معارضهمعارضه، اقامه دلیل بر خلاف ادعای مستدل، بعد از اقامه دلیل توسط مستدل می باشد. ۱ - تعریفمعارضه، از مبطلات علت در قیاس بوده و به این معنا است که معترض، دلیل مستدل را بر مدعا و مطلوب او بپذیرد و بعد از آن، دلیل دیگری اقامه نماید که خلاف ادعای مستدل را اثبات کند. ۱.۱ - مثالمانند این که مستدل بگوید: غَسل (شستن صورت و دستها) در وضو رکن است، و مستحب است سه مرتبه انجام گیرد و آن گاه مسح را نیز به عنوان این که رکن وضو است با غَسل قیاس نموده و حکم کند که مستحب است سه بار انجام گیرد. اما معترض در جواب به او بگوید: مسح سر و پا ، مسح است و در مسح بودن مانند مسح از روی کفش است و مسح از روی کفش مستحب نیست سه بار انجام گیرد. ۲ - تفاوت قلب و معرضهنکته: میان قلب و معارضه دو تفاوت است: ۱. در قلب، معترض خلاف حکم مستدل را با همان اصل و همان علتی که به کار برده است، اثبات مینماید؛ برخلاف معارضه، که در آن اصل و علت در قیاس معترض با اصل و علت در قیاس مستدل تفاوت دارد؛ ۲. در قلب صحیح نیست که مستدل به قالب (معترض) اعتراض کند؛ زیرا لازمه آن، اعتراض به اصل و علت قیاس خود او است، اما در معارضه، مستدل میتواند به دلیل معترض هر گونه اعتراضی هم چون منع، معارضه و غیره بنماید. [۱]
اصول الفقه الاسلامی، زحیلی، وهبه، ج۱، ص۶۹۶.
[۲]
اصول الفقه، زهیرالمالکی، محمد ابوالنور، ج۴، ص۱۴۲.
[۳]
تقنین اصول الفقه، عبدالبر، محمد زکی،ص۸۵.
۳ - پانویس
۴ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۴۴، برگرفته از مقاله «معارضه». ردههای این صفحه : مبطلات علت
|