نهاد (دستور زبان)
نَهاد بخشی از جمله است که درباره ی آن سخن میگوییم؛ یعنی کاری را انجام میدهد یا صفت و حالتی را به آن نسبت میدهیم.
نهاد واژه یا گروهی از واژگان یک بند است که دربارهٔ آن خبری میدهیم. یعنی صاحب خبر است.
هر بند (جمله ساده) دارای دو بخش نهاد و گزاره است. نشانهٔ نهاد همخوانی آن با شناسه است. نهاد معمولاً پیش از گزاره مینشیند و توسط گزاره تکمیل میشود. نهاد در جواب «چه کسی» یا «چه چیزی» میآید.
نمونه: هوا سرد است. [نهاد: هوا] [گزاره: سرد است (که شامل فعل هم میشود)] چه چیزی سرد است؟
نمونه : باد بهاری وزید.چه چیزی وزید؟ باد بهاری
نمونه:علی میله را برید.چه کسی میله را برید؟ علی
نمونه : هوا گرم است [گرم:هوا]
انواع نهاد
نهاد به دو گونه تقسیم میشود: فاعل و مسندالیه.
▪فاعل نهادی است که کاری انجام دادهاست؛ یعنی اینکه پیام بند به انجام عملی توسط او اختصاص دارد. برای نمونه:
• پرویز [فاعل] رفت [فعل].
- علی [فاعل] حلب ساخت [فعل].
▪مسند الیه نهادی است که به آن صفت یا حالتی را نسبت میدهیم. برای نمونه:
- هوا' [مسند الیه] سرد [مسند] است.نیما [مسندالیه] خوشحال [مسند] است.
جمله اسمیه و جمله فعلیه
به بندی که دارای فاعل است بند فعلیه (در متون قدیمی جمله فعلیه) و به بندی که دارای مسند الیه است بند اسمیه (در متون قدیمی جمله اسمیه) گفته میشود. فعلیه یا اسمیه بودن بند ارتباط مستقیمی با فعل جمله دارد.
مثالهایی درمورد نهاد
▪ 'بنی آدم' [نهاد] اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
▪ چو عضوی (نهاد) به درد آورَد روزگار
دگر عضوها را نمانَد قرار
▪ ''تو' [نهاد] کز محنت دیگران بیغمی'
نشاید که نامت نهند آدمی
منابع
- ↑ انوری، حسن: دستور زبان فارسی. اصفهان ۱۳۹۰.
- ↑ دستور زبان فارسی-دکتر پرویز ناتل خانلری
- ↑ زبان فارسی ۱، ص۸
- ↑ شعر از شیخ مصلح الدین، سعدی شیرازی