حریمحریم، اصطلاحی فقهی و حقوقی بهمعنای محدودهای معین در اطراف برخی اموال غیرمنقول که برای بهره بردن کامل مالکان از آن اموال، از برخی تصرفات دیگران در آن محدوده منع شده است. فهرست مندرجات۲ - کاربرد و اصطلاح ۳ - جایگاه در فقه ۴ - مصادیق ۵ - اقسام ۶ - محدوده ۶.۱ - محدوه عین ۶.۲ - محدوه منفعت ۶.۳ - وجود اختلاف ۷ - مستند ۷.۱ - محدوده عرفی ۷.۲ - تعبد به روایات ۷.۳ - نظر اهل سنت ۸ - شرط موات بودن ۹ - نفی شرطیت موات ۱۰ - ماهیت ۱۰.۱ - ملک ۱۰.۲ - ملک تبعی ۱۰.۳ - اختصاص ۱۰.۴ - نفی هردو ۱۱ - تصرف در حق ۱۱.۱ - دیدگاه فقهی ۱۱.۲ - دیدگاه حقوقی ۱۲ - تصرف در ملک ۱۳ - حریم مومن ۱۴ - در منابع اهل سنت ۱۴.۱ - حریم مصلی ۱۴.۲ - حریم نجاست ۱۵ - حریم در قانون ۱۶ - حریم خصوصی ۱۷ - فهرست منابع ۱۸ - پانویس ۱۹ - منبع ۱ - ریشه و معنیواژه عربی حریم از ریشه حرم (به معنای بازداشتن) است و معانی گوناگون حریم متضمن مفهوم ممنوعیت و محدودیت است، از جمله کار ممنوع و حرام ، هر چیزی که لمس کردن آن ممنوع است، جامهای که عرب عصر جاهلی پوشیدن آن را در حرم ممنوع میدانستند، هر فرد یا چیزی که تحریر حمایت شخص است و برای دفاع از آن حاضر است بجنگد، مانند خانواده و دوست و شریک . [۱]
خلیلبن احمد، کتابالعین، ذیل «حرم»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
[۲]
ذیل «حرم»، ابنفارس، مقاییس اللغة.
[۳]
ذیل «حرم»، ابنمنظور، لسان العرب.
[۴]
محمدبن محمد زبیدی، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ذیل «حرم»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
۲ - کاربرد و اصطلاححریم در دو معنا استعمال شده است. ۱- محدودهای از اطراف زمین احیا شده. ۲- عِرض به کسر عین. معنای اصطلاحی حریم در فقه و حقوق به مفهوم لغوی آن نزدیک است و مراد از آن، محدوده خاصی از زمینِ اطرافِ مالی غیرمنقول (مانند خانه ، چاه و قنات ) است که صِرف بهرهبرداری از آن یا بهرهبرداری کامل از آن منوط به در تصرف داشتنِ آن زمین است [۶]
محمدبن حسن فخرالمحققین، ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد، ج۲، ص۲۳۲، چاپ حسین موسوی کرمانی، علی پناه اشتهاردی، و عبدالرحیم بروجردی، قم ۱۳۸۷ـ۱۳۸۹، چاپ افست ۱۳۶۳ش.
[۷]
محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۳۸، ص۳۴، چاپ محمود قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
[۸]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۵، ص۵۶۴، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۹]
مادّه ۱۳۶ «قانون مدنی».
حریم به معنای نخست به محدودهای پیرامون مکان احیا شده از زمین موات گفته میشود که بهرهبرداری کامل از آن مکان متوقف بر آن محدوده است و تحت تصرف دیگری جز کسی که آن را احیا کرده، نیست. [۱۰]
ایضاح الفوائد ج۲، ص۲۳۲.
۳ - جایگاه در فقهاز حریم به معنای نخست در باب احیاء موات بحث کردهاند. در منابع فقهی متقدم، موضوع حریم غالبآ در ضمن مباحثی چون معیشت ، [۱۱]
کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۲۹۵ـ۲۹۶.
قضایا و احکام، تجارت [۱۳]
محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۱۴۵ـ۱۴۶، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
و بیع [۱۴]
ابن ابیشیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۵، ص۱۵۸، چاپ سعید محمدلحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
مطرح میشد، ولی در منابع بعدی در مبحث «احیای موات» به این موضوع پرداخته شده، زیرا یکی از شروط تملک زمینهای موات آن است که در حریمِ ملکِ کسی نباشد. [۱۵]
احمدبن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۶، ص۱۵۵ـ۱۵۶، بیروت: دارالفکر.
[۱۶]
ابراهیمبن علی ابواسحاق شیرازی، المُهَذّب فی فقهالامام الشافعی، ج۱، ص۴۳۰ـ۴۳۲، بیروت ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹.
