غسلغسل یعنی شستن بدن به گونهای خاص به قصد تقرب به خدا . غسل عبارت است از شستن تمامی بدن از سر تا پا با کیفیت تعیین شده از سوی شرع مقدس، به قصد امتثال . از احکام آن به تفصیل در باب طهارت سخن گفتهاند. فهرست مندرجات۱.۱ - غسلهای واجب ۱.۲ - غسلهای مستحب ۱.۳ - چگونگی ۱.۳.۱ - غسل ترتیبی ۱.۳.۲ - غسل ارتماسی ۱.۴ - واجبات غسل ۱.۵ - ترتیب ۱.۶ - مباشرت ۱.۷ - پاک بودن عضو ۱.۸ - آب غسل ۱.۹ - مستحبات ۱.۱۰ - کفایت غسل از وضو ۱.۱۱ - حدث در اثنای غسل ۱.۱۲ - شک در اثنای غسل ۱.۱۳ - تداخل غسلها ۲ - سخن شهید ثانی درباره غسل ۳ - پانویس ۴ - منبع ۱ - احکم تکلیفیغسل به لحاظ حکم تکلیفی به دو قسم واجب و مستحب تقسیم میشود [۱]
ریاض المسائل، ج۱، ص۲۸۵
که هر کدام انواعی دارد.۱.۱ - غسلهای واجبغسلهایی که اصالتاً در شرع واجباند به قول مشهور شش تایند: غسل جنابت، غسل حیض، غسل نفاس، غسل استحاضه، و غسل مس انسان مرده( غسل مس میت ) و غسل میت . گاهی غسل با نذر ، عهد یا قسم نیز واجب میشود، مانند کسی که نذر کرده برای زیارت غسل کند. وجوب غسل در این گونه موارد عارضی است نه اصلی. [۳]
مصباح الفقیه، ج۳، ص۲۱۹.
[۴]
العروة الوثقی، ج۱، ص۴۶۶.
[۵]
مصباح الهدی، ج۴، ص۷۰
همه غسلهای واجب، جز غسل جنابت، واجب غیریاند نه نفسی ؛ بدین معنا که انجام دادن آنها به خودی خود واجب نیست؛ بلکه برای به جا آوردن عملی که مشروط به طهارت است، مانند نمازهای واجب روزانه، واجب میشوند. در واجب نفسی یا غیری بودن غسل جنابت اختلاف است. مشهور آن را نیز غیری میدانند. بنابر این، از دیدگاه مشهور، همه غسلها، حتی جنابت، واجب غیریاند؛ هرچند مستحب نفسی میباشند. ۱.۲ - غسلهای مستحبغسلهای مستحب بسیاراند. برخی شمار آنها را تا صد غسل نوشتهاند که به طور کلی به سه نوع زمانی، مکانی و فعلی تقسیم میشوند. ۱.۳ - چگونگیغسل به دو گونه انجام میشود:ترتیبی و ارتماسی. ۱.۳.۱ - غسل ترتیبیدر غسل ترتیبی بنابر قول مشهور ابتدا سر و گردن، سپس سمت راست و پس از آن سمت چپ بدن شسته میشود. بر ترتیب یاد شده ادعای اجماع نیز شده است. برخی ترتیب میان سمت چپ و راست را واجب ندانستهاند. ترتیب میان اعضا شرط واقعی است؛ از اینرو، غسل کردن برخلاف ترتیب یاد شده، حتی از روی جهل یا سهو موجب بطلان غسل خواهد بود. [۱۳]
طباطبائی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۴۹۴.
به قول مشهور، ترتیب در هر عضو؛ به معنای آغاز کردن از بالا به پایین، واجب نیست. بنابر این، شستن از پایین به بالا نیز جایز است؛ چنانکه موالات نیز؛ به معنای پی درپی شستن اعضا و نیز فاصله نینداختن میان آنها به حدّی که عضو قبلی خشک شود، واجب نخواهد بود. ۱.۳.۲ - غسل ارتماسیمقصود فروبردن یکباره تمامی بدن در آب است. لازم است همه بدن در یک لحظه زیر آب قرار بگیرد. بنابر این، چنانچه قبل از فرورفتن کامل بدن در آب، بعض بدن بیرون آب بماند، کفایت نمیکند. [۱۶]
العروة الوثقی، ج۱، ص۴۹۵.
