حساب کاربری
​
تغیر مسیر یافته از - ئ
زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
لینک کوتاه

همزه

یکی از اشکال (حرف الف) اولین حرف الفبای فارسی و عربی. (یک صامت مستقل)


همزه (ء) در میان حروف سی‌ودو گانهٔ الفبای فارسی شکلی از ملحقات حرف «الف» (صامت) است. شکل جدای آن (ء) و در حالت‌های گوناگون با ترکیب دیگر اشکال به صورت (آ - أ - ئ - ؤ) نوشته می‌شود. همزه از نظر آواشناسی در میان واج‌های زبان فارسی به‌طور مستقل یک صامت است که به اشکال (ء - ا) نوشته می‌شود، ضمناً حرف «عین» نیز در آواشناسی فارسی با همزه واجی یکسانند.

الفبای فارسی
همزه
همزه
ردیف در الفبای فارسی: یکم
شمارهٔ ردیف در الفبای عربی: یکم
شمارهٔ ردیف در حساب ابجد: یکم
مقدار عددی در حساب جمل: ۱
صدا: صامت
تلفظ یکسان: عین
نمونه‌ای از کلمه‌ها: توأمان، ائمه، لؤلؤ، سورهٔ
شکل حرف
جدا آغازی میانی پایانی
ء، أ ئ‍ ‍ئ‍ ‍ئ، ‍أ، ‍ؤ
الفبای فارسی
الفبپتثج
چ‌ حخدذر
ز‌ ژس‌ شصض
طظعغفق
کگلمنو
هی
حروف دیگر
ءآاًهٔة

فهرست

  • ۱ کلیات
  • ۲ تلفظ همزه
  • ۳ درج همزه و اشکال آن
  • ۴ جستارهای وابسته
  • ۵ منابع

کلیات

وضعیت صامت همزه در الفبای فارسی پیچیدگی‌هایی را پدیدآورده است. گاهی با مصوت «ا» یکی دانسته می‌شود و زمانی به عنوان حرف مستقل از آن یاد می‌شود در لغت‌نامه دهخدا و در فرهنگ معین هر چند الفبای فارسی را داری سی‌وسه حرف می‌دانند و صامت همزه را دومین حرف الفبا معرفی می‌کنند اما به حرف «ب» که می‌رسند آن را هم حرف دوم می‌خوانند و ترتیب همان‌جور حفظ می‌شود تا حرف «ی» که حرف سی‌ودوم شمرده می‌شود نه سی‌وسوم

همچنین در لاتین نویسی فارسی گاهی ' (آپاستروف) و گاهی Êê برای نشان دادن این حرف و ع (عین) به کار می‌رود.

تلفظ همزه

تلفظ همزه در زبان فارسی و عربی به شکل بست چاکنایی است. صامت همزه در زبان فارسی برخلاف زبان عربی درست مانند «عین» تلفظ می‌شود و حتی در لغت‌نامه دهخدا شکل آن در وسط کلمه را اخذ شده از عین برمی‌شمارد. فارسی‌زبان‌ها همان‌گونه که می‌گویند «عزا» به معنای «ماتم» به همان شکل می‌گویند: «اذان» یا «از آن» (وقتی در محاوره همزهٔ میانی را تلفظ نمی‌کنند) «عین» در آغازِ «عزا» و «ء» در آغازِ «اذان» و «از آن» یکسان شنیده می‌شود. در الفبای فارسی بعضی از آواها چند نشانه دارند؛ مثلاً آوای (Z) به صورت‌های «ز» و «ذ» و «ض» و «ظ» نوشته می‌شود. حرف‌های «ء» و «ع» هم چنین است و یک آواست که با دو نشانه نوشته می‌شود. همزه در زبان فارسی مانند سایر زبان‌های هندواروپایی -بر خلاف زبان‌های سامی که عربی نیز جزو آنان است- فقط در اول کلمه تلفظ می‌شود و البته در بسیار موارد در هنگام گفتار و نوشتار به‌خصوص در نظم‌ها به ضرورت حفظ وزن عروضی حذف می‌شود. مانند «است»، «ست»، یا «که از»، «کز» اما از آنجا که فارسی‌زبان‌ها «ء» و «ع» را داری یک آوا می‌دانند

درج همزه و اشکال آن

در صفحه‌کلید استاندارد فارسی، نویسه‌های همزه و اشکال گوناگون آن را می‌توان با کلیدهای ترکیبی زیر تایپ کرد:

  • همزه (ء): ⇧ Shift+M
  • الف همزه (أ): ⇧ Shift+G
  • الف همزه مکسوره (إ): ⇧ Shift+F
  • واو همزه (ؤ): ⇧ Shift+A
  • ی همزه (ئ): ⇧ Shift+S
  • همزه بالا (ٔ) که می‌توان برای شبیه‌سازی نویسه «هٔ»، به عنوان «ی» کوچک روی «ه» قرار داد: ⇧ Shift+N