[۱۸]
حسنبن یوسف علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۴۱۳۴۱۴، منشورات مکتبةالرضویة لاحیاء الآثار الجعفریة.
[۱۹]
حرّعاملی، وسائل الشیعة، ج۲۵، ص۴۲۴ـ ۴۲۷.
برخی مؤلفان منابعِ قواعد فقه نیز گاهی، به مناسبت، به موضوع حریم پرداختهاند. [۲۱]
عبدالفتاحبن علی حسینی مراغی، العناوین، ج۱، ص۳۲۸ـ ۳۳۰، قم ۱۴۱۷ـ۱۴۱۸.
[۲۲]
علی سیستانی، قاعدة لاضرر و لاضرار، ج۱، ص۳۲۶، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
حریم عمدتاً در مورد املاک (اموال غیرمنقول) مطرح میشود. [۲۳]
محمد صدر، ماوراءالفقه، ج۵، ص۹۹، چاپ جعفر هادی دجیلی، بیروت ۱۴۲۰.
۴ - مصادیقبنابر اقتضائات عصر پیامبر اکرم و امامان علیهمالسلام، در احادیث به برخی مصادیق حریم توجه شده است، از جمله حریم راه، درختان، چاه، قنات، چشمه، رودخانه و مسجد . [۲۴]
ابنماجه، سنن ابنماجة، ج۲، ص۸۳۱ـ ۸۳۲، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست بیروت.
[۲۵]
احمدبن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۶، ص۱۵۵ـ۱۵۶، بیروت: دارالفکر.
در منابع فقهی، علاوه بر این موارد، از مصادیق دیگری (مانند حریم دیوار، روستا، خانه و معدن) نیز سخن به میان آمده است. [۲۷]
ابنقدامه، المغنی، ج۶، ص۱۵۱، چاپ افست بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۲۸]
حسنبن یوسف علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۴۱۳۴۱۴، منشورات مکتبةالرضویة لاحیاء الآثار الجعفریة.
[۲۹]
محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۳۸، ص۴۰۴۸، چاپ محمود قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
[۳۰]
محمد نجیب مطیعی، التکملةالثانیة، ج۱۵، ص۲۱۴ـ ۲۱۹، در یحییبن شرف نووی، المجموع: شرحالمُهَذّب، بیروت: دارالفکر.
۵ - اقسامبرپایه نظر میرزای قمی ، [۳۱]
ابوالقاسمبن محمدحسن میرزای قمی، جامعالشتات، ج۳، ص۲۶۳ـ۲۶۴، چاپ مرتضی رضوی، تهران ۱۳۷۱ش.
حریم بر دو گونه است: حریم عین ملک (مانند حریم خانه و دیوار) و حریم منافع آن.تفاوت حریم عین با حریم منفعت در این است که در اوّلی هیچ گونه تصرفی برای دیگری جایز نیست؛ اما در دومی تنها احداث مثل آنچه قبلًا احداث گردیده، مانند حفر چاه یا قنات در محدوده حریم منفعت، جایز نیست؛ لیکن احیای آن به کشاورزی یا بنای ساختمان جایز است. برخی املاک، مانند قناتها و چاهها، هر دو نوع حریم را دارند. ۶ - محدودهمراد از حریم عین ملک در مورد، محوطه اطراف است که برای لایروبیِ قنات و کشیدن آب چاه لازم است، و مراد از حریمِ منافع، محدودهای وسیعتر است که صاحب چاه یا قنات میتواند دیگران را از احداث چاه یا قنات در آن بازدارد. [۳۲]
مجموعه کامل قوانین و مقررات حقوقی، با آخرین اصلاحیهها و الحاقیهها، تدوین غلامرضا حجتی اشرفی، تهران ۱۳۷۹ش.
۶.۱ - محدوه عینبرای تعیین قلمرو حریم عین مال به عرف و متعارف هر منطقه- با توجه به موقعیت و شرایط مکانی و منطقهای- رجوع میشود و ضابطه کلّی آن عبارت است از محدودهای که بهرهبرداری کامل از عین مال متوقف بر آن باشد. به عنوان مثال، حریم خانه، محدوده ریختن خاک و زباله و جریان آب باران و راه ورود و خروج از آن است و قلمرو حریم چاه یا قنات، محدودهای است که بهرهبرداری، اصلاح و لای روبی قنات متوقف بر آن است. [۳۴]
جامع الشتات ج۳، ص۲۶۳-۲۶۴.
