کفر«كفر» به معناى «پوشاندن و پنهان كردن چيزى » مى باشد و کافر به كسى گفته مى شود كه خدا يا پیامبر(صلی الله علیه وآله) يا شریعت يا هر سه را منكر شود . فهرست مندرجات۲ - معنای اصطلاحی ۳ - تعریف جامع کفر ۴ - معنای قرآنی کفر ۵ - اقسام کفر از منظر متکلمان ۵.۱ - کفر انکار ۵.۲ - کفر جحود ۵.۳ - کفر عناد ۵.۴ - کفر نفاق ۶ - اقسام کفر در کلام امام صادق(علیه السلام) ۶.۱ - کفر حجود ۶.۱.۱ - انکار ربوبیّت ۶.۱.۲ - انکار همراهِ شناخت ۶.۲ - کفر عصیان ۶.۳ - کفر برائت ۶.۴ - کفر نعمت ۶.۵ - کفر مطلق ۷ - پانویس ۸ - منبع ۱ - معنای لغویمعناى لغوى «كفر»، پوشش و پوشاندن است. از اين رو، مردم عرب، شب را «كافر» مىگويند؛ زيرا اشياء را مىپوشاند و پنهان مىكند و نيز به كشاورز كه بر زمين بذر مىپاشد و بذرها را در آن پنهان مىسازد. برگهايى نيز كه ميوههاى درخت را مىپوشانند، «کافور» خوانده مىشوند [۱]
مفردات، ۴۳۳
۲ - معنای اصطلاحیكفر در اصطلاح دينى تعريفهاى متعدّدى دارد: يكى، باور نداشتنِ آنچه بايد باورش كرد؛ همانند توحید و نبوّت و معاد و ضروریّات دین [۲]
الايمان و الكفر فى الكتاب و السّنّة، ۴۹
ديگر، انكار آگاهانه سخن پیامبر (ص) و آنچه آورده است [۳]
قواعد المرام، ۱۷۱؛ ارشاد الطّالبين، ۴۴۳
.۳ - تعریف جامع کفرتعريف جامع كفر عبارت است از: انكار الوهیّت، توحید، رسالت و ضروری دین- با التفات به ضرورى بودن آن- اگر به انكار رسالت بينجامد [۴]
لعروة الوثقى، ۱/ ۵۴
.كفر، نقيض ایمان است و ماهيّت آن عبارت است از عناد و ميل بر پوشانيدن حقيقت [۵]
فرهنگ مطهّر، ۶۶۳
۴ - معنای قرآنی کفرقرآن كريم كفر را به معنايى غير از آنچه گذشت نيز به كار گرفته است. در اين معنا، كفر نه تنها مذموم نيست كه از واجبات بس سترگ است: «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى ...» [۶]
بقره/ ۲۵۶
در اينجا كفر به معناى ردّ طاغوت و ایمان به خدا است. از اين آيه بر مى آيد كه مؤمن بايد به باطل كفر بورزد و به حق ایمان آوَرَد [۷]
آشنايى با قرآن، ۲/ ۷۸.
۵ - اقسام کفر از منظر متکلمانمتکلمان اقسام متعدّدی برای کفر بر شمردهاند: ۵.۱ - کفر انکارکفر انکار بدین معنا است که کسی به قلب و زبان، خدا و رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را انکار کند. ۵.۲ - کفر جحودکفر جحود یعنی کسی با قلب اذعان کند؛ ولی به زبان، انکار: «وَجَحَدُوا بِها وَاسْتَیقَنَتْها أنْفُسُهُمْ». ۵.۳ - کفر عنادکفر عناد بدین معنا است که کسی به دل و زبان اذعان کند؛ امّا از روی حسادت و عناد، تن بدان ندهد؛ همانند ولید بن مغیره، که به دل و زبان قرآن را پذیرفت؛ ولی ایمان نیاورد و آن را سحر خواند. ۵.۴ - کفر نفاقکفر نفاق آن است که زبان دم از ایمان زَنَد؛ ولی دل از ایمان تهی باشد. [۱۰]
الایمان و الکفر فی الکتاب و السّنّه، ص۵۵.
[۱۱]
تاج العروس، ج۳، ص۲۵۴.
امام خمینی کفر را در اصطلاح کلامی و فقهی، انکار خداوند یا توحید یا نبوت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میداند [۱۳]
خمینی، روحالله، کشفالاسرار، ص۲۰۰، تهران، بیتا.
