تأسیس الغرب الإسلامی (کتاب)تاسیس الغرب الاسلامی، برگردان مجموعه مقالاتی به قلم نویسنده معاصر هشام جعیط است که در مجلات تاریخی و شرق شناسی به زبانهای انگلیسی و فرانسوی منتشر شده بود و اکنون پس از اصلاح و اضافات توسط خود او در قالب کتاب منتشر شده است. نویسنده در این کتاب به چگونگی تاسیس اسلام در مغرب، اندلس و قاره آفریقا در قرون اول و دوم هجری پرداخته است. ۱ - ساختاردر تنظیم فصلهای کتاب ترتیب زمانی و تاریخی لحاظ شده و ارتباط فصول با یکدیگر حفظ شده است. کتاب در پنج فصل تدوین شده که عناوین آنها عبارت است از: ۱- فتح مغرب: در ضمن سه بخش استکشاف، استقرار و فتح کامل. ۲- تنظیم مغرب در قرن دوم هجری. ۳- حیات اقتصادی و اجتماعی در آفریقای عربی قرن دوم هجری. ۴- تطور سیاسی ومبارزات دینی. ۵- فتح اندلس و تطور اول. در پایان کتاب نیز در یک بخش الحاقی، کتابهای مرجع در این موضوع را تا عصر حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. ۲ - گزارش محتوا۲.۱ - فصل اولبه مراحل مختلف شکل گیری اسلام در قاره آفریقا و مراحل استکشاف، استقرار و فتح کامل این سرزمین که از سال ۲۷ تا ۸۶ قمری به طول انجامید، مورد بررسی قرار گرفته است. عقبة بن نافع در سال ۵۰ قمری قیروان را فتح کرد و این شهر به عنوان شهری استراتژیک پایه ریزی گردید. شهر قیروان بخش مهمی از تمدن اسلام و آغازگر اشاعه تمدن و فرهنگ اسلامی در آفریقا است و در تاریخ اسلام به عنوان شهری دینی و علمی شهرت دارد. این شهر در ۱۶۰ کیلومتری تونس قرار دارد. اقوام بربر در غرب تاسیس قیروان را برای خود تهدیدی تصور میکرد و لذا سالها طول کشید که مقاومتها و فتنهها در این سرزمین فروکش کند. ۲.۲ - فصل دومحدود جغرافیایی غرب اسلامی از خلال منابع مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و تقسیم مغرب به ادنی، اوسط و اقصی از تقسیمات متاخر شمرده شده است. از دیگر مباحث این فصل، تنظیمات سه گانه لشکری و اداری و قانونی است که در ابتدا والی یا امیر به عنوان عامل وحدت بین شاخههای تنظیم سه گانه فوق مورد تاکید قرار گرفته است. صلاحیتهای والی در این منطقه با والی مدینه و کوفه تفاوتی نداشته است. در آفریقا نیز مانند سایر ولایات اسلامی تشکیل مؤسسات اداری بلافاصله پس از پیروزی بر مقاومت اقوام بربر و حتی پیش از استکمال فتح انجام شد. ابن عبدالحکم در کتاب فتح مصر و المغرب حسان بن نعمان را اولین کسی دانسته که مؤسسات و وضع خراج بر عجم آفریقایی و... را تدوین نمود. مرکز دستگاههای اداری در عصر اموی و بخصوص در عهد عباسی قیروان بود. مهمترین این دستگاههای تحت اشراف والی عبارت بود از: دیوان جند، دیوان رسائل، دیوان خراج. در ادامه به دقت مناطق پنج گانه اداری با ذکر مناطق تحت حمایت از مصادر استخراج و در یک جدول ارائه شده است. ۲.۳ - فصل سومبه اوضاع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سرزمینهای تحت پوشش اسلام در آفریقا پرداخته است. پیش از ورود به بحث اصلی خلاصهای از نظام سیاسی، اداری و قضایی در فصلهای پیشین ارائه شده است. منابع بسیاری از نشاط اقتصادی در برخی مناطق و فقر اقتصادی در بعضی دیگر گزارش دادهاند. حضور اسلام نه تنها تجارت را از بین نبرد، بلکه آن را احیا نمود و لذا مهمترین شریک تجاری آفریقا در این عصر مشرق اسلامی بود. تاثیراتی که اسلام بر اوضاع اجتماعی آفریقا گذاشت، بسیار چشم گیر بود. ایرانیان و به ویژه خراسانیها که با والیان عباسی به آفریقا رفته بودند، در تونس، قیروان وسایر بلاد مستقر شده بودند. نویسنده از علمایی مانند ابن فروخ که در اصل ایرانی بود، نام برده است و در عین حال متذکر شده است که به دلیل جهل به تعداد این دانشمندان تنها میتوان حدود این تاثیرات را حدس زد. تغییرات اجتماعی در معماری شهرها بروز یافته بود به گونهای که معماری شهرها به شکل دایره طراحی شده بود که مسجد جامع و دارالاماره در وسط قرار داشته و این دو به یکدیگر متصل بودند. ۲.۴ - فصل چهارمتطورات و مبارزات سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. بین فتح مغرب به دست موسی بن نصیر حوالی سال ۸۶ ق و ایجاد دولت اغالبه در سال ۱۸۴ ق که مغرب به طور کامل در مسیر تاریخ اسلامی قرار گرفت، حدود یک قرن زمان صرف شد. نویسنده این دوره تاریخی را به دو مقطع پیشروی و اضطرابات تقسیم کرده است. مقطع اول چهل سال ادامه یافت و تمامی بلاد مغرب را در برمی گرفت. پس از آن انقلابها و مبارزات اباضیه و خوارج بر ضد حکومت سالها به طول انجامید. در این فصل از کتاب؛ همانند سایر فصول که آدرس منابع در پانوشت میآمد، عمل نشده است. ۳ - فتح اندلسدر بخش آخر به طور جداگانه به فتح اندلس پرداخته شده است. از فتح اندلس در سال ۹۳ ق تا زمان استقلال آن در سال ۱۳۸ ق؛ یعنی در حدود نصف قرن این شهر تابع مغرب؛ یعنی والی قیروان بود. این منطقه نیز با مقاومتهای اقوام بربر مواجه بود و والیان فراوان که معمولا از عرب آفریقایی نبودند بر این منطقه حکومت کردند. البیان المغرب ابن عذاری از منابع خوبی است که مکرر در این فصل مورد استناد قرار گرفته است. در پایان کتاب در یک بخش الحاقی مصادر مکتوب و آرشیوی تا عصر حاضر بررسی شده است. نویسنده در ابتدا به این نکته اشاره میکند که تا کنون مطالعه کاملی در رابطه با مصادر قاره آفریقا انجام نشده است. وی در ضمن مقالهای که مشتمل بر جداولی است تا حد امکان به این کار اقدام میکند. وی در ضمن یک دسته بندی مصادر اخباری، جغرافیایی و دینی را معرفی کرده است و از مروج الذهب مسعودی و مسالک ابن حوقل در زمره منابع مهم جغرافیایی درباره تاریخ اسلام در آفریقا نام برده است. ۴ - وضعیت کتابآدرس مطالب و تحقیقات مفیدی در هر صفحه آمده است. فهرست مطالب و همچنین مصادر در پایان کتاب آمده است. ۵ - پانویس۶ - منبعنرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور). |