۶.۲ - محدوه منفعتقلمرو حریم منفعتِ چاه آب و نیز چشمه در روایات تعیین شده و مشهور بر اساس آن فتوا دادهاند. حریم چاه آب شرب شتران چهل ذراع و چاه آب کشاورزی و غیر آن شصت ذراع از چهار طرف است. برخی، احیای محدوده یاد شده را مطلقاً؛ خواه به احداث چاه یا غیر آن از زراعت، درختکاری و مانند آن، جایز ندانستهاند. قلمرو حریم چشمه (قنات و چاه) هزار ذراع در زمین سست و پانصد ذراع در زمین سخت است. ۶.۳ - وجود اختلافدرباره محدوده حریم در هریک از مصادیق آن، بسیاری از فقهای شیعه و اهل سنّت ، بهویژه حنفیان و حنبلیان ، به مقادیر ذکر شده در احادیث قائل شده و رعایت آن فواصل را لازم دانستهاند. گفتنی است که به علت اختلاف احادیث ، بهویژه در مورد برخی املاک (مانند چاه)، آرای فقهیِ مختلفی مطرح شده است [۴۱]
حسنبن یوسف علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۴۱۳۴۱۴، منشورات مکتبةالرضویة لاحیاء الآثار الجعفریة.
[۴۲]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۵، ص۵۶۵ـ۵۶۷، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۴۳]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۵، ص۵۶۹ ـ۵۷۰، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۴۴]
محمد سمیح، ملکیه الارض فیالشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۱۲۸ـ۱۳۴، (ریاض ؟) ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷ - مستنداما، به نظربرخی فقهای شیعه، حکمت تشریع حریم، دفع ضرر از مالک است. ۷.۱ - محدوده عرفیآنان به استناد دلایلی (مانند متعارض یا ضعیف بودن برخی احادیث)، تعیین محدوده حریم را به عرف واگذاردهاند که به عواملی چون نوع ملک، کاربرد آن، وضع منطقه، نوع مصالح بهکار رفته در آن، و عرف و عادت محل بستگی دارد. به نظر این گروه از فقها، ایننظر، برگرفته از مُفاد احادیثی است که اندازه حریم را بر پایه رفع ضرر مشخص کرده و نیز مقتضای جمع عرفی میان احادیث نفی ضرر و احادیثی است که به گونه مطلق احیای زمینهای موات را جایز دانستهاند. [۴۶]
زینالدینبن علی شهیدثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائعالاسلام، ج۱۲، ص۴۱۳ـ۴۱۴، قم ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹.
[۴۷]
محمدباقربن محمدمؤمن سبزواری، کفایةالفقه، ج۲، ص۵۵۳ـ ۵۵۵، المشتهر ب کفایةالاحکام، چاپ مرتضی واعظی اراکی، قم ۱۴۲۳.
[۴۸]
محمداسحاق فیاض، الأراضی: مجموعة دراسات و بحوث فقهیة اسلامیة، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۳۹، (بغداد ۱۹۸۱).
[۴۹]
مقداد بن عبداللّه فاضل مقداد، التنقیح الرّائع لمختصر الشّرائع، ج۴، ص۱۰۱، چاپ عبداللطیف حسینی کوهکمری، قم ۱۴۰۴.
در واقع، با در نظر گرفتن ویژگیهای خاک در هر مکان، محدوده حریم هر ملکْ معین میشود زیرا در برخی مناطق، حفر چاههای آب نزدیک به هم در کاربری آنها تأثیر منفی ندارد. [۵۰]
محمدحسین پوراحمدی، «حریم در حقوق ایران و فرانسه»، ج۱، ص۵۲، پایاننامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۴ش.
۷.۲ - تعبد به روایاتاز میان قائلان به این دیدگاه، شهید ثانی ، کاستن از حریم معین شده در احادیث را مطلقاً جایز نشمرده و تنها در صورت نیاز املاک به حریمی بیش از مقدار تعیین شده، افزودن به محدوده حریم به مقدار نیاز را پذیرفته است. ۷.۳ - نظر اهل سنتمالکیان و شافعیان نیز، در برخی موارد، تعیین محدوده حریم را به عرف واگذار کردهاند. [۵۲]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۵، ص۵۶۷ـ۵۶۹، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۵۳]
محمود مظفر، احیاء الاراضی الموات: دراسة فقهیة مقارنة بالقوانینالوضعیة، ج۱، ص۱۲۹، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
۸ - شرط موات بودنبه نظر مشهور در فقه و حقوق، از جمله شرایط ایجاد حق حریم، وجود ملک است (چه ملک اختصاصی مانند چاه، چه ملک عمومی مانند روستا)، زیرا پدید آمدن یا از بین رفتن حریم، تابع ملکی است که نیاز به حریم دارد. حریم تنها در زمین موات ثابت است؛ از این رو، زمینهای ملکیای که در مجاورت یکدیگر قرار دارند، مانند شهرها حریم ندارند و صاحب هر ملک میتواند در ملک خود هرگونه تصرف مشروعی بکند. بر این اساس، دو ملک مجاورِ هم دارای حریم نیستند، زیرا حق حریم آن دو با یکدیگر تعارض و تساقط میکنند. بر پایه قاعده تسلیط ، هر مالکی میتواند در مال خود هرگونه تصرف عقلایی انجام دهد، حتی اگر این تصرف به زیان همسایه باشد. (برای منابع فقهی) [۵۸]
محمدبن احمد خطیب شربینی، مغنیالمحتاج الی معرفة معانیالفاظ المنهاج، ج۲، ص۳۶۴، مع تعلیقات جوبلیبن ابراهیم شافعی، بیروت: دارالفکر.