جستارهای وابسته

  • شورای بازنگری در شیوه نگارش و خط فارسی
  • بست چاکنایی

منابع

  1. ↑ علی‌اکبر دهخدا، جلد ۴۹ صفحهٔ ۲۸۷، «نام نخستین حرف از حروف الفبای فارسی و عربی است. آن را از حروف حلق خوانند و گاه آن را پس از الف، دومین حرف به حساب آورند.»
  2. ↑ محمد معین، جلد اول، صفحهٔ ۱۱۵ « «ا» و «آ» را نخستین حرف از الفبای فارسی به‌شمار آورند، ولی باید آن دو را دو حرف جداگانه محسوب داشت،...»
  3. ↑ علی‌اکبر دهخدا، جلد ۸ صفحهٔ ۴۴ «الفبای فارسی امروزین مرکب از سی و سه حرف است بدین قرار: ا ء ب…
  4. ↑ محمد معین، جلد اول، صفحهٔ ۳۳۹ «الفبا یا حروف هجای فارسی سی‌وسه حرف است: ا، ء، ب…»
  5. ↑ محمد معین، جلد اول، صفحهٔ ۴۲۴ «یکی از حروف صامت فارسی، و آن دومین حرف از الفبای فارسی و عربی…»
  6. ↑ علی‌اکبر دهخدا، جلد ۵۰ صفحهٔ ۱ «حرف سی و دوم یعنی آخرین حرف از الفبای فارسی»
  7. ↑ علی‌اکبر دهخدا، جلد ۴۹ صفحهٔ ۲۸۷، «در وسط و آخر کلمه به صورت شبیه عین (ء) نوشته می‌شود»
  8. ↑ علی‌محمد حق‌شناس، آوارشناسی (فونتیک)، صفحهٔ ۲۳
  9. ↑ علی‌محمد حق‌شناس، مقالات ادبی، زبانشناختی، صفحهٔ ۲۵۸
  10. ↑ زبان‌شناسان در مورد «همزه» در آغاز واژه‌های فارسی به دو گروه کلی تقسیم می‌شوند برخی از منظر واج‌شناسی یک‌نظامی و گروه دیگر از منظر واج‌شناسی چندنظامی به تحلیل آن می‌پردازند. برای اطلاعات بیشتر به علی‌محمد حق‌شناس، مقالات ادبی، زبانشناختی، نقش‌های دو گانهٔ همزه در ساخت آوایی زبان فارسی مراجعه کنید.
  11. ↑ ایرج کابلی، وزن‌شناسی و عروض، صفحهٔ ۲۲
  12. ↑ «اگر چه زبانِ فارسی نیز مثلِ همهٔ زبان‌های هند و اروپایی در اصل فاقدِ همزهٔ میان و پایانِ واژه بوده‌است، اما فارسی‌زبانان در اثرِ پذیرفتنِ شمارِ بزرگی از واژه‌های عربی به‌تلفظِ این واج در میان و پایانِ واژه نیز عادت کرده‌اند، و چون عِ عربی را هم درست همانندِ همزه تلفظ می‌کنند»ایرج کابلی، وبگاه Linguism بایگانی‌شده در ۱۴ اکتبر ۲۰۰۶ توسط Wayback Machine، بازبینی شده در ۱۶ آذر ۱۳۸۵
  • دهخدا، علی‌اکبر (۱۳۳۴)، لغت‌نامه دهخدا جلد۴۹ شماره مسلسل۱۱۶، به کوشش زیر نظر دکتر محمد معین.، تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغت‌نامه
  • دکتر محمد معین (۱۳۷۵)، فرهنگ‌نامه فارسی جلد اول، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر، ص. ۷۵۶، شابک ۹۶۴-۰۰-۰۱۶۴-۳
  • دستور خطّ فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۵، شابک ۹۶۴-۷۵۳۱-۱۳-۳، وبگاه
  • کابلی، ایرج (۱۳۸۴)، درست‌نویسی‌ی خط فارسی، تهران: نشر بازتاب‌نگار، شابک ۴-۲۵-۸۲۲۳-۹۶۴
  • کابلی، ایرج (۱۳۷۶)، وزن‌شناسی و عروض، تهران: انتشارات آگه
  • حق‌شناس، علی‌محمد (۱۳۷۶)، آوارشناسی (فونتیک)، تهران: انتشارات آگاه، شابک ۹۶۴-۴۱۶-۰۰۴-۵
  • حق‌شناس، علی‌محمد (۱۳۷۰)، «نقش‌های دوگانهٔ همزه در ساخت آوایی زبان فارسی»، مقالات ادبی، زبانشناختی، تهران: انتشارات نیلوفر، ص. ۲۵۷
آخرین نظرات
  • الف
  • الف
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.