زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه
 

سریه عمیر بن عدی برای کشتن عصماء





سریه عمیر بن عدی، که وی منتسب به قبیله «بنی‌خطمه»، شاعر و قاری قرآن بود، در بیست و پنجم ماه رمضان سال دوم هجرت و با قتل عصماء دختر مروان از قبیله «بنی‌امیة بن زید»، که همسر یزید بن زید بن حصن خطمی بود، ماموریت خود را تمام کرد.


۱ - مفهوم‌شناسی سریه



"سریه" از ماده سرو به قطعه‌ای از سپاه گفته می‌شود که به دستور رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام می‌شدند، بدون آنکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همراه آنان خارج شود.

۲ - توصیف اجمالی عمیر بن عدی‌



"عمیر بن عدی بن خرشه بن امیة بن عامر بن خطمه" فرزند "عدی" شاعر، یکی از شاعران عرب می‌باشد و برادرش "حارث" در جنگ احد کشته شد. او منتسب به قبیله «بنی‌خطمه» و اولین کس از آنان بود که اسلام آورد. او دارای ضعف بینایی بوده و لذا در برخی از رویدادها به همراه رسول خدا حضور نداشت؛ اما در برخی از روایات گفته شده که او نابینا بوده است. او از آنجایی که بخشی از قرآن را حفظ بود در میان قبیله خود به قاری مشهور شده بود.

۳ - علت وقوع سریه



"عصماء" دختر "مروان" از قبیله «بنی‌امیه بن زید»، که همسر "یزید بن زید بن حصن خطمی" بود، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را آزار می‌داد و از اسلام ایراد می‌گرفت و مردم را علیه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تحریک و تحریض می‌کرد. در نقلی دیگر آمده است که عصماء دختر مروان زنی از قبیله بنی‌امیة بن زید (از اهل مدینه) بود که مردی از «بنی‌خطمة» او را به زنی گرفته بود و چون جریان قتل "ابوعفک" را شنید، منافق شده و درباره عیب‌جوئی مسلمانان و دیانت مقدس اسلام اشعاری گفت‌.
[۱۳] رسولی، سید‌هاشم، زندگانی محمد پیامبر اسلام، ترجمه السیره النبویه ابن هشام، تهران، انتشارات کتابچی، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۱۱.
[۱۴] قاضی ابرقوه، اسحاق بن محمد، سیرت رسول الله، تحقیق: اصغر مهدوی، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۰۹۱.


۴ - اعزام عمیر بن عدی به عصماء



در بیست و پنجم ماه رمضان سال دوم هجرت، "عمیر بن عدی" هنگامی که سخنان و اشعار عصماء را در مورد اسلام و پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنید و شوراندن مردم را علیه اسلام دید، گفت: پروردگارا، نذر می‌کنم که اگر محمد را به مدینه بازگردانی، من عصماء را به قتل برسانم. (در برخی از نقل‌ها نیز وارد شده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) او را برای انجام این سریه اعزام فرمود.) هنگامی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از جنگ بدر مراجعت فرمود، عمیر بن عدی در دل شب به خانه عصماء رفت. بعضی از بچه‌های او اطرافش خواب بودند و یکی از آنها شیرخوار و روی سینه او بود. عمیر با دست خود او را لمس کرده و کودکی را که شیر می‌داد، از سینه او برداشت و شمشیرش را بر سینه عصماء گذاشته و چنان فشار داد که از پشت او بیرون آمد. پس از آن به مدینه آمده و نماز صبح را با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اقامه کرد. هنگامی که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از مسجد بیرون آمد، نگاهی به عمیر‌ انداخته و پرسیدند: آیا دختر مروان را کشتی؟ (از این سخن پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌توان این‌گونه برداشت کرد که عمیر بن عدی به دستور رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این ماموریت را انجام داده است) عمیر گفت: آری پدر و مادرم فدایت گردند! در این هنگام عمیر ترسید که نکند با قتل عصماء مرتکب نافرمانی و خطا شده باشد، از این‌رو از رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرسید: آیا با این قتل مرتکب گناه شده و مشکلی برایم پیش می‌آید؟ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: نه، به خاطر او حتی دو بز هم شاخ به شاخ هم نخواهند، گذاشت. (منظور پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن بود که این مساله ارزش سخن گفتن را نیز ندارد). این مثل برای اولین بار از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیده شد.
پس از آن پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به اطرافیان خود نگریسته و فرمودند: هر گاه دوست داشتید به مردی نگاه کنید که خدا و رسول را از غیب یاری داده است، به عمیر بن عدی بنگرید."عمر بن خطاب" هم گفت: به این کور بنگرید که چگونه در اطاعت خدا کوشا و سخت‌گیر است! پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: به او کور نگو، او بصیر و بیناست. هنگامی که عمیر از پیش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برگشت، متوجه شد که پسران عصماء به اتفاق گروهی مشغول به خاک سپردن او هستند، آنها هنگامی که متوجه حضور عمیر بن عدی شدند که از مدینه می‌آید، پرسیدند: ‌ای عمیر، آیا عصماء را تو کشته‌ای؟ عمیر گفت: آری، همه به من حمله کنید و مهلتم ندهید، سوگند به آن کسی که جان من در دست اوست، اگر همه شما هم آنچه را که او می‌گفت بگویید، با این شمشیر همه شما را می‌زنم تا کشته شوم یا همه شما را بکشم.
[۲۳] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ه، ج۲، ص۲۵.
[۲۴] ابن سید‌الناس، ابو الفتح محمد بن سید، عیون الاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر، تعلیق: ابراهیم محمد رمضان، بیروت، دار القلم، چاپ اول۱۴۱۴، ج۱، ص۳۴۰.


