حاج ابراهیم کلانتر
ابراهیم کلانتر شیرازی (متولد ۱۱۵۸ هـ.ق. در شیراز، متوفی ۱۲۱۵ ه.ق در طالقان) (۱۸۰۱-۱۷۴۵ م.) که به نام حاج ابراهیم کلانتر، حاجی میرزامحمد کلانتر و اعتمادالدوله نیز شناخته میشود، کلانتر (شهردار) شیراز در اواخر دوران زندیه، اولین صدراعظم سلسلهٔ قاجار و یکی از چهرههای سیاسی مهم و اثرگذار در دوران قاجار بود.
حاج محمدابراهیم کلانتر | |
---|---|
بیگلربیگی فارس | |
دوره مسئولیت ۱۲۰۵ – ۱۲۰۹ ه.ق | |
پادشاه | آقامحمد خان قاجار |
وزیر اعظم ایران | |
دوره مسئولیت ۱۲۰۹ – ۱ ذیحجهٔ ۱۲۱۵ ه.ق | |
پادشاه | آقامحمد خان قاجارفتحعلی شاه قاجار |
پس از | میرزا محمدحسین وفای فراهانی |
پیش از | میرزا محمدشفیع آصفالدوله |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۱۱۵۸ قمری۱۷۴۵ میلادی شیراز |
درگذشته | ۱۲۱۶ قمری۱۸۰۱ میلادی طالقان |
ملیت | ایرانی |
فرزندان | اسداله خان، محمد خان، علیاکبر قوامالملک، علی رضا و فتح اله خان. دامادها: محمد تقی حسام السطنه، محمد حسین خان صدر اصفهانی، میرزا ابوالحسن خان شیرازی |
پیشه | سیاستمدار |
دین | شیعه |
لقب(ها) | اعتمادالدوله |
زندگی و آغاز کار
محمدابراهیم، سومین پسر حاج محمدهاشم شیرازی (کدخدای محلهٔ بالا کفت و بعدها کدخداباشیِ پنج محلهٔ حیدرینشین شیراز) بود. خانوادهٔ او که به «هاشمیه» شهرت داشتند، از بازرگانان توانگر شیراز بودند، در استان فارس املاک داشتند و در مدیریت شهر نیز دخیل بودند. اصل و نسب مادری او ظاهراً به قوامالدین حسن (وزیر سلسلهٔ آل مظفر در قرن ۱۴ میلادی) میرسید که نام خاندان ذینفوذ قوامالملک نیز از او گرفته شده است. گفتهاند که اصل و نسب پدری ابراهیم کلانتر به یهودیان میرسد اما این ادعا تاکنون اثبات نشده است.
درسآموزی ابراهیم در زمینهٔ مدیریت شهر و ورود او به سیاستهای پیچیدهٔ شیراز، در سالهای پایانی پادشاهی کریمخان زند شروع شد. در این دوران، کریمخان دست اعیان شهرنشین پایتخت زندیه را از امور کوتاه کرده بود اما پایگاه اقتصادی یا شبکهٔ اجتماعی آنها را نابود نکرده بود.
محمدهاشم (پدر ابراهیم) در سال ۱۱۶۰ هـ.ق. به اتهام بینظمی مالی توسط نادرشاه مجازات شده و یک چشم خود را از دست داده بود. این موضوع بی تردید همواره به پسر او، ابراهیم، یادآوری میکرده که اعیان، تا چه حد در مقابل سرداران جنگاور در دوران پساصفوی، آسیبپذیر هستند. ابراهیم، سمت کدخداباشی محلات حیدرینشین شیراز را از پدرش به ارث برد و به متحد نزدیک کلانتر شیراز، میرزا محمد کلانتر، تبدیل شد. میرزا محمد کلانتر مربی و چهرهای تاثیرگذار در شکلدادن به آیندهٔ سیاسی ابراهیمِ جوان بود. ابراهیم همچنین از نزدیک شاهد نحوهٔ ادارهٔ امور، تحت نظر و حمایت نخبگان باقیمانده از دوران صفوی بود از جمله میرزا محمدحسین وفای فراهانی، رئیس خاندان فراهانی، که بعدها با عنوان قائممقام (خاندان قائممقام فراهانی) شناخته شدند.
