زمان تقریبی مطالعه: 12 دقیقه
 

به‌اردشیر





بِهْ‌اَرْدَشیر (ویه‌اردشیر)، شهری کهن در کرانۀ باختری رود دجله و یکی از شهرهای هفت‌گانۀ مدائن پایتخت ساسانیان که اعراب آن را بَهُرَسیر می‌نامیدند.


۱ - نام شهر و معنی آن



نام این شهر نخستین بار در سنگ نوشتۀ شاپوراول (سل‌ ۲۴۱-۲۷۱م) در کعبۀ زرتشت (واقع در نقش رستم)، به صورت «ویه‌اردشیر» (به پارسی میانه: rthštr (why’آمده است.
[۱] Lukonin, V G, Kultura sasanidkogo Irana, Moscow, ۱۹۶۹، ج۱، ص۶۴.
«وِه۱» در زبان پهلوی به معنای به‌ و خوب است
[۲] فره‌وشی، بهرام، فرهنگ فارسی به پهلوی، ج۱، ص۶۰، تهران، ۱۳۵۲ش.
و یاقوت نیز به‌اردشیر را به معنی «بهترین شهر اردشیر» آورده است. یهودیان این شهر را ماحوزه
[۴] EI۲، ج۵، ص۹۴۵.
و مسیحیان بِت‌هَرتَشیر و بت‌هَردَشیر می‌نامیدند.
[۵] Iranica، ج۴، ص۹۳.


۲ - سازنده شهر



به‌اردشیر، چنان‌که از نامش پیداست، ساختۀ اردشیر ساسانی است. او این شهر را پس از پیروزی بر اردوان پنجم اشکانی (۲۲۴م) و دست یافتن بر شهرهای غربی ایران و سرزمین سورستان (سواد عراق)، بر کرانۀ غربی دجله، در برابر تیسفون که بر کرانۀ شرقی آن بود، بنا کرد. به گفتۀ طبری اردشیر این شهر را به‌صورت کوره (استان) درآورد و شهرهای بهرسیر، رومَکان (رومقان)، کوثی، نهر دُرقیط و نهر جَوبر (گوبر) را به آن ضمیمه کرد و کارگزارانی بر آن‌جا گمارد. هرکدام از این شهرها بنابر تقسیم‌بندی روزگار ساسانیان یک تسوج به‌شمار می‌رفته است.
[۱۲] نولدکه، تئودور، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ج۱، ص۶۶، ترجمۀ عباس زریاب، تهران، ۱۳۵۸ش.

بعضی از پژوهندگان دربارۀ بنای به‌اردشیر، بر این باورند که اردشیر شهر جدیدی در این‌جا نساخت، بلکه شهر سلوکیۀ کهن را به دست اویدیوس کاسیوس سردار رومی در ۱۶۵م ویران شده بود، بازسازی کرد و یا ویرانه‌های آن، شهر تازۀ به‌اردشیر را ساخت.
[۱۳] نولدکه، تئودور، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمۀ عباس زریاب، تهران، ۱۳۵۸ش.
[۱۴] Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۹۰.
[۱۵] بارتولد، و.، جغرافیای تاریخی ایران، ج۱، ص۲۱۰، ترجمۀ حمزۀ سردادور، تهران، ۱۳۵۸ش.
[۱۶] Brunner, Ch,» Georgraphical and Administrative Divisions: Settlements and Economy «, The Cambridge History of Iran, volIII (۲) , ed E Yarshater, London, ۱۹۸۳، ج۱، ص۷۵۸.
[۱۷] دیاکونف، م. م.، تاریخ ایران باستان، ج۱، ص۴۱۶، ترجمۀ روحی ارباب، تهران، ۱۳۴۶ش.


