گودرز
گودرز پسر کشواد از پهلوانان بزرگ ایران در شاهنامه است. گودرزیان که یکی از بزرگترین خاندانهای پهلوانی ایران در شاهنامه هستند از نسل او بهشمار میآیند. گودرز در جنگهایی که به خونخواهی سیاوش صورت گرفت، حضور داشت و گاهی فرماندهی سپاه ایران را بر عهده میگرفت. به روایتی هفتاد و هشت پهلوان از نسل گودرز وجود داشت که هفتاد تن از ایشان در جنگ کشته شدند. گیو, رهام, بهرام, شیدوش, هجیر و نستوه, تنی چند از فرزندان وی میباشند. و نیز, بیژن, فرزند گیو از بانوگشسب دختر رستم, نوه ی گودرز است.
گودرز | |
---|---|
از پهلوانان شاهنامه و خاندان با اصالت ایرانی | |
نام | گودرز |
نام کامل | گودرز کشوادگان/کشوادیان/کشوادی |
شهرت | پهلوان گزین |
حکومت | حکم رانی بر اصفهان |
نام پدر | کشواد |
از متحدان کیکاووس | |
نبردها | بیشمار |
نبرد اول | جنگ بزرگ کیخسرو |
نبرد دوم | جنگ دوازدهرخ |
نبرد سوم | جنگ مازندران |
فرزندان | هجیر، بهرام، رهام، گیو، نستوه، شیدوش |
الهام سروش در خواب
از یادکردهای مهم او شبی در خواب دید که سروش به او گفت: رهایی از شر افراسیاب به دست کیخسرو ممکن است. کیخسرو پسر سیاوش و نوهٔ کیکاووس است او از نسب مادری از نژاد تور و اینک در توران است و ...
پس از خواب، گودرز پسرش گیو را به دنبال کیخسرو به توران فرستاد تا او را به ایران بیاورد. گودرز بعد از کیخسرو نیز زنده بود و پس از مشایعت کیخسرو از نیمهٔ راه به همراه رستم و زال باز گشت. آورده شده کیخسرو به همرا نزدیکان خویش پس از کولاک شدید در کوهستان تنها به آسمان صعود کرد.
تبارنامه
کشواد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گودرز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گیو | شیدوش | نستوه | رهام | بهرام | هجیر | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بیژن | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمدن کیخسرو به ایران
چون کیکاووس از کیفیت قتل سیاوش خبر یافت که چگونه با زاری و خواری او را هلاک نمودند عزای بسیار نمود ولی از کیخسرو که هنوز متولد نشده بود کسی خبر نداشت.
چو این گفته بشنید کاووس شاه | سر نامدارش نگون شد ز گاه | |
بر و جامه بدريد و رخ را بکند | به خاک اندر آمد ز تخت بلند | |
برفتند با مویه ایرانیان | بدان سوگ بسته به زاری میان | |
همه دیده پر خون و رخساره زرد | زبان از سیاوش پر از یادکرد | |
چو طوس و چو گودرز و گیو دلیر | چو شاپور و فرهاد و رهام شیر |
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- فردوسی، ابوالقاسم (۱۳۷۹)، شاهنامه، به کوشش تصحیح مصطفی سیفیکار جیحونی.، اصفهان: شاهنامه پژوهی
- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.