در دورهٔ انتقالی پس از مرگ کریمخان (۱۱۹۳ هـ.ق. / ۱۷۷۹ م.)، نزاع مرگبار شاهزادگان و رؤسای خاندان زند بر سر تصاحب تاج و تخت، و پیشروی بیامان آقامحمدخان قاجار برای بهدستگرفتن کنترل استانهای جنوبی، تضعیف حکمرانی زند را سرعت بخشید. برای مقامات سرسخت و مقاوم شهر شیراز مانند ابراهیم، این یک فرصت جدید برای اعمال خودمختاری بیشتر بود و از سوی دیگر وظیفهٔ دشوار دفاع از شهر را بر آنها تحمیل میکرد، آنهم در شرایطی که شهر دستخوش تفرقهٔ شدید بود و جنگجویان قبایل نیز با یکدیگر درگیری داشتند. زندگانی و کارنامهٔ ابراهیم تا حد بسیار زیادی در دشواریها و پیچیدگیهای همین دوره شکل گرفت و یک حس قوی سودجویی و فرصتطلبی ماکیاولیایی را در او ایجاد کرد. بین سال ۱۱۹۳ تا ۱۱۹۶، اعیان شیراز به سرکردگی کلانتر شهر و مباشران او از جمله ابراهیم، ابتدا تصمیم گرفتند با زیادهرویهای زکیخان زند مقابله کنند. زکیخان، برادر ناتنی کریمخان زند بود که علیرغم برتختنشستن ابوالفتحخان زند (پسر و جانشین کریمخان)، قدرت اصلی را او به دست داشت. اعیان شیراز برای خلاصی از ظلم و جور زکیخان، حمایت خود را از او گرفته و به صادقخان زند (برادر دیگر کریمخان) روی آوردند. صادقخان با کمک سربازان سرکیسی غالب و بهعنوان نائبالسلطنهٔ جدید ابوالفتحخان تعیین گردید. برخی اعیان شهر که از ستم و بیعرضگی صادقخان و چرخهٔ مداوم خون و خونریزی و آشوب به تنگ آمده بودند، ادعای پادشاهی علیمرادخان زند را پذیرفتند. علیمرادخان در سال ۱۱۹۶ هـ.ق. پس از ۹ ماه محاصره و کشتار، شیراز را فتح کرد.
علیمرادخان که میدانست مقامات حکومتی شهر تا چه حد تاثیرگذارند، فوراً به میرزا محمد کلانتر و اعوان او از جمله ابراهیم دستور داد که همراه او به پایگاه جدید قدرت یعنی اصفهان بروند. دربارهٔ این بخش از زندگی ابراهیم اطلاعات زیادی در دست نیست و فقط میدانیم که در این دوران ظاهرا به سفر حج رفته است. ابراهیم همچنین ارتباط خود را با بازار و محلات شیراز حفظ کرد و املاک خانوادگی را نیز غیاباً مدیریت مینمود.
پس از مرگ علیمرادخان در سال ۱۱۹۹ هـ.ق.، با رویآوردن آقامحمدخان قاجار به سوی شهر، حاجیابراهیم و دیگر تبعیدیها، همراه با پسر ماجراجوی صادقخان یعنی جعفرخان زند به شیراز گریختند. میرزا محمد کلانتر که آیندهٔ خود در شیراز را نامطمئن میدید، در اصفهان باقی ماند اما به اسارت آقامحمدخان درآمد. او در خاطراتش ابراز پشیمانی میکند که چرا به سخن «فرزند ارجمند» خود یعنی حاجیابراهیم گوش نداده که به او هشدار داده بود منتظرماندن خطرناک است و هرآنچه بر سر دیگر مردمان (اعیان) فارس بیاید بر سر او هم خواهد آمد.
تصمیمهای سرنوشت ساز
تسلیم جنوب ایران به آغا محمد خان
لطفعلیخان زند از سال ۱۲۰۳ق؛ که به جای پدرش بر تخت نشست، همواره با حملات آغا محمدخان قاجار روبرو بود. او اواسط ذی الحجه ۱۲۰۵ شنید که آقا محمدخان به سوی آذربایجان تاخته و اصفهان را که در آن هنگام مرکز حکومتش بود، به باش باباخان (فتحعلی شاه بعدی) سپردهاست؛ بنابراین به سوی اصفهان لشکر کشید.