۳ - اهمیت شهر



به‌اردشیر در میان مجموعۀ شهرهایی (مداین) که پایتخت ساسانیان را تشکیل می‌دادند، یکی از مهم‌ترین آن‌ها بود،
[۱۸] Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۳۷۹.
[۱۹] نولدکه، تئودور، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ج۱، ص۶۶، ترجمۀ عباس زریاب، تهران، ۱۳۵۸ش.
چنان‌که طبری این شهر را «جایگاه شاهان» (محلۀ الملوک) نامیده است. و نیز در سنگ نوشتۀ شاپور اول ویه‌اردشیر (وه‌اردشیر) در زمرۀ «شهرهای شاهی» آمده، و نام شهرب (شهربان) آن نیز یاد شده است.
[۲۱] Lukonin, V G, Kultura sasanidkogo Irana, Moscow, ۱۹۶۹، ج۱، ص۶۴.
نام به‌اردشیر در متون مانوی نیز آمده، و گفته شده که مانی (۲۱۵ یا ۲۱۶-۲۷۶م) در این شهر اقامت داشته است.
[۲۲] Iranica، ج۴، ص۹۳.
خسرو پرویز در واپسین سال سلطنت (۶۲۸م) با شیرین همسر عیسوی خود به شهر به‌اردشیر آمد
[۲۳] Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۴۸۷.
و در همین‌جا بود که پسرش شیرویه (قباد دوم) بر وی شورید و او را دستگیر و زندانی کرد.
[۲۵] ابن‌خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۲، ص۳۶۸.
در این شهر کارگاه ضرب سکه‌ای دایر بوده است
[۲۶] Brunner, Ch,» Georgraphical and Administrative Divisions: Settlements and Economy «, The Cambridge History of Iran, volIII (۲) , ed E Yarshater, London, ۱۹۸۳، ج۱، ص۷۵۸.
که از دورۀ پادشاهی بهرام چهارم (۳۸۸-۳۹۹م) آغاز به کار کرد، در حالی که در اَسپانْوَر (شهری دیگر از شهرهای هفت‌گانۀ مداین در شرق دجله که برخی از جغرافی‌نویسان دورۀ اسلامی آن را اَسبانبر نوشته‌اند، ) نیز چنین کارگاهی دایر بود. در زمان پادشاهی پیروز (۴۵۹-۴۸۳م) کارگاه به‌اردشیر از نظر شمار سکه و نیز تنوع آنها، از اسپانور پیش افتاد. شاید این پیشرفت، نشانۀ برتری کوشش‌های بازرگانی این شهر بر اسپانور باشد. در این کارگاه، علاوه بر سکه‌های سیمین (درهم)، سکه‌های زرین (دینار) نیز ضرب می‌شد (دربارۀ سکه‌های ضرب شده در به‌اردشیر به این آدرس رجوع کنید
[۲۹] Mochiri, ج۲، ص۲۶۷-۲۸۲، M I, Etude de numismatique Iranienne sous les Sassanides et Arabe- Sassanides, Tehran, ۱۹۷۷.
) با آن‌که مدتی از اهمیت این کارگاه کاسته گردید، ولی به‌نظر می‌رسد در آغاز دورۀ اسلامی فعال‌تر شد، زیرا سکه‌های عرب ـ ساسانی ضرب شده در این کارگاه، فراوان دیده می‌شود.
[۳۰] Mochiri, ج۲، ص۲۶۶، M I, Etude de numismatique Iranienne sous les Sassanides et Arabe- Sassanides, Tehran, ۱۹۷۷.
فاصلۀ به‌اردشیر و دیگر شهرهای مداین در باختر دجله را با باغ‌ها و کشتزارها پوشانیده بود
[۳۱] محمدی ملایری، محمد، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ج۲، ص۲۷۳، تهران، ۱۳۷۵ش.
و این باغ‌ها و کشتزارها به وسیلۀ «نهر مَلِک» (از شاخه‌های فرات) آبیاری می‌شد.

۴ - بازرگانی و صنعت



به‌اردشیر شهری بازرگانی، صنعتی و نیز مرکز اداری سرزمین‌های ایرانی در غرب دجله بود
[۳۳] EI۲، ج۵ ص۹۴۵.
که کوچه‌های سنگ‌فرش و بازارهای بزرگ داشت و در کنار خانه‌های آن جایی ویژۀ چارپایان ساخته بودند. بازرگانان یهودی و دیگر سوداگران دست‌فروش از شهروندان فعال شهر محسوب می‌شدند و مردم آن در نتیجۀ رونق تجارت ثروتمند بودند، چندان که زنجیرها و بازوبندهای زرین نزد آن‌ها ارزشی نداشت.
[۳۴] Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۳۸۲-۳۸۳.


۵ - مرکز مسیحیان ایران



به‌اردشیر از مراکز مسیحیان ایران به‌شمار می‌رفت
[۳۵] Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۳۸۲-۳۸۳.
و کلیسای بزرگی در آن‌جا بود که به هنگام تعقیب مسیحیان در زمان شاپور دوم، ویران شد، ولی پس از مرگ این شاه ساسانی آن را دوباره ساختند.
[۳۶] Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۳۸۲-۳۸۳.
در عصر پادشاهی خسرو پرویز دو کلیسای دیگر به نام‌های مریم مقدس و سرگیوس مقدس در آن‌جا بنا گردید.
[۳۷] سامی، علی، تمدن ساسانی، ج۲، ص۱۷۲، شیراز، ۱۳۴۴ش.


