بداء
خداشناسی | |
---|---|
توحید | توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات و صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه |
عدل الهی | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه • عدم تحریف قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت امامان • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفةالله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور • رجعت |
امامان | امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهلبیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه | |
بَداء اصطلاحی در کلام شیعه است که بهمعنای آشکار شدن امری از ناحیه خداوند برخلاف آنچه مورد انتظار بندگان بوده است. در بداء خداوند در واقع آن چه مورد انتظار بوده را محو و امری جدید را اثبات میکند در حالی که به هر دو حادثه آگاه است.
گاهی بداء در معنای دگرگونی در تصمیم و تبدیل رأیی به رأی دیگر نیز به کار میرود؛ ولی از آن جا که چنین عملی در نتیجه جهل و یا ضعف در تصمیمگیری حاصل میشود؛ متکلمان مسلمان آن را در حق خداوند محال میدانند.
بسیاری از عالمان اهل سنت، با بداء مخالفند و آن را از عقاید شیعیان میدانند؛ در حالی که به باور عالمان شیعه، بداء معانی مختلفی دارد که انتساب برخی از آنها به خداوند خالی از ایراد است؛ و در نتیجه، اختلاف اهل سنت با شیعیان، اختلاف لفظی است نه حقیقی.
بداء در لغت و اصطلاح
واژه «بَداء» اسم مصدر از ماده «بدو» است و در لغت در چند معنا بهکار رفته است: آشکار شدن از خفا، ظهور چیزی از عدم، تغییر در قصد و استصواب (خوب و درست شمردن چیزی بعد از آن که چنین دانسته نمیشد).
برخی از محققان بر این باورند که تمامی آنچه به عنوان معانی بداء گفته شده، نهایتاً به معنای «ظهور» باز میگردند؛ فرقی ندارد که این ظهور، مسبوق به جهل بوده باشد یا نه؛ همراه با تغییر قصد و اراده باشد یا نه.
بَداء به معنای آشکار شدن و ظهور چیزی از خدا برخلاف آن چیزی که عادتاً انتظارش را داشتیم، خالی از اشکال است و متون دینی نیز بر آن گواهی میدهند. اما بَداء به معنای استصواب و تغییر در قصد که ناشی از جهل و عجز و محدودیت در دانایی و توانایی است، اگرچه برای انسان پیش میآید، اما انتساب آن به خدا -که مطلقا دانا و توانا است- اشتباه است.
گستره بداء در روایات، هم شامل امور تکوینی (مثلا تاخیر در مرگ کسی به خاطر صلهرحم یا تعجیل مرگ کسی به خاطر گناهی که انجام داده است) است و هم شامل امور تشریعی (مثلا نسخ ادیان گذشته توسط قرآن و یا تغییر قبله و غیره)..
پیشینه بحث بداء
افرادی همچون فخر رازی و سلیمان بن جریر زیدی، بداء را از ابتکارات شیعیان میداند. شهرستانی در کتاب الملل و النحل آغاز عقیده به بَداء را در کلمات مختار ریشهیابی کرده و این اعتقاد را به کیسانیه نسبت داده است.
به باور برخی از محققان، تصریح قرآن به نسخ و لوح محو و اثبات و وجود روایاتی که منابع اهل سنت در موضوع بداء ذکر کردهاند -مانند روایتی که در صحیح بخاری از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است- ادعای ابتکار شیعه در مطرح کردن مبحث بداء را رد میکند.
به تعبیر شیخ مفید، اختلاف سایر فرق اسلامی با شیعه امامیه در «بَداء»، اختلاف لفظی است؛ وگرنه در حقیقت، هیچ فرقهای منکر این معنا نیست که خداوند ادیان و احکام را تشریع و سپس نسخ میکند، و یا کسی را که زنده کرده میمیراند، و یا کسی را که ثروت بخشیده فقیر میسازد. اینها همان بداء هستند که در آیات و روایات به آنها اشاره شده است و هیچ مسلمانی آنها را انکار نمیکند. علامه طباطبایی نیز این اختلاف را لفظی دانسته و به همین جهت، در تفسیر المیزان فصل مستقلی برایش در نظر نمیگیرد.
