تخالفتخالف یکی از اصطلاحات بهکار رفته در علم منطق بوده و به معنای نسبت میان دو ماهیت مختلف؛ مقابل تماثل و تقابل است. ۱ - توضیح اصطلاحتخالف، گاهی مرادف تغایر و در مقابل تماثل بهکار میرود که در این صورت شامل تقابل هم میشود و گاهی به معنایی اخص و از اقسام تغایر و قسیم تماثل و تقابل است و عبارت است از: نسبت بین دو امری که در ماهیت و لوازم آن با هم مختلفاند، ولی اجتماعشان در محل واحد -در صورتی که از صفات باشند- ممکن است، و آن دو امر را خلافان یا متخالفان مینامند؛ مانند شیرینی و سفیدی که در شکر جمعاند. ۲ - اقسام تخالف ۱. تخالف در حقیقت شخصیه (تخالف شخصی)؛ یعنی نسبت بین دو چیز که در شخص مخالفاند، و هر کدام ویژگیها و احکامی دارند و قابل حمل بر یکدیگر نیستند؛ اگر چه در نوع مشترکاند، مانند: محمد و علی. البته این دو، به لحاظ اشتراک در نوع، مصداق متماثلان هستند. ۲. تخالف در حقیقت نوعیه (تخالف نوعی)؛ یعنی نسبت بین دو چیز که در نوع تخالف دارند، اگر چه در جنس مشترکاند؛ مانند: انسان و اسب که هر یک نوعی، و هر نوع احکامی دارد و قابل حمل بر یکدیگر نیستند. انسان و اسب به لحاظ اشتراک در جنس، مصداق متماثلان هستند. ۳. تخالف در حقیقت جنسیه (تخالف جنسی)؛ یعنی نسبت بین دو چیز که در جنس اختلاف دارند، هر چند در وصفِ عارض بر آن دو مشترکاند، مانند: پنبه و برف، که جنسشان مختلف، ولی در سفیدی مشترکاند. ۴. تخالف در اعراض؛ مثل سیاهی و شیرینی، که متغایر هستند؛ ولی اجتماع آن دو در شئ واحد (مثل خرما) ممکن است. ۵. تخالف جوهر و عَرَض؛ مثل انسان و سیاهی، که اجتماعشان ممکن است یعنی کسی میتواند هم انسان باشد و هم سیاه. [۲]
مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۱۹۶.
[۳]
گرامی، محمدعلی، منطق مقارن، ص۱۳۳.
۳ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • گرامی، محمدعلی، منطق مقارن. • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد. • مظفر، محمدرضا، المنطق. ۴ - پانویس
۵ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «تخالف»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۱۲/۳. |