زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
 

پیراسته تاریخنامه هرات‌ (کتاب)





پیراسته تاریخ نامه هرات یا تاریخ نامه هرات ، نوشته سیف بن محمد بن یعقوب سیفی هروی (۶۸۱- پس از ۷۲۱ ق) و به زبان فارسی است؛ گزارش اوضاع و رخدادهای هرات از آغاز تاخت مغول تا سال ۷۲۱ ق. سیفی تاریخ نامه را به دستور فرمانروای هرات، ملک غیاث الدین محمدکرت، نگاشته است.


۱ - ساختار کتاب



در آغاز، مقدماتی در اساطیر، اخبار و روایات در تاریخ و چگونگی ساختن شهر هرات و سازنده یا سازندگان آن و نیز مطالبی در احوال و اوضاع شهرهای نزدیک هرات؛ همچون مرو، نیشابور و... آورده است. سپس رخدادها را از سال ۶۳۴ تا سال ۷۲۱ ق به گونه سال شمار به تفصیل آورده و مجموعه مطالب کتاب که اکنون در دست است، در ۱۳۸ فصل، یا چنانکه مولف نام نهاده، در ۱۳۸ ذکر به پایان می‌رسد؛ هر چند مولف در مقدمه می‌نویسد که او کتاب را در ۴۰۰ ذکر تمام کرده است.

۲ - گزارش محتوا



سیفی در چگونگی تالیف تاریخ نامه می‌نگارد که او کتاب مجموعه غیاثی را که در علم آداب نگاشته بود، وسیله شناسایی خویش قرار داده و آن را به «ملک غیاث الدین تقدیم کرده است. ملک سیفی را نواخت و او را به نگارش رخدادهای هرات از روزگار چنگیزخان به بعد با دقت در گزارش درست و راست وقایع برگماشت. سیفی از ملک نقل کرده که گفته است، چون تاریخی درست از هرات و رخدادهای آن در دست نیست گزارش گران و جهان گردان آن چه خود می‌خواهند، به هم می‌بافند و باعث گمراهی مردم و دور ماندن آنان از دریافتن حقایق می‌گردند.»
سیفی در پایان رخدادهای سال ۷۲۱ ق می‌نگارد که «امید واثق است به کرم ملک عادل عالم حاجی غازی غیاث الحق والدین خلد ملکه که من بنده را به نظر عنایت منظور دارد تا به اندک روزگاری دفتر ثانی را در کتابت آرم.»
او همچنین از یکی از صدورمعظم هرات، خواجه شهاب و محبت هایش به مولف هنگام تالیف کتاب یاد کرده، او را دعا می‌کند و می‌نویسد: «اگر تربیت او نبودی، این تاریخ نامه که ۱۲۰ تا کاغذ است، سال‌ها به انجام نپیوستی و بی کرم و تقویت او چنین کتاب معتبر در دو سال و نیم به آخر نرسیدی.»
مولف نام کتاب را تاریخ نامه و یک بار هم تاریخ هرات می‌نویسد؛ «هر چند پس از وی از این کتاب با نام‌هایی؛ چون تاریخ ملوک کرت و تاریخ ملوک هرات یاد می‌کنند؛ اما تاریخ نامه به این دلیل مناسب تر می‌نماید که این کتاب در بردارنده رخدادهای کامل دوران ملوک کرت هرات نیست و با گزارش برخی رخدادهای سال ۷۲۱ ق پایان می‌پذیرد؛ در حالی که فرمانروایی ملوک کرت تا سال ۷۸۳ ق ادامه می‌یابد.»
او چون تصریح می‌کند که کتاب را در دو سال و نیم نگاشته، در این صورت باید آغاز تالیف سال ۷۱۸ ق بوده باشد.
سیفی ظاهرا به اسناد دولتی دسترسی داشته است، زیرا در بسیاری از جاها، چون از نامه یا فرمانی یاد می‌کند، متن آن را هم می‌آورد. از سویی او به نقد و صحیح ساختن روایات می‌کوشد و چون رخدادی را روایت می‌کند، سپس صورت درست تر آن را با یادکرد منبع یا شخصی که آن رخداد را از نزدیک دیده یا شنیده است، با آوردن عبارت «اصلح آن است که» نقل می‌کند؛ گاهی چون از جایی یا کسی یاد می‌کند به تعریف و تشریح آن می‌پردازد؛ مثلا چون از گروه حایطیان یاد می‌کند، شرح می‌دهد که چرا آنان را حایطی می‌گویند و دقیقا زمان و مکانی را که این نام از آن برخاسته یاد می‌کند یا هنگامی که از مابیژناباد نام می‌برد، می‌نویسد که آن جای را مابیژناباد می‌گویند، زیرا آن را مادر بیژن آباد کرده است.

