اجابت
اجابت به معنای پذیرفتن دعوت و خواهش کسى است.
احکام اجابت، در باب هاى
طهارت،
زکات،
جهاد،
امر به معروف،
تجارت،
نکاح و
اطعمه و اشربه آمده است.
چنانچه یکى از دو طرف دعوا از دیگرى براى داورى نزد
حاکم شرع جامع الشرایط دعوت کند، اجابت او
واجب است.
امام خمینی در
تحریرالوسیله مینویسد: «اگر
مدّعی، خصمش را برای
محاکمه نزد فقیه دعوت کند بر او واجب است قبول کند، چنان که اگر
خصم به مرافعه نزد فقیه راضی شود برای مدّعی جایز نیست به غیر او
مراجعه نماید.»
در صورتى که کسى نزد
قاضی براى
احقاق حق خویش علیه دیگرى
استغاثه نماید، اجابت او بر قاضى واجب است.
همچنین «اگر برای فردی از
رعیت دعوایی بر علیه قاضی باشد پس
مرافعه را به پیش قاضی دیگر ببرد دعوایش مسموع است و باید قاضی را احضار نماید؛ و اجابت آن بر قاضی واجب است. و حاکم باید در این قضیه، با قاضی و مدعی او در آدابی که میآید به طور مساوی عمل نماید.»
و «اگر مردی
متهم به
قتل باشد و
ولیّ از
حاکم بخواهد که او را
زندانی نماید تا
بیّنه را حاضر کند ظاهر آن است که اجابت او جایز است مگر اینکه این مرد از کسانی باشد که اطمینان است که فرار نمیکند. و اگر مدعی،
اقامه بیّنه را تا شش روز تاخیر بیندازد، متهم آزاد گذاشته میشود.»
اگر گردآورنده ی
زکات، مقدار ثمره را تخمین بزند و از
مالک پیش از رسیدن زمان اخراج زکات، زکات آن را بخواهد، اجابت او واجب نیست.
اگر مؤمنى که توان پرداخت
نفقه را دارد، از دخترى
خواستگاری نماید، در این که بر ولىّ دختر، اجابت او لازم است یا نه، اختلاف است.
امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: «
مستحب است خواستگاری که
خلق و
دین و
امانت وی مورد رضایت است و
عفیف و صاحب گشایش در زندگی است،
جواب رد به او داده نشود و به شرافت
حسب و بلندی
نسب نگاه نشود؛
حضرت علی (علیهالسلام) از
پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند که فرمود: وقتی کسی پیش شما آمد که خلق و دینش مورد رضایت شما بود به ازدواج او در بیاورید. حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: گفتم: ای پیامبر خدا حتی اگر آن شخص نسبش پست باشد؟ پیامبر فرمود: هرگاه کسی که دین و اخلاق او را میپسندید نزد شما آمد به ازدواج او درآورید، که اگر چنین نکردید
فتنه در زمین و
فساد بزرگی میشود»
اجابت دعوت
مؤمن و نیز اجابت دعوت به
تشییع جنازه،
ولیمه ی عروسى،
و
فسخ عقد از طرف فروشنده یا خریدار، مستحب است.
همچنین «برای هیچکس جایز نیست که روی
دیوار همسایه چیزی بسازد یا تیرهای سقفش را روی آن بگذارد؛ مگر با اذن و رضایت او. و اگر از همسایه درخواست آن را بنماید، اجابت او بروی واجب نیست؛ اگرچه
مستحب مؤکد است.»
و کسی «اگر برای خدمت در راه حج اجیر شود، در برابر مزدی که با آن مستطیع میشود حج بر او واجب میشود. ولی اگر از او خواسته شود که برای خدمتکردن در برابر چیزی که
مستطیع میشود اجیر شود،
قبول آن واجب نیست.»
در ثبوت
حق شفعه «در چیزهای
غیرمنقول اگر قابل
قسمت نباشند، مانند نهرهای باریک و راههای تنگ و چاههای کوچک و غالب آسیابها و حمامها و همچنین درخت و نخل و میوههایی که بر درخت خرما و سایر درختها است،
اشکال است، پس
احتیاط (واجب) برای شریک این است که اخذ به شفعه نکند مگر اینکه مشتری راضی باشد و برای مشتری آن است که اگر شریک اخذ به
شفعه کرد، او را اجابت نماید.»
اگر
امام یا نایب خاص او از گروهى براى
جهاد درخواست یارى نماید اجابت وى بر آن گروه،
واجب کفایی است،
مگر آن که امام علیه السّلام فرد یا افراد خاصى را به جهاد فرا خواند، که اجابت کردن آنان در این صورت
واجب عینی مىشود.
اجابت دستور
حاکم ستمگر بر اقامه ی
حدّ، در صورت ناچارى و ناحق نبودن
قتل،
جایز است.
اجابت درخواست امان
کافر،
جایز است.