وقاروقار و سکینه، در بسیاری از روایات اهل بیت (علیهمالسّلام) با هم استعمال شده است؛ گر چه معنای این دو کلمه مترادف با همدیگر است اما فرقی که دانشمندان علم لغت بین این دو کلمه گذاشتهاند عبارت از این است که وقار در آرامش بدنی استعمال میشود و سکینه، آرامش و سکون قلبی را میگویند. ۱ - فرق سکینه و وقارکلمه وقار و سکینه در لغت عرب به معنای آرامش و سکون میباشد، اما استعمال کلمه وقار در آرامش بدنی و ظاهری است به خلاف سکینه که در آرامش درونی و قلبی به کار برده میشود. ۲ - معنای وقاردر لسان العرب در معنای وقر میگوید: الوَقْرُ: ثِقَلٌ فی الاُذن، بالفتح، و قیل: هو اَن یذهب السمع کله، و الثِّقَلُ اَخَفُّ من ذلک. وقر به معنای چیز سنگین در گوش است و گفته شده از بین رفتن کامل شنوایی را میگویند اما ثقل در جایی به کار میرود که مقداری از شنوایی باقی باشد. و اگر به کسره خوانده شود به معنای حمل کردن شیء سنگین بر روی دوش یا سر استعمال شده است؛ جاء یحمل وِقْرَه یعنی با باری که به دوش یا سر گذاشته بود آمد. بنابراین کلمه وقار نیز که به معنای آرامش به کار میرود از این جهت است که گویا ثقل و سنگینی که بر او است سبب شده است که او ساکن و آرام باشد. و همجنین در لسان العرب آمده است: الوَقار: الحلم و الرَّزَانة وقار به معنای بردباری و متانت است؛ که این معنا نیز از آثار بار سنگین است که بیان کردیم. ۳ - معنای سکینهدر کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم چنین آمده است: سکون به معنای استقرار و ثبوت در قبال حرکت است و این کلمه به استقرار مادی و روحی هر دو اطلاق میشود و استقرار درونی را طمانینه میگویند که به معنای برطرف شدن اضطراب و تشویش است. [۳]
مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۱۶۳، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۶۰ ش.
و همچنین در معنای سکینه، مؤلف کتاب التحقیق گفته است: سکینه بر وزن فعیله از سکون گرفته شده، و مراد از آن چیزی است که در آن ثبات و استقرار باشد، و مراد از سکینه در قرآن، نازل شدن رایحهای از جانب خداوند است که سبب آرامش و سکونتی میشود که اضطراب و تشویش را به کلی از نفس میزداید. [۴]
مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۱۶۵، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۶۰ ش.
۴ - استعمال وقار و سکینه در قرآنکلمه وقار در قرآن یک مورد و مشتقات آن "شصت" مورد استعمال شده است و ماده سکن و مشتقات آن، شصت و پنج مورد است که البته برخی موارد آن با بحث ما ارتباطی ندارد، اما کلماتی چون "سکینة" ، "سکینته" و "السکینة" ، به معنای آرامش درونی انسان است. البته معنایی که دانشمندان علم لغت برای سکینه و وقار کردهاند بر گرفته از قراینی است که در این آیات موجود است: به عنوان نمونه در آیه ۴ سوره فتح میفرماید: «هُوَ الَّذی اَنْزَلَ السَّکینَةَ فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ لِیَزْدادُوا ایماناً مَعَ ایمانِهِمْ؛ اوست که فرو فرستاد آرامش را در دلهای مؤمنان تا بیفزایند ایمانی را با ایمانشان که به قرینه "قلوب"، مراد از سکینه، آرامش دل است.» و در آیه ۱۳ سوره نوح میفرماید: «ما لَکُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً؛ چرا شما مردم خدای را به عظمت و وقار باور ندارید؟ "که مفسران وقار را به معنی سنگینی و عظمت معنا کردهاند.» در بسیاری از روایات کلمه وقار و سکینه به صورت مترادف و با هم استعمال شدهاند و در بعضی از روایات معنای خاصی از سکینه، مانند ایمان مد نظر بوده است. برای اطلاع از این روایات، در نرم افزار جامع الاحادیث واژههای "السکینة" و "الوقار" را به صورت ترکیبی جستجو نمایید. ۵ - پانویس۶ - منبعسایت اسلام کوئسیت، برگرفته از مقاله «سکینه و وقار»، تاریخ بازیابی ۹۶/۵/۲۸. ردههای این صفحه : اخلاق اسلامی
|