۶ - حمله اعراب به شهر



طبری به‌اردشیر را «المدینة الدنیا» (شهر نزدیک) خوانده است، زیرا در حملۀ عرب‌ها به ایران، به‌اردشیر نزدیک‌ترین و نخستین شهر از شهرهای مداین بود که به دست آن‌ها افتاد.
[۳۹] محمدی ملایری، محمد، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ج۲، ص۲۷۳، تهران، ۱۳۷۵ش.
محاصرۀ این شهر توسط عرب‌ها پس از نبرد قادسیه رخ داد و به سبب مقاومت مردم، چندین ماه به درازا کشید و سرانجام در ۱۶ق/۶۳۷م گشوده شد. پس از سقوط به‌اردشیر، یزدگرد پایتخت را رها کرد و عقب نشست.

۷ - به‌اردشیر در دوره اسلامی



از وضع به‌اردشیر در دورۀ اسلامی (که نامش به صورت «بهرسیر» تحریف شد) آگاهی اندکی در دست است. از فرمانروایان بهرسیر، نام عَدی‌ بن حارث شناخته شده است که او را علی (علیه‌السلام) بر این شهر و حوزۀ آن گماشت.
ابن‌خردادبه در سده ۳ق ناحیۀ بهرسیر را شامل ۱۰روستا دانسته، و قدامه در سدۀ ۴ق مالیات این ناحیه را ۷۰۰‘۱ کُرّ (کر معادل ۲۰۰‘۱رطل عراقی) گندم، ۷۰۰‘۱ جو، و ۱۵۰هزار درهم نقد نوشته است. چنین پیداست که به‌اردشیر در دورۀ اسلامی نیز به‌همراه ۴ شهر دیگر از شهرهای هفت‌گانۀ مداین مدت‌های دراز همچنان پابرجای بوده است
[۴۸] Le Strange, G, The Lands of the Eastern Caliphate, London, ۱۹۶۶، ج۱، ص۳۴.
و در سده‌های ۸و۹ق/۱۴و۱۵م شهروندان آن از آیین تشیع پیروی می‌کرده‌اند.
[۴۹] Iranica، ج۴، ص۹۴.


۸ - فهرست منابع



(۱) ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ.
(۲) ابن‌خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۸۹م.
(۳) ابن‌خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر.
(۴) بارتولد، و.، جغرافیای تاریخی ایران، ترجمۀ حمزۀ سردادور، تهران، ۱۳۵۸ش.
(۵) بلاذری، احمد، فتوح‌البلدان، به کوشش رضوان محمدرضوان، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
(۶) دیاکونف، م. م.، تاریخ ایران باستان، ترجمۀ روحی ارباب، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۷) دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر و جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۹۶۰م.
(۸) سامی، علی، تمدن ساسانی، شیراز، ۱۳۴۴ش.
(۹) طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری.
(۱۰) فره‌وشی، بهرام، فرهنگ فارسی به پهلوی، تهران، ۱۳۵۲ش.
(۱۱) قدامة بن جعفر، الخراج، به کوشش محمدحسین زبیدی، بغداد، ۱۹۷۹م.
(۱۲) محمدی ملایری، محمد، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، تهران، ۱۳۷۵ش.
(۱۳) نولدکه، تئودور، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمۀ عباس زریاب، تهران، ۱۳۵۸ش.
(۱۴) حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان.
(۱۵) یعقوبی، احمد، «البلدان»، همراه الاعلاق النفیسۀ ‌ابن‌رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
(۱۶) Brunner, Ch,» Georgraphical and Administrative Divisions: Settlements and Economy «, The Cambridge History of Iran, volIII (۲) , ed E Yarshater, London, ۱۹۸۳.
(۱۷) Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶.
(۱۸) EI۲.
(۱۹) Iranica.
(۱۸) Le Strange, G, The Lands of the Eastern Caliphate, London, ۱۹۶۶.
(۲۰) Lukonin, V G, Kultura sasanidkogo Irana, Moscow, ۱۹۶۹.
(۲۱) Mochiri, M I, Etude de numismatique Iranienne sous les Sassanides et Arabe- Sassanides, Tehran, ۱۹۷۷.

