تسمیعتسمیع به گفتن «سمع اللّه لمن حمده» بعد از رکوع و در حالت ایستاده گفته می شود. ۱ - تسمیع در باب صلاتتسمیع در باب صلات آمده است گفتن «سمع اللّه لمن حمده» پس از رکوع، در حالت ایستاده و آرامش بدن براى امام، مأموم و نیز کسى که نماز را فرادا مىخواند مستحب است. [۲]
العروة الوثقى ج۱، ص۶۷۲.
مستحب است در نماز آیات پس از رکوع پنجم و دهم سمعله و در باقى رکوعها تنها تکبیر گفته شود. ۲ - دیدگاه فقهی و عرفانی امام خمینیامام خمینی در این باب در تحریرالوسیله میفرماید: (همچنین مستحب است) دستها را وقتی که از رکوع بر میخیزد بلند کند و پس از آنکه راست ایستاد بگوید: «سمع اللَّه لمن حمده» و در نماز آیات گفتن تکبیر در هر دفعهای که میخواهد به رکوع برود و در هر دفعهای که از رکوع بلند میشود مستحب است، مگر در وقت بلندشدن از رکوع پنجم و دهم که در این دو مورد «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَه» میگوید سپس به سجده میرود. در شرح معنی آن در کتاب آداب الصلاة (آداب نماز) ایشان میخوانیم: حدیث شریف قدسی (است): «قَسَمْتُ الصَّلاةَ بَیْنی وَبَیْنَ عَبْدی: فَنِصْفُها لی، وَنِصْفُها لِعَبْدی. فَاذا قالَ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» یَقُولُ اللَّهُ: ذَکَرَنی عَبْدی. وَاذا قال: «الْحَمْدُ لِلَّهِ» یَقُولُ اللَّهُ: حَمَدَنی عَبْدی وَاثْنی عَلَیَّ. وَهُوَ مَعنی «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ» و اذا قالَ: «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» یَقُولُ اللَّهُ: عَظَّمَنی عَبْدی. وَاذا قالَ: «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» یَقولُ اللَّهُ: مَجَّدَنی عَبْدی - وفی روایة: فَوَّضَ الَیَّ عَبْدی - وَاذا قالَ: «اِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» یَقُولُ اللَّهُ: هذا بَیْنی وَبَیْنَ عَبْدی. وَاذا قالَ: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» یَقُولُ اللَّهُ: هذا لِعَبْدی ولعَبْدی ما سَال.» و در پاورقی کتاب ذیل این حدیث شریف، معنی آن به نقل از شرح اصول الکافی، صدرالمتالهین، ج۱، ص۴۸۸ آمده است: در من نماز را بین خود و بندهام تقسیم کردهام؛ نیمی از آن من است و نیمش از آنِ بندهام. پس چون بنده گفت: بسم اللَّه الرحمن الرحیم، خدا گوید: بندهام مرا یادکرد. و چون بنده گفت: الحمد للَّه، خدا فرماید: بندهام مرا سپاس گزارد و ستایش گفت. و این است معنی سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَه. و چون گفت: الرّحمن الرّحیم، خداوند گوید: بندهام مرا تعظیم کرد. و چون گفت: مالک یومالدین، خدا گوید: بندهام مرا تمجید کرد. (و در روایتی دیگر: کار خود را به من واگذار کرد.) و چون گفت: ایّاک نعبد وایّاک نستعین، خدا میفرماید: این بین من و بنده من است. و چون گفت: اهدنا الصراط المستقیم، خداوند میفرماید: این از آنِ بنده من است و بندهام آنچه بخواهد از آن اوست». و در کتاب «سر الصلوة» در بیان سر مطلب مینویسد: رفع راس از رکوع انصراف از کثرات اسمائیه و فنای در صفات و تحدید و توقیف در آن مقامات است؛ زیرا که آن نیز از حجب نوریه ما بین عبد و حق است، بلکه عین ثابت عبد در حضرات علمیه نیز در این مقام از حجب است وَ کَمالُ التَّوْحیدِ نَفْیُ الصِّفاتِ عَنْه. پس سالک را چون در فنای صفاتی حالت صحو دست داد، توجه به قصور پیدا کند و از منزل رکوع، که شهود کثرت اسمایی و نقصان در توحید است، منصرف شود. و چون محامد ملائکة اللَّه را، بلکه جمیع موجودات را، بشنود، به لسان حق گوید: سَمِعَ اللَّه لِمَنْ حَمِدَه. پس چون مستقیم شد و اقامه صلب نمود از کثرات مطلقاً، لائق مقام قرب شود و متوجه مقام انس گردد. ۳ - پانویس۴ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۷۹. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |