بودابودا، لقب بنیانگذار آیین بودای در سانسکریت به معنای کسی است که به روشن بینی و اشراق رسیده است. ۱ - معرفی بودابودا، لقب گوتَمَه یا گاوتَمَه سیدهارتَه بنیانگذار آیین بودایی که شیوه زندگی و آیین او در فرهنگ و تمدن اسلامی بویژه در مناطقی که سابقه بودایی داشتهاند، تأثیراتی نهاده است. واژه بودا در سانسکریت به معنای کسی است که به روشن بینی و اشراق رسیده است. بودا در شهر قدیمی کاپیلاواستو در جنوب نپال متولد شد. تاریخ تولد و مرگ او دقیقاً روشن نیست، اما احتمالاً وی در حدود قرن ششم تا چهارم قبل از میلاد میزیسته است. زندگی بودا با افسانه آمیخته است. گفته شده که از طبقه کشتریه (طبقه سلحشوران و جنگجویان) بود و پدرش بر قبیله ساکیا/ شاکیا فرمان میراند. ازینرو، او را ساکیامونی/ شاکیامونی (فرزانه قبیله شاکیا) نامیدهاند. ۱.۱ - چگونگی پیدیش بودابراساس متون بودایی ـ که به زبان پالی نوشته شده و البته چندان اعتمادی بدانها نمیتوان کرد ـ و مطابق پیشگویی طالع بینان برای پدر او، در ۲۹ سالگی با مشاهده چهار منظره پیر سالخورده، مریض درمانده، جنازه و راهب قصر پدر، همسر و تنها فرزندش را ترک کرد، موی سر تراشید، لباس راهبان هندو را پوشید و شش سال به ریاضت مشغول شد. [۱]
داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ج۱، ص۱۳۴ـ۱۳۵، تهران ۱۳۶۲ ش.
سرانجام وی در زیر درختی که بعدها آن را درختِ بودْهی (درختِ بیداری و روشنایی) نامیدند، بودا شد یعنی به روشن بینی رسید. [۲]
داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ج۱، ص۱۳۶، تهران ۱۳۶۲ ش.
۱.۲ - عقاید آیین بودامیگویند بودا در زیر آن درخت به چهار حقیقت برجسته آیین خود دست یافت: هرآنچه پا به عرصه هستی میگذارد محکوم به رنج و درد است؛ مبدأ رنج، تولد و پیدایی است؛ بنابراین باید گردونه مرگ و حیات را متوقف کرد؛ و راهی که به سوی آزادی مطلق (نیروانا) میرود پس از طی مراحل هشت گانهای است، شامل درک درست، فکر درست، گفتار درست، کردار درست، زندگی درست، کوشش درست، پندار درست و توجه یا مراقبه درست. [۳]
داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۳، تهران ۱۳۶۲ ش.
بودا در تعالیم خود از پرستش خدایان و نیایش به درگاه آنان سخن نگفت. غایت اصلی در تعالیم او آزادی از رنج بازپیدایی (تناسخ) است. این رنج با رسیدن به نیروانا پایان مییابد و راه رسیدنِ بدان، راهی میان ریاضت افراطی و نفس پرستی است. [۴]
داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ج۱، ص۱۴۹، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۵]
داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ج۱، ص۱۵۱، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۶]
داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ج۱، ص۱۶۵، تهران ۱۳۶۲ ش.
۱.۳ - ده قانون اخلاقیبودا شاگردانش را به اطراف و اکناف فرستاد و برای راهبان بودایی ده قانون اخلاقی وضع کرد که رعایت پنج قانون آن برای سایر بوداییان نیز لازم بود: احتراز از بی جان کردن جانداران، احتراز از دزدی، پرهیز از زنا، پرهیز از دروغ و خودداری از مستی. [۷]
جان بویر ناس، تاریخ جامع ادیان، ج۱، ص۱۸۶ـ۱۸۷، ترجمة علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۷۰ ش.
بسیاری از خویشاوندان بودا به او پیوستند، از جمله پسر عموی او آناندا که از شاگردان برجسته بودا بود. [۸]
جان بویر ناس، تاریخ جامع ادیان، ج۱، ص۱۸۷، ترجمة علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۹]
داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ج۱، ص۱۳۹، تهران ۱۳۶۲ ش.