از مهمترین حوادثی که در تاریخ امامیه، با موضوع بداء پیش آمده، مرگ اسماعیل فرزند بزرگتر امام صادق(ع)(امام ششم)،، و همچنین مرگ محمد فرزند بزرگتر امام علی النقی (ع)(امام دهم) است که به گمان گروهی از شیعیان، اسماعیل امام بعد از امام ششم، و محمد امام بعد از امام دهم بود؛ اما بواسطه مرگشان در زمان حیات پدرانشان، بداء حاصل شد و مشخص گردید که امام بعدی، فرزندان دیگر آن دو امام بودند.
بداء در قرآن
واژه «بداء» در آیات مختلف قرآن ذکر شده اما آنچه به عنوان بداء در افعال الهی مطرح می شود، با الفاظ دیگری در قرآن مورد توجه قرار گرفته است:
- تغییر سرنوشت انسانها بر اساس خواست و مشیّت آنها: «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»؛؛ «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یکُ مُغَیراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ».
- برطرف شدن عذاب از قوم یونس بر اثر تضرع و دعای آنان: «فَلَوْ لا کانَتْ قَرْیةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إیمانُها إِلاَّ قَوْمَ یونُسَ لَمَّا آمَنُوا کَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَتَّعْناهُمْ إِلی حینٍ».
- تغییر فرمان الهی به ابراهیم در مورد ذبح اسماعیل: «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْی قالَ یا بُنَی إِنِّی أَری فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ ما ذا تَری قالَ یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرینَ *... *وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ».
- دعوت نوح از قومش برای استتغفار و تغییر وضعیت زیستی و مالی و خانوداگی و اخروی: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً».
- حرام ساختن ورود بنیاسرائیل به سرزمین مقدس به مدت ۴۰ سال در پی مخالفت آنان با فرمان ورود در آن: «یا قَومِ ادخُلوا الاَرضَ المُقَدَّسَة... قالَ فَاِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیهِم اَربَعینَ سَنَةً».
- اضافه شدن ۱۰ شب به میقات ۳۰ شبِ موسی و پایان یافتن آن در ۴۰ شب: «و واعَدنا موسی ثَلاثینَ لَیلَةً واَتمَمناها بِعَشر...».
- نسخ در شرایع و احکام الهی در دوره های مختلف: «ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ».
بداء در روایات
در روایات شیعه، اعتقاد به بَداء یکی از نشانههای بندگی است و اجر فراوانی برایش در نظر گرفته شده است. از امام صادق(ع) نقل شده: «اگر مردم میدانستند در اعتقاد به بَداء چه پاداشی است، هرگز از سخن گفتن درباره آن خسته نمیشدند». امام صادق(ع) بداء را از باورهای اصلی پیامبران برشمردند که هر پیامبری باید به آن إقرار کند. بنا بر توضیح امام صادق(ع)، نباید اعتقاد به بداء را به معنای آشکار شدن چیزی برای خدا دانست چرا که در خداوند نادانی راه ندارد: «از خداوند بداء حاصل نمیشود مگر این که از قبل به آن موضوع علم داشته است».
در منابع روایی اهل سنت نیز، روایاتی در باب بداء نقل شده است. در صحیح بخاری در باب توسعه رزق بواسطه صلهرحم، از ابی هریره نقل شده که گفت شنیدم از پیامبر(ص) که فرمود: «کسی که توسعه در روزیاش و به تاخیر افتادن اجلاش او را شاد میکند، پس باید صلهرحم کند». همچنین، در باب دعا برای کثرت مال و برکت، از امّ سلیم نقل شده که او از پیامبر(ص) درخواست دعا کرده و پیامبر(ص) نیز در پاسخ فرمودند: «خدایا مال و فرزند او را بیفزا و در آنچه به او عطا فرمودی برکت عنایت بفرما». گفته شده روایاتی که دلالت بر بداء دارند، در منابع اهل سنت فراوان است و به همین جهت، آنها نیز گریزی از پذیرش بداء ندارند؛ اگرچه با لفظ بداء مخالفت میکنند و شیعه را برسازنده این اعتقاد میدانند.
