مستحبشیء مطلوب مولا، با عدم حرمت ترک آن است. ۱ - تعریفمستحب، از اقسام محکوم به است؛ یعنی شارع مقدس مکلف را به انجام عملی تشویق و تحریص میکند، بی آن که در آن الزامی وجود داشته باشد؛ به بیان دیگر، مستحب، عملی است که فعل آن پسندیده است و ترکش حرام نیست؛ یعنی انجام دهنده آن سزاوار ستایش میباشد، ولی ترک کننده آن مستحق ذم نیست، مانند: نماز و روزه مستحبی. [۲]
مبادی فقه و اصول، فیض، علیرضا، ص۱۱۱.
۲ - نکته اولدر میان اصولیها در این که مندوب ، ماموربه است یا نه، اختلاف است؛ عدهای همانند « مالکیه » و « شافعیه » و « حنابله » مندوب را ماموربه میدانند، به دلیل این که فعل مندوب، اطاعت است؛ اما « حنفیه » به عدم ماموربه بودن مندوب معتقدند. ۳ - نکته دومدر این که استحباب، مدلول لفظ است یا حکم عقل ، اختلاف وجود دارد؛ بیشتر متاخرین معتقدند در جایی که بعث به مطلوب از سوی مولا با اراده غیر اکید باشد، به گونهای که اگر مکلف با آن مخالفت کند مورد سرزنش قرار نگیرد، عقل به استحباب آن عمل، حکم میکند. ۴ - نکته سوممستحب (مندوب) سه قسم است: ۱. مستحب مؤکد ؛ فعلی است که ترک آن عقاب ندارد، ولی ترک کننده آن مستحق مذمت و عتاب میشود، مانند افعالی که مکمل واجبات دینی است، هم چون: نماز جماعت ، اذان و اقامه؛ ۲. مستحب مشروع ؛ فعلی است که فاعل آن ثواب میبرد، ولی ترک کننده آن سرزنش و عقاب نمیشود، مانند: تصدق بر فقرا و روزه روزهای دوشنبه و پنج شنبه هر هفته؛ ۳. مستحب زاید ؛ فعلی است که از کمالات مکلف محسوب میشود، مانند: اقتدا به رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در امور عادی مثل خوردن، آشامیدن، راه رفتن و خوابیدن. [۳]
اصول الفقه الاسلامی، زحیلی، وهبه، ص (۷۹-۷۸).
[۴]
فرهنگ معارف اسلامی، سجادی، جعفر، ج۴، ص۲۲۴.
[۵]
اصول الفقه، زهیرالمالکی، محمد ابوالنور، ج۱، ص۵۶.
[۶]
تقنین اصول الفقه، عبدالبر، محمد زکی، ص۱۵.
[۷]
سیری کامل در اصول فقه، فاضل لنکرانی، محمد، ج۷، ص۱۱۳.
[۸]
تقنین اصول الفقه، عبدالبر، محمد زکی، ص۳۱.
۵ - پانویس
۶ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۳۰، برگرفته از مقاله «مستحب». |