تقویمتقویم مصدر عربی از ریشه قوم، در لغت به معنای راست کردن کژی و در اصطلاح نجوم، مجموعهای از اصول و قوانینی است که برای تنظیم زمان و تطبیق سال حقیقی با سال مجازی و تقسیم آن به ماههای دوازدهگانه جهت تشخیص اوقات شرعی و انجام فرایض دینی و امور اجتماعی استفاده میشود و در زبان فارسی مترادف با کلمه «گاهشماری» است. فهرست مندرجات۲ - در زبان عربی ۳ - در زبان فارسی ۴ - در اصطلاح نجوم ۵ - ضرورت تقویم ۶ - شیوههای تقویمنگاری ۷ - تقویم عربستان قبل از اسلام ۸ - استفاده از دو تقویم در ملل دیگر ۹ - تقویم در قرآن ۱۰ - گاهشماری شمسی و قمری ۱۱ - نقش ماه در تقویم ۱۱.۱ - تاریخچه ۱۱.۲ - مزایا ۱۲ - زمان و تقسیمات آن در قرآن ۱۳ - تعریف سال شمسی و قمری ۱۴ - نظم در حرکت ماه ۱۵ - واحد زمانی سال در قرآن ۱۶ - تعداد ماههای قمری در قرآن ۱۷ - راز استفاده از ماه قمری ۱۸ - روز و شب در تقویم ۱۹ - روز و شب در قرآن ۲۰ - تقویم شمسی در قرآن ۲۱ - تأکید قرآن بر تقویم قمری ۲۱.۱ - برجسته کردن ماه در تعیین سال ۲۱.۲ - اشاره به ماههای حرام ۲۱.۳ - نهی از نسیء ۲۱.۴ - نامبردن از یک ماه قمری ۲۲ - شمار ماههای سال ۲۲.۱ - چرایی انتخاب عدد دوازده ۲۳ - شرح ابوریحان از ساختار تقویم ۲۳.۱ - ستونهای جداول اطلاعات ۲۴ - آثار مجدول داروشناسی ۲۵ - آثار جغرافیایی و کلامی با عنوان تقویم ۲۶ - نسیء ۲۶.۱ - نسیء در لغت ۲۶.۲ - در اصطلاح ۲۶.۳ - علت نسیء نزد اعراب ۲۶.۴ - نکوهش نسیء در قرآن ۲۷ - فهرست منابع ۲۸ - پانویس ۲۹ - منبع ۱ - در لغتتقویم مصدر عربی از ماده «ق ـ و ـ م» در لغت به معنای راست کردن کژی و تعدیل کردن و به صلاح آوردن مردمان است. [۱]
جوهری، اسماعيل بن حماد، الصحاح، ج۵، ص۲۰۱۷.
۲ - در زبان عربیاستعمال تقویم در معنای گاهشماری در زبان عربی قدمت زیادی ندارد و در معاجم قدیمیتر اثری از آن نیست. ۳ - در زبان فارسیدر زبان فارسی تقویم در دو معنا به کار رفته است: دانش شناسایی زمانها که در عربی «معرفة المواقیت» خوانده میشود و این مقاله به آن میپردازد و دفتری که احوال ستارگان را پس از استخراج از زیج در آن مینویسند و در زبان عربی «دفتر السَّنَه» خوانده میشود [۴]
نبىّ، ابوالفضل، تقويم و تقويمنگارى در تاريخ، ص۱۵-۱۶.
و زیج یا زج نیز به آن گفته میشود. ۴ - در اصطلاح نجومتقویم در اصطلاح، حساب یک سالـه اوضاع ستارگان توسط منجمـان ــ که میتوانست پیشگوییهای احکام نجومی و جدول اختیارات هر روز را نیز شامل باشد ــ و نیز سالنامه یا دفتری که در آن اتفاقات روزانه یک سال (گاه ذیل همان اطلاعات نجومی و احکامی هر روز) نوشته میشد. [۶]
دهخدا، علیاکبر، لغت نامه.
(برای معانی دیگر این واژه، رجوع شود به لسان العرب. )تقویم در اصطلاح نجوم، مجموعهای از اصول و قوانینی است که برای تنظیم زمان و تطبیق سال حقیقی با سال مجازی و تقسیم آن به ماههای دوازدهگانه جهت تشخیص اوقات شرعی و انجام فرایض دینی و امور اجتماعی استفاده میشود و در زبان فارسی مترادف با کلمه «گاهشماری» است. [۹]
نبىّ، ابوالفضل، تقويم و تقويمنگارى در تاريخ، ص۱۵.