[۵۹]
محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۳۸، ص۴۹، چاپ محمود قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
(برای منابع حقوقی) [۶۰]
محمدجعفرجعفری لنگرودی، حقوق اموال، ج۱، ص۳۳۱، تهران ۱۳۷۶ش.
[۶۱]
محمد سمیح، ملکیه الارض فیالشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۱۲۸، (ریاض ؟) ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶۲]
سلیمباز، شرحالمجلة، ج۱، ص۶۹۱، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۶۳]
سلیمباز، شرحالمجلة، ج۱، ص۶۹۳ـ ۶۹۴، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۶۴]
حسین صفائی، دوره مقدماتی حقوق مدنی، ج۱، ص۲۷۱ـ۲۷۴، ج :۱ اشخاص و اموال، تهران ۱۳۸۳ش.
۹ - نفی شرطیت مواتبرخی موات بودن زمین را از عناصر پدیدآورنده حق حریم ندانستهاند. [۶۵]
عبداللّه شفایی، «بازشناسی نهاد حریم»، ج۱، ص۱۵۹، فقه: کاوشی نو در فقه اسلامی، ش ۴۳، (بهار ۱۳۸۴).
شرطِ موات بودن حریم از وجوهِ تمایزِ حریم و حق اِرتِفاق است که برخلاف حریم میتواند در ملک دیگری ایجاد شود. [۶۶]
محمدحسین پوراحمدی، «حریم در حقوق ایران و فرانسه»، ج۱، ص۲۵، پایاننامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۴ش.
[۶۷]
محمدحسین پوراحمدی، «حریم در حقوق ایران و فرانسه»، ج۱، ص۱۴۲، پایاننامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۴ش.
با این همه، برخی حقوقدانان، باتوجه به فلسفه تشریع حریم و به استناد مصادیق جدید حریم در متون قانونی، موات بودن را شرط ایجاد حق حریم ندانسته و حتی رویه قضایی ایران را متمایل به شناسایی حریم در مورد املاک دانستهاند. به نظر شماری دیگر، مصادیق جدید حریم در قوانین ایران ، نوعی حق اِرتِفاق یا از جمله محدودیتهای حق مالکیت است. [۶۸]
ناصر کاتوزیان، قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، ج۱، ص۹۸ـ۹۹، تهران ۱۳۸۳ش.
[۶۹]
حسین صفائی، دوره مقدماتی حقوق مدنی، ج۱، ص۲۷۰، ج :۱ اشخاص و اموال، تهران ۱۳۸۳ش.
[۷۰]
احمدعلی حمیتی واقف، حقوق مدنی :۲ اموال و مالکیت، ج۱، ص۱۱۵، تهران ۱۳۸۳ش.
[۷۱]
عبداللّه شفایی، «بازشناسی نهاد حریم»، ج۱، ص۱۵۲ـ۱۶۰، فقه: کاوشی نو در فقه اسلامی، ش ۴۳، (بهار ۱۳۸۴).
۱۰ - ماهیتدر اینکه حریم زمین به تبع احیای آن، در ملک مالک آن در میآید یا مالک نسبت به آن تنها حق اولویت و اختصاص پیدا میکند، اختلاف است. [۷۲]
الانوار اللوامع ج۱۱، ص۱۶۶.
فقها و حقوقدانان درباره ماهیت حریم و اینکه آیا از قبیل مالکیت است یا حقِ صاحب ملک، اختلافنظر دارند. ۱۰.۱ - ملکبیشتر فقها دارنده ملک را مالک حریم دانستهاند، زیرا مشمول حکم شُفْعه است، احیای آن جایز نیست و تصرف در آن به اجازه مالک نیاز دارد و بهعلاوه، هم به تنهایی و هم به تبعِ معامله ملک منتقل میشود. [۷۴]
ابنبرّاج، المُهَذّب، ج۲، ص۳۰، قم ۱۴۰۶.
[۷۵]
یحییبن شرف نووی، روضة الطالبین و عمدةالمفتین، ج۴، ص۳۴۸، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علیمحمد معوض، بیروت.
[۷۷]
محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۳۸، ص۳۴۳۶، چاپ محمود قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
۱۰.۲ - ملک تبعیشماری از فقها، باتوجه به اینکه بسیاری از لوازم ملکیت در حریم وجود ندارد، آن را نوعی ملک تبعی دانستهاند. [۷۸]
ابوالقاسمبن محمدحسن میرزای قمی، جامعالشتات، ج۳، ص۲۶۴، چاپ مرتضی رضوی، تهران ۱۳۷۱ش.