بداء در آثار اهل سنت
بخاری در کتاب صحیح خود با واسطه ابوهریره از رسول خدا(ص) روایت میکند که آن حضرت فرمود: در قوم بنی اسرائیل سه نفر گرفتار سه بیماری مشخص؛ یعنی پیسی و ناشنوایی و نابینایی شده بودند، برای خداوند بداء حاصل شد که ایشان را مورد امتحان قرار دهد. ابن حجر در تفسیر این روایت میگوید: «این که در روایت آمده است،"بَدَا لِلَّهِ" معنایش این است که خداوند از اول میدانست، سپس آن را اظهار نموده است؛ نه آن که چیزی بر خداوند مخفی بوده سپس آن را آشکار نموده باشد؛ زیرا چنین چیزی در حق خداوند محال است.»
ابن ابی حاتم در تفسیر آیه ۴۲ سوره زمر از ابن عباس روایتی با این مضمون نقل کرده است: «خداوند مردم را میمیراند: اگر برای خدا بداء حاصل شد که روح را بگیرد، آن را گرفته و شخص میمیرد؛ و یا آن را تا مهلت معین به تأخیر میاندازد؛ پس روح را به جایگاه خویش باز میگرداند.»
هیثمی نیز در مجمع الزوائد در باب «طلوع الشمس من مغربها» روایتی در باب بداء آورده است.
اما با این حال، اهل سنت عمدتا تلقی خاصی از بداء را به شیعیان نسبت میدهند که مقبول شیعیان نیست. مثلا فخر رازی (از عالمان برجسته اهل سنت) بداء را اعتقاد شیعیان دانسته و مینویسد شیعیان بداء را بر خدا جایز میدانند بدین معنا که خدا معتقد به چیزی باشد و بعدا مشخص شود واقعیت غیر از آن بوده است. محققان، انتساب این نظر به شیعه را صحیح نمیدانند چرا که شیعیان نیز این معنای خاص از بداء را با علم مطلق خداوند ناسازگار دانسته و آن را به خداوند نسبت نمیدهند بلکه شیعیان معنای دیگری از بداء را در نظر دارند که افزون بر قرآن و روایات شیعی، در روایات و منابع اهل سنت نیز تایید شده است: تمامی تغییرات و تحولات در امور تشریعی و تکوینی، تفاوت در ظهور قدرت و اراده خداوند است بی آن که جهلی در علم او و یا تغییری در قصد و اراده خداوند رخ دهد.
بداء و تغییر در علم و قضا و قدر خدا
برخی از اندیشمندان امامیه با تفکیک علم الهی به علم ذاتی که ازلی و ابدی و تغییرناپذیر است و علم فعلی که عین فعل و حادث و تغییرپذیر است، تاکید میکنند بَداء در علم ذاتی خدا رخ نمیدهد بلکه «بداء به معناى آشکار شدن و ظهور امری از خدا برخلاف آن چیزی که در وهله نخست، به نظر میرسید؛ پس بداء عبارت است از محو امر نخست و اثبات امر دوم و خداى سبحان عالم به هر دو است». به تعبیر امام صادق(ع): «... بدایی برای خدا رخ نمیدهد، مگر اینکه در علم خدا بوده است. برای خدا از روی جهل، بَداء رخ نمیدهد.»
عالمان شیعه -برخلاف برخی از متفکران که بداء را با قضا و قدر ناسازگار میدانند- در دفاع از سازگاری این دو آموزه با یکدیگر، قضا و قدر را به سه دسته کلی تقسیم میکنند:
- قضا و قدر حتمی که فقط خدا از آن آگاه است و از آن با تعابیری همچون لوح محفوظ، علم مخزون و ام الکتاب یاد میشود: چون وقوع بَداء در این قسم مستلزم تغییر در علم خداوند است و چنین چیزی محال است، بَداء در این قسم ممکن نیست و واقع نمیشود.