۵ - ضرورت تقویمشناسایی زمان از ضروریات زندگی انسان است و بدون آن بسیاری از جنبههای زندگی دچار بینظمی میشود. تشکیل واحدهای زمانی، همچون سال، ماه و هفته نیز برای همین است که برخی اختراع آن را به بابلیان نسبت میدهند. [۱۰]
ويل دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۳، ترجمه: آرام و ديگران.
۶ - شیوههای تقویمنگاریمعمولاً در تقویمنگاری از دو شیوه برای تعیین زمان استفاده میشود که یکی بر حرکت خورشید و دیگری بر حرکت ماه مبتنی است و این امر از دیرباز به ایجاد دو تقویم بر اساس سالهای شمسی و قمری انجامیده است. ۷ - تقویم عربستان قبل از اسلامدر شبه جزیره عربستان و پیش از ظهور اسلام از هر دو تقویم شمسی و قمری استفاده میشده است، از تقویم شمسی برای تعیین موسمهای زراعت سود میبردند. نامگذاری ماهها با لحاظ تغییرات جوی، همچون سرما و گرما، گواهی بر استفاده از تقویم شمسی است. [۱۱]
جواد على، المفصل، ج۸، ص۵۰۹.
اما این امر آنان را از تقویم قمری غافل نمیساخت و اعراب از این تقویم نیز به سبب سهولت و روشنی محاسبه ماههای قمری، برای زندگی روزانه و کارهایی چون پرداخت دیون، دریافت دیه و خرید و فروش استفاده میکردند. [۱۲]
جواد على، المفصل، ج۸، ص ۵۱۰.
۸ - استفاده از دو تقویم در ملل دیگراستفاده از گاهشماری قمری ـ گاهشماری شمسی، در میان دیگر اقوام، از جمله بابلیان و یهودیان نیز رایج بوده است. تقویم یهودیان قمری بوده است، از اینرو هر چند سال یک ماه به آن میافزودند تا فصلها ثابت بمانند. ۹ - تقویم در قرآندر قرآن کریم ذکری صریح از تقویم به معنای مورد نظر نیامده است، اما به گاهشماری، اشاراتی شده و آفرینش خورشید و ماه و نظم موجود در گردش آنها و در پی آن، پیدایش روز و شب، موهبتی الهی معرفی شدهاند. نگاه شود به: سوره یونس، آیه ۵؛ سوره اسراء، آیه ۱۲؛ سوره انعام، آیه ۹۶. قرآن، نقش اساسی ماه و خورشید در تقویم و شناسایی زمان را چنین مورد توجه قرار داده که به واسطه حرکت منظم و دقیق آنهاست که روز، ماه و سال مشخص میشوند. «اَلشَّمسُ والقَمَرُ بِحُسبان» و کار هیچ یک کمترین تداخلی با کار دیگری ندارد. «لاَ الشَّمسُ یَنـبَغی لَها اَن تُدرِکَ القَمَرَ و لاَ الَّیلُ سابِقُ النَّهارِ وکُلٌّ فی فَلَک یَسبَحون» و این امر چیزی جز تدبیر الهی برای خورشید و ماه نیست. ۱۰ - گاهشماری شمسی و قمریدر قرآن کریم برای محاسبه زمان به ابزار متعددی توجه شده است، در آیاتی خورشید و ماه وسیلهای برای به دست آوردن زمان به شمار آمدهاند. «والشَّمسَ والقَمَرَ حُسبانـًا» این آیه به عقیده جمعی از مفسران، به گردش خورشید در مدارش در طول یک سال و گردش ماه در مدار خود در یک ماه اشاره دارد، این گردش منظم در مدار و تنظیم سرعت این دو، پیدایش روز و شب را سبب شده و اندازه آنها را مشخص میکند. واحدهای زمانی ماه و سال نیز برگرفته از همین نظم دقیق است. به لحاظ اهمیت فوقالعاده این نظم، قرآن کریم آن را به تقدیر آفریدگاری دانا نسبت میدهد. «ذلِکَ تَقدیرُ العَزیزِ العَلیم» ۱۱ - نقش ماه در تقویماز ماه و نقش آن در تقویم نیز در آیات بسیاری یاد شده است تا جایی که برخی از مفسران نقش اساسی در تعیین ماه و سال را از آنِ ماه دانستهاند. در آیاتی به منازل ماه در حرکت خود و نقش آن در تعیین ایام نیز اشاره شده است.«هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمسَ ضِیاءً والقَمَرَ نورًا وقَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ ما خَلَقَ اللّهُ ذلِکَ اِلاّ بِالحَقِّ یُفَصِّلُ الأیـتِ لِقَوم یَعلَمون» قرآن به حرکت ماه در مداری مشخص و عبور آن از منازل اشاره میکند. «والقَمَرَ قَدَّرنـهُ مَنازِلَ حَتّی عادَ کالعُرجونِ القَدیم» مفسران مقصود از منازل را محلهایی میدانند که ماه در گردش ماهانه خود در هر روز از آنها میگذرد و با توجه به منازل ۲۸ گانه آن در طول ماه، امکان شناسایی تاریخ و گذشت ایام فراهم میگردد. ۱۱.۱ - تاریخچهنقش ماه در سالشماری از دیرباز مورد توجه بوده است و علت پرسش از تغییرات ماه و اَشکال مختلف آن نیز همین است. «یَسـَلونَکَ عَنِ الاَهِلَّةِ قُل هِیَ مَوقیتُ لِلنّاسِ والحَجِّ» خداوند در پاسخ، به بیان حکمت هلالهای ماه میپردازد و اینکه سبب خلقت این نظم و گردش ماه، تشخیص زمانها و سامان بخشیدن به امر دنیا و آخرت است. در دیگر آیات نیز به این امر توجه شده و به استفاده از ماه برای تشخیص مدت حمل و رضاع، امور دینی و عبادی مانند ایام حج، ماه رمضان عده زن بعد از مرگ شوهرش و... اشاره شده است. ۱۱.۲ - مزایااشکال مختلف ماه در روزهای گوناگون تشخیص ایام را آسانتر میسازد. تغییرات منظم و تدریجی ماه، از آن وسیلهای برای تعیین اوقات برای مردم ساخته و مرجعی برای تنظیم اوقات شرعی، مانند ایام حج، ماه رمضان و... فراهم آورده است. ۱۲ - زمان و تقسیمات آن در قرآنقرآن درباره زمان و تقسیمات آن نیز در آیه ۵ سوره یونس اشاراتی دارد. همچنین مراجعه شود به: سوره اسراء، آیه ۱۲؛ سوره توبه، آیه ۳۶. بعضی مفسران، عبارت «عَدَدَ السِّنینَ» در آیه مذکور را اشاره به سال و مقصود از «حساب» را مقاطع زمانی کوچکتر از سال، مانند ماه و روز و ساعات، دانستهاند. [۵۹]
كاشانى، فتح الله، تفسیر منهج الصادقین، ج۴، ص۳۴۳.
۱۳ - تعریف سال شمسی و قمریسال شمسی، مدت زمان گردش زمین در مدار خود به دور خورشید است [۶۰]
دهخدا، علیاکبر، لغت نامه، ج۹، ص۱۲۷۶۶، «شمسی سال».
و سال قمری که در قرآن نیز به آن اشاره شده، عبارت از ۱۲ ماه قمری پیاپی است.۱۴ - نظم در حرکت ماهخداوند شناخت عدد سالیان و نیز محاسبات اقتصادی مردم را از ادله نظم موجود در حرکت ماه دانسته است: «هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمسَ ضِیاءً والقَمَرَ نورًا وقَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ» ۱۵ - واحد زمانی سال در قرآنواحد زمانی سال در قرآن کریم برای بیان گذشت ایام (مراجعه شود به سورههای سوره یوسف، آیه ۴۲؛ سوره کهف، آیه ۱۱؛ سوره طه، آیه ۴۰.) و نشان دادن دقیق تاریخ به کار رفته است. (مراجعه شود به سورههای یوسف، آیه ۴۷؛ سوره مائده، آیه ۲۶؛ سوره کهف، آیه ۲۵؛ سوره عنکبوت، آیه ۱۴.) ۱۶ - تعداد ماههای قمری در قرآنقرآن کریم در آیاتی به تعداد ماههای قمری اشاره کرده است: «اِنَّ عِدَّةَ الشُّهورِ عِندَ اللّهِ اثنا عَشَرَ شَهرًا» ادامه این آیه شریفه: «مِنها اَربَعَةٌ حُرُمٌ» مشخص میکند که مقصود از ماهها، ماههای قمری است، زیرا ماههای حرام نزد خداوند ۴ ماه مشخص قمری است. گردش و حرکت قمر از نقطهای از مدار خود تا بازگشت آن به همان نقطه، یک ماه قمری است. ماه قمری از دیر باز مورد استفاده اعراب بوده [۷۷]
جواد على، المفصل، ج۸، ص۵۱۰.
