دریاچه هامون
دریاچه و تالاب بینالمللی هامون (نامهای قدیمی: دریاچهٔ سیستان، دریاچهٔ زَرَنگ) سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریای مازندران و دریاچه ارومیه، هفتمین تالاب بینالمللی جهان و یکی از ذخیرهگاههای زیستکره در ایران است. دریاچه و تالاب هامون در استان سیستان و بلوچستان واقع شدهاند. این دریاچه از سه دریاچه کوچک به نامهای هامون پوزک، هامون صابری و هامون هلمند (هیرمند) تشکیل شده و هامون گود زره هم کمی دورتر از این سه قرار گرفتهاست. این دریاچهها در زمان فراوانی آب به هم میپیوندند و دریاچهٔ مشترک هامون، میان افغانستان و ایران را تشکیل میدهند. رودخانهٔ هیرمند شریان اصلی ورود به هامون است و رودخانههای خاشرود، فراه، هاروترود، شوررود، حسینآباد و نهبندان نیز به هامون میریزند.
دریاچهٔ هامون نام باستانی: کیانسی | |
---|---|
موقعیت | ایران، استان سیستان و بلوچستان افغانستان، ولایت فراه |
مختصات | ۳۰°۵۰′ شمالی ۶۱°۴۰′ شرقی / ۳۰٫۸۳۳°شمالی ۶۱٫۶۶۷°شرقی |
درونشارشهای کلان | رودخانهٔ دائمی و فصلی از جمله هیرمند به همراه خاشرود، فراه رود، هاروترود، شور رود، رودخانه حسینآباد و رودخانه نهبندان |
برونشارشهای کلان | تبخیر |
کشورهای حوضه | افغانستان، ایران |
مساحتِ رو | ۵٬۶۶۰ کیلومتر مربع |
بیشترین ژرفا |
وسعت دریاچهٔ هامون در زمان پرآبی ۵٬۶۶۰ کیلومتر مربع است که از این مقدار ۳٬۸۲۰ کیلومتر مربع متعلق به ایران و بقیه متعلق به افغانستان است. با این اوصاف، دریاچهٔ هامون وابسته به رودخانهٔ هیرمند است و این وابستگی باعث شده تا هرگونه نوسانات در میزان آب آن، مشکلاتی را برای همهٔ سامانه به وجود آورد.
تالاب هامون در چهارمین کنگرهٔ جهانی ذخیرهگاههای زیستکره که روزهای پایانی سال ۱۳۹۴ در لیما پایتخت پرو برگزار شد، توسط یونسکو بهعنوان ذخیرهگاه زیستکره ثبت شد و بدین ترتیب تعداد ذخیرهگاههای زیستکره در ایران به ۱۲ مورد افزایش یافت.
نامهای دیگر
نام دریاچه هامون در اوستا کانس اویا یا کساُیا یا کَنسو، در پهلوی کیانس یا کیانسه و شاهنامه فردوسی دریاچه زره و در نوشتههای فارس
حوضه آبریز
رودخانههای هیرمند به همراه خاشرود، فراه، هاروترود، شوررود، حسینآباد و نهبندان به دریاچه هامون میریزند. رود هیرمند، از رودهای پرآب فلات ایران، اصلیترین رود در حوضه آبریز دریاچه هامون است که از بلندیهای کوههای بابا در ۴۰ کیلومتری غرب کابل از رشته کوه هندوکش در افغانستان سرچشمه میگیرد و پس از مسافت ۱۱۰۰ کیلومتر وارد دریاچه هامون میشود.
حقابه از هیرمند
حقابه ایران از هیرمند، به دادخواست حقوقی ایران از آب رودخانه هیرمند در منطقه سیستان اشاره دارد. پس از شکست گفتگوهای بسیار میان سران حکومتی ایران و افغانستان در سالهای ۱۳۰۹ و ۱۳۲۷، با رأی کمیسیون بررسی حقآبه هیرمند به نام به کمیسیون دلتا، قراردادی در سال ۱۳۵۱ میان امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت ایران و موسی شفیق، نخستوزیر وقت افغانستان در کابل به امضاء رسید و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد.
با وجود انعقاد این قرارداد، از سالهای پایانی دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش بارشها و خشکسالی، میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت. پمپاژ و انتقال آب هامون توسط خط لوله به زاهدان و انتقال و ذخیره آب در چاهنیمهها زابل و همچنین استفاده از حقابه هامون جهت کشاورزی در زابل از دلایل اصلی خشک شدن هامون میباشد. نبود دولتی مقتدر در افغانستان، ساخت سد کجکی بر روی هیرمند، نصب و بهکارگیری انواع پمپ در مسیر رودخانه هیرمند جهت کشاورزی توسط کشاورزان افغان، خشک شدن دریاچه هامون را در پی داشتهاست. این مسئله موجب قطع شدن منبع معاش ۴۰۰ هزار سیستانی، کاهش قابل ملاحظه پرندگان بومی سیستان، رو به انقراض نهادن گاو سیستانی، بروز فقر و نا امنیهای پیامد آن، مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی کشور و زوال روزافزون صنایع دستی سیستان شدهاست.