آیا در غسل ارتماسی لازم است همه یا بخشی از بدن از بیرون آب به قصد غسل در آب فرو برده شود یا نه؛ بلکه اگر همه بدن زیر آب باشد و نیت غسل کند، کافی خواهد بود؟ مسئله اختلافی است. چنان که بنابر قول دوم، آیا حرکت دادن بدن در زیر آب به قصد غسل، واجب است یا نه؟ مسئله محل اختلاف میباشد. [۱۹]
العروة الوثقی، ج۱، ص۴۹۶.
۱.۴ - واجبات غسلمقصود اموری است که تحقق و صحّت غسل منوط به آنها است. این امور عبارتاند از: نیّت؛ یعنی قصد تقرب به خدا . بنابر این، غسل بدون قصد قربت باطل است. استمرار نیّت تا پایان غسل. شستن همه بدن؛ به گونهای که نزد عرف شستن صدق کند. به تصریح برخی، شستن با جریان دادن آب بر پوست، هرچند با کمک دست و مانند آن تحقق مییابد. [۲۴]
مدارک الاحکام، ج۱، ص۲۹۱.
شستن باطن بدن، مانند داخل چشم ، بینی و دهان و آن بخش از گوش که دیده نمیشود و نیز زیر ناخنها لازم نیست. [۲۷]
مهذب الاحکام، ج۳، ص۵۷-۵۸.
تخلیل مواضعی که آب جز با تخلیل به آنها نمیرسد، مانند قسمتهایی از گوش که دیده میشود، اما آب به آنها نمیرسد که واجب است با دست آب به آن قسمتها رسانده شود و نیز زیر انگشتر در صورت نرسیدن آب به آنجا، که واجب است انگشتر حرکت داده شود تا آب به زیر آن برسد. ۱.۵ - ترتیبرعایت ترتیب در غسل ترتیبی به گونهای که گذشت. ترتیب در غسل ارتماسی ساقط است و با فروبردن تمامی بدن به زیر آب به قصد غسل تحقق مییابد. ۱.۶ - مباشرتبدین معنا که خود غسل کننده، بدن خود را غسل دهد نه دیگری. ۱.۷ - پاک بودن عضوپاک بودن هر عضوی هنگام غسل، بنابر قولی. بنابر این، هنگام شستن سر و گردن، اگر دست نجس باشد ضرری به غسل نمیرساند؛ بلکه آنچه لازم است، پاک بودن آن، هنگام غسل است. در مسئله علاوه بر دیدگاه یاد شده چند دیدگاه دیگر وجود دارد که عبارتاند از پاک بودن تمامی بدن از نجاست هنگام غسل. بنابر این، باید قبل از غسل تمام بدن تطهیر شود؛ باقی نبودن بر نجاست بعد از غسل؛ بدین معنا که با جاری ساختن آب بر عضو نجس به قصد غسل، آن را نیز تطهیر کند. بنابر این، یک بار جریان دادن آب بر موضع نجس، هم برای تطهیر آن و هم برای غسل کفایت میکند؛ تفصیل در مسئله بین اینکه غسل با آب کثیر انجام شود یا اینکه عضو نجس آخرین عضو باشد و بین غیر آن که در دو صورت نخست، یک بار شستن کفایت میکند، و دیدگاه آخر، شرط نبودن هیچ یک از امور یاد شده و اینکه غسل صحیح است، هرچند عضو نجس حتی پس از غسل بر نجس بودن باقی بماند، به شرط آنکه عین نجس در بدن وجود نداشته باشد. [۳۳]
العروة الوثقی، ج۱، ص۴۹۹.
[۳۴]
مصباح الهدی، ج۴، ص۲۴۴.