- قضا و قدری که خداوند به ملائکه و انبیا و اولیایش خبر وقوع حتمی آن را داده است: از آنجا که خدا، خود و ملائکه و فرستادگانش را تکذیب نمیکند، بداء در این قسم نیز ممکن نیست و واقع نمیشود.
- قضا و قدر غیر حتمی که خداوند در آن وقوع چیزی و یا عدم آن را تقدیر میکند ولی تحقّقش را به مشیت خویش معلّق میسازد: بداء در این قسم ممکن است و واقع میشود.
از سخنان معصومین(ع) نیز استفاده میشود که با توجه به آیه شریفه «یمْحُو اللَّهُ ما یشاء وَ یثْبتُ وَ وَ عِنْدَه ام الْکِتابِ» نزد خداوند دو کتاب وجود دارد: کتاب «محو و اثبات» که نوشتههایش به اراده خدا تغییرپذیر است و تغییر سرنوشت در اثر دعا و صدقه و سایر اعمال نیک، از اخبار همین کتاب است. کتابی دیگر نیز به نام «کتاب محفوظ» یا «ام الکتاب» که ثابت و تغییرناپذیر است و دعا و سایر اعمال نیک در محتوای آن تأثیری ندارد. سرنوشت وقتی از کتاب اول عبور کرده و در کتاب دوم تثبیت شود، غیر قابل تغییر است؛ ازاین رو از ائمه(ع) نقل شده است که «چگونه میتوانیم با وجود آیه محو و اثبات، از آینده به طور قطعی خبر دهیم».
آثار اعتقاد به بداء
عالمان شیعه برای اعتقاد به بداء آثاری اعتقادی و عملی ذکر کردهاند. بنابر آنچه در منابع آمده مهمترین اثر اعتقاد به بَداء، اثبات قدرت مطلق خداست؛ همچنین با اعتقاد به بَداء، تفاوتهای بین علم خالق و مخلوق –حتی انبیا و اوصیا - ظاهر میشود؛ چرا که احتمال وقوع بَداء از طرف خداوند، در آن چه پیامبر و ائمه(ع) به آن علم دارتد نیز وجود دارد.از بُعد انسانشناسی نیز اعتقاد به بَداء موجب نفی جبرگرایی و ایجاد روحیه تلاش میشود چرا که اعتقاد به تغییر پذیری سرنوشت، انسان را به سوی خدا متوجه کرده و وی را به استجابت دعا امیدوار و از ارتکاب گناه باز میدارد.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «بدو».
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۱۱۳.
- ↑ فضلی، خلاصة علم الکلام، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۵.
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۲.
- ↑ ابن الاثیر، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ۱۳۹۹ق، ج۱، ص۱۰۹.
- ↑ فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۲۳-۳۲.
- ↑ فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۳۸.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۴-۴۸؛ مفید، تصحیح الاعتقاد، ۱۴۱۳ق، ص۶۵-۶۷.
- ↑ صدوق، کتاب التوحید، النشر الاسلامی، ص۳۳۵-۳۳۶.
- ↑ رازی، محصل افکار المتقدمین و المتأخرین، ۱۴۱۱ق، ص۶۰۲؛ همو، تفسیر الرازی، ج ۱۹، ص۶۶.
- ↑ شهرستانی، ملل و نحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۷۱.
- ↑ سوره بقره، آیه۱۰۶.
- ↑ سوره رعد، آیه۳۹.
- ↑ بخاری، صحیح، حدیث ۳۴۶۴، ج ۴، ص۱۷۶۱.
- ↑ فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۶۰-۶۳.
- ↑ شیخ مفید، أوائل المقالات في المذاهب و المختارات، ۱۴۱۳ق، ص۸۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۱، ص۳۸۱-۳۸۲.
- ↑ صدوق، کتاب التوحید، النشر الاسلامی، ص۳۳۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۰، ص۲۴۰.
- ↑ فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۱۴۰-۱۴۱.
