شلمغانیهغلو و فضای آمیخته با گزافهگویی و خرافه در بسیاری از فرق و مذاهب به مناسبتهای گوناگون به وجود میآید. انگیزه و عامل روانی چنین مشکلی در فرق و مذاهب مختلف است. یکی از این عوامل حب مقام و حسد نمودن به صاحبان لایق و صالح امور معنوی و مذهبی است. همین عامل در منحرف شدن شخصیت اصلی فرقه شلمغانیه نقش داشت. با توجه به این عامل به بررسی و شناخت این منحرفین میپردازیم. ۱ - مهدویت و نواب خاصبا ظهور مهدی موعود (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) حقیقی در امت اسلامی، موجودیت نایبان آن حضرت نیز به وقوع پیوست. این عده از اصحاب خاص اهل بیت (علیهمالسلام) بودند که علاوه بر مقامات بلند ایمان خالص و تقوا کامل از رازداران اسرار اهل بیت (علیهمالسلام) محسوب میشدند. یکی از این بزرگواران حسین بن روح نوبختی رحمه الله است. ۲ - حسین بن روح نوبختیابوالقاسم حسین بن روح بن ابیبحر، یکی از بزرگان خاندان نوبختی و از سران شیعه است. او بعد از محمد بن عثمان بن سعید رسماً به مقام سفارت و نیابت خاص حضرت حجت (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) رسید. وی در زمان حیات محمد بن عثمان نیز امور نیابت را انجام میداده [۱]
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۳۵۳. بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی.
و مدتها بر این امر بود. اولین نامهای که ایشان در امر نیابت صادر میکند در سال ۳۰۵ ه.ق ثبت شده [۲]
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۳۵۶. بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی.
و تا سال ۳۲۶ ه.ق که رحلت نمود سفارت و نیابت خاص وی استمرار داشته است. [۳]
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۳۵۸. بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی.
[۴]
طبرسی، امین الاسلام، فضل بن الحسن، إعلام الوری، ص۴۴۵، تهران، دارالکتب الإسلامیة ، یک جلدی.
در دوره او شلمغانی گمراه شد و حسین بن روح بود که مردم را از ضلالت او آگاه نمود. ۳ - ابن ابیالعذاقرابوجعفر محمد بن علی شلمغانی معروف به ابن ابی العزاقر از شلمغان یکی از روستاهای واسط برخاست. [۶]
ابن الأثیر، ابوالحسن، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۵۵، ۵ جزء.
ابتدا نزد شیعه معتبر و مقامی بلند داشت. گفته شده که وی نزد شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی نیز جایگاه خاصی داشته است. او در واقع واسطه بین مردم و حسین بن روح بود. حوائج شیعیان را مکتوب مینمود و آنها را به نوبختی میرساند. [۷]
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۳۲۱. بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی.
اما ابوعلی بن همام از یاران حسین بن روح میگوید: شلمغانی فقط یکی از فقیهان بوده و رابط بین مردم و حسین بن روح نبوده و حسین بن روح به او این مناصب را نسپرده و نمیسپرد. [۸]
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۳۷۴. بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی.
در ایامی که هنوز به غلو کشیده نشده بود، مورد اطمینان بوده و به همین دلیل، اصحاب از او روایات متعددی نقل مینمودند. [۹]
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۰، ص۵۸. بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی.
[۱۰]
عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعة، ج۲۵، ص۳۱، قم، مؤسسه آل البیت (علیهمالسلام)، ۱۴۰۹ هجری قمری، ۲۹ جلدی.
[۱۱]
عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۴۴۸، قم، مؤسسه آل البیت (علیهمالسلام)، ۱۴۰۹ هجری قمری، ۲۹ جلدی.
[۱۲]
حلی، ابنداوود، رجال ابن داوود، ص۵۰۷، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ هجری قمری، ۱ جلدی.
همچنین او یکی از نویسندگان و مؤلفین شیعه امامیه بود. مؤلفات وی مورد رجوع و استفاده گسترده امامیه واقع میشد. [۱۳]
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۳۵۸. بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی.
[۱۴]
حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۵۰۷، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ هجری قمری، ۱ جلدی.
بعد از ضلالت نیز به نوشتن کتب اشتغال داشت.۴ - تألیفات شلمغانیاو کتابهای متعددی را در طول زندگی خویش نوشته است: [۱۵]
عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۴۴۸، قم، مؤسسه آل البیت (علیهمالسلام)، ۱۴۰۹ هجری قمری، ۲۹ جلدی.
[۱۶]
عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعة، ج۲۵، ص۳۱، قم، مؤسسه آل البیت (علیهمالسلام)، ۱۴۰۹ هجری قمری، ۲۹ جلدی.
[۱۷]
نوری طبرسی، میرزا حسین (محدث نوری)، مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۴۴۷، قم، مؤسسه آل البیت (علیهمالسلام)، ۱۴۰۸ هجری قمری، ۱۸ جلدی.
[۱۸]
نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ص۳۷۹ ۳۷۸، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ هجری قمری، ۲ جلد در یک مجلد.
[۱۹]
الاسفراینی، طاهر بن محمد، التبصیر فی الدین، ص۱۳۴، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۸۳، الطبعة الاولی.
