زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه
 

ترجمان






‌تَرجُمان، اصطلاحی در تصوف می‌باشد.


۱ - مفهوم ترجمان در بین اهل فتوت



در بین اهل فتوت آنچه مریدان می‌بایست در باره عقاید و آداب و رسومشان می‌دانستند، عموماً به صورت شعر یا جملات منثور فارسی یا عربی به آن‌ها آموزش داده می‌شد. به این سخنان در رساله های قلندری، علاوه بر ترجمان، «ثبوت» یا «نطقی» نیز گفته اند.
[۱] آیین قلندری، مشتمل بر چهار رساله در باب قلندری، ج۱، ص۱۸۷، خاکساری، فرقه عجم و سخنوری، چاپ ابوطالب میرعابدینی.
در این ترجمان‌ها گاه برخی آداب و رسوم و عقاید قلندران شرح داده شده است
[۲] آیین قلندری، مشتمل بر چهار رساله در باب قلندری، ج۱، ص۳۴۴، خاکساری، فرقه عجم و سخنوری، چاپ ابوطالب میرعابدینی.
).

۲ - تَرجُمان در بین مولویه و بکتاشیه



در بین مولویه و بکتاشیه، که تقریباً همه ارکان خود را از اهل فتوت گرفته اند، به سخنان غالباً منظومی که هنگام اجرای مراسم خاص یا خارج از مراسم می‌خوانند، مثلاً هنگام خوابیدن، خوردن، لباس پوشیدن و دیدار شیخ، ترجمان می‌گویند. در کتابهای اهل فتوت، تألیف شده در دوره عباسی و قرون بعد از آن، در باره ترجمان‌ها مطالب چندانی نیامده، ولی نمی‌توان نتیجه گرفت که در میان اهل فتوتِ آن روزگار، ترجمان نبوده است.
[۳] عبدالباقی گولپینارلی، تلخیص از (د ا ترک)،ج ۱۱، ش ۱ـ۴،

در فتوت نامه بورغازی (تألیف در قرن هفتم به ترکی) نیز در باره ترجمان‌ها مطلبی نیست.
[۴] عبدالباقی گولپینارلی، تلخیص از (د ا ترک)، ج ۱۵، ش ۱ـ۴


۳ - ترجمان در فتوت نامه شیخ سیدحسین



فتوت نامه شیخ سیدحسین، پسر شیخ سید عینی، که در قرن نهم و در زمان سلطان محمد فاتح تألیف شده، دو قطعه ترجمان منظوم ترکی وجود دارد که خاص مراسم بستن شَدّ است و در آن‌ها نام پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و امامان علیهم‌السلام به صورت خلاصه، «سه محمد، چهار علی، دو حسن، یک حسین، یک موسی ' و یک جعفر»، ذکر شده است.
[۵] عبدالباقی گولپینارلی، تلخیص از (د ا ترک)، ج ۱۷، ش ۱ـ ۴،


۴ - ترجمان در فتوت نامه سیدمحمد بن سید علاءالدین حسینی رضوی



در فتوت نامه سیدمحمد بن سید علاءالدین حسینی رضوی، قاضی شافعی بورسه، که در صفر ۹۳۱ با عنوان مفتاح الدقایق فی بیان الفتوه و الحقایق به ترکی تألیف شد، ترجمانهای بسیاری یافت می‌شود که به آن‌ها «ترجمان لسان» می گویند.

۵ - ترجمان درفرقه رفاعیه



در فرقه رفاعیه هم این اصطلاح وجود دارد. در عباراتی از منهاج المریدین (تألیف در ذیحجّه ۱۱۲۹)، اثر محمدطاهر بن عبداللّه بن اسماعیل معروف به حاجی زاده و خلیفه شیخ یاسین شامی، این اصطلاح وجود دارد.
ترجمان منظوم موجود در فتوت نامه سیدحسین، که نام دوازده امام در آن آمده، در فتوت نامه رضوی «ترجمان تَنّوره» (تنّوره: نوعی جامه پیروان طریقت مولویه) ذکر شده است (گ ۳۰ پ). در مفتاح الدقایق چنین آمده است: دعایی که حضرت آدم به هنگام توبه از نافرمانی خداوند می‌خواند و نیز آیه ۲۳ از سوره دوازدهم قرآن، از نوع ترجمان است (گ ۳ ر).

۶ - میزان ترجمان در مفتاح الدقایق



در مفتاح الدقایق مجموعاً ۲۳ ترجمان ترکی، نُه ترجمان عربی و ۲۴ ترجمان فارسی وجود دارد که یکی از ترجمانهای ترکی آن (گ ۲۸ پ) در دیوان نسیمی (ص ۱۲۲ و بعد) مشاهده می‌شود. همه این ترجمان‌ها منظوم اند. ترجمانی که به هنگام تسلیم تاج به «بابا» خوانده می‌شود و «ترجمان آستانه» و ترجمان منظومِ (پوزش خواهی از) خطا در مرآة المقاصد فی دفع المفاسد احمد رفعت آمده است.
[۷] احمد رفعت، مرآة المقاصد فی دفع المفاسد، ج۱، ص۲۷۹، چاپ سنگی استانبول ۱۲۹۳.
[۸] احمد رفعت، مرآة المقاصد فی دفع المفاسد، ج۱، ص۲۸۹، چاپ سنگی استانبول ۱۲۹۳.