لطفعلی خان شیراز را به حاج ابراهیم کلانتر سپرد و عازم اصفهان شد. همین که اختیار شیراز به دست حاجی ابراهیم کلانتر افتاد، چون میدانست که لطفعلی خان بر نیات باطنی او آگاهی یافته، از یک طرف در شیراز به دستگیری بزرگان خاندان زند پرداخت و از طرف دیگر عبدالرحیم خان، برادر خود را که در اردوی لطفعلی خان بود به شوراندن لشکریان او واداشت. به این ترتیب بیشتر همراهان لطفعلی خان که کسانشان در شیراز مورد تهدید و تعرض کلانتر بودند، شبانه از قمشه (محل اردو) پراکنده شدند و لطفعلی خان به همین علت از جلوی آقا محمدخان منهزم گردید و به شیراز برگشت، اما کلانتر و یاران او لطفعلی خان را به شهر راه ندادند و او چارهای ندید جز اینکه به جانب بوشهر رهسپار گردد.
آقا محمدخان حکومت شیراز را به کلانتر سپرد. این اقدام حاج ابراهیم خان باعث شد آقا محمدخان به سادگی بر جنوب ایران سلطه پیدا کند و با برانداختن حکومت زندها، حوزه نفوذ و سلطنت خود را گسترش دهد.
ناصرالدین شاه قاجار در دیدار با آدولف کرمیو رئیس سازمان اتحاد جهانی آلیانس در پاریس در سخنان مشهوری دربارهٔ او گفت:
من فراموش نمیکنم که این یک یهودی، حاج ابراهیم، بود که کمک کرد قاجارها سلطنت را بدست آورند.
پادشاه ساختن فتحعلی شاه
ابراهیم خان کلانتر پس از مرگ آقا محمدخان، در به سلطنت رساندن فتحعلی شاه قاجار نقش اول را ایفا کرد و توانست سمت صدراعظمی و لقب اعتمادالدوله را برای خود حفظ کند.
قتل سیاسی حاج ابراهیم کلانتر
او در دوران فتحعلی شاه به تدریج بر میزان نفوذ و اقتدار خود افزود و فرزندان و بستگانش را بر ولایات دور و نزدیک کشور حاکم کرد. همین قدرت زیاد باعث بدگمانی شاه نسبت به او شد.
روز اول ذی الحجه ۱۲۱۵ قمری (۲۶ فروردین ۱۱۸۰ه.ش و ۱۸۰۱ میلادی) او را دستگیر و به طالقان فرستادند. یک ماه بعد به دستور شاه ، چشم او را میل کشیدند و زبانش را بریدند و به قتلش رساندند. بیشتر فرزندان و بستگان او نیز سرنوشتی مشابه داشتند.
بنابر قولی دیگر او را به بند کشیده و از سقف مطبخ عمارت پادشاهی آویزان کردند. دیگ بسیار بزرگی را پر از آب نموده و هیزم فراوان زیر آن روشن کردند تا آب داخل دیگ بجوش آمد و سپس ابراهیم خان کلانتر را آرام آرام با طناب به داخل دیگ آبجوش فرو بردند و به قتل رسید. داراییهای او به نفع شاه ضبط شد و سمتش به میرزا محمدشفیع آصفالدوله رسید.