[۷۹]
محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۳۸، ص۳۶، چاپ محمود قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
[۸۰]
محمدجوادبن محمدحسینی عاملی، مفتاج الکرامة فی شرح قواعد العلامة، ج۷، ص۱۵، چاپ افست قم: مؤسسة آلالبیت، ۱۱۱۱.
۱۰.۳ - اختصاصدر برابر، به نظر برخی فقها و حقوقدانان، دارنده ملک فقط صاحب نوعی حق اولویت در بهرهبرداری از حریم است و مالک آن نیست. [۸۱]
ابنقدامه، المغنی، ج۶، ص۱۷۲، چاپ افست بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۸۲]
محمود مظفر، احیاء الاراضی الموات: دراسة فقهیة مقارنة بالقوانینالوضعیة، ج۱، ص۱۲۷، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
از جمله مستندات این دیدگاه، تصریح نشدن به ملکیت حریم در احادیث و نیز این واقعیت است که در مورد اموال عمومی یا مشترک میان مسلمانان، ملکیتِ حریم مفهومی ندارد. [۸۳]
احمدبن محمد مقدس اردبیلی، مجمعالفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۷، ص۴۹۷، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، قم ۱۴۰۹.
[۸۴]
محمد صدر، ماوراءالفقه، ج۵، ص۱۰۳، چاپ جعفر هادی دجیلی، بیروت ۱۴۲۰.
به تصریح برخی، حریم نوعی حق ارتفاق است. [۸۵]
محمدجواد مغنیه، فقهالامام جعفرالصادق: عرض و استدلال، ج۵، ص۴۹ـ۵۰، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
[۸۶]
حسن امامی، حقوق مدنی، ج۱، ص۱۳۱، تهران ۱۳۶۸ـ ۱۳۷۱ش.
[۸۷]
حسین صفائی، دوره مقدماتی حقوق مدنی، ج۱، ص۲۷۰، ج :۱ اشخاص و اموال، تهران ۱۳۸۳ش.
[۸۸]
محمدجعفرجعفری لنگرودی، حقوق اموال، ج۱، ص۳۳۰، تهران ۱۳۷۶ش.
۱۰.۴ - نفی هردومعدودی از فقها [۸۹]
محمداسحاق فیاض، الأراضی: مجموعة دراسات و بحوث فقهیة اسلامیة، ج۱، ص۱۵۱، (بغداد ۱۹۸۱).
حریم را نه از قبیل ملک شمردهاند نه حق صاحب ملک.۱۱ - تصرف در حقبه نظر قائلانِ به حقْ بودنِ حریم، فقط تصرف ناسازگار با بهرهبرداری صاحب ملک بر دیگران جایز نیست و سایر تصرفات ممکن است. [۹۰]
عبداللّه شفایی، «بازشناسی نهاد حریم»، ج۱، ص۱۲۷ـ۱۲۸، فقه: کاوشی نو در فقه اسلامی، ش ۴۳، (بهار ۱۳۸۴).
[۹۱]
عبداللّه شفایی، «بازشناسی نهاد حریم»، ج۱، ص۱۳۵ـ۱۳۷، فقه: کاوشی نو در فقه اسلامی، ش ۴۳، (بهار ۱۳۸۴).
۱۱.۱ - دیدگاه فقهیاز دیدگاه امام خمینی حریم قنات، ملک صاحب قنات نیست و حریم روستا نیز ملک ساکنان آن نیست، بلکه آنان فقط حق اولویت دارند، ولی در حریم نهر و خانه، مالکیتِ صاحبان آنها مقبولتر و درنتیجه، فروش جداگانه آنها مجاز است. ۱۱.۲ - دیدگاه حقوقیبه نظر حقوقدانان، قانونگذار ایران در مادّه ۱۳۹ قانون مدنی ، حریم را در حُکمِ ملکِ دارنده ملک اصلی دانسته است؛ درنتیجه، صاحب حریم مجاز است تصرفاتی را که کمال انتفاع از ملک، مقتضیِ آن است، در آن انجام دهد و دیگران را از تصرفاتی که باعث نقصان انتفاع او از ملکش میشود، بازدارد. بر این اساس، مالکیت وی بر حریم، «مالکیت حکمی» (در حدود حُکم قانونگذار) است و تصرفات افراد دیگر در حریم، اگر موجب زیان رسیدن به صاحب ملک نشود، جایز است. [۹۳]
علی حائری، شرح قانون مدنی، ج۱، ص۱۰۰، تهران ۱۳۷۶ش.
[۹۴]
ناصر کاتوزیان، قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، ج۱، ص۹۸، تهران ۱۳۸۳ش.