۵ - پانویس


 
۱. ‌اندلسی‌، ابن عبد البر، الدرر فی اختصار المغازی و السیر، قاهره‌، وزارت اوقاف مصر، ۱۴۱۵ چاپ اول، ج۱، ص۹۵.    
۲. بیهقی، احمد بن الحسین، دلائل النبوة، تحقیق:عبد المعطی قلعجی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۵چاپ اول، ج۳، ص۵.    
۳. مقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق:محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰چاپ اول ج۸، ص۳۳۰.    
۴. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق:عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول ۱۴۱۵ه، ج۴، ص‌۵۹۸.    
۵. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق:عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول ۱۴۱۵ه، ج۴، ص‌۵۹۹.    
۶. ابن عبد البر، ابو عمر یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق:علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ط الاولی، ج۳، ص‌۱۲۱۸.    
۷. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق:عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول ۱۴۱۵ه، ج۴، ص‌۶۰۰.    
۸. ابن عبد البر، ابو عمر یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق:علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ط الاولی، ج۳، ج۳، ص‌۱۲۱۸.    
۹. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق:عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول ۱۴۱۵ه، ج۴، ص‌۵۹۹.    
۱۰. حمیری معافری، عبد الملک بن هشام، السیرة النبویة، تحقیق:مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبد الحفیظ شلبی، بیروت، دار المعرفة، بی تا، ج۲، ص۶۳۷-۶۳۶.    
۱۱. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق:محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ه، ج۲، ص۲۱.    
۱۲. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، بی تا، ج۴، ص۱۹۴.    
۱۳. رسولی، سید‌هاشم، زندگانی محمد پیامبر اسلام، ترجمه السیره النبویه ابن هشام، تهران، انتشارات کتابچی، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۱۱.
۱۴. قاضی ابرقوه، اسحاق بن محمد، سیرت رسول الله، تحقیق: اصغر مهدوی، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۰۹۱.
۱۵. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق:مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، چاپ سوم ۱۴۰۹، ج۱، ص۱۷۴.    
۱۶. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق:محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ه، ج۲، ص۲۱.    
۱۷. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد، تحقیق:عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ج۶، ص۲۱.    
۱۸. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق:مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، چاپ سوم ۱۴۰۹، ج۱، ص۱۷۳.    
۱۹. ابن سید‌الناس، ابو الفتح محمد بن سید، عیون الاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر، تعلیق:ابراهیم محمد رمضان، بیروت، دار القلم، چاپ اول۱۴۱۴، ج۱، ص۳۴۰.    
۲۰. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد، تحقیق:عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ج۶، ص۲۱.    
۲۱. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق:محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ه، ج۱، ص۲۱.    
۲۲. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق:مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، چاپ سوم ۱۴۰۹، ج۱، ص۱۷۳.    
۲۳. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ه، ج۲، ص۲۵.
۲۴. ابن سید‌الناس، ابو الفتح محمد بن سید، عیون الاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر، تعلیق: ابراهیم محمد رمضان، بیروت، دار القلم، چاپ اول۱۴۱۴، ج۱، ص۳۴۰.


۶ - منبع


سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سریه عمیر بن عدی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۸/۲۵.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.