- ↑ سوره زمر، آیات۴۷و۴۸؛ سوره طه، آیه ۱۲۱؛ سوره یوسف، آیه ۳۵.
- ↑ سوره رعد، آیه۱۱.
- ↑ سوره انفال، آیه ۵۳.
- ↑ سوره یونس، آیه ۹۸.
- ↑ سوره صافّات، آیات ۱۰۲ و ۱۰۷.
- ↑ سوره نوح، آیات۱۰-۱۳.
- ↑ سوره مائده، آیات ۲۱ و ۲۶.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۴۲.
- ↑ سوره بقره، آیه۱۰۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ج ۱، ص۱۹۷.
- ↑ صدوق، التوحید، النشر الاسلامی، ص۳۳۴.
- ↑ صدوق، التوحید، النشر الاسلامی، ص۳۳۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ج ۱، ص۱۹۸.
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۵.
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۷۳.
- ↑ فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۹۹-۱۰۱.
- ↑ بخاری، صحیح، حدیث ۳۴۶۴، ج ۴، ص۱۷۶۱.
- ↑ ابن حجر، فتح الباری، ج ۶، ص۵۰۲.
- ↑ ابن ابی حاتم، تفسیر، ج ۱۰، ص۳۲۵۲.
- ↑ هیثمی، مجمع الزوائد، ج ۸، ص۸.
- ↑ فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۶۸.
- ↑ رازی؛ التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۵۲.
- ↑ فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۸۰.
- ↑ فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۸۰ و ۹۹-۱۰۱.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج ۷، ص۳۵۸- ۳۶۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۱، ص۳۸۱.
- ↑ عیاشی، التفسیر، ج ۲، ص۲۱۸.
- ↑ اشعری، ص۱۱، ۵۵ و ۱۲۰؛ ایجی، ص۳۸۸ و ۴۱۲
- ↑ خویی، البیان، ص۳۸۸-۳۸۷.
- ↑ سوره رعد، آیه۳۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۱، ص۳۷۹-۳۸۲.
- ↑ خویی، البیان، ۱۴۰۱ق، ص۳۹۲-۳۹۱.
- ↑ خداوند سرنوشت هيچ قوم(و ملّتى) را تغيير نمىدهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند.
- ↑ اين، بخاطر آن است كه خداوند، هيچ نعمتى را كه به گروهى داده تغيير نمىدهد جز آنكه آنها خودشان را تغيير دهند؛ و خداوند، شنوا و داناست.
- ↑ پس چرا باید از هیچ شهری در وقتی که ایمانشان سود میبخشد ایمان نیاورند (و تا زمان معاینه عذاب لجاجت کنند) و تنها قوم یونس باشند که چون ایمان آوردند ما عذاب ذلت را در دنیا از آنها برداشتیم و تا زمانی معین (که وقت مرگ طبیعی بود) آنها را متمتّع و بهرهمند گردانیدیم.
- ↑ هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید، گفت: «پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح میکنم، نظر تو چیست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت!» *...* و بر او (گوسفندی فرستاده و) ذبح بزرگی فدا ساختیم.
- ↑ به آنها گفتم: «از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار آمرزنده است... تا بارانهاى پربركت آسمان را پى در پى بر شما فرستد، و شما را با اموال و فرزندان فراوان كمك كند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختيارتان قرار دهد! چرا شما براى خدا عظمت قائل نيستيد؟!
- ↑ اى قوم! به سرزمين مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته، وارد شويد ... خداوند(به موسى) فرمود: اين سرزمين(مقدس)، تا چهل سال بر آنها ممنوع است.
- ↑ و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتيم؛ سپس آن را با ده شب(ديگر) تكميل نموديم.
- ↑ و هر حكمى را نسخ كنيم، و يا نسخ آن را به تأخير اندازيم، بهتر از آن، يا همانند آن را میآوريم. آيا نمیدانستى كه خداوند بر هر چيز توانا است؟!
- ↑ إِنَّ ثَلاَثَهً فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ أَبْرَصَ وَ أَقْرَعَ وَ أَعْمَی بَدَا لِلَّهِ أَنْ یبْتَلِیهُمْ.