و اغلب محققین با استناد به برخی از روایات کسانی را که منکر اصل امامتاند کافر دانستهاند. امام خمینی با نقد این کلام و اشاره به اینکه کفر مراتب دارد مراد از کفر در اصطلاح فقه را مقابل اسلام دانسته و اسلام به معنای اعتقاد به توحید و خدا و نبوت است. به اعتقاد امام خمینی دیگر مراتب کفر که انکار امامت نیز یکی از آنهاست، موجب کفر فقهی و ترتب آثار آن نمیشود. امام خمینی مفهوم کافر را مساوی با مفهوم غیرمسلمان میداند و این معنا را علاوه بر موافقت با ارتکاز شرعی، برگرفته از ادله شرعی میشمارد و معتقد است ظاهر روایاتی که خلاف این معنا را میرسانند باید توجیه شوند همچنین منکر ضروریات دین، اگر انکار او به انکار خدا یا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بینجامند کفر میباشد. امام خمینی برای کفر اقسامی را برمیشمارد از جمله:۱- کفر شرعی: که همان انکار خداوند یا پیامبر اوست. [۱۷]
خمینی، روحالله، کشف الاسرار، ص۲۰۰، تهران، بیتا.
۲- کافر و کفر انکاری: به این معنا که انسان چیزی را که نزد او مجهول است و نمیتواند درک کند انکار میکند مانند معارف الهی و جلوههای رحمانی و این ناشی از خودخواهی و خودبینی است. ۳- کافر و کفر ذمی: کافرانی که پیرو کتابهای آسمانی هستند مانند یهودیان، مسیحیان که طی عقد ذمه با حکومت اسلامی در برابر وظایفی مشخص، عقایدشان محترم است و حق زندگی مسالمتآمیز در کنار مسلمانان را دارند. ۴- کافر مستامن: کافری که از حکومت یا مسلمانان درخواست امان برای ورود به سرزمین اسلامی دارد. ۵- کافر جری: مشهور فقها کافر غیر ذمی و مستامن را جری میدانند. ۶- کافر مرتد: مرتد مسلمانی است که از اسلام خارج شده و از آن دست برداشته است. امام خمینی انکار و کفری را موجب ارتداد میداند که انکار رسالت یا تکذیب پیامبر یا تنقیص شریعت را در پی داشته باشد. [۲۱]
خمینی، روحالله، دانشنامه امام خمینی، ج۸، ص۳۶۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۶ - اقسام کفر در کلام امام صادق(علیه السلام)تقسیمی دیگر نیز برای کفر از روایت امام صادق (علیه السلام) برون کشیدهاند: ۶.۱ - کفر حجودکفر حجود، خود بر دو قسم است: ۶.۱.۱ - انکار ربوبیّتانکار ربوبیّت بدین معنا است که کسی، خدا و بهشت و دوزخ و رستاخیز را انکار کند. کفر زنادقه و دهریّه از این دست است که قرآن سخن آنان را چنین باز میگوید: «وَما یُهْلِکُنا إلّا الدَّهْرُ». ۶.۱.۲ - انکار همراهِ شناختانکار همراهِ شناخت یعنی هر چند به وجود خدا یقین دارند، امّا از روی ستمکاری و بزرگطلبی او را انکار میکنند. ۶.۲ - کفر عصیانکفر عصیان بدین معنا است که به خدا ایمان دارند؛ امّا از فرمان او سر میپیچند و تکالیف دینی را بر نمیتابند. ۶.۳ - کفر برائتکفر برائت، کفر، ناپسند نیست؛ بلکه از وظایف اعتقادی است و عبارت است از کفر به دشمنان خدا و کافران، مانند کفر ابراهیم و کفر شیطان به اولیای خود. ۶.۴ - کفر نعمتکفر نعمت عبارت از ناسپاسی در برابر نعمتهای الهی است. قرآن کریم از سلیمان پیامبر -علیه السلام- نقل فرموده است: «این از فضل پروردگار من است تا مرا به سپاسگزاری و ناسپاسی بیازماید» ۶.۵ - کفر مطلقکفر مطلق کفری است که هیچ یک از قیدهای پیشین را ندارد. برخی کفر را سی و پنج قسم دانسته اند که از ضرب هفت قسم متعلق کفر در پنج قسم کافر حاصل گردد. [۳۴]
فرهنگ لغات کامل در قرآن، ص۳۰.
۷ - پانویس۸ - منبع• پژوهشکده تحقیقات اسلامی، کتاب فرهنگ شیعه، ۹۰-۹۱ • پژوهشکده تحقیقات اسلامی،فرهنگ شیعه،ص۳۸۵ • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. |