۲.۱ - روش مؤلف در بیان منابع و مأخذ


سیفی منابع و مآخذ را به وضوح و با ذکر نام مولف بیان می‌کند؛ مثلا تاریخ نامه هرات از فامی، تاریخ علایی ، تاریخ جهانگشای، تاریخ غازانی و تاریخ منهاج سراج.
سیفی هنگام گزارش کارنامه شاهان از ویژگی‌های اخلاقی و فرهنگی آنان نیز یاد می‌کند و گاهی به خرده گیری رفتار و اخلاق آنان نیز می‌پردازد. مثلا از خوشنویسی ملک غیاث الدین و این که مدتی به کتابت قرآن مجید سرگرم بوده یاد می‌کند، یا می‌نویسد که ملک فخرالدین مردم را از خوشگذرانی و می‌خوارگی منع می‌فرمود، در حالی که خود به آن منهیات مبادرت می‌ورزید یا به قول خودش «با وجود این همه امر معروف و نهی منکر ، البته هر شب آواز چنگ و نغمه عود شنیدی و شراب صافی نوشیدی» یا امیر حافظ، قرآن مجید را از برداشته است.
او در موارد مختلف به شرح ساختمان‌ها و ابنیه هرات می‌پردازد و تصویری روشن از آبادی‌ها و هنر معماری در آن شهر به دست می‌دهد؛ به عنوان نمونه می‌توان از آبادی‌های هرات در روزگار ملک فخرالدین و روزگار ملک غیاث الدین یاد کرد.
در مورد بانوان نیز در تاریخ نامه مطالب متعدد می‌توان یافت؛ مثلا شمیره دختر جمان افریدون، همای چهرآزاد دختر بهمن بن اسفندیار، هرات: دختر ضحاک و مادر اسکندر که از آنان در موضوع بنای شهر هرات یاد شده است. سیفی در فصول مختلف از زنان یاد و به نقش آنان در رخدادهای تاریخی اشاره می‌کند؛ از آن جمله‌اند: بانو قتلغ الشی (یا ایشی) یکی از خاتونان چنگیزخانی، در ارتباط با واپس فرستادن هراتیان به هرات، شیرین خاتون همسر امیر دانشمند بهادر و ارمک دختری در جامه سربازان مغول.
سیفی به فرهنگ و رسوم ایران باستان توجه و تاکید دارد؛ مثلا آن جا که از آفرین خواندن به رسم عجم یاد می‌کند، یا جایی که می‌گوید ملک غیاث الدین را به رسم اعاظم ملوک عجم به ملکی خطه محروسه هرات روان گردانند.

۲.۲ - مقام والای تاریخ‌نامه هرات


تاریخ نامه هرات در عرصه زبان و ادب مقامی والا دارد. بیان چندین روایت اساطیری در باب بنای هرات ارزش ادبی خاص به تاریخ نامه هرات بخشیده است. تاریخ نامه هرات، نمونه‌ای است از شیوه نگارش هرات و منطقه زبانی پیرامون آن در اوایل سده هشتم هجری. تاریخ نامه هم نمونه‌ای از نثر منشیانه تازه رواج یافته در زبان فارسی است و هم شیوه ویژه کاربرد مولف از این نثر را نشان می‌دهد؛ در حالی که سیفی به حدی به انشاپردازی رغبت نشان می‌دهد که گاه چند صفحه را پر می‌کند، بدون آن که به بیان نکته یا مطلبی در تاریخ بپردازد. او تاریخ را کمتر با انشا می‌آمیزد، مگر در مورد سجع و جناس که بسیار به استفاده از آن علاقه مند است؛ مثلا به جای عشرت عسرت یافتند، از حواشی و مواشی ایشان آن چه گزین و بهین و ثمین و سمین بودی، دیوار بست او را پست کنند، جمله حمله کردند، در هر قدمی صنمی دیدند کشته و در خانه‌ای جانانه‌ای یافتند مرده، هر شهری که بروی قهری رفته بود، آن مرد هژبر زور از ولایت غور، به وقت خروش خروس.
مطالب تاریخی کتاب به آسانی از نثر منشیانه سیفی جدا تواند شد، بدون آن که به شیوه نگارش سیفی دست برده شود.
ترجمه مطالب تازی به فارسی نمونه زیبایی از زبان ترجمه در عصر نگارنده است. گزینش اشعار فارسی و گاهی تازی بر غنای ادبی تاریخ نامه افزوده و گاهی باعث احیای نام و ماندگاری مطالبی از یک اثر شده است؛ نقل مقداری قابل توجه از منظومه کرت نامه ( (یا با شرح داستان گوینده آن صدرالدین ربیعی پوشنگی (فوشنجی)، تاریخ نامه را به صورت مهم‌ترین ماخذ برای آشنایی با این مثنوی و گوینده آن در آورده و نقل مکرر از آن پژوهش گران را به سبک و سخن ربیعی و نقل قطعاتی از سام نامه خواننده و پژوه شگر را با شیوه مثنوی سرایی سیفی آشنا می‌سازد.
کاربرد واژه‌های مختلف، از نام جاها گرفته تا نام جنگ افزارها، اصطلاحات مغولی و به ویژه واژه‌های ناب فارسی کتاب را اهمیت خاص زبان شناختی می‌بخشد. نام جاها در هرات ، که بسیاری از آن‌ها هنوز بی هیچ دگرگونی به همان صورت باقی است پیشینه کهن آن‌ها را نشان می‌دهد؛ از آن جمله آزاب، اسفزار، انجیر، اوبه، بادمرغان، برامان، برج خاکستر، پای حصار، بوالیان (یا گوالیان)، پل درقره، پل ریگینه، تولک، جغرتان، جوی آلنجان، دولتخانه، غیزان، پوشنج، قلعه کاه، که دستان و جز آن‌ها.

۳ - منبع



نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.