در ادبیات و اسطورهشناسی
متون اوستایی
در ادبیات و اساطیر ایران باستان دریاچه هامون به همراه رودخانه هلمند /هیرمند در یک جایگاه خاص و ویژه در آخرالزمان شناسی زرتشتی قرار دارد. نام و ذکر هامون در اوستا بارها به نام کَس اویا آمدهاست. در زامیاد یشت کرده ۱۰ فقرات ۶۶ و ۶۷ آمدهاست که (فَــرّ) از آن کسی است که شهریاری وی از آنجایی که رود هیرمند دریاچه کس اویا را تشکیل میدهد برخاسته است، در زامیاد پشت فقره ۹۶ نیزآمده که در هنگامی که استوت ارت پیک اهورامزدا و پسر ویسپتئور و تیری از آب کس اویا به در آید، گرز پیروزمند آزنده (گرزی) که فریدون دلیر داشت در هنگامی که اژی دهاک (ضحاک) کشته شد. با مقایسه دو یَشت بسیار کهن یعنی زامیادیشت و مهر یشت که کریستنسن این دو یشت را به همراه یَشت سیزدهم یا فروردین یشت متعلق به دوره پیش از هخامنشیان و حداکثر آغاز دوران هخامنشی میداند. میتوان به تصویر جالبی از محیط تاریخی و جغرافیایی که این دو یشت در آن سروده شدهاند دست یافت. گفته میشود سرزمین جغرافیایی مهریشت، سرزمینهای شمالی شرقی ایران یعنی سغد، خوارزم، مرگانیا و هرات بوده که تصویری متفاوت با آنی دارد که در زامیاد یشت معرفی شده و دربارهٔ آن اظهار شده که ارتباط کاملی با سرزمینی واقع در جنوب، یعنی سیستان دارد. نیولی برخلاف کریستن سن محیط جغرافیایی این دو یشت را نزدیک به هم میداند. وی اعتقاد دارد که کانون فکری این دو یشت را رود هیرمند بودهاست ولی دربارهٔ اینکه چرا در یشت نوزده ام از چهار استان شمالی خبری نیست، توضیح کافی ندارد. در واقعاً این نکته هم جالب است دریاچه هامون جایگاه خاصی در زامیادیشت دارد که مکان جغرافیایی آن سیستان است.. در وندیداد فرگرد ۱۹ آمده که " زردشت آگاه نمود، اهریمن را ای اهریمن زشت من آنچه دیو خواهیم برانداخت من نسارا خواهم برانداخت، من خنثیتی پری را خواهم برانداخت، تا اینکه سوشیانت (استوتارت) پیروز گر از طرف مشرق آب کس اویا متولد گردد. این نکته جالب هست در وندیداد تأکید می میشود که از سوشیانت از جانب شرق متولد میشود. دقت دربارهٔ جهت شرقی از دیدگاه تاریخی-مذهبی میتواند جالب باشد زیرا میتواند با کوه اوشیدم که در هرمز یشت دارای نامی دوگانه هست، اوشیدارنا به معنای آنکه خانه او نزدیکی فجر است یا آنکه در نزدیک فجر زندگی میکند مطابق باشد. اگر کس اویا با هامون تطابق داشته باشد اوشی دم، اوشیدارنا همان کوه خواجه امروزی است. کوهی که ۱۵۰ متر بلندتر از حوضه هامون است و در حال حاضر نیز در سال نو خورشیدی بیشتر مردم سیستان به دیدن کوه خواجه میروند.
