تنوینتنوین، حرف ن ساکن و زائدی در عربی که لفظاً پس از مصوتهای کوتاه (ــَ، ــِ، ــُ) میآید و با دوبار نوشتن آنها (ــً، ــ ٍ، ــُـُ / ــٌ) نشان داده میشود. در عربی تنوین فتح، روی تای مربوطه (ة)، الف مقصوره (ی ') و «الف» در آخر کلمه نوشته میشود. ۱ - پیشینهاولین بار، ابوالاسود الدُؤَلی تنوین را به کار برد که به شکل دو نقطه روی هم نشان داده میشد. [۱]
محمد عبدالمنعم خفاجی، الأدب العربی و تاریخه فی العصرین الاموی و العباسی، ج۱، ص۲۷، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۲ - کارربردگاه تنوین برای جداکردن اسمها ی متمکّن و غیر متمکّن، به جای نقصانی که در «بناء» به وجود میآید، و برای جداکردن اسمهای معرفه و نکره به کار میرود. [۲]
عبدالرحمان بن اسحاق زجاجی، الایضاح فی علل النحو، ج۱، ص۹۷ـ۹۹، چاپ مازن مبارک، (بی جا) : دارالنفائس، (بی تا)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
۳ - اقسامدستورنویسان تنوین را از ویژگیهای اسم میدانند و آن را به چهار نوع تقسیم میکنند: ۳.۱ - تمکینتنوین تمکین (یا تمکّن/ امکنیـّه) یا صَرف، که ویژه اسامی معرب و منصرف است، مانند تنوین در رجلٌ / رجلاً / رجلٍ؛ محمدٌ / محمداً / محمدٍ. ۳.۲ - نکرهتنوین نکره، که به برخی از اسمهای مبنی و خاص ملحق میشود تا نا معیّن بودن آن اسم را نشان دهد. مثلاً در جمله «جاءنی سیبویهِ و سیبویهٍ آخَرَ»، اسم اول معرفه است و بر شخصی معیّن دلالت دارد و اسم دوم نکره است و میان همه کسانی که به این نام خوانده میشوند مشترک است و به همین سبب تنوین گرفته است. این نوع تنوین برای جداسازی معرفه از نکره، در « اسم فعل » نیز به کار میرود، مانند صهٍ و مهٍ و إیهٍ. ۳.۳ - مقابلهتنوین مقابله، که به آخر جمع مؤنث سالم ملحق میشود (مانند مسلماتٌ یا مسلماتٍ) و به گفته دستورنویسان، در مقابل حرف «نَ» در جمع مذکر سالم (مُسلمونَ) قرار گرفته است. برخی نیز تنوین را در این نوع کلمات تنوین صرف پنداشتهاند [۳]
عبداللّه بن حسین عُکْبَری،ص۲۱۵-۲۱۸، التبیین عن مذاهب النحویین البصریین والکوفیین، چاپ عبدالرحمان بن سلیمان عثیمین، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
۳.۴ - عوض/ تعویضتنوین عوض/ تعویض، که به جای یک حرف محذوف یا یک مضافٌالیه (مفرد ـ جمله) قرار میگیرد، مانند «جواریٌ < جوارٍ» که تنوین به جای حرف محذوف آمده و «کُلُّ انسان < کلٌّ» یا «یوم إذْ < یَومَئذٍ» که تنوین به جای مضافٌالیه محذوف است. [۴]
عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۱، ص۲۲، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/۱۹۶۶)، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۵]
عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۲، ص۱۹۹، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/۱۹۶۶)، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۶]
عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۳، ص۳۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/۱۹۶۶)، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۷]
ابن هشام، مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب، ج۲، ص۳۴۰۳۴۲، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
[۸]
ابن عقیل، شرح ابن عقیل علی الفیة ابن مالک، ج۱، ص۱۶ ۱۸، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، (قاهره) ۱۳۸۴ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۴ ۱۹۶۵.
[۹]
عبدالقادر بن عمر بغدادی، شرح شواهد شرح التحفة الوردیة، ج۱، ص۴ـ۶، چاپ نظیف محرّم خواجه، استانبول ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸.