و قرآن نیز آن را تأیید کرده است.۱۷ - راز استفاده از ماه قمریراز انتخاب و استفاده از ماه قمری از سوی مردم را میتوان در امتیاز ماه قمری نسبت به ماه شمسی در سهولت اندازهگیری و قابل استفاده بودن آن برای همه مردم دانست در حالی که شناخت ماه از طریق خورشید تنها پس از سالها پیشرفت علم نجوم میسر گردیده و با این حال هنوز نیز به سبب پیچیدگی و نیاز به اطلاعات نجومی، همواره برای همه مردم ممکن نیست. ۱۸ - روز و شب در تقویمروز و شب را میتوان کوچکترین واحد زمانی مورد استفاده در تقویم دانست. گذشتگان شبانهروز را معلول حرکت آفتاب به دَوَران مجموعه نظام کیهانی به دور زمین، در دایرهای فرضی میدانستند [۸۲]
ابوريحان بيرونى، محمد بن احمد، آثار الباقیه، ص۱.
ولی امروزه اخترشناسان آن را معلول حرکت وضعی زمین میدانند.۱۹ - روز و شب در قرآنروز و شب که تشکیلدهنده ماه و سال است، در قرآن نیز مورد توجه قرار گرفته و در آیاتی به مشخص شدن ماه و سال بر اثر گردش شب و روز اشاره شده است. «و جَعَلنَا الَّیلَ والنَّهارَ ءایَتَینِ فَمَحَونا ءایَةَ الَّیلِ وجَعَلنا ءایَةَ النَّهارِ مُبصِرَةً لِتَبتَغوا فَضلاً مِن رَبِّکُم و لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ» روز در اصطلاح فقهی از فجر (سپیده دم) شروع شده و آن هنگام، آغاز زمان نماز صبح و روزه است و به غروب آفتاب ختم میگردد. [۸۶]
فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۲، ص۲۸۲.
شب و روز دائماً در حال آمد و شد هستند و یکی از آنها بر دیگری تقدم یا تأخر نمییابد. «لاَ الشَّمسُ یَنـبَغی لَها اَن تُدرِکَ القَمَرَ ولاَ الَّیلُ سابِقُ النَّهارِ» ۲۰ - تقویم شمسی در قرآنبه عقیده بیشتر مفسران، تاکید اصلی قرآن کریم بر استفاده از تقویم قمری برای انجام امور دینی است ولی میتوان اشاراتی بر اهمیت تقویم شمسی نیز در قرآن مشاهده کرد «وجَعَلنَا الَّیلَ والنَّهارَ ءایَتَینِ فَمَحَونا ءایَةَ الَّیلِ و جَعَلنا ءایَةَ النَّهارِ مُبصِرَةً لِتَبتَغوا فَضلاً مِن رَبِّکُم و لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ». البته تمام تأکید قرآن کریم بر استفاده از تقویم قمری، تنها برای انجام اعمال عبادی است و نمیتوان ممنوعیت کاربرد دیگر گاهشماریها را برای استفاده در دیگر شئون زندگی از آیات قرآن برداشت کرد. ۲۱ - تأکید قرآن بر تقویم قمرینشانههای تأکید قرآن بر استفاده از تقویم قمری را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد: ۲۱.۱ - برجسته کردن ماه در تعیین سالقرآن کریم به نقش برجسته ماه در تعیین سال اشاره میکند: «هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمسَ ضِیاءً والقَمَرَ نورًا وقَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ» برخی مفسران، با اشاره به بازگشت ضمیر مفرد در «قَدَّرَهُ» تنها به ماه، علت آن را نقش برجستهتر ماه در شناسایی ماهها و زمان دانسته [۹۸]
زمخشری، محمود بن عمرو، تفسیر الکشاف، ج۲، ص۳۲۹.
و برخی دیگر به تأکید آن را یکی از احتمالات در آیه برشمردهاند. در این آیه شریفه، تقدیر ماه علت برای شناخت سالها دانسته شده است و این امر تنها در صورتی صحیح است که سال از طریق حرکات ماه شناخته شود. [۱۰۴]
فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۴۰.
