرض انگشت) و هر انگشت، هفت جوِ متوسط به هم پیوسته است؛ به گونهای که قسمت زیرین هر جو بر پشت جوِ دیگر قرار گیرد و اندازه عرض هر جو، هفت موی متوسط «یابو» است. غسل کردن با یک صاع و وضو گرفتن با یک مُدّ آب مستحب است. هر صاع، چهار مُدّ، هر مُدّ، دو رطل و یک چهارم رطل؛ هر رطل عراقی ۹۱ مثقال شرعی؛ هر مثقال شرعی یک دینار؛ وزن هر دینار، یک درهم و سه هفتم درهم؛ هر درهم، شش دانق و هر دانق هشت دانه جوِ متوسط است. ۴ - پانویس۵ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۱۲۹-۱۳۱. |