۱.۸ - آب غسلمطلق، پاک و مباح بودن آب غسل. بنابر این، غسل با آب مضاف ، نجس و غصبی باطل است. [۳۵]
العروة الوثقی، ج۱، ص۵۰۴.
۱.۹ - مستحباترعایت این امور در غسل مستحب است:سه بار شستن دستها در غسل جنابت ؛ مضمضه و استنشاق؛ حدود سه کیلو بودن آب در غسل ترتیبی ؛ کشیدن دست بر بدن؛ خواندن دعاهای وارد شده؛ رعایت موالات و شستن از بالا به پایین در هر عضو در غسل ترتیبی. [۳۷]
العروة الوثقی، ج۱، ص۵۱۲-۵۱۳.
۱.۱۰ - کفایت غسل از وضوبدون شک، غسل جنابت از وضو کفایت میکند، بلکه با غسل جنابت، وضو استحباب ندارد و چنانچه با اعتقاد به عدم کفایت غسل، وضو بگیرد، مرتکب عمل حرام شده است؛ لیکن در کفایت سایر غسلها؛ اعم از واجب و مستحب، اختلاف است. مشهور عدم کفایت است و شخص باید برای نماز ، پیش یا پس از غسل، وضو بگیرد. [۳۸]
النهایة، ص۲۳.
[۴۵]
العروة الوثقی، ج۱، ص۴۹۷.
[۴۶]
العروة الوثقی، ج۱، ص۵۱۹.
[۴۷]
العروة الوثقی، ج۲، ص۲۳۱.
برخی وضو گرفتن قبل از غسل را افضل دانستهاند. [۴۸]
النهایة، ص۲۳.
۱.۱۱ - حدث در اثنای غسلاگر در اثنای غسل حدثی که موجب وضو است، از قبیل ادرار ، سربزند، آیا باید غسل از سر گرفته شود، یا نیازی نیست؛ بلکه همان غسل ادامه مییابد و برای نماز نیازی به وضو گرفتن نیست، یا غسل ادامه مییابد؛ لیکن برای نماز باید وضو بگیرد؟ مسئله محل اختلاف است. البته اختلاف در صورتی است که غسل بی نیاز کننده از وضو باشد، مانند غسل جنابت یا سایر غسلها بنابر قول به کفایت آنها از وضو؛ اما بنابر قول به عدم کفایت، شکی در وجوب وضو برای نماز نیست، و به تصریح برخی، نیازی به اعاده غسل نیز نخواهد بود. [۵۰]
مدارک الاحکام، ج۱، ص۳۰۷.
چنانچه در اثنای غسل، حدث اکبر سرزند، مانند جنابت یا مسّ میّت ، در صورتی که غسل، واجب و حدث عارض شده نیز حدثی باشد که غسل به سبب آن واجب شده بود، مانند اینکه در اثنای غسل جنابت، جنب شود، غسل باطل میشود و باید تجدید گردد؛ لیکن در صورتی که چنین نباشد، مانند اینکه در اثنای غسل جنابت، میّتی را مس کند، در بطلان غسل اختلاف است. بنابر قول به عدم بطلان، بعد از اتمام غسل، برای حدث جدید، غسلی دیگر میکند. بنابر قول به کافی نبودن غیر غسل جنابت از وضو، باید پس از غسل دوم برای نماز وضو نیز بگیرد. [۵۳]
العروة الوثقی، ج۱، ص۵۱۸-۵۱۹.
