اقتصاد شهری
اقتصاد شهری (انگلیسی: Urban economics) به بررسی اقتصادی مناطق شهری میپردازد. اقتصاد شهری با استفاده از ابزارهای اقتصادی، مسائل و معضلات موجود در شهرها مانند جرم و جنایت، آموزش و پرورش، حمل و نقل عمومی و مسکن را تحلیل میکند. اقتصاد شهری شاخهای از اقتصاد خرد است که ساختار فاصلهای (فضایی) شهری و موقعیت خانوارها و بنگاهها را بررسی میکند.
بیشتر بررسیهای اقتصاد شهری بر یک مدل به خصوص تکیه دارند که در دههی ۶۰ میلادی توسط ویلیام آلونسو (William Alonso)، ریچارد موث (Richard Muth)، و ادوارد میلز (Edward Mills) برای ساختار فضایی شهری ارائه شد. این مدل شهر تکمرکزی (Monocentric city) نامیده میشود. در حالی که عموما در اقتصاد نئوکلاسیک روابط فضایی (فاصلهای) میان افراد و موسسات در نظر گرفته نمیشود، اقتصاد شهری با تمرکز بر این گونه روابط، تلاش میکند انگیزههای زیربنایی که موجب تشکیل، کارکرد، و توسعهی شهرها میشوند را دریابد.
مدل شهر تکمرکزی آلونسو از همان زمانی که پدید آمد تا کنون، به عنوان نقطهی آغازین بررسیهای اقتصاد شهری کاربرد دارد. این مدل از یک ناحیهی تجاری مرکزی (Central Business District) و نواحی اطراف آن تشکیل شده که به شکل یک صفحه است. مدل تکمرکزی در گذر زمان تضعیف شده است زیرا با پیشرفت تکنولوژی، حمل و نقل سریعتر و ارزانتر باعث میشود که افراد بتوانند در فاصلهی دورتری از محل کارشان زندگی کنند. همچنین پیشرفتهای ارتباطی نیز موجب میشود که افراد با کار کردن از راه دور، از ناحیهی تجاری مرکزی خارج شوند.
علاوه بر این، تحقیقات اخیر در تلاش بودهاند تا مفهوم چندمرکزی را که در مدل شهر حاشیهایِ (Edge City) جول گارو (Joel Garreau) آورده شده است، توصیف کنند. توصیفات متعددی برای چنین گسترشهایی در شهرها ارائه شدهاند که در آنها عواملی همچون مطلوبیت حاصل از هزینهی کمتر مسکن نیز آورده شدهاند.
معرفی
ریشهی اقتصاد شهری به تئوریهای مکانیِ فون تونن (von Thünen)، آلونسو (Alonso)، کریستالر (Christaller)، و لوش (Lösch) باز میگردد که آغازگر آنالیز اقتصادی فضایی بودند. اقتصاد علم مطالعهی تخصیص منابع است و از آن جایی که تمام پدیدههای اقتصادی درون یک فضای جغرافیایی رخ میدهند، اقتصاد شهری تخصیص منابع را در فواصل شهری مورد مطالعه قرار میدهد. شاخههای دیگر اقتصاد، جنبههای فاصلهای در تصمیمگیری افراد را نادیده میگیرند اما اقتصاد شهری نه تنها تصمیمهای مکانی بنگاهها را لحاظ میکند، بلکه برای خود شهرها هم این تصمیمات را در نظر میگیرد.
بسیاری از موضوعات اقتصادی فضایی میتوانند در حیطهی ساختاری یک شهر یا یک ناحیه مورد بررسی قرار گیرند، چرا که بعضی پدیدههای اقتصادی عمدتا بر نواحی شهری اثر میگذارند در حالی که دیگر پدیدهها بر نواحی بسیار گستردهتری تاثیرگذارند. آرتور اُسالیوان (Arthur O'Sullivan) معتقد است که اقتصاد شهری به ۶ زمینهی مرتبط با یکدیگر تقسیم میشود: قدرتهای بازاری در توسعهی شهرها، استفاده از زمینهای درون شهر، ترابری شهری، مشکلات شهری و سیاستگذاری عمومی، و مخارج و مالیاتهای شهرداری (دولت محلی).
قدرتهای بازاری در توسعهی شهرها
قدرتهای بازاری در توسعهی شهرها مربوط به تصمیمات مکانی بنگاهها و خانوارها است که موجب توسعهی شهرها میشوند. طبیعت و رفتار بازارها تا حدودی به مکان آنها بستگی دارد، بنابراین بخشی از کارکرد بازار نیز به موقعیت جغرافیایی آن بستگی دارد. کارکرد بازاریِ یک بنگاهی که در یک منطقهی جغرافیایی دورافتاده قرار گرفته است، از کارکرد بنگاهی که در یک منطقهی متمرکز قرار دارد متفاوت است. تصمیمات مکانی بنگاهها و خانوارها شهرهایی را تشکیل میدهند که از نظر اندازه و ساختار اقتصادی با هم فرق دارند. وقتی صنایع در یک مکان جمع میشوند، مثل درهی سیلیکون (Silicon Valley) در کالیفرنیا، ناحیههایی با اقتصادهای منحصربهفرد به وجود میآید که در آن بنگاهها غالب هستند.
