غزلیکی از انواع شعر غزل میباشد که کلمه غزل در اصل لغت، به معنی ریسمان رشتن و نوازش سخن گفتن با زنان، عشقبازی و حدیث عشق و عاشقی کردن است؛ و چون این نوع شعر بیشتر مشتمل بر سخنان عاشقانه است، آنرا غزل نامیدهاند. ۱ - معنای غزلغزل در لغت، حدیث زنان و صفت عشقبازی و معاشقه است و در اصطلاح ادب فارسی و عربی نوعی شعر است که قالبی منظوم و غنایی دارد و در وزن و قافیه واحد سروده میشود و مصراع اول بیت نخست نیز قافیه دارد. عدد ابیات آن از هفت تا چهارده است و درون مایه آن عاشقانه، و در بیان احساسات یا گفتوگوی با معشوق و خطاب به اوست. در غزل از محاسن طبیعت و لطایف طبیعی مربوط به انسان یا حیوان یا نبات و مناظر دریا و… سخن گفته میشود. به عبارت دیگر: غزل در اصطلاح شعر فارسی، اشعاری است بر یک وزن و قافیه، با مطلع مصرع که حد معمول متوسط مابین پنج بیت تا دوازده باشد و گاهی بیشتر از آن تا حدود پانزده و شانزده بیت، و به ندرت تا نوزده بیت نیز گفتهاند. اگر از پنج بیت کمتر باشد میتوان آنرا غزل ناتمام دانست. ۲ - شرط صحت غزلدر غزل سرایی حدیث مغازله شرط نیست، بلکه ممکن است متضمن مضامین اخلاقی و دقایق حکمت و معرفت باشد که امثال غزلهای حکیمانه و عارفانه بسیار است. ۳ - فرق غزل با تغزیلفرق میان غزل با تغزیل قصیده، آن است که ابیات تغزل باید همه مربوط به یک موضوع و یک مطلب باشد، اما در غزل تنوع مطالب ممکن است؛ چندانکه آنرا شرط غزل دانستهاند. غزل هر قدر لطیفتر و پرسوزتر باشد، مطبوعتر و گیرندهتر است و همان اندازه که قصیده دارای فخامت و الفاظ قوی و محکم است، در الفاظ و معانی غزل باید رقت و لطافت بکار برد و از تعبیرات خشن و ناهموار سخت احتراز کرد. ۴ - تحول صناعی غزلاصطلاح غزل در قدیم مخصوص اشعار غنایی و سرودهای آهنگین عاشقانه بوده است که با الحان موسیقی تطبیق میشده و آنرا غالباً با ساز و آواز میخواندهاند؛ در عدد ابیات و سایر خصوصیات نیز شرط و قیدی نداشت. بعد آنرا مرادف کلمه نسیب بکار بردند و تغزلات پیش آهنگ قصاید را غزل نامیدند. تدریجاً همان غزلی که تشبیب قصاید بود به صورت غزل مفرد نظیر غزلیات عراقی و سعدی و حافظ درآمد و نوعی ممتاز از شعر گردید؛ و از آن تاریخ قسمت نسیب و تشبیب قصاید را تغزل خواندند. ۵ - تحول معنوی غزلدر نوع غزل نیز از نظر معنی و مضمون نیز به مرور ایام تحول بزرگ روی داد. به این جهت که شعرای قصیده سرای قدیم، بیشتر توجهشان به مدح سلاطین و وزراء و رجال بزرگ عهد خود بود و در غزلهای تشبیب قصیده، از حدود معانی عشقی و وصفی بیرون نمیرفتند. اما چون معانی عالی اخلاقی و مضامین دلپذیر حکمت و عرفان وارد شعر فارسی گردید. انواع شعر مخصوصاً نوع غزل از صورت محدود سابق بیرون آمد و با افکار و معانی بلند اخلاقی و عرفانی بیامیخت و بهترین وسیله برای پروراندن معانی عالی حکمت و معرفت گردید. اصطلاحاتی که از می و معشوق و میخانه و پیر میفروش و مغ و مغبچه و خط و خال و چشم و زلف در غزلیات باقی ماند، در بیان معانی عالیتری غیر از آنچه هوسبازان کوته بین توهم کردهاند به کار رفت. ۶ - حسن تخلص در غزلصنعت حسن تخلص بیشتر در قصیده معمول است ولی گاه آنرا در غزل نیز به کار میبرند. اما به این طریق که در ابیات آخر غزل گریز به مدح کرده، یکی دو بیت در ستایش ممدوح بگویند و غزل را به دعای او یا بیت غزلی دیگر ختم کنند؛ به طوری که گاهی مدیحه در حکم جمله معترضه باشد. ۷ - پانویس
۸ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «غزل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۷/۱۷. پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «غزل»، تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۰۷/۱۷. ردههای این صفحه : آرایههای ادبی | اصطلاحات ادبیات فارسی | اصطلاحات شعری | اقسام شعر | علم بدیع | قالبهای شعر فارسی
|