۱.۱۲ - شک در اثنای غسلچنانچه در شستن عضوی (سر و گردن و سمت راست بدن) یا شرط آن شک کند، در صورتی که شک او قبل از داخل شدن در عضوی دیگر باشد، باید برگردد و عضو مشکوک را بشوید؛ اما اگر بعد از آن باشد، آیا در این صورت نیز باید برگردد یا به شک خود اعتنا نکرده و غسل را ادامه میدهد؟ مسئله محل اختلاف است. البته شک در شستن طرف چپ بدن حکمی دیگر دارد و آن این است که حتی پس از گذشت زمان طولانی از غسل، باید عضو مشکوک شسته شود؛ هرچند برخی در فرضی که غسل کننده ابتدا غسل خود را تمام دیده و اعتقاد به پایان یافتن آن داشته و سپس در آن شک کرده است، غسل را تمام و صحیح دانستهاند و در نتیجه، شستن سمت چپ واجب نخواهد بود. [۵۴]
العروة الوثقی، ج۱، ص۵۲۰-۵۲۱.
[۵۶]
مصباح الهدی، ج۴، ص۳۳۱-۳۳۳.
برخی در فرضی که مشکوک شرط باشد، نه جزء بدین معنا که شستن عضو، معلوم، لیکن صحّت آن مشکوک باشد شک را قابل اعتنا ندانسته و حتی پیش از داخل شدن در عضو دیگر نیز رجوع و شستن دوباره آن عضو را با رعایت شرط لازم ندانستهاند. ۱.۱۳ - تداخل غسلهاچنانچه چند غسل بر عهده مکلّف باشد و همه غسلها واجب باشند و در میان آنها غسل جنابت وجود داشته باشد، یک غسل به نیت جنابت یا به نیّت همه و یا به قول مشهور، به نیّت مطلق رفع حدث ، کفایت میکند. در کفایت یک غسل به نیّت یکی از غسلها، جز جنابت، همچون حیض ، اختلاف است. اگر میان غسلهای واجب، غسل جنابت وجود نداشته باشد، یک غسل به نیّت همه و نیز به قول مشهور، به نیّت مطلق رفع حدث، کافی است و چنانچه یکی از غسلها را نیّت کند، در کفایت آن از دیگر غسلها اختلاف است. چنانچه همه غسلها مستحب یا برخی واجب و برخی مستحب باشند، در کفایت یک غسل از همه اختلاف است. قول به کفایت به مشهور نسبت داده شده است. [۶۱]
العروة الوثقی، ج۱، ص۵۲۲-۵۲۵.
۲ - سخن شهيد ثاني درباره غسلايشان مىفرمايد: در غسل دستور به شستن تمام بدن داده شده، زيرا پستترين حالت انسان و شديدترين حالات وابستگى و بندگيش به امور شهوى حالت جماع و ديگر موجبات غسل از قبيل حیض و نفاس و استحاضه است .اين مطلب فقط در مورد حالت جماع صادق است و در ديگر موجبات غسل از قبيل حيض نفاس و استحاضه و مس ميت به هيچ وجه وابستگى انسان به دنيا بيش از ديگر حالات نيست، مثلا اگر بدن انسان با بدن مردهاى كه سرد شده قبل از اينكه او را غسل دهند تماس پيدا كند، غسل بر او واجب مىشود، آيا مىتوان گفت اين شخص در آن حال اسير شهوت بوده است؟ در حالت جماع تمام بدن بطور كلّى و با تمام اجزاءش دخالت دارد، به همين خاطر پیامبر اکرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: در هر مويى جنابتى نهفته است.پس وقتى كه تمام بدن انسان از مراتب عالى دور شده و در لذات پست دنيوى غرق شده باشد، شستن آن از مهمترين مطالب شرعى خواهد بود، زيرا با اين طهارت بدن آمادگى حركت در مسير شريف الهى و صعود به قلّه رفيع عبادت را پيدا مىكند و از حركت در جهت حيوانيت روى گردانده دست از لذات دنيوى مىشويد. ولى چون قسمت اعظم بهرههاى معنوى عبادت به قلب تعلّق مىگيرد، در نظر عاقل، تطهیر قلب از رذايل حيوانى و توجه به دنيا كه مانع رسيدن به فضايل انسانى مىشود سزاوارتر از تطهير اعضاء ظاهرى است. ۳ - پانویس۴ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۵۴۹، برگرفته از مقاله«غسل». كتاب اخلاق، آيت الله سيد عبدالله شبر، صفحه ۶۰ |