دیگر آیات قرآن، مانند ۳۹ سوره یس نیز این قول را تقویت میکند: «والقَمَرَ قَدَّرنـهُ مَنازِلَ حَتّی عادَ کالعُرجونِ القَدیم»، سور اسراء، آیه ۱۲. همچنین مراجعه شود به سورههای بقره، آیه ۱۸۹؛ سوره توبه، آیه ۳۶. ۲۱.۲ - اشاره به ماههای حراماشاره به ماههای حرام در میان ماههای دوازدهگانه مورد نظر خداوند «اِنَّ عِدَّةَ الشُّهورِ عِندَ اللّهِ اثنا عَشَرَ شَهرًا فی کِتـبِ اللّهِ یَومَ خَلَقَ السَّمـوتِ والاَرضَ مِنها اَربَعَةٌ حُرُمٌ» و مشخص است که خداوند جز ۴ ماه مشخص از میان ماههای قمری را حرام نکرده است. ۲۱.۳ - نهی از نسیءنهی قرآن کریم از نسیء و جابهجایی ماههای حرام را می توان دلیلی بر تأکید قرآن بر استفاده از سال قمری برای انجام اعمال دینی دانست. ۲۱.۴ - نامبردن از یک ماه قمریاشاره و نام بردن قرآن از یک ماه قمری «شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ» نیز میتواند نشانهای دیگر بر توجه قرآن به سالشماری قمری باشد. ۲۲ - شمار ماههای سالقرآن کریم شمار ماههای سال را نزد خداوند و در لوح محفوظ، ۱۲ دانسته است، «اِنَّ عِدَّةَ الشُّهورِ عِندَ اللّهِ اثنا عَشَرَ شَهرًا فی کِتـبِ اللّهِ یَومَ خَلَقَ السَّمـوتِ والاَرضَ» در حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) این ماهها بر ائمه دوازدهگانه معصوم (علیهمالسلام) تطبیق شدهاند. ۲۲.۱ - چرایی انتخاب عدد دوازدهبیشتر مفسران در مورد چرایی انتخاب عدد ۱۲ برای ماههای سال سخنی نگفتهاند. [۱۲۳]
سيوطی، عبدالرحمن بن ابیبكر، الدرالمنثور، ج۳، ص۲۳۴.
برخی علت انتخاب عدد ۱۲ برای ماههای سال از سوی خداوند را مطابقت آن با حساب اهلّه و عدد بروج خورشیدی میدانند. [۱۲۶]
میبدی، ابوالفضل، کشف الاسرار، ج۴، ص۱۲۷.
با توجه به متن آیه و تأکیدهای به کار رفته در آن به روشنی میتوان دریافت که مقصود پیریزی نظامی زمانی برای برخی عبادات و به کارگیری آن در زندگی اجتماعی مسلمانان است و به همین سبب قرآن کریم هرگونه تغییر در نظم ماههای قمری و ماههای حرام مشخص شده در آن را که به نسیء مشهور بود به شدت نکوهش و رد میکند. ۲۳ - شرح ابوریحان از ساختار تقویمابوریحان بیرونی در التفهیم آورده که دفتر سال (دفتر السنة)... «را نیز تقویم میخوانند» [۱۲۸]
ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد، التفهیم، ص۲۷۳، روایت فارسی.
[۱۲۹]
ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد، التفهیم، ص۱۸۶، چ تصویری دستنویس روایت عربی همراه ترجمه به انگلیسی.
مراد دانشمندانی چون نصیرالدین طوسی (در سی فصل در معرفت تقویم) و بیرجندی (در بیست باب در معرفت تقویم) از تقویم، «معرفت دفتر تقویم (= سالنامه یا گاهنامه)» بوده است، اما از آنجا که سالنامهها (به ویژه سالنامههای مورد استفاده فرهیختگان) همواره اطلاعاتی درباره تواریخ (گاهشماریهای) مختلف و گهگاه تطبیق تواریخ را هم دربر داشته است، واژه تقویم که نخست تنها به معنی دفتر حاوی اطلاعات گاهشماری بوده، اندکاندک در معنای خود گاهشماری به کار رفته است. بنابراین آنچه در اینجا به اختصار مورد بررسی قرار میگیرد، تقویم به معنای دفتر سال یا سالنامه است. شرحی که ابوریحان بیرونی در روایت فارسی التفهیم درباره ساختار دفتر سال یا تقویم آورده، از کهنترین متون فارسی به جای مانده در این باره است، به گزارش او، دفتر سال «بر ماه و سال پارسی کرده همیآید از بهر آسانی و خوبی تقدیر» در هر صفحه تقویم یک جدول وجود دارد که اطلاعات مربوط به یک ماه پارسی در آن درج میشود و گاه اطلاعات یک ماه در دو جدول روبهروی هم میآید. ۲۳.