تغزلتغزل به ابیاتی گویند که در آغاز قصیده قرار میگیرد و در آن از حالات عشق، وصف معشوق و یا توصیف طبیعت سخن گفته میشود. ۱ - معنای لغوی و اصطلاحیتَغَزُّل، در لغت به معنیِ عشق ورزیدن [۱]
بیهقی، احمد، تاج المصادر، ج۲، ص۸۰۳، به کوشش هادی عالمزاده، تهران، ۱۳۷۵ش.
[۲]
زوزنی، حسین، المصادر، ج۲، ص۵۳۸، به کوشش تقی بینش، تهران، ۱۳۴۵ش.
و اصرار و پافشاری بر آن اما در اصطلاح ادبی به ابیاتی گویند، در شکل و معنای غزل که بهطور معمول به تعدادِ ۵ تا ۱۵ بیت، در آغاز شعر مدحی (قصیده) قرار میگیرد و در آن از حالات عشق، وصف معشوق و یا توصیف طبیعت سخن گفته میشود. [۵]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۲۷، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۶]
نشاط، محمود، زیب سخن، ج۱، ص۱۲۱، تهران، ۱۳۴۶ش.
[۷]
عبادیان، محمود، تکوین غزل و نقش سعدی، ج۱، ص۲۸، تهران، ۱۳۷۲ش.
۲ - شباهت موضوعیاز نظر موضوعی، تغزل شباهت بسیار با دو جزء از اجزاء قصیده یعنی «تشبیب» و «نسیب» [۸]
قیس رازی، شمس، المعجم فی معاییر اشعار العجم، ج۱، ص۳۵۶-۳۵۸، به کوشش سیروس شمیسا، تهران، ۱۳۷۳ش.
[۹]
وطواط، رشید، حدایق السحر فی دقایق الشعر، ج۱، ص۸۵، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش.
دارد. شمس قیس رازی [۱۰]
قیس رازی، شمس، المعجم فی معاییر اشعار العجم، ج۱، ص۳۵۸، به کوشش سیروس شمیسا، تهران، ۱۳۷۳ش.
بیآنکه از تغزل سخنی در میان آورد، «تشبیب» و «نسیب» را همپایه غزل آورده است، با این وجود، بسیاری بر این باورند که تفاوت چندانی میان تغزل و دو جزء یاد شده ــ کهمیتوان ازآن دو به ترفندها و شیوههای هنرمندانه در قصیـدهسرایی تعبیر کرد ــ وجود ندارد [۱۱]
همایی، جلالالدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص ۹۷.
[۱۲]
مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۳- ۱۴، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۱۳]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۲۴-۲۶، تهران، ۱۳۶۲ش.
۳ - دلیل و محل استفادهاستفاده از تغزل بدین منظور صورت میگرفت که شعر مدحی، مانند غزل لطافت یابد و ممدوح به شنیدن آن اشتیاق بیشتری پیدا کند. [۱۴]
محجوب، محمد، سبک خراسانی در شعر فارسی، ج۱، ص۱۴۸، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۱۵]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۲۴، ص ۲۷، شمیسا سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، تهران، ۱۳۶۲ش.
از اینرو ست که به باور محققانی مانندِ مؤتمن، [۱۶]
مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۲۰۵، تهران، ۱۳۳۹ش.
شاعران پارسیگوی متقدم، تغزل را غزل مینامیدند. تغزل در میان انواعِ شعر فارسی، بخشی از قصیده و مسمط به شمار میآید. [۱۷]
فرخـی سیستانی، علی، دیـوان، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۱، به کوشش محمـد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۵ش.
[۱۸]
منوچهری دامغانی، احمد، دیوان، ج۱، ص۱۴۷-۱۵۶، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۱۹]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۲۸، تهران، ۱۳۶۲ش.
تغزل بیشتر در ابتدا و گاه در انتهای قصیده جای میگیرد. [۲۰]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۲۷- ۲۸، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۲۱]
مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۴، تهران، ۱۳۳۹ش.
از بابِ مثال، زمانی که تغزل در ابتدای یک قصیده جای میگیرد، به طور معمول با یک یا دو بیت به نام «تخلص» به بدنه اصلی قصیده اتصال مییابد. [۲۳]
فرخـی سیستانی، علی، دیـوان، ج۱، ص۱۰۹، به کوشش محمـد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۵ش.
