قوماندان شفیع هزاره

محمد شفیع در حوت سال ۱۳۴۳ در چنداول، کابل چشم به جهان گشود. شفیع تعلیمات ابتدای را تا صنف ششم در مکتب پارسا و از صنف ششم تا دوازدهم در لیسه انصاری اوایکن۰با درجه عالی به اتمام و فارغ‌التحصیل شد.

هم‌زمان با اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی، سقوط دولت و آغاز جنگ‌های داخلی افغانستان فرمانده شفیع به زادگاه اجدادی خود در دره ترکمن رفت و در جنبش مقاومت مردم هزاره از فرماندهان ارشد در حزب وحدت شد، و تیپی به نام (غند ۲ پیاده) ایجاد کرد که از بزرگ‌ترین و قویترین تشکیل نظامی حزب وحدت بود.

پس از اقامت کوتاه در دره ترکمن در ۱ ثور ۱۳۷۱ به کابل برگشت و یک گروپ ۶ نفری تشکیل داده بلافاصله عملیات مسلحانه خود را علیه حکومت وقت آغاز نمود و در اولین اقدام اداره ۳۳ خاد، وزارت داخله، حوزه ششم امنیتی و پوسته‌های امنیتی مهتاب قلعه و دشت برچی را تصرف نمود.

بعد از سقوط حکومت داکتر نجیب الله رهبران و گروه‌های مجاهدین وارد کابل شدند و حکومت موقت تحت رهبری صبغت الله مجددی که در پاکستان تشکیل شده بود آغاز به کار کرد هزاره‌ها را نادیده گرفته بودند و از حضور در حکومت شان حذف کرده بودند. با ورود نیروهای احزاب مجاهدین به کابل و تصرف اماکن دولتی توسط احزاب مختلف و جابجا شدن آنها در نقاط مختلف شهر شرایط رو به وخامت گذاشت تعداد از نیروهای اتحاداسلامی تحت رهبری عبدالرسول سیاف چند نَفَر دوکاندار و جوالی هزاره را در روز روشن بدون کدام دلیل تیرباران کردند و به اخاذی و ازیت آزاد مردم هزاره پرداختند آنگاه بود که فرمانده شفیع برای دفاع از مردمش غند دوم پیاده حزب وحدت اسلامی افغانستان را تشکیل داد دیری نگذشت که صدها جوان شامل غند ۲ شدند و در اولین جنگ تحمیلی توانستند دشمن را از بسیاری مناطق غرب کابل پاک سازی کنند، سلاح و مهمات زیاد از دشمن غنیمت گرفتند که شامل انواع سلاحهای‌های سقیله و خفیفه می‌شد و اکثریت خطوط مقدم و استراتژیک دفاعی غرب کابل نیز توسط نیروهای غند ۲ تحت فرماندهی شفیع اداره می‌شد.

در روز حمله حکومت و متحدینش بالای افشار درحالیکه خط مقدم شکسته شده بود و دشمن افشار را تصرف کرده در حال پیشروی بودندو همه در حال فرار اما شفیع و افرادش بطرف افشار حرکت کردند و در عقب علوم اجتماعی و آکادمی پولیس جابجا شدند تا از پیشروی دشمن جلوگیری کند.

در کودتای نافرجام ۲۳ سنبله ۱۳۷۳ که قرار بود طرح نابودی حزب وحدت عبدالعلی مزاری توسط دولت وقت به همکاری هم پیمانانش در غرب کابل عملی شود، که عبدالعلی مزاری از این طرح آگاه شد قبل از اینکه پلان حکومت عملی گردد ازطرف حزب وحدت خنثی شد و فرمانده شفیع در بیرون راندن مخالفین از غرب کابل نقش تعیین‌کننده داشت.

زمانیکه طالبان به وجود آمد از قندهار وارد غزنی شدند شفیع با نیروهایش برای مقابله با طالبان وارد غزنی شد و با آنها جنگید و ده‌ها عضو طالبان را از بین برد، طالبان بارها اعتراف کردند و می‌گفتند ما در حالیکه چندین ولایت را تصرف کردیم آنقدر تلفات ندادیم که در غزنی شفیع ده‌ها نفر ما را کشته‌است. بعد از اقامت سه‌ماهه در غزنی شفیع با نیروهایش از راه چهارآسیاب وارد غرب کابل شد.

بعد از سقوط غرب کابل و کشته شدن عبدالعلی مزاری، شفیع وارد پاکستان می‌شود و از پاکستان به مزار شریف می‌رود و مدتی را صرف خرید سلاح، تجدید قوا و جمع‌آوری نیروهایش می‌کند و بعد از آن وارد مناطق مرکزی می‌گردد و در تمام مناطق هزاره‌جات پوسته‌های امنیتی ساخت که مهم‌ترین پایگاه‌هایش در ولسوالی شیخ‌علی، دره ترکمن، کوتل حاجی گک، حمزه‌کلا شش‌پل و دره عراق موقعیت داشت.

فرمانده شفیع در یکم سنبلهٔ ۱۳۷۵ ه‍.ش ساعت ۱۲ ظهر در بامیان مرکز حزب وحدت توسط کریم خلیلی به خانه‌اش به مهمانی دعوت شده بود. وقتی شفیع وارد حویلی شد توسط افراد کریم خلیلی تیرباران گردید و در سن ۳۲ سالگی درگذشت.

• عبدالعلی مزاری
• حزب وحدت اسلامی