۱ - ستونهای جداول اطلاعاتدر ستونهای جداول به ترتیب از سمت راست به چپ این اطلاعات درج شده است: در ستون اول روزهای هفته به حروف ابجد (ا= یکشنبه، ب = دوشنبه،... و = جمعه و ز=شنبه و تکرار این حروف تا روزهای ماه تمام شود). در ستون دوم روز ماه تازیان (ماه قمری) باز هم با حروف ابجد از «ا» = ۱ تا «ل» = ۳۰ یا کط = ۲۹. در ستون سوم روز ماه رومیان (مطابق با تقویم یولیانی مسیحی) از «ا» = ۱ تا «ل» یا «لا» = ۳۱ و در ماه شباط (فوریه) تا «کح» = ۲۸ یا در سالهای کبیسه کط = ۲۹. در ستون چهارم روز ماه پارسیان ذکر میشود از «ا» تا «ل» مگر برای آبان ماه که تا «له» = ۳۵ خواهد بود. در ستون پنجم نام هر روز ماه در گاهشماری یزدگردی، سپس موقعیت ستارگان رونده ۷ گانه (یعنی خورشید، ماه و ۵ سیاره زحل، مشتری، مریخ، زهره و عطارد) در ۷ ستون میآید. پس از آن جدولی برای موضع رأس مانند ستارگان، و آنگاه دو ستون دیگر، یکی برای طول روز و دیگری حداکثر ارتفاع نصفالنهاری خورشید در آن روز تعبیه شده است. بیرونی سپس متذکر شده است که ستونهایی که از پی این ستونها میافزایند، برای عامه مردمان است و آن اختیار کارها در هر روز، به حسب جایگاه ماه در برجها و پیوستن آن به ستارگان هفتگانه است. همچنین جشنها و مناسبتهای دیگر «گروهان» (اقوام و ملل مختلف) در کرانه راست جدول میآید. در دفتر سال پیش از این جداول، درباره تواریخ پیامبران (علیهمالسلام) و پادشاهان نامدار بحث میشود. نیز اگر قرار باشد که در سالی ماه گرفت یا خورشید گرفت رخ دهد، در پایان دفتر بدان اشاره میکنند، زیرا اینها نشانههایی ناخوشایند به شمار میروند و مردمان خوش ندارند که تقویم را با آن آغاز کنند. [۱۳۰]
ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد، التفهیم، ص۲۷۳-۲۷۸، روایت فارسی.
[۱۳۱]
ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد، التفهیم، ص۱۸۶-۱۸۹، روایت عربی، چ تصویری دستنویس همراه ترجمه به انگلیسی.
۲۴ - آثار مجدول داروشناسیغیر از مفهوم دفتر سال یا سالنامه، برخی از مؤلفان دوره اسلامی، بهویژه برخی داروشناسان، کتابهایی درباره نام و نشان بیماریها و خواص داروها به شیوه تقویمهای نجومی تنظیم کردهاند که در عنوان اغلب آنها واژه تقویم نیز به کار رفته است و بر مجدول بودن کتاب دلالت دارد، زیرا اطلاعات برای سهولت دسترسی داخل جداول و به صورت عبارات کوتاه آمده است. ترتیب تاریخی آثار مجدول داروشناسی و پزشکی چنین است: ۱. رسالة فی قوی الادویة المفرده کندی. ۲. تقویم الادویه یا المنجح فی التداوی من صنوف الامراض و الشکاوی نوشته ابوسعید ابراهیم بن ابیسعید مغربی مشعور به علایی که برخی آن را به خطا به یوحنا بن بختیشوع نسبت دادهاند. ۳. تقویم الصحه ابنبطلان که دو ترجمه کهن فارسی بسیار ارزشمند (هر دو از مترجمینی ناشناس) از آن در دست است. ۴. تقویم الابدان فی تدبیر الانسان یا منهاج البیان فی تقویم الابدان نوشته ابنجزله. ۵. المجدولة فی الادویة المفرده ابنبکلارش. ۶. تقویم الادویه حبیش تفلیسی. [۱۳۲]
محمود قاسم، محمد، کتاب تقویم الادویة للعلائی المغربی، ج۱، ص۹۱-۱۰۶، تاریخ العلوم العربیة، ۲۰۰۱م، ج۱۲.