[۱۰]
صادق شیرازی، شرح السیوطی: توضیحات للبهجة المرضیة فی شرح الالفیة، ج۲، ص۵۹۹، قم ۱۳۶۸ ش.
در کتابهای دستور به انواع دیگری نیز اشاره شده که بعضی از آنها ویژه اسم نیست و به افعال و حروف هم ملحق میگردد که عبارتاند از: ۳.۵ - ترنّمتنوین ترنّم، که در پایان برخی قافیهها میآید و ویژه گویش تمیم است، مانند العتابَ < العِتابَنْ و أصابَ < أصابَنْ در بیتی از جریر: «أقِلِّی اللَّوْمَ عاذِلَ والعِتابَنْ / وَقُولی اِن أصَبْتُ لقد أصابَنْ». ۳.۶ - غالیتنوین غالی، که آن را اَخْفَش و دانشمندان علم عروض به انواع تنوین افزودهاند، مانند تنوین در دو واژه المُختَرقْنْ و الخَفَقْنْ در این بیت : «و قاتِمِالاعْماقِ خاوی المُخْتَرَقْنْ / مُشْتَبِهِالأعلامِ لَمّاعِالخَفَقْنْ». گفتنی است دو نوع اخیر که ویژه شعر است، بر خلاف دیگر انواع تنوین، نوشته میشود. [۱۱]
عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۴، ص۲۰۵ـ۲۱۰، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/۱۹۶۶)، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۱۳]
ابن عقیل، شرح ابن عقیل علی الفیة ابن مالک، ج۱، ص۱۸۲۰، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، (قاهره) ۱۳۸۴ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۴ ۱۹۶۵.
برخی بهطور کلی تنوین را حتی در اسمهای خاص (عَلَم) نشانه نکره بودن کلمه میدانند. [۱۴]
ابن جنّی، المنصف، ج۱، ص۶۹، چاپ ابراهیم مصطفی و عبداللّه امین، قاهره ۱۹۵۴ـ۱۹۶۰.
برخی تنوینهای دیگری افزودهاند، مانند تنوین منادا ، تنوین صرف مالاینصرف، تنوین شاذ (مانند هؤلاءٍ قومکَ) که فایده آن زیادت در لفظ است، و تنوین حکایت. [۱۵]
ابن هشام، مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب، ج۲، ص۳۴۳۳۴۴، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
[۱۶]
صادق شیرازی، شرح السیوطی: توضیحات للبهجة المرضیة فی شرح الالفیة، ج۲، ص۲۶۴، قم ۱۳۶۸ ش.
۴ - در زبان فصیح عربیدر زبان فصیح عربی غالب اسمهای فاقد حرف تعریف «ال» با تنوین تلفظ میشوند، شاید به این دلیل که نون ساکن، واژه را خوش آهنگ میسازد و سکون به آن آرامش میبخشد. به همین سبب امروزه نیز در برخی لهجههای متداول، تنوین، چه در گفتار و چه در نوشتار، به پایان افعال و ترکیبها اضافه میشود، مانند أروحُنْ و فِیکُنْ، که بدون تردید میراث لهجههای کهن است، همانگونه که در تنوین ترنّم چنین است. ۵ - حکمنکره بودن و تنوین پذیری اسمها از دیدگاه بسیاری از دستورنویسان عرب ، اصل است و نیازمند توجیه نیست. با اینهمه، برخی اسامی از این قاعده مستثنا بودهاند؛ یعنی، تنوین را به آنها ملحق نمیکردهاند. بعدها دستورنویسان آنها را طبقه بندی کردند و غیر منصرف خواندند و برای غیر منصرف بودن آنها دلایلی آوردند. [۱۷]
ابن یعیش، شرح المفصّل، ج۱، ص۵۶ ـ۷۱، بیروت: عام الکتب، (بی تا).
۵.۱ - ادغامادغام تنوین و نون ساکن در حروف یرملون (ی، ر، م، ل، و، ن) واجب نیست، برخی ادغام را بنابر احتیاط، لازم دانستهاند. [۱۸]
العروة الوثقی (و حواشی)، ج۱، ص۶۵۵.
