طلحة بن عبیدالله
«طلحة بن عبیداللّه القرشى» از تیره تَیم و از صحابه ثروتمند و مشهور پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله بود. طلحه از مسببان اصلی قتل عثمان عفان بود. وى پس از بیعت با امام على علیه السلام از در مخالفت با آن حضرت درآمد و جنگ جمل را به راه انداخت و در همین جنگ توسط مروان حکم به قتل رسید.
محتویات
طلحه در زمان پیامبر
طلحة بن عبیدالله توسط ابوبکر به اسلام گرایش یافته و مسلمان شد. بنابر نقلی دیگر، راهبی در شام خبر ظهور پیامبری به نام احمد فرزند عبدالمطلب را به طلحه داده و او پس از آمدن به مکه، به همراه ابوبکر مسلمان میشود.
طلحه، از جمله مهاجرانی است که قبل از هجرت پیامبر(ص)، به همراه برخی از خانواده پیامبر(ص) به مدینه رفت و در خانه حبیب بن اساف از بنی حرث بن خزرج سکنی گزید. پیامبر(ص) در مکه، بین طلحه و زبیر بن عوام یا سعد بن ابی وقاص عقد اخوت بست.
طلحه از جمله راویانی است که روایت مشهوری از پیامبر را نقل کرده که بر اساس آن، پیامبر در پاسخ به این سوال که چگونه باید بر او صلوات فرستاد، پاسخ دادهاند: بگو: «اللَّهمّ صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی إبراهیم إنک حمید مجید و بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی آل إبراهیم إنک حمید مجید.»
طلحه، هنگام غزوه بدر، در مدینه حضور نداشت و پیامبر(ص)، او و سعید بن زید را برای تجسس به سمت شام فرستاده بود. وی پس از اتمام جنگ بدر به مدینه بازگشت و به پیامبر(ص) مراجعه و سهم خود از غنایم این غزوه را درخواست کرد و پیامبر(ص) سهمی از غنایم را به وی اختصاص داد. او در غزوه احد حضور داشت و بنابر برخی نقلها از خود رشادتهایی نشان داد. وی در این جنگ زخمی شد و برخی انگشتانش از کار افتاد.
طلحه پس از شکست مسلمانان در اواخر جنگ احد و پخش شدن شایعه کشته شدن پیامبر(ص)، به همراه برخی مهاجرین و انصار، از جنگ کنارهگیری کرد. برخی منابع نیز، طلحه را از معدود کسانی دانستهاند که پس از فرار مسلمانان در پی حمله قریش در اواسط نبرد، ثابتقدم نزدیک پیامبر(ص) ماند.
برخى مفسّران در شأن نزول آیه ۵۳ سوره احزاب گفته اند: در پى گفتار طلحه -که اگر پیامبر صلى الله علیه و آله از دنیا برود من با زنان وى ازدواج مى کنم (و منظور او عایشه بود)- این آیه نازل شد که ضمن رد این پندار، آن را موجب اذیت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و گناهى بزرگ دانست.
طلحه در زمان خلفا
طلحه در برخی موارد ابوبکر را به خاطر میدان دادن بیش از اندازه به عمر بن خطاب سرزنش مینمود و از جمله کسانی بود که به خلیفه اول پس از اعلام جانشینی عمر بن خطاب به عنوان خلیفه، اعتراض کرد. عمر در وصف طلحه گفته است: «او مردی است در جستجوی آبرو و ستایش که مال خود را میبخشد تا به مال دیگران برسد و نیز به کبر گرفتار است.»
طلحه از جمله شرکتکنندگان در برخی فتوحات از جمله فتح ایران است. وی همچنین در برخی کشورگشاییها به عمر مشاوره میداد.
طلحه به همراه امام علی (ع)، عثمان بن عفان، زبیر بن عوام، عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقاص در شورای شش نفره تعیین خلیفه سوم قرار گرفت.
شرکت در قتل عثمان
طلحه از جمله محاصرهکنندگان خانه عثمان در سال ۳۵ قمری بود که برای این کار اصرار بسیاری داشت و از کسانی بود که مانع ورود آب به خانه عثمان شد؛ تا زمانیکه حضرت علی(ع) با اطلاع از این عمل برآشفت و پس از آن اجازه ورود مشکهای آب به خانه عثمان صادر گردید. بنابر نقل ابن اعثم، طلحه به همراه مردی از بنیتیم خانه عثمان را محاصره کرد که پس از مداخله حضرت علی(ع) در این ماجرا، طلحه و همراهش از محاصره خانه دست کشیدند.
طلحه در ماجرای قتل عثمان متهم به قتل خلیفه سوم شده است که برای آن شواهدی وجود دارد؛ از جمله:
- عثمان در زمان محاصرهشدن خانهاش، طلحه را مسئول مخالفتها میدانست و او را تحریککننده اصلی شورش علیه خلافت معرفی میکرد.
- یعقوبی از طلحه در کنار زبیر و عایشه به عنوان اصلیترین تحریککنندگان مردم بر قتل خلیفه سوم نام میبرد.
- پسرش محمد نیز وی را در قتل عثمان شریک میدانست.
- مروان بن حکم علت کشتن طلحه را در جنگ جمل این مطلب عنوان میکرد که هیچکس بر کشتن عثمان بیشتر از طلحه سعی نمیکرد.
بیعتشکنی و جنگ جمل
طلحه اولین نفر بود که پس از قتل عثمان با امام علی(ع) بیعت کرد و چون دستش فلج بود، مردی از بنیاسد بیعت وی را شوم دانست. وی پس از اندک زمانی، این بیعت را نقض و برای تشکیل سپاهی علیه حضرت علی(ع) به همراه زبیر و عایشه عازم بصره شد و جنگ جمل را به راهانداخت.
با ورود طلحه و زبیر به بصره، عبدالله بن حکیم تمیمی با آشکار کردن نامههای وی در جهت تحریک و جمعآوری سپاه بر علیه عثمان، از خونخواهی خلیفه سوم توسط طلحه ابراز تعجب کرد؛ ولی وی در جواب گفت امروز چیزی جز توبه و طلب خون عثمان صحیح نیافتم. حضرت علی(ع) در این جنگ، طلحه را مکارترین شخص توصیف و از او در کنار زبیر، عایشه و یعلی بن منیه به عنوان سرسختترین دشمنان یاد کرده است.
مروان بن حکم در ابتدای جنگ یا پس از فرار سپاهیان جمل و آشکار شدن شکستشان، تیری به سمت طلحه انداخت که بر زانوی او اصابت کرد و به خاطر همین تیر از پا در آمد. او را در کنار رود آبی در بصره به خاک سپردند. گفتهاند وی در هنگام وفات ۶۴ یا ۶۲ سال داشت.
پانویس
- ↑ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۱۱۵؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، مقدمه، ص۲۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۹.
- ↑ ابن هشام،السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۵۶۱.
- ↑ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۳.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۰۵.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۲، ص۵۱۷.
- ↑ الدّرّالمنثور، ج۶، ص۶۴۳؛ مجمع البیان، ج۷-۸، ص۵۷۴.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۳، ص۴۳۳.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۸.
- ↑ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۶۱.
- ↑ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۶۱.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۳۷۹.
- ↑ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۰۶ و ۲۰۷.
- ↑ ابن خیاط، تاریخ خلیفه، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۸.
- ↑ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۲۹ و ۲۳۰.
- ↑ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۴۶-۲۴۷، ج۶، ص۲۵۷.
منابع
- فرهنگ قرآن، جلد ۱۹، صفحه ۲۱۸.
- ویکی شیعه.