۲۵ - آثار جغرافیایی و کلامی با عنوان تقویمبرخی آثار جغرافیایی و کلامی نیز با این عنوان مشهور است، مانند کتاب تقویم البلدان ابوالفدا در جغرافیا، و تقویم الایمان محمدباقر میرداماد در فلسفه نیز از شهرتی بسزا برخوردارند. ۲۶ - نسیءنسیء در قرآن مورد نکوهش قرار گرفته است که به بررسی نسیء میپردازیم. ۲۶.۱ - نسیء در لغتنسیء در لغت به معنای به تأخیر انداختن است. ۲۶.۲ - در اصطلاحو در اصطلاح عبارت است از به تأخیر انداختن حرمت ماهی حرام به ماهی دیگر که آن حرمت را ندارد. البته برخی نیز نسیء را به معنای زیادی در چیزی دانسته و به استفاده اعراب از کبیسه و تبدیل بعضی از سالها به ۱۳ ماه اشاره کردهاند. [۱۴۴]
ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر ثعالبی، ج۲، ص۴۹.
این مدعا را برخی مفسران نقد کردهاند.مورخان و مفسران درباره چگونگی نسیء بر یک نظر نیستند. ۲۶.۳ - علت نسیء نزد اعرابدرباره علت این عمل نزد اعراب نیز اقوال گوناگونی است، برخی سبب آن را علاقه اعراب جاهلی به جنگ و جلوگیری از قطع آن دانستهاند. برخی دیگر، استفاده اعراب از تقویم قمری برای مراسم عبادی و کاربرد تقویم شمسی برای امور جاری زندگی، مانند زراعت و تجارت را عامل آن شمردهاند، زیرا از آنجا که سال قمری کوتاهتر از سال شمسی است هر ساله ماههای قمری در تناسب با ماههای شمسی جابه جا میشدند و بدین ترتیب ایام حج گاهی در تابستان و گاه در زمستان قرار میگرفت و چون اعراب در ایام حج تجارت نیز میکردند، برای هماهنگ و ثابت کردن ماههای قمری با ماههای شمسی با الگوگیری از یهودیان به تغییر در تقویم روی آوردند. [۱۵۶]
ابوريحان بيرونى، محمد بن احمد، آثار الباقیه، ص۱۶.
۲۶.۴ - نکوهش نسیء در قرآنقرآن کریم این عمل را نکوهیده و از نسیء که موجب تغییر در تقویم مورد نظر خداوند و جابه جایی ماههای حرام و زمان عباداتی همچون حج میشود به شدت نهی کرده و آن را زیادی در کفر دانسته است: «اِنَّمَا النَّسِیءُ زیادَةٌ فِی الکُفرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَروا یُحِلّونَهُ عامـًا ویُحَرِّمونَهُ عامـًا لِیواطِـوا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللّهُ فَیُحِلّوا ما حَرَّمَ اللّهُ» ۲۷ - فهرست منابع(۱) آثار الباقيه، ابوريحان بيرونى (م. ۴۴۰ ق.)، ترجمه: داناسرشت، تهران، اميركبير، ۱۳۶۳ ش. (۲) ارشاد العقل السليم، ابوالسعود (م. ۹۸۲ ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربى، ۱۴۱۱ ق. (۳) انوار التنزيل، البيضاوى دائرة المعارف قرآن كريم، جلد ۸، صفحه ۴۶۵، (م. ۶۸۵ ق.)، به كوشش عبدالقادر، بيروت، دارالفكر، ۱۴۱۶ ق. (۴) بحارالانوار، المجلسى (م. ۱۱۱۰ ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربى، ۱۴۰۳ ق. (۵) البحر المحيط، ابوحيان الاندلسى (م. ۷۵۴ ق.)، بيروت، دارالفكر، ۱۴۱۲ ق. (۶) تاج العروس، الزبيدى (م. ۱۲۰۵ ق.)، بيروت، مكتبة الحيات. (۷) تاريخ تمدن، ويل دورانت (م. ۱۹۸۱ م.)، ترجمه: آرام و ديگران، تهران، علمى و فرهنگى، ۱۳۷۸ ش. (۸) التبيان، الطوسى (م. ۴۶۰ ق.)، به كوشش احمد حبيب العاملى، بيروت، دار احياء التراث العربى. (۹) ترتيب العين، خليل (م. ۱۷۵ ق.)، به كوشش المخزومى و ديگران، دارالهجرة، ۱۴۰۹ ق. (۱۰) تفسير الصافى، الفيض الكاشانى (م. ۱۰۹۱ ق.)، بيروت، اعلمى، ۱۴۰۲ ق. (۱۱) تفسير القرآن الكريم، صدرالمتالهين (م. ۱۰۵۰ ق.)