[۱۹]
مستند العروة (الصلاة)، ج۳، ص۴۷۳.
۵.۲ - اظهار تنویناظهار تنوین (ادای حرف بدون غُنّه) قبل از حروف حلقی (ا، ح، خ، ع، غ، هـ ) و قلب آن به میم قبل از «با» و اخفای آن (حالتی بین اظهار و ادغام همراه با غُنّه) قبل از حروف دیگر، سزاوار است، لیکن واجب نیست. [۲۰]
العروة الوثقی، ج۱، ص۶۵۶.
۶ - مصادیق شاذ و نادرکلماتی نیز هستند که بر خلاف قوانین وضع شده، حتی در فصیحترین و استوارترین متون یعنی قرآن کریم ، تنوین گرفتهاند و دستورنویسان در توجیه آنها از تعبیراتی نظیر شاذ و نادر، رعایت تناسب و حفظ موسیقی کلام، ضرورت شعری و غیره مدد جسته و انواع تنوین را گسترش دادهاند. [۲۱]
عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۳، ص۵۰۵ ـ۵۰۶، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/۱۹۶۶)، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۲۲]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، کتاب همع الهوامع: شرح جمع الجوامع، ج۱، ص۳۷، چاپ محمد بدرالدین نعسانی، بیروت (بی تا)، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
در برخی موارد تنوین به منظور تخفیف و کاهش حجم صوتی حذف میشود، مثلاً تنوین اسمهای عَلَم که با واژه «ابن» وصف میشوند و سپس به یک اسم یا کنیه اضافه میگردند، مانند زیدُ در زیدُ بن عَمْرٍو [۲۳]
عمروبن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۳، ص۵۰۴ ـ۵۰۷، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/۱۹۶۶)، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
و نیز کلماتی که بی دلیل تنوین نپذیرفتهاند، مانند اشیاء . [۲۴]
محمد بن حسن رضی الدین استرآبادی،جزء ۱، ص ۲۸ـ۳۲، شرح شافیة ابن الحاجب، چاپ محمد نورالحسن، محمد زفزاف، و محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست تهران (بی تا).
۷ - فهرست منابع(۱) ابن جنّی، المنصف، چاپ ابراهیم مصطفی و عبداللّه امین، قاهره ۱۹۵۴ـ۱۹۶۰. (۲) ابن عقیل، شرح ابن عقیل علی الفیة ابن مالک، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، (قاهره) ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۴ـ ۱۹۶۵. (۳) ابن هشام، مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا). (۴) ابن یعیش، شرح المفصّل، بیروت: عام الکتب، (بی تا). (۵) عبدالقادر بن عمر بغدادی، شرح شواهد شرح التحفة الوردیة، چاپ نظیف محرّم خواجه، استانبول ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸. (۶) محمد عبدالمنعم خفاجی، الأدب العربی و تاریخه فی العصرین الاموی و العباسی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۷) محمد بن حسن رضی الدین استرآبادی، شرح شافیة ابن الحاجب، چاپ محمد نورالحسن، محمد زفزاف، و محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست تهران (بی تا). (۸) عبدالرحمان بن اسحاق زجاجی، الایضاح فی علل النحو، چاپ مازن مبارک، (بی جا) : دارالنفائس، (بی تا)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش. (۹) عمرو بن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/۱۹۶۶)، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۱۰) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، کتاب همع الهوامع: شرح جمع الجوامع، چاپ محمد بدرالدین نعسانی، بیروت (بی تا)، چاپ افست قم ۱۴۰۵. (۱۱) صادق شیرازی، شرح السیوطی: توضیحات للبهجة المرضیة فی شرح الالفیة، قم ۱۳۶۸ ش. (۱۲) عبداللّه بن حسین عُکْبَری، التبیین عن مذاهب النحویین البصریین والکوفیین، چاپ عبدالرحمان بن سلیمان عثیمین، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶. (۱۳)العروة الوثقی. ۸ - پانویس
۹ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تنوین»، شماره۳۹۳۷. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۶۴۸. |