در آبان یشت آمده که کی گشتاسب بلند همت روبروی آب فرزدانو از برای ناهید(الههٔ آبها) نذر نموده ، و خواستار شده که بر ارجاسب و دیگر تورانیان چیره شود. در بندهش آمده که دریاچه فرزدان درسیستان قرار دارد. با توجه به متن برجستگی و شگفتیهای سیستان رود هلمند و دریاچه فرزدان دریای کیانسه که در سیستان آمدهاست، اشاره دارد. در ترجمه سعید عریان کلمه Zreh و Warهردو دریا ترجمه شدهاند، ولی به نظر میرسد که نویسنده متن، ترتیبی برای آنها قائل بودهاست، یعنی از کوچکترین واحد رودخانه به دریاچه و دریا رسیده در اوستا نیز کلمه Vari همان معنی دریاچه یا Lake را دارد و دربندهش نیز فرزدان زیر بند «چگونگی دریاچهها» آمدهاست در صورتی که کیانسه در زیر عنوان «چگونگی دریاها» آمدهاست. اینجا فقط Zreh که کلمه ای است که از زبان پارتی به پهلوی راه یافته باید دریا معنی شود. در فارسی باستان drayah، پهلوی drayabو در فارسی نو به صورت draya درآمده است که هم ریشه Zreh پارتی است، چون Z پارتی در فارسی باستان تبدیل به d شدهاست و این موضوع در زبان اوستایی نیز صدق میکند در اوستا Zraiiah به معنی دریا هم ریشه drayah فارسی باستان است. احتمالاً نشان دهنده این هست که در دوران اوستایی متآخر در سیستان دو دریاچه وجود داشتهاست. در سه متن اوستایی و پهلوی، آبان پشت، بندهش و شگفتی و برجستگی سیستان از دریاچه فرزدان نام برده شدهاست و این نکته جالب به نظر میرسد که در سه روایت آمده، که شاهان و مردم برای ناهید در دریاچه نذر میکنند تا به خواسته خود برسند که این نشان دهنده جنبه مقدس بودن دریاچه است. در آبان یشت کِی گشتاسب بلند همت روبروی آب فرزدانو از برای ناهید با نذر خواستار شد که بر ارجاسپ و تورانیان دیگر چیره شود. همچنین در بندهش آمده که دریاچه فرزدان درسیستان است، گویند که مرد پرهیزگاری که چیزی برو اَفکَنَد بپذیرد، اگر پرهیزگار نیست، بیرون افکند. در متن کوتاه پهلوی شگفتگی و برجستگیهای سیستان آمده که، پس فریدون به دریاچه فرزندان شد از اردسیور ناهید مراد خواست … و نیز در همین متن آمده گرشاسپ شاه دین را در دریاچه فرزدان رواج داد. در بندهش آمده هست که بن چشمه فرزدان به فراخکرد پیوستهاست. فراخکرد صورت پهلوی دریاچه اسطوره ای وروکشه میباشد. دریای وروکشه، زامیاد یشت، همانگونه که کریستینسن حدس زده جائی جز از هامون که همان کَس اویا است نمیتواند باشد. نیولی چند دلیل برای تطبیق دریای وروکشه با کیانسه آورده هست:
۱-شرح اسطوره ای بزرگ شدن دریای وروکشه توسط افراسیاب که سنتهای پهلوی آن را تأیید میکنند در واقع دارای نوعی رابطه با برخی حقایق یعنی انجام یک سلسه کارهای نهر کشی و آبراه سازی در کنار رودخانه هیرمند که مساحت دریاچه را گسترده کردهاست. انعکاس این عملیات در نام اوستایی خود رودخانه هلمند /هیرمند /هئتومنت به معنای "دارای سدهای بسیار" نیز دیده میشود" که به دریای کیانسه میریزد.
۲-ستایش خورنه که زامیادیشت از بند ۶۶ تا ۶۹به آن اشاره شده هست. بند ۶۶ زامیادیشت آمده هست که (فر) از آن کسی که شهریاری وی آنجایی که رود هیرمند دریاچه کس اویا را تشکیل میدهد برخاسته است، در واقع خورنه (فر) رابطه ی نزدیکی با تلاش سه تلاش ناموفق افراسیاب برای بدست آوردن آن از دریای اسطوره ای وروکشه دارد که در بندهای ۵۶ تا ۵۸ آبان یشت آمده هست؛ که نشان دهنده تطبیق وروکشه با کیانسه میباشد.
۳-علاوه بر آن پدیدهٔ دیگری که تطبیق وروکشه را با کس اویا تائیدمی کند آن است که هر دو دارای خصوصیتی غیرقابل تردید هستند و آن وجود یک کوه در میان آب های آن است. کوه اوس هنداوا در میان و مرکز وروکشه قرار دارد. همچنان که کوه اوشیدم یا کوه رستم(کوه خواجه) امروزی در میان کس اویا واقع شدهاست.