[۹۵]
احمدعلی حمیتی واقف، حقوق مدنی :۲ اموال و مالکیت، ج۱، ص۱۱۳ـ۱۱۵، تهران ۱۳۸۳ش.
۱۲ - تصرف در ملکفقهایی که حریم را ملک به شمار آوردهاند، احیا کردن زمینی را که حریم ملک دیگری است، جایز ندانستهاند، زیرا از شرایط احیا برای حیازَت و تملک، آن است که زمین قبلاً ملک شخص دیگری نشده باشد. [۹۶]
ابنقدامه، المغنی، ج۶، ص۱۵۱، چاپ افست بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۹۸]
محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۳۸، ص۳۴۳۵، چاپ محمود قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
در برابر، فقهای دیگر احیای حریم را تنها درصورتی جایز ندانستهاند که موجب زیان رسیدن به حق مالک شود و عملیات احیا بهگونهای باشد که با حق حریم مالک، سازگار نباشد. [۹۹]
زینالدینبن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرحاللمعة الدمشقیة، ج۷، ص۱۶۳، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۹۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
[۱۰۰]
احمدبن محمد مقدس اردبیلی، مجمعالفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۷، ص۴۹۷، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، قم ۱۴۰۹.
سبزواری [۱۰۲]
محمدباقربن محمدمؤمن سبزواری، کفایةالفقه، ج۲، ص۵۵۵، المشتهر ب کفایةالاحکام، چاپ مرتضی واعظی اراکی، قم ۱۴۲۳.
در مورد حریم چاه هر نوع حیازت و در مورد حریم چشمه فقط احداث چشمه دیگر را ممنوع شمرده است.۱۳ - حریم مومندر احادیث، و به تبع آن در کتابهای فقهی شیعه، از «حریم مؤمن» سخن به میان آمده که مراد از آن، محدودهای در اطراف هر شخص است که نشستن در آن موجب آزار او میشود و پرهیز از این کار مستحب است. [۱۰۳]
احمدبن محمد مقدس اردبیلی، مجمعالفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۷، ص۴۹۶، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، قم ۱۴۰۹.
[۱۰۴]
احمدبن محمد مقدس اردبیلی، مجمعالفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۷، ص۴۹۹، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، قم ۱۴۰۹.
۱۴ - در منابع اهل سنتهمچنین در منابع فقهی اهل سنّت، تعابیر «حریم مصلّی» و «حریم نجاست» آمده است. ۱۴.۱ - حریم مصلیمنظور از حریم مصلّی، محدودهای است که نمازگزار برای بهجا آوردن نماز به آن نیاز دارد. برخی فقها عبور کردن افراد از حریم نمازگزار را جایز ندانستهاند. [۱۰۶]
محمدبن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۲، ص۲۳۶، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۱۰۷]
احمد دردیر ابوالبرکات، الشرحالکبیر، ج۱، ص۲۸۱، بیروت: داراحیاء الکتب العربیة.
[۱۰۸]
محمدبن احمد دسوقی، حاشیةالدسوقی علیالشرحالکبیر، ج۱، ص۲۴۶ـ۲۴۷، (بیروت) : داراحیاء الکتبالعربیة.
۱۴.۲ - حریم نجاستمراد از حریم نجاست ، محدودهای در اطراف چیز نجس است که به سبب نجاست، تغییر شکل یافته باشد. [۱۰۹]
عبدالکریمبن محمد رافعی قزوینی، فتحالعزیز: شرحالوجیز، ج۱، ص۲۲۸ـ۲۳۳، (بیروت) : دارالفکر.
[۱۱۰]
یحیی بن شرف نووی، المجموع: شرح المهذب، ج۱، ص۱۴۰ـ۱۴۱، بیروت: دارالفکر.
۱۵ - حریم در قانونبهعلاوه، از ۱۳۰۹ش به بعد قانونگذار ایران برای تأمین امنیت جانی یا مالیِ افراد و نیز پیشگیری از زیان رسیدن به املاک و اموال عمومی، بخشی از زمینهای اطرافِ این قبیل اموال (مانند دریاها، دریاچهها، مردابها، رودخانهها، برکههای طبیعی، شهرها، آثار و بناهای تاریخی، لولههای نفت و گاز، خطوط انتقال و توزیع نیروی برق، راهآهن و فرودگاهها) را حریم آنها قلمداد کرده و ممنوعیتهایی را برای تصرف افراد در آن محدودهها مقرر داشته است. مثلاً به موجب «قانون راجع به قنوات» (مصوب ۱۳۰۹ش)، مقرراتی درباره حریم چاهها و قناتها وضع شد و «قانون توزیع عادلانه آب» (مصوب ۱۳۶۱ش) نیز محدودیتهایی در این زمینه به وجود آورد. [۱۱۱]
ایران قوانین و احکام، مجموعه کامل قوانین و مقررات حقوقی، ج۱، ص۴۷۸ـ۵۲۱، با آخرین اصلاحیهها و الحاقیهها، تدوین غلامرضا حجتی اشرفی، تهران ۱۳۷۹ش.
