تطوقتطوّق یعنی حلقهوار قرار گرفتن چیزى بر چیزى در کلمات فقها تطوّق، در تطوّق خون بر پنبه، تطوّق در مسح گردن و تطوّق هلال ماه در بابهاى طهارت و صوم به کار رفته است. ۱ - معنای لغویتطوّق یعنی حلقهوار قرار گرفتن چیزى بر چیزى و همچنین مسح گردن علاوه بر مسح سر در وضو و نمودار شدن نورى ضعیف دایرهوار بر جرم ماه در شب نخست. تطوّق در اصل به معناى طوق داشتن و طوق عبارت است از چیزى که گرداگرد چیزى دیگر قرار گیرد و دایرهوار مانند گردنبند نسبت به گردن آن را احاطه کند. ۲ - تطوق در فقهدر کلمات فقها تطوّق، در تطوّق خون بر پنبه، تطوّق در مسح و تطوّق هلال در بابهاى طهارت و صوم به کار رفته و موضوع احکامى قرار گرفته است. ۲.۱ - تطوّق خون بر پنبهاگر خون حیض با خون بکارت مشتبه گردد، زن پنبهاى داخل فرج خود قرار مىدهد، سپس بیرون مىآورد. اگر خون دایرهوار در پنبه نقش بست، خون بکارت و اگر در پنبه فرو رفت، خون حیض است. ۲.۲ - تطوّق در مسحتطوّق در وضو بدعت است و جز در موارد تقیه جایز نیست؛ لیکن موجب بطلان وضو نمىشود. [۴]
البیان ، ص۵۱.
برخى به ثبوت تعزیر بر فاعل آن تصریح کردهاند. [۵]
رسائل المحقق الکرکى ج۱، ص۶۵.
۲.۳ - تطوّق هلالتطوّق هلال در شب اوّلى که ماه رؤیت مىشود بنابر قول مشهور، دلیل بر دو شبه بودن ماه و اینکه شب قبل، شب اوّل ماه بوده است نمىشود. هرچند برخى، تطوّق را دلیل بر آن دانستهاند. [۸]
کفایة الاحکام، ص۵۳.
۳ - پانویس
۴ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۱۳. ردههای این صفحه : واژه شناسی
|