- ↑ قوله: (بدا لله) بتخفیف الدال المهمله بغیر همز،ای سبق فی علم الله فأراد إظهاره، و لیس المراد أنه ظهر له بعد أن کان خافیاً؛ لأن ذلک محال فی حق الله تعالی.
- ↑ اللَّهُ یتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حینَ مَوْتِها وَ الَّتی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَیمْسِکُ الَّتی قَضی عَلَیهَا الْمَوْتَ وَ یرْسِلُ الْأُخْری إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ.
- ↑ فإن بدا لله أن یقبضه قبض الروح، فمات، أو اُخر أجله رد النفس إلی مکانها من جوفه.
منابع
- ابن الاثیر الجزری، علی بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، بیروت، المکتبة العلمیة، ۱۳۹۹ق.
- ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۱ق.
- ابن منظور، محمّد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صار، ۱۴۱۴ ق.
- اشعری، علی، مقالات الاسلامیین ، به کوشش محمد محیالدین عبدالحمید، بیروت، ۱۴۰۵ق.
- إیجی، عضدالدین، المواقف، بیروت،دار الجیل، ۱۹۹۷م.
- بخاری، صحیح البخاری فی نظم الجدید، موسی شاهین لاشین، بیروت، دار المدار الاسلامی، ۲۰۰۶م.
- بخاری، صحیح البخاری، محمد زهير بن ناصر الناصر، دمشق، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۸ش.
- حسینی شیراز، سیدمحمد، تبیین القرآن، مؤسسة المجتبی للتحقیق والنشر.
- خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، انوارالهدی، ۱۴۰۱ق.
- رازی، فخر الدین محمّد، التفسیر الکبیر، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۰ق.
- رازی، فخر الدین محمّد، محصل افکار المتقدمین و المتأخرین، قاهره، مکتبةدارالتراث، ۱۴۱۱ق.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمّد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق،دار العلم الدار الشامیه، ۱۴۱۲ق.
- شهرستانی، محمد بن عبد الکریم، ملل و نحل، تحقیق محمد بدران، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ش.
- شیرازی، صدرالدین، شرح الاصول الکافی، تهران، مکتبة المحمودی، ۱۳۹۱ق.
- صدوق، محمد بن علی، التوحید، به تحقیق سید هاشم حسینی، قم، النشرالاسلامی، بیتا.
- طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۳ق.
- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، انتشارات مرتضوی، ۱۴۱۶ق.
- طوسی، محمد بن الحسن، الغیبه، به کوشش عبادالله الطهرانی و علی احمد ناصح، قم، موسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۱ق.
- طوسی، خواجه نصیرالدین، تلخیص المحصل ، به کوشش عبدالله نورانی، تهران، ۱۳۵۹ش.
- عسگری، سیدمرتضی، البداء، [بیجا]، [بیتا].
- عصار، محمدکاظم، مجموعه آثار، به کوشش جلالالدین آشتیانی، تهران، ۱۳۷۶ش.
- عیاشی، التفسیر، به تحقیق هاشم رسولی، مکتبه العلمیه الاسلامیه، تهران.
- فانی اصفهانی، سید علی، بداء از نظر شیعه، ترجمه سیدمحمدباقر بنی سعید لنگرودی، انتشارات امام علی بن ابیطالب(ع)، ۱۳۹۴ش.
- فضلی، عبد الهادی، خلاصة علم الکلام، قم، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۱۴ق.
- کراجکی، محمد، کنزالفواید، نجف، ۱۳۲۲ق.
- کلینی، الکافی ، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مفید، اوائل المقالات ، قم، المؤتمر العالمي للشيخ المفيد، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، تصحیح الاعتقاد و الامامیه، به کوشش حسین درگاهی، قم، الموتمرالعالمی لالفیه الشیخالمفید، ۱۴۱۳ق.
- هیثمی، علی ابن ابیبکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت، دار الکتاب العربی.
پیوند به بیرون