[۱۱۲]
محمدحسین پوراحمدی، «حریم در حقوق ایران و فرانسه»، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۷، پایاننامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۴ش.
[۱۱۳]
محمدحسین پوراحمدی، «حریم در حقوق ایران و فرانسه»، ج۱، ص۱۷۹ـ۲۲۱، پایاننامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۴ش.
موضوع حریم املاک در مواد ۱۳۶ تا ۱۳۹ قانون مدنی ایران مطرح، و مقدار حریم چاه و قنات و چشمه معین شده است. گاه میان قوانین و مصوبهها، تعارضات ظاهری پدید آمده است که نظام قضایی ایران و حقوقدانان به حل آن مبادرت کردهاند. [۱۱۴]
ناصر کاتوزیان، قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، ج۱، ص۹۹ـ۱۰۰، تهران ۱۳۸۳ش.
۱۶ - حریم خصوصیاز جمله موارد کاربرد واژه حریم در منابع حقوقی، تعبیر «حریم خصوصی» است که حقوقدانان تعاریف گوناگونی از آن کرده و آن را از مصادیق مهم حقوق بشر بهشمار آوردهاند. در بسیاری از اسناد بینالمللی (مانند پیمان بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، و کنوانسیون اروپایی حقوق بشر)، حریم خصوصی غیرقابل تعرض قلمداد شده است. هرچند این اصطلاح در متون اسلامی بهکار نرفته، بسیاری از مواردِ دفاع از حریم خصوصیِ اشخاص در منابع فقهی مطرح شده است، مانند ممنوعیت تجسس ، تفتیش ، سوءظن ، استراق سمع ، خیانت در امانت ، غیبت ، قَذْف و ورود بدون اجازه به منازل افراد دیگر. [۱۱۵]
باقر انصاری، «حریم خصوصی و حمایت از آن در حقوق اسلام، تطبیقی و ایران»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ش ۶۶، ص۴، (زمستان ۱۳۸۳).
[۱۱۶]
باقر انصاری، «حریم خصوصی و حمایت از آن در حقوق اسلام، تطبیقی و ایران»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ش ۶۶، ص۷ـ۱۳، (زمستان ۱۳۸۳).
[۱۱۷]
منصور رحمدل، «حق انسان برحریم خصوصی»، ج۱، ص۱۱۹ـ۱۴۵، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ش ۷۰ (زمستان ۱۳۸۴).
۱۷ - فهرست منابع(۱) ابن ابیشیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمدلحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹. (۲) ابنبابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۴۰۴. (۳) ابنبرّاج، المُهَذّب، قم ۱۴۰۶. (۴) ابنفارس، مقاییس اللغة. (۵) ابنقدامه، المغنی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۶) ابنماجه، سنن ابنماجة، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست بیروت. (۷) ابنمنظور، لسان العرب. (۸) ابراهیمبن علی ابواسحاق شیرازی، المُهَذّب فی فقهالامام الشافعی، بیروت ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹. (۹) احمد دردیر ابوالبرکات، الشرحالکبیر، بیروت: داراحیاء الکتب العربیة. (۱۰) امامخمینی، تحریرالوسیلة، نجف ۱۳۹۰. (۱۱) حسن امامی، حقوق مدنی، تهران ۱۳۶۸ـ ۱۳۷۱ش. (۱۲) باقر انصاری، «حریم خصوصی و حمایت از آن در حقوق اسلام، تطبیقی و ایران»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ش ۶۶ (زمستان ۱۳۸۳). (۱۳) ایران قوانین و احکام، مجموعه کامل قوانین و مقررات حقوقی، با آخرین اصلاحیهها و الحاقیهها، تدوین غلامرضا حجتی اشرفی، تهران ۱۳۷۹ش. (۱۴) سلیمباز، شرحالمجلة، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۱۵) احمدبن حسین بیهقی، السنن الکبری، بیروت: دارالفکر. (۱۶) محمدحسین پوراحمدی، «حریم در حقوق ایران و فرانسه»، پایاننامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۴ش. (۱۷) محمدجعفرجعفری لنگرودی، حقوق اموال، تهران ۱۳۷۶ش. (۱۸) علی حائری، شرح قانون مدنی، تهران ۱۳۷۶ش. (۱۹) حرّعاملی، وسائل الشیعة. (۲۰) محمدجوادبن محمدحسینی عاملی، مفتاج الکرامة فی شرح قواعد العلامة، چاپ افست قم: مؤسسة آلالبیت، ۱۱۱۱. (۲۱) عبدالفتاحبن علی حسینی مراغی، العناوین، قم ۱۴۱۷ـ۱۴۱۸. (۲۲) محمدبن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵. (۲۳) احمدعلی حمیتی واقف، حقوق مدنی :۲ اموال و مالکیت، تهران ۱۳۸۳ش. (۲۴) محمدبن احمد خطیب شربینی، مغنیالمحتاج الی معرفة معانیالفاظ المنهاج، مع تعلیقات جوبلیبن ابراهیم