فرزندان و بازماندگان
حاج ابراهیم خان کلانتر دارای پنج پسر و سه داماد بود. پسر اول او میرزا محمدخان نام داشت که در زمان فتحعلی شاه حاکم قم و کاشان بود، اما در سال ۱۲۱۵ قمری در سن ۲۵ سالگی کشته شد. دومین پسر او، اسداله خان، حاکم خوزستان و لرستان بود که او نیز در سال ۱۲۱۵ قمری کور شد و در سال ۱۲۸۰ قمری در سن ۸۴ سالگی درگذشت. میرزا علیرضا و علیاکبرخان فرزندان دوقلوی حاج ابراهیمخان کلانتر بودند و به واسطهٔ سن کم از مرگ نجات یافتند. علیرضا خان در سال ۱۲۲۶ قمری به ریاست خواجه سرایان دربار فتحعلی شاه منصوب شد و در سال ۱۲۸۱ قمری درگذشت. علیاکبرخان نیز در سال ۱۲۲۶ قمری به سمت کلانتر فارس منصوب شد و در سال ۱۲۷۲ قمری از سوی ناصرالدین شاه به سمت نایبالتولیه آستان قدس رضوی انتصاب یافت و در سال ۱۲۸۲ قمری در مشهد درگذشت. فتحاله خان، پنجمین فرزند کلانتر در سال ۱۲۱۳ قمری در تهران به دنیا آمد و چون در زمان مغضوب شدن پدر، دو سال بیشتر نداشت مورد بخشش شاه قرار گرفت. او در سال ۱۲۳۶ قمری به سمت سردستهٔ تفنگچیان شیراز منصوب شد و در سال ۱۲۴۲ قمری درگذشت. حاج ابراهیم خان همچنین دارای سه داماد بود. اولین آنها محمدتقیمیرزا حسامالسطنه، پسر هفتم فتحعلیشاه بود. دومین داماد او محمدحسینخان صدر اصفهانی بود که در سال ۱۲۳۴ قمری صدراعظم فتحعلیشاه شد و سومین و آخرین داماد حاج ابراهیم خان نیز، خواهرزادهٔ او یعنی، میرزا ابوالحسنخان ایلچی بود که بعدها به مقام وزارت خارجه منصوب شد.
تنها بازماندهٔ او سرسلسلهٔ تباری شد که در انتها به قوامالملکهای شیرازی میرسید و آخرین آنها علی قوام داماد رضاشاه و نخستین همسر اشرف پهلوی بود.
منابع
- ↑ Outcaste: Jewish Life in Southern Iran, Lawrence Loeb, p32, 2012.
- ↑ http://www.iranicaonline.org/articles/ebrahim-kalantar-sirazi
- ↑ https://www.revolvy.com/page/Hajji-Ebrahim-Shirazi
- ↑ «IRANICA ~ EBRĀHĪM KALĀNTAR ŠĪRĀZĪ».
- ↑ Outcaste: Jewish Life in Southern Iran, Lawrence Loeb, p32, 2012.
- ↑ سپهر، محمد تقی، ناسخ التواریخ، دورهٔ کامل تاریخ قاجاریه، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۳۷، ص۶۳.
- ↑ سپهر، محمد تقی، ناسخ التواریخ، دورهٔ کامل تاریخ قاجاریه، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۳۷، ص۶۴.
- ↑ بیگی /;، فهیمه علی. «دانشنامه جهان اسلام بنیاد دائرة المعارف اسلامی». دانشنامه جهان اسلام بنیاد دائرة المعارف اسلامی (به Persian). بایگانیشده از اصلی در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۹. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۵.
- ↑ خاوری شیرازی، ج 1، ص 149؛ مفتون دنبلی، ص 73ـ74؛ سپهر، ج 1، ص 112ـ 113).
- ↑ «سرنوشت حاج ابراهیم کلانتر». www.asrislam.com. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۵.
- ابراهیم کلانتر
- سپهر، ناسخ التواریخ قاجاریه، ج ۱، تهران، ۱۳۵۳، اسلامیه
- خورسندی، علی، زندگی سیاسی حاج ابراهیم کلانتر، تهران، اوحدی، ۱۳۷۷
- دانش، سیاوش، ابراهیم خان کلانتر، تهران، آناهیتا، ۱۳۴۷
- افشاری، پرویز، صدر اعظمهای قاجاریه، تهران، وزارت امور خارجه، ۱۳۷۲.
- گلی پور، مهدی، بررسی حیات سیاسی میرزا ابوالحسن خان شیرازی، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته تاریخ ایران اسلامی، دانشگاه آزاد نجف آباد اصفهان.
پیوند به بیرون
- دانشنامهٔ ایرانیکا، مدخل «ابراهیم کلانتر شیرازی» (به انگلیسی)
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، مدخل «ابراهیم کلانتر»
- دانشنامهٔ جهان اسلام، مدخل «حاجی ابراهیم کلانتر (حاج ابراهیم)»