، به كوشش خواجوى، قم، بيدار، ۱۳۶۶ ش. (۱۲) التفسير الكاشف، المغنية، بيروت، دارالعلم للملايين، ۱۹۸۱ م. (۱۳) التفسير الكبير، الفخر الرازى (م. ۶۰۶ ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربى، ۱۴۱۵ ق. (۱۴) تفسير كنزالدقايق، المشهدى، به كوشش درگاهى، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ ق. (۱۵) تفسير منهج الصادقين، فتح الله كاشانى (م. ۹۸۸ ق.)، به كوشش مرتضوى، غفارى، تهران، انتشارات علميه اسلاميه، ۱۳۸۵ ق. (۱۶) التفسير المنير، وهبة الزحيلى، بيروت، دارالفكر المعاصر، ۱۴۱۱ ق. (۱۷) تفسير نورالثقلين، العروسى الحويزى (م. ۱۱۱۲ ق.)، به كوشش رسولى محلاتى، اسماعيليان، ۱۳۷۳ش. (۱۸) تقويم و تقويم نگارى در تاريخ، ابوالفضل نبىّ، مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۳۶۵ ش. (۱۹) جامع البيان، الطبرى (م. ۳۱۰ ق.)، به كوشش صدقى جميل، بيروت، دارالفكر، ۱۴۱۵ ق. (۲۰) الجامع لأحكام القرآن، القرطبى (م. ۶۷۱ ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربى، ۱۴۰۵ ق. (۲۱) الجواهر الحسان، الثعالبى (م. ۸۷۵ ق.)، به كوشش ابومحمد الغمارى، بيروت، دارالكتب العلمية، ۱۴۱۶ ق. (۲۲) الدرالمنثور، السيوطى (م. ۹۱۱ ق.)، بيروت، دارالفكر، ۱۴۱۴ ق. (۲۳) روض الجنان، ابوالفتوح رازى (م. ۵۵۴ ق.)، به كوشش ياحقى و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۳۷۵ ش. (۲۴) الصحاح، الجوهرى (م. ۳۹۳ ق.)، به كوشش عبدالغفور، بيروت، دارالعلم للملايين، ۱۴۰۷ ق. (۲۵) عجائب الآثار، عبدالرحمن الجبرتى (م. ۱۲۲۷ ق.)، بيروت، دارالجبل. (۲۶) فتح القدير، الشوكانى (م. ۱۲۵۰ ق.)، بيروت، دارالمعرفه. (۲۷) لغت نامه، دهخدا (م. ۱۳۳۴ ش.) و ديگران، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ ش. (۲۸) الكشاف، الزمخشرى (م. ۵۳۸ ق.)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ ق. (۲۹) كشف الاسرار، ميبدى (م. ۵۲۰ ق.)، به كوشش حكمت، تهران، امير كبير، ۱۳۶۱ ش. (۳۰) لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)، قم، ادب الحوزة، ۱۴۰۵ ق. (۳۱) مجمع البيان، الطبرسى (م. ۵۴۸ ق.)، بيروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق. (۳۲) مدارك التنزيل، النسفى (م. ۷۰۱ ق.)، به كوشش ابراهيم محمد، بيروت، دارالقلم، ۱۴۰۸ ق. (۳۳) معجم مقاييس اللغه، ابن فارس (م. ۳۹۵ ق.)، به كوشش عبدالسلام محمد، قم، دفتر تبليغات، ۱۴۰۴ ق. (۳۴) المفصل، جواد على، بيروت، دارالعلم للملايين، ۱۹۷۶ م. (۳۵) الميزان، الطباطبايى (م. ۱۴۰۲ ق.)، بيروت، اعلمى، ۱۳۹۳ ق. (۳۶) بیرونی ابوریحان، التفهیم، روایت فارسی، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۵۱ش. (۳۷) بیرونی ابوریحان، التفهیم، روایت عربی، چ تصویری دستنویس همراه ترجمه به انگلیسی (نک : مل، رایت). (۳۸) تهانوی، محمد اعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، به کوشش اشپرنگر، کلکته، ۱۸۶۲م. (۳۹) حاجیخلیفه، کشف الظنون، به کوشش فلوگل، لایپزیگ، ۱۸۳۵م بب. (۴۰) محمد محمود قاسم، کتاب تقویم الادویة للعلائی المغربی، تاریخ العلوم العربیة، ۲۰۰۱م، ج ۱۲. (۴۱) Wright، Ramsay R، tr Biruni's The Book of Instruction in the Elements of the Science of Astrology، London، ۱۹۳۴. ۲۸ - پانویس۲۹ - منبعدانشنامه موضوعی قرآن، برگرفته از مقاله «تقدیم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۰/۰۷. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تقدیم»، شماره ۶۰۳۵. |