اقتصاددان شهری با نگاه به تصمیمات مکانی بنگاهها و خانوارها، قادر خواهد بود که بگوید چرا بعضی شهرها در مکانی به خصوص توسعه پیدا میکنند، چرا بعضی شهرها بزرگ هستند و برخی دیگر کوچک، عوامل رشد و سقوط اقتصادی شهرها چیست، و چگونه شهرداریها (دولتهای محلی) میتوانند موجب رشد شهری شوند. با توجه به این که هدف اقتصاد شهری پاسخ دادن به سوالات مربوط به طبیعت و سازکارهای اقتصادی یک شهر است، مدلها و متدهای این رشته عمدتا به گونهای طراحی میشوند که پدیدههای محدود به یک شهر واحد را بررسی کنند.
استفاده از زمین
اقتصاددانان شهری با نگاه به استفادهی زمین در کلانشهرها تلاش میکنند تا سازماندهی فعالیتهای درون شهرها را آنالیز کنند. با تلاش برای توصیف الگوهای مشاهدهشده در استفاده از زمین، اقتصاددانان تصمیمات بنگاهها و خانوارها را در انتخابهای مکانی درونشهری بررسی میکنند. با در نظر گرفتن نحوهی سازماندهی فضایی فعالیتها درون هر شهر، اقتصاد شهری به چنین سوالاتی پاسخ میدهد: عوامل تعیین قیمت زمین چیست و چرا در مناطق مختلف قیمتهای متفاوت داریم؟ کدام قدرتهای اقتصادی باعث گسترش اشتغال از مرکز شهر به نواحی اطراف میشوند؟ استفادههای مختلف از زمین چگونه کنترل میشود؟ و این کنترل کردنها چگونه بر اقتصاد شهری تاثیر میگذارند؟
سیاستگذاری اقتصادی
سیاستهای اقتصادی معمولا در سطح شهر اعمال میشوند، بنابراین سیاستگذاری اقتصادی عموما به سیاستگذاری شهری وابسته است. مشکلات شهری و سیاستهای شهری به اقتصاد شهری پیوند میخورند و از این طریق تلاش میشود تا با هدایت اقتصاد، به برخی مشکلات شهری از قبیل فقر و جنایت پرداخته شود. به عنوان مثال، به این سوال پرداخته میشود که آیا تمایل افراد فقیر برای زندگی در کنار یکدیگر باعث میشود که فقیرتر شوند یا خیر؟
ترابری و اقتصاد
ترابری شهری یکی از موضوعات اقتصاد شهری است زیرا با اثرگذاری بر قابلیت دسترسی به مناطق مختلف، بر الگوهای استفاده از زمین هم تاثیرگذار است. مسائلی که ترابری شهری را به اقتصاد شهری پیوند میدهند شامل کسری بودجهای است که اکثر مسئولان ترابری با آن مواجهند و همچنین، پرسشهای مربوط به توسعهی روشهای ترابری نیز مشمول این مسائل میشوند. برای مثال، یکی از راههای پیشنهادی توسعهی ترابری استفاده از قطارهای سبک شهری بود که پروژههای این چنینی با هزینههای پیشبینینشدهای مواجه شدند و منافع آنها نیز مورد بحث است.
مسکن و سیاستگذاری شهری
مسکن و سیاستگذاری شهری به این دلیل به اقتصاد شهری مرتبط میشوند که مسکن یک نوع خاص از کالاهاست. از آن جایی که مسکن غیرقابل جابهجایی است، وقتی یک خانوار خانهاش را انتخاب میکند در واقع دارد یک مکان انتخاب میکند. اقتصاددانان شهری انتخابهای مکانی خانوارها را به همراه تاثیرات بازاری سیاستهای مسکن آنالیز میکنند. در آنالیز سیاستهای مسکن، از ساختارهای بازاری استفاده میکنیم؛ مثلا ساختار بازار کامل. با این وجود، در چنین بررسیهایی با مشکلاتی همچون تامین بودجه، نااطمینانی، فضا، و غیره مواجه میشویم.
مخارج و مالیاتهای شهرداری (دولت محلی)
آخرین موضوعی که به اقتصاد شهری مربوط میشود مخارج و مالیاتهای شهرداری (دولت محلی) است که در آن کارایی بخشهای مختلف شهرداری (دولت محلی) در کلانشهرها آنالیز میشود.