[۲۴]
محجوب، محمد، سبک خراسانی در شعر فارسی، ج۱، ص۱۴۸، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۲۵]
مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۵-۱۶، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۲۶]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۲۴، تهران، ۱۳۶۲ش.
تغزل گاهی هم در پایان یک قصیده میآید. بدین شکل، پیش از آنکه شاعر به دعای ممدوح بپردازد، غزلی با مطلعِ مصرّع تضمین میکند تا شنونده از خستگی و کسالت به درآید و تأثیری نیکو در وی باقی گذارد. [۲۷]
بیلقانی، مجیرالدین، دیوان، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳، به کوشش محمدآبادی، تبریز، ۱۳۵۸ش.
[۲۸]
فلکی شروانی، محمد، دیوان، ج۱، ص۴۳-۵۰، به کوشش طاهریشهاب، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۲۹]
مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۴، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۳۰]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۲۷، تهران، ۱۳۶۲ش.
۴ - تغزل در شعر فارسیسدههای ۴ و ۵ ق، یعنی دورههای سامانیان و غزنویان، دوره حضور عینی و ملموسِ تغزل در شعر فارسی است. [۳۱]
مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۲۰۹، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۳۲]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۴۱، تهران، ۱۳۶۲ش.
نخستین تغزلهای شعر فارسی در سرودههای رودکی (د ۳۲۹ ق) و در قصیده «مادر می...» مشاهده میشود. [۳۳]
مؤلف مجهول، تاریخ سیستان، ج۱، ص۳۱۷-۳۲۳، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۱۴ش.
[۳۴]
محجوب، محمد، سبک خراسانی در شعر فارسی، ج۱، ص۱۴۸، تهران، ۱۳۴۵ش.
پس از وی و در دوره غزنویان استفاده از تغزل به بیشترین پایه خود رسید و شاعرانی مانندِ فرخی، [۳۵]
فرخـی سیستانی، علی، دیـوان، ج۱، ص۱۰۹، به کوشش محمـد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۵ش.
منوچهری [۳۶]
منوچهری دامغانی، احمد، دیوان، ج۱، ص۱۴۷- ۱۵۶، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۶ش.
و عنصری، [۳۷]
عنصری، حسن، دیوان، ج۱، ص۱۳۷-۱۴۱، به کوشش محمـد دبیرسیاقـی، تهـران، ۱۳۴۲ش.
آن را به درجه کمال رساندند. [۳۸]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۴۱، تهران، ۱۳۶۲ش.
با آغاز سده ۶ق، دگرگونیهایی در تغزل صورت گرفت. مهمترین ویژگی این دگرگونی، استقلال تغزل از شعر مدحی و ایجاد نوع جدید ادبی موسوم به غزل در شعر فارسی بود. این دگرگونی تغزل به گونههای دیگری نیز بروز کرد که از آن جمله میتوان به سرودن لغز و چیستان به عنوان تغزل قصیده اشاره داشت که در قصاید ناصر خسرو، امیر معزی و مسعود سعد سلمان دیده میشود. [۳۹]
محجوب، محمد، سبک خراسانی در شعر فارسی، ج۱، ص۵۶۳-۵۶۷، تهران، ۱۳۴۵ش.
مهمترین شکلِ دگرگونیِ تغزل منجر به ظهور و تحول غزل فارسی شد، [۴۰]
خانلری، پرویز، درباره وزن شعر، ج۱، ص۱۱۲، تهران.
[۴۱]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۴۱-۴۲، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۲]
مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۲۲۱، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۴۳]
مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۲۴۰، تهران، ۱۳۳۹ش.
که در مسیر تکاملی خود، در سده ۷ق با غزلیات سعدی به اوج خود رسید و تأثیر بسزایی در افزایش لطافت و در نتیجه تأثیرگذاری شعر فارسی برجای نهاد.۵ - تفاوتهای تغزل و غزلمحققان تفاوتهای تغزل و غزل را بدین شرح برشمردهاند: ۵.۱ - ارتباط معنایی ابیاتابیات تغزل، به خلاف غزل دارای اتحاد و ارتباط معنایی هستند، زیرا شاعر ناگزیر است یک واقعه را به صورت داستان مطرح کند تا ذهن ممدوح با تعقیب آن، به «تخلص» و سپس به مدح خود برسد. [۴۴]
نشاط، محمود، زیب سخن، ج۱، ص۱۲۲، تهران، ۱۳۴۶ش.
[۴۵]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۳۴، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۶]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۳۸-۳۹، تهران، ۱۳۶۲ش.