۱. کتاب التکلیف؛ ۲. رسالة إلی ابن همام؛ ۳. کتاب ماهیة العصمة؛ ۴. کتاب الزاهر بالحجج العقلیة؛ ۵. کتاب المباهلة؛ ۶. کتاب الأوصیاء؛ ۷. کتاب المعارف؛ ۸. کتاب الإیضاح؛ ۹. کتاب فضل النطق علی الصمت؛ ۱۰. کتاب فضائل (فضل) العمرتین؛ ۱۱. کتاب الأنوار؛ ۱۲. کتاب التسلیم؛ ۱۳. کتاب البرهان و التوحید؛ ۱۴. کتاب البداء و المشیئة؛ ۱۵. کتاب نظم القرآن؛ ۱۶. کتاب الإمامة الکبیر؛ ۱۷. کتاب الإمامة الصغیر؛ ۱۸. حس ششم. ۵ - فتنه شلمغانیفتنه و ادعای او به خاطر حسادتی بود که نسبت به مقام حسین بن روح نوبختی داشت. [۲۰]
الأسدي، أبيمنصور الحسن بن يوسف بن المطهر، (علامه حلی)، رجال العلامة الحلی، ج۲۵۴، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۱ هجری قمری، ۱ جلدی.
ادعای وی چنان بود که حسین بن روح نوبختی را دعوت به مباهله نمود و ادعا مینمود که خود مقام نیابت را دارد و اکنون مأمور به اظهار چنین مقامی شده است. [۲۱]
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۲۳۳ ۳۲۴، بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی.
او برای رسیدن به مقام، دعاوی خود را از درون دربار خلیفه شروع میکند؛ زیرا از مشاهیر و متنفذین کسانی که به وی گرویدند حسین بن القاسم وزیر مقتدر خلیفه، ابوجعفر بن بسطام و ابوعلی بن بسطام و إبراهیم بن أبیعون و ابن شبیب الزیّات و أحمد بن محمد بن عبدوس و أبیعمران إبراهیم بن محمد بن المنجم که از کاتبان و درباریان خلیفه عباسی بودند. [۲۳]
ابن الأثیر، ابوالحسن، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۵۵، ۵ جزء.
[۲۴]
الاسفراینی، طاهر بن محمد، التبصیر فی الدین، ص۱۳۴، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۸۳، الطبعة الاولی.
۶ - اعتقادات ابن ابیالعزاقرو عزاقرهوی از کسانی است که به مخالفت با حسین بن روح برخاست و مسلکی به نام عزاقریه یا شلمغانیه تأسیس کرد. از جمله مهمترین عقاید سخیف آنان این است: ۶.۱ - اولدر باب قائم آل محمد (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) میگویند همان ابلیسی است که در قرآن اشاره شده است: فسجد الملائکه کلهم اجمعون الأ ابلیس و چون سجده نکرد و گفت لاقعدون لهم صراطک المستقیم. از اینجا معلوم میشود که در موقع امر به سجود، او قائم بوده و بعد نشسته است و در اینکه شیعه میگوید که قائم قیام خواهد کرد، این ابلیس است که در موقع امر به سجده، قائم بوده و از سجده ابا نموده است. [۲۵]
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۳۷۴، بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی.
۶.۲ - دومحق واحد است؛ ولی پیراهنش هر روز تغییر میکند. [۲۶]
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۳۷۴، بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ۱۱۰ جلدی.
[۲۸]
ابن الأثیر، ابوالحسن، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۵۶ ـ ۴۵۷، ۵ جزء.
[۲۹]
الاسفراینی، طاهر بن محمد، التبصیر فی الدین، ص۱۳۴، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۸۳، الطبعة الاولی.
خود را خداوندگار خدایان، اول قدیم، ظاهر و باطن، تام میدانست. میگفت: خداوند سبحانه و تعالی در هر چیزی به مقداری که آن شیء تحمل دارد، حلول میکند. خدا در آدم و ابلیس حلول نموده است. مدعی بود که روح خدا در او حلول کرده و خود را روح القدس مینامید. ۶.۳ - سوممدعی بودند که هارون، موسی را و علی (علیهالسلام) محمد (صلیاللهعلیهوآله) را به رسالت فرستادهاند؛ ولی موسی و رسول الله خیانت نمودهاند. ۶.۴ - چهارمعبادات را انجام نمیدهند. ۶.۵ - پنجمنکاح را به عقد نمیدانند و نکاح با محارم و لواط ... را جایز میدانند؛ در صورتی که بر مذهب ایشان باشند. ۶.۶ - ششماو ادعای نیابت از امام منتظر را نمود. ۷ - برخورد حضرت حجت با اوابوالقاسم حسین بن روح نوبختی در تاریخ ذیحجه سال ۳۱۲ ه.ق توقیع شریف حضرت حجت (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را در لعن و برائت از ابن ابیالعزاقر و کسانی که از او تبعیت کنند و راضی به گفتههای او باشند و... ظاهر نمود. [۳۰]
نوری طبرسی، میرزا حسین (محدث نوری)، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۳۱۹، قم، مؤسسه آل البیت (علیهمالسلام)، ۱۴۰۸ هجری قمری، ۱۸ جلدی.
۸ - سرانجام شلمغانیدر شوال سال ۳۲۲ ه.ق ابن مقله وزیر خلیفه عباسی، شلمغانی را دستگیر میکند و بعد از بازجویی او و برخی پیروانش را به دار کشید و کشت و جسد ایشان را سوزاند و به دجله ریخت. [۳۲]
ابن الأثیر، ابوالحسن، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۵۶ ـ ۴۵۷، ۵ جزء.
[۳۳]
الاسفراینی، طاهر بن محمد، التبصیر فی الدین، ص۱۳۴، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۸۳، الطبعة الاولی.
۹ - پانویس۱۰ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «شلمغانیه». |