۷ - ترجمان در «ارکان نامه» های بکتاشی



در «ارکان نامه» های بکتاشی به موارد بسیار برمی خوریم که ترجمان به همراه نیت، گلبانگ و تکبیر به کار رفته است؛ مثلاً، به نیت یا وِردی که شخص هنگام غسل کردن برای ورود به طریقت می‌خواند، «ترجمان غسل طریقت» و به تکبیر چراغ، «ترجمان چراغ» گفته شده است
[۹] عینی، نمونه ادبیات تاجیک، ج۱، ص۲۷۸.
[۱۰] عینی، نمونه ادبیات تاجیک، ج۱، ص۲۸۱.
[۱۱] عینی، نمونه ادبیات تاجیک، ج۱، ص۲۸۶.


۸ - خلط ترجمان با گلبانگ



ترجمان در بسیاری موارد با «گلبانگ» خلط شده است؛ هر چند گلبانگ مانند ترجمان معیّن و مرتب است، ولی دعایی بلند و حتماً منثور و مسجع است که شیخ آن را تنها یا در یک گروه با صدای بلند می‌خواند. در طریقت مولویه نیز گلبانگ‌ها با ترجمان‌ها خلط شده است.
[۱۲] عبدالباقی گولپینارلی، تلخیص از (د ا ترک)، ج۱، ص۱۳۰.
در بین مولویه شب‌ها پس از قرائت قرآن، متولی یا خادم محل هنگام خاموش کردن چراغ‌ها بیتی ترکی می‌خواند که به آن نیز ترجمان می‌گویند. یک بیت فارسی از مولوی نیز که پیش از «گلبانگ نکاح» خوانده می‌شود، ماهیت ترجمان را دارد
[۱۳] عینی، نمونه ادبیات تاجیک، ج۱، ص۱۴۹.

. به عقیده ما، از آن‌جا که بعد از ترجمان‌ها گلبانگ کوتاهی نیز خوانده می‌شده است، این دو خلط شده اند.

۹ - معنای ترجمان از دیدگاه بساطی



ترجمان به معنای دیگر نیز به کار رفته است. بنا بر مناقب الاسرار (و) بهجة الاحرار ــ که شخصی از علویون به نام بساطی آن را در دوره شاه طهماسب اول صفوی (۹۳۰ـ ۹۳۸) تألیف کرده است ــ به مبلغی که برای بخشوده شدن خطا پرداخت می‌شد یا به قربانیِ ذبح شده به همین منظور، ترجمان می‌گفته اند. همچنین آمده است عمل کسی که ترجمان را مقرر می‌کند و کسی که قربانی می‌دهد، هر دو مقبول حق است و هر دو می‌توانند از گوشت آن بخورند، «اما باید آن را از اهل شریعت دور داشت، به اهل زهد نشان نداد، از آن به ایشان نداد و نخوراند» (گ ۳۷ ر).

۱۰ - فهرست منابع



(۱) آیین قلندری، مشتمل بر چهار رساله در باب قلندری، خاکساری، فرقه عجم و سخنوری، چاپ ابوطالب میرعابدینی.
و مهران افشاری، تهران: فرا روان، ۱۳۷۴ ش؛
(۲) احمد رفعت، مرآة المقاصد فی دفع المفاسد، چاپ سنگی استانبول ۱۲۹۳.
(۳) نسیمی، دیوان، استانبول ۱۲۶۰.
(۴) عبدالباقی گولپینارلی، تلخیص از (د ا ترک).
(۵) عینی، نمونه ادبیات تاجیک.

۱۱ - پانویس


 
۱. آیین قلندری، مشتمل بر چهار رساله در باب قلندری، ج۱، ص۱۸۷، خاکساری، فرقه عجم و سخنوری، چاپ ابوطالب میرعابدینی.
۲. آیین قلندری، مشتمل بر چهار رساله در باب قلندری، ج۱، ص۳۴۴، خاکساری، فرقه عجم و سخنوری، چاپ ابوطالب میرعابدینی.
۳. عبدالباقی گولپینارلی، تلخیص از (د ا ترک)،ج ۱۱، ش ۱ـ۴،
۴. عبدالباقی گولپینارلی، تلخیص از (د ا ترک)، ج ۱۵، ش ۱ـ۴
۵. عبدالباقی گولپینارلی، تلخیص از (د ا ترک)، ج ۱۷، ش ۱ـ ۴،
۶. یوسف/سوره۱۲، آیه۲۳.    
۷. احمد رفعت، مرآة المقاصد فی دفع المفاسد، ج۱، ص۲۷۹، چاپ سنگی استانبول ۱۲۹۳.
۸. احمد رفعت، مرآة المقاصد فی دفع المفاسد، ج۱، ص۲۸۹، چاپ سنگی استانبول ۱۲۹۳.
۹. عینی، نمونه ادبیات تاجیک، ج۱، ص۲۷۸.
۱۰. عینی، نمونه ادبیات تاجیک، ج۱، ص۲۸۱.
۱۱. عینی، نمونه ادبیات تاجیک، ج۱، ص۲۸۶.
۱۲. عبدالباقی گولپینارلی، تلخیص از (د ا ترک)، ج۱، ص۱۳۰.
۱۳. عینی، نمونه ادبیات تاجیک، ج۱، ص۱۴۹.


۱۲ - منبع


دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تَرجُمان»، شماره۳۴۳۴.    


رده‌های این صفحه : اصطلاحات صوفیه | تصوف




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.