۹ - پانویس


 
۱. Lukonin, V G, Kultura sasanidkogo Irana, Moscow, ۱۹۶۹، ج۱، ص۶۴.
۲. فره‌وشی، بهرام، فرهنگ فارسی به پهلوی، ج۱، ص۶۰، تهران، ۱۳۵۲ش.
۳. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۱، ص۵۱۵.    
۴. EI۲، ج۵، ص۹۴۵.
۵. Iranica، ج۴، ص۹۳.
۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۴۱.    
۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۴۰-۴۱.    
۸. ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۳۸۳-۳۸۴.    
۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۴۱.    
۱۰. ابن‌خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، ج۱، ص۷، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۸۹م.    
۱۱. قدامة بن جعفر، الخراج، ج۱، ص۱۶۱، به کوشش محمدحسین زبیدی، بغداد، ۱۹۷۹م.    
۱۲. نولدکه، تئودور، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ج۱، ص۶۶، ترجمۀ عباس زریاب، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۳. نولدکه، تئودور، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمۀ عباس زریاب، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۴. Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۹۰.
۱۵. بارتولد، و.، جغرافیای تاریخی ایران، ج۱، ص۲۱۰، ترجمۀ حمزۀ سردادور، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۶. Brunner, Ch,» Georgraphical and Administrative Divisions: Settlements and Economy «, The Cambridge History of Iran, volIII (۲) , ed E Yarshater, London, ۱۹۸۳، ج۱، ص۷۵۸.
۱۷. دیاکونف، م. م.، تاریخ ایران باستان، ج۱، ص۴۱۶، ترجمۀ روحی ارباب، تهران، ۱۳۴۶ش.
۱۸. Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۳۷۹.
۱۹. نولدکه، تئودور، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ج۱، ص۶۶، ترجمۀ عباس زریاب، تهران، ۱۳۵۸ش.
۲۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۸۶.    
۲۱. Lukonin, V G, Kultura sasanidkogo Irana, Moscow, ۱۹۶۹، ج۱، ص۶۴.
۲۲. Iranica، ج۴، ص۹۳.
۲۳. Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۴۸۷.
۲۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷.    
۲۵. ابن‌خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۲، ص۳۶۸.
۲۶. Brunner, Ch,» Georgraphical and Administrative Divisions: Settlements and Economy «, The Cambridge History of Iran, volIII (۲) , ed E Yarshater, London, ۱۹۸۳، ج۱، ص۷۵۸.
۲۷. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۱، ص۱۷۷.    
۲۸. یعقوبی، احمد، «البلدان»، ج۱، ص۱۵۷، همراه الاعلاق النفیسۀ ‌ابن‌رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.    
۲۹. Mochiri, ج۲، ص۲۶۷-۲۸۲، M I, Etude de numismatique Iranienne sous les Sassanides et Arabe- Sassanides, Tehran, ۱۹۷۷.
۳۰. Mochiri, ج۲، ص۲۶۶، M I, Etude de numismatique Iranienne sous les Sassanides et Arabe- Sassanides, Tehran, ۱۹۷۷.
۳۱. محمدی ملایری، محمد، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ج۲، ص۲۷۳، تهران، ۱۳۷۵ش.
۳۲. یعقوبی، احمد، «البلدان»، ج۱، ص۱۵۷، همراه الاعلاق النفیسۀ ‌ابن‌رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.    
۳۳. EI۲، ج۵ ص۹۴۵.
۳۴. Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۳۸۲-۳۸۳.
۳۵. Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۳۸۲-۳۸۳.
۳۶. Christensen, A, L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, ۱۹۳۶، ج۱، ص۳۸۲-۳۸۳.
۳۷. سامی، علی، تمدن ساسانی، ج۲، ص۱۷۲، شیراز، ۱۳۴۴ش.
۳۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۸.    
۳۹. محمدی ملایری، محمد، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ج۲، ص۲۷۳، تهران، ۱۳۷۵ش.
۴۰. بلاذری، احمد، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۲۵۸، به کوشش رضوان محمدرضوان، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.    
۴۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵-۷.    
۴۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵-۷.    
۴۳. بلاذری، احمد، فتوح‌البلدان، ج۱، ص۲۵۸، به کوشش رضوان محمدرضوان، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.    
۴۴. دینوری، احمد، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش عبدالمنعم عامر و جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۹۶۰م.    
۴۵. ابن‌خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، ج۱، ص۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۸۹م.    
۴۶. قدامة بن جعفر، الخراج، ج۱، ص۱۶۳، به کوشش محمدحسین زبیدی، بغداد، ۱۹۷۹م.    
۴۷. یعقوبی، احمد، «البلدان»، ج۱، ص۱۵۷، همراه الاعلاق النفیسۀ ‌ابن‌رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.    
۴۸. Le Strange, G, The Lands of the Eastern Caliphate, London, ۱۹۶۶، ج۱، ص۳۴.
۴۹. Iranica، ج۴، ص۹۴.


۱۰ - منبع



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «به اردشیر»، شماره۵۲۲۷.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.