شافعی، بیروت: دارالفکر. (۲۵) خلیلبن احمد، کتابالعین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵. (۲۶) محمدبن احمد دسوقی، حاشیةالدسوقی علیالشرحالکبیر، (بیروت) : داراحیاء الکتبالعربیة. (۲۷) عبدالکریمبن محمد رافعی قزوینی، فتحالعزیز: شرحالوجیز، (بیروت) : دارالفکر. (۲۸) منصور رحمدل، «حق انسان برحریم خصوصی»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ش ۷۰ (زمستان ۱۳۸۴). (۲۹) محمدبن محمد زبیدی، تاجالعروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴. (۳۰) وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۳۱) محمدباقربن محمدمؤمن سبزواری، کفایةالفقه، المشتهر ب کفایةالاحکام، چاپ مرتضی واعظی اراکی، قم ۱۴۲۳. (۳۲) محمد سمیح، ملکیه الارض فیالشریعة الاسلامیة، (ریاض ؟) ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۳۳) علی سیستانی، قاعدة لاضرر و لاضرار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴. (۳۴) عبداللّه شفایی، «بازشناسی نهاد حریم»، فقه: کاوشی نو در فقه اسلامی، ش ۴۳، (بهار ۱۳۸۴). (۳۵) زینالدینبن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرحاللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۹۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰. (۳۶) زینالدینبن علی شهیدثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائعالاسلام، قم ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹. (۳۷) محمد صدر، ماوراءالفقه، چاپ جعفر هادی دجیلی، بیروت ۱۴۲۰. (۳۸) حسین صفائی، دوره مقدماتی حقوق مدنی، ج :۱ اشخاص و اموال، تهران ۱۳۸۳ش. (۳۹) محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۴۰) محمدبن حسن طوسی، کتابالخلاف، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷. (۴۱) حسنبن یوسف علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، منشورات مکتبةالرضویة لاحیاء الآثار الجعفریة. (۴۲) حسنبن یوسف علامه حلّی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۲۰. (۴۳) مقداد بن عبداللّه فاضل مقداد، التنقیح الرّائع لمختصر الشّرائع، چاپ عبداللطیف حسینی کوهکمری، قم ۱۴۰۴. (۴۴) محمدبن حسن فخرالمحققین، ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد، چاپ حسین موسوی کرمانی، علی پناه اشتهاردی، و عبدالرحیم بروجردی، قم ۱۳۸۷ـ۱۳۸۹، چاپ افست ۱۳۶۳ش. (۴۵) محمداسحاق فیاض، الأراضی: مجموعة دراسات و بحوث فقهیة اسلامیة، (بغداد ۱۹۸۱). (۴۶) ناصر کاتوزیان، قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، تهران ۱۳۸۳ش. (۴۷) کلینی، اصول کافی. (۴۸) جعفربن حسن محقق حلّی، المختصرالنافع فی فقهالامامیة، تهران ۱۴۱۰. (۴۹) علیبن حسین محقق کرکی، جامعالمقاصد فی شرح القواعد، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۵. (۵۰) محمد نجیب مطیعی، التکملةالثانیة، المجموع: شرح المُهَذّب، در یحییبن شرف نووی، المجموع: شرحالمُهَذّب، بیروت: دارالفکر. (۵۱) محمود مظفر، احیاء الاراضی الموات: دراسة فقهیة مقارنة بالقوانینالوضعیة، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸. (۵۲) محمدجواد مغنیه، فقهالامام جعفرالصادق: عرض و استدلال، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴. (۵۳) احمدبن محمد مقدس اردبیلی، مجمعالفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، قم ۱۴۰۹. (۵۴) ابوالقاسمبن محمدحسن میرزای قمی، جامعالشتات، چاپ مرتضی رضوی، تهران ۱۳۷۱ش. (۵۵) محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۳۸، چاپ محمود قوچانی، بیروت ۱۹۸۱. (۵۶) حسینبن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۰۸. (۵۷) یحییبن شرف نووی، روضة الطالبین و عمدةالمفتین، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علیمحمد معوض، بیروت. (۵۸) یحییبن شرف نووی، المجموع: شرح المُهَذّب، بیروت: دارالفکر؛ ۱۸ - پانویس
۱۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حریم»، شماره۶۰۶۲. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۲۹۶-۲۹۷. |