۱.۴ - دو شاخه اصلی بوداگفتهاند که بودا پس از ۴۵ سال تعلیم، در هشتادسالگی درگذشت. تعالیم او پس از چند قرن در سه بخش، معروف به سه سبد حکمت (تیپیتاکا، سانسکریت: تری پیتاکا)، نوشته شد. آیین بودا پس از مرگ وی به دو شاخه اصلی تقسیم شد: ترواده یا هینیانه (چرخه کوچک) که پیروانش خود را به اصول اولیه بودا وفادار میدانند؛ و مهایانه (چرخه بزرگ) که با آیینها و اعتقادات مردم مناطق مختلف تطبیق یافته است. در شاخه اخیر تمجید بودا به عنوان یک انسان کامل، به صورت ستایش موجودی الهی درآمد. همچنین علاوه بر بودا، عبادت و پرستش بوداهای آینده؛ بودی ستوا (جوهر عقل و خرد)، مرسوم شد. این بوداها واسطه انسان برای وصول به مقام نیروانا تلقی میشوند. [۱۰]
داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ج۱، ص۱۷۵ـ۱۷۶، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۱]
داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ج۱، ص۱۷۸، تهران ۱۳۶۲ ش.
۱.۵ - گسترش آیین بوداآیین بودا در قرن سوم پیش از میلاد، بر اثر فعالیتهای تبلیغی آشوکا، امپراتور هند که در حدود ۲۶۸ قبل از میلاد به تخت نشست، در سرحدات جهان هندو ایرانی گسترش یافت. در واقع او سبب شد تا این آیین در حد یک فرقه کوچک هندی باقی نماند. یکی از اقدامات او ساختن ۰۰۰، ۸۴ استوپا (عبادتگاههای بودایی به شکل گنبدهای نیمدایره بر روی سکویی مدور) بود. برخی از این استوپاها در تیکسلا (نزدیک پیشاور کنونی)، قندهار و نگرهار (جلال آباد) وجود دارند. همچنین کتیبههای اخلاقی آیین بودا، معروف به «فرمانهای روی سنگ» و «فرمانهای روی ستون»، از او به یادگار مانده است). ۱.۶ - حکومت کانیشکای پیشرفت آیین بوداحکومت کانیشکای اول (قرن اول و دوم میلادی)، مشهورترین فرمانروای کوشانی، که در متون بودایی آشوکای دوم نامیده شده، عصر تازهای در پیشرفت این آیین به وجود آورد. کوشانیها که به زبان بلخی ـ از زبانهای ایرانی ـ سخن میگفتند، جاده کاروانروی را از تیکسلا تا بلخ و از آنجا تا تِرمِذ در دست داشتند و از طریق این جاده بود که آیین بودا به آسیای میانه رسید. در طول این جاده تا شرق بقایایی از استوپاها، کتیبهها و مجسمههای بودایی متعلق به دوره کوشانی یافت شده است. ۱.۷ - بودایییان در عصر کنونیسرانجام، آیین بودا از هندوستان رخت بربست اما در خارج از این سرزمین همچنان به حیات خود ادامه داد. امروزه، مکتب ترواده بیشتر در سری لانکا، برمه، کامبوج و تایلند؛ و مکتب مهایانه در تبت، کره، چین و ژاپن رواج دارد. مکتب مهایانه که اکثریت بوداییان را شامل میشود، علاوه بر آسیا در اروپا و امریکای شمالی گسترش یافته و بویژه از مکتب ذن (یکی از شاخه های مهایانه در چین و ژاپن) در این دو قاره استقبال فراوانی شده است. بوداییان مکتب ترواده با تشکیل گردهماییهای جهانی که از ۱۳۳۴ش/ ۱۹۵۶ پایه گذاری شد، سعی در اتحاد میان پیروان مکاتب بودایی دارند. ۲ - احکام بودائیانبودایی به پیرو مکتب بودا می گویند. بوداییان از اصناف کفار میباشند. ۳ - فهرست منابع(۱) فلیسین شاله، تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ترجمة منوچهر خدایار محبی، تهران ۱۳۴۶ ش. (۲) داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، تهران ۱۳۶۲ ش. (۳) جان بویر ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمة علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۷۰ ش. ۴ - پانویس
۵ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بودا»، شماره۲۰۱۵. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام،ج۲، ص۱۴۷. |