از اینرو، تغزل بیشتر حالت روایی به خود گرفته است. [۴۷]
عبادیان، محمود، تکوین غزل و نقش سعدی، ج۱، ص۲۹، تهران، ۱۳۷۲ش.
۵.۲ - عشق مادی و معنویعشق در تغزل، نامنزّه، و معشوق هم، مادی و زمینی است، در حالی که عشق و معشوق در غزل، معنوی، آسمانی، دور از هوس و عالیرتبه نیز هست. به همین سبب در تغزل، وصال و شادکامی دیده میشود، ولی در غزل، هجران، فراق، محرومیت و ناکامی وجود دارد. [۴۸]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۳۹، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۹]
مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۲۴۲، تهران، ۱۳۳۹ش.
۵.۳ - وزن شعریتغزل در اوزان قصیده سروده میشود. از این رو مانندِ غزل همواره دارای وزن خوش و مطبوع نیست. زبان آن هم به سبب قرار گرفتن در چارچوب یک قصیده، به ناچار از فخامت و صلابتی متابعت میکند که از لطافت و رقّتِ زبانِ غزل به دور است. [۵۰]
نشاط، محمود، زیب سخن، ج۱، ص۱۲۲، تهران، ۱۳۴۶ش.
[۵۱]
مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۲۱۰، تهران، ۱۳۳۹ش.
۵.۴ - بیان وصفی موضوعتغزل بیان وصفی یک موضوع است و شاعر واقعگرایانه و با استفاده از تشبیهات، صفات عینیِ معشوق، طبیعت و یا شادی خواری را وصف میکند. [۵۲]
عبادیان، محمود، تکوین غزل و نقش سعدی، ج۱، ص۲۸، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۵۳]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۳۰، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۵۴]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۳۲، تهران، ۱۳۶۲ش.
تشبیهات و استعاراتِ مورد استفاده در تغزل هم معمولاً ساده است و تشبیه محسوس به محسوس در آن غلبه دارد. [۵۵]
شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، ج۱، ص۲۸، تهران، ۱۳۶۲ش.
۵.۵ - تفاوت شخصیت عاشقشخصیت عاشق در تغزل و غزل متفاوت است. در تغزل، عاشق بر معشوق تفوق دارد و سلحشورانه، پا به میدان عشق میگذارد، اما در غزل، عاشق در برابر معشوق تذلل دارد و خاضعانه به دنبال رضای او ست. [۵۶]
مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۲۴۲-۲۵۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
۶ - فهرست منابع(۱) ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب. (۲) ازهری، محمد، تهذیباللغة، به کوشش عبدالعظیم محمود و محمدعلی نجار، قاهره، ۱۹۶۴م. (۳) بیهقی، احمد، تاج المصادر، به کوشش هادی عالمزاده، تهران، ۱۳۷۵ش. (۴) مؤلف مجهول، تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۱۴ش. (۵) خانلری، پرویز، درباره وزن شعر، تهران. (۶) وطواط، رشید، حدایق السحر فی دقایق الشعر، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش. (۷) زوزنی، حسین، المصادر، به کوشش تقی بینش، تهران، ۱۳۴۵ش. (۸) قیس رازی، شمس، المعجم فی معاییر اشعار العجم، به کوشش سیروس شمیسا، تهران، ۱۳۷۳ش. (۹) شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، تهران، ۱۳۶۲ش. (۱۰) عبادیان، محمود، تکوین غزل و نقش سعدی، تهران، ۱۳۷۲ش. (۱۱) عنصری، حسن، دیوان، به کوشش محمـد دبیرسیاقـی، تهـران، ۱۳۴۲ش. (۱۲) فرخـی سیستانی، علی، دیـوان، به کوشش محمـد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۵ش. (۱۳) فلکی شروانی، محمد، دیوان، به کوشش طاهریشهاب، تهران، ۱۳۴۵ش. (۱۴) بیلقانی، مجیرالدین، دیوان، به کوشش محمدآبادی، تبریز، ۱۳۵۸ش. (۱۵) محجوب، محمد، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، ۱۳۴۵ش. (۱۶) منوچهری دامغانی، احمد، دیوان، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۶ش. (۱۷) مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، تهران، ۱۳۳۹ش. (۱۸) نشاط، محمود، زیب سخن، تهران، ۱۳۴۶ش. (۱۹) همایی، جلالالدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، ۱۳۶۳ش. ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تغزل»، شماره۶۰۰۲. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|