۴- نکته مشترک دیگر موجود میان وروکشه و کس اویا وجود ۹۹۹۹۹ فروهر است وروکشه، فروردین یشت و کس اویا زامیادیشت .(همانجا)
۵-در بندهش آمده " رودخانه ای واتئنی رود به سیستان است و سرچشمه آن از کیانسه بودهاست، مسئله این که سرچشمه آن در کیانسه/هامون است، یعنی این رودخانه به دریاچه آب نمیدهد بلکه از آن آب میگیرد بدون شک نشان دهندهٔ تطابق آن با رود شلا/شیلا یعنی رودخانه ای که هامون را به گود زره پیوند میدادهاست، پس میتوان فرزدان را با همان گود زره امروزی تطبیق داد. در لغتنامه دهخدا آمدهاست که فرزد، سبزه ای هست در نهایت سبزی، در نهایت سبزی و تازگی و تری آن را فریز نیز گویند و بعضی گویند سبزه ای باشد که در روی آبها ایستاده به هم میرسد. همچنین سبزه ای باشد که میان آب که مدام سبزه بود و شاید که در مرغزار نیز باشد و به زمستان و تابستان سبز بود و بیخش محکم است. در معنی فریز نیز آمدهاست که گیاهی است که در نهایت سبزه ای و تازگی که از خوردن آن دواب فربه شود. فرزدان کلمه مشتق میباشد و بسیط نیست، از یک جز فرز یا فرزد با جز دیگر دان یا آن تشکیل میشود که امکان دارد به دو صورت باشد. نخست:فرز+دان (پسوند مکان) ←بدینصورت :فرزدان به معنای جایگاه و مکان گیاه فرز میشود یا مکان و جایگاه پر از گیاه فرز. دوم: فرز+ان (علامت جمع) بدین صورت ← به معنای فرزها (گیاهان فرز)، همانطوری که درختان و گیاهان با علامت آن جمع میشود. فرزد در زبان عربی تبدیل به مرج شدهاست که به صورت جمع مروج آمدهاست مانند: مروج الذهب (چمن زارهای طلایی کتابی از مسعودی)، صورت دیگر آن مرغ است که در کلمه مرغزار (به معنای سبزه زار دیده میشود) امروزه نیز گیاه فرز پیرامون این دریاچه در زمانی که سطح آب بالا میآید به فراوانی دیده میشود تا آنجایی که بسیاری از اهالی محلی، دامهای خود را برای چرا به این نواحی میآوردند، به مانند نام دریاچه ای که امروز در جنوب جیرفت قرار دارد، به نام جازموریان که از دو جزء جاز (اسم گیاهی در آن منطقه) و موریان، که در زبان محلی به معنای کثرت و فراوانی است.
متون پهلوی
در متن هان پهلوی دریاچه هامون با نام کیانسه، برگرفته شده از سلسله کیانی معرفی میشود. این ارتباط ریشه Kuui-kavi یا جمع Kavis-kayan-kayanids معادل پهلوی Kayansih را صورت میدهد. در بندهش آمدهاست که دریای کیانسه که به سیستان هست در اوائل جایی بودهاست که هیچیک از حیوانات پلید مانند مار و قورباغه در آن زندگی نمیکردند و آب آن بیشترین بود … ولی الان اینگونه نیست ولی چون فرشگرد رسد باز شیرین شود. همچنین در متن کوتاه برجستگی و شگفتیهای سیستان، کیانسه به همراه فرزدان عنوان یکی از شگفتیهای سیستان ذکر شدهاست در بندهش دربارهٔ افراسیاب آمدهاست که هزار چشمه و چندین رود که به دریای کیانسه سرازیر میشوند را پایمال کرد. با توجه به اقدام افراسیاب درمی یابیم که دریاچه کیانسه جدای از اهمیت مذهبی و دینی خود، جنبه استراتژیک نیز داشتهاست، در تأیید این نکته، که ستاندن آب به سوی ایرانشهر یکی از اعمال سودمند منوچهر دانسته شدهاست. این روایات به احتمالی منعکس کنندهٔ آن اسطورههای اغراقآمیزی است که داخل یک سلسه افسانهها و داستانها شدهاست، یعنی همان اختلاف بین قدیمی در مورد تصاحب و کنترل آب که امروزه نیز باعث اختلاف بین مردمی است که در اطراف این حوضه آبی زندگی میکنند. در حقیقت تمام پژواکهای نبردهای بسیار قدیمی قبیله ای هستند که هرکدام سعی بر کنترل تنها منبع آبی که به این سرزمین خشک زندگی میبخشیده، یعنی آبهای هیرمند و دریاچه هامون بودهاند.
دریاچه هامون در تاریخ
تیمور لنگ نیز از این دریاچه چنین یاد میکند:امیر سیستان مرا سوار برکشتی کرد و روی دریاچه هامون گردش داد و به من گفت که در دوره رستم وسعت این دریا بیش از این بود که میبینی. مؤلف حدود العالم مینویسد: دریای زره به سیستان است که گرد آن سی فرسنگ است، اندر پهنای او هشت فرسنگ وگاه آب این دریا چندان بود که از رودی خیزد که از کرمان بگذرد و به دریای اعظم ریزد.
در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ «سعید محمودی» مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سیستان و بلوچستان از تلاشها و رایزنیهایی برای ثبت تالاب هامون به عنوان ذخیرگاه زیست کره مشترک بین ایران و افغانستان در یونسکو خبر داد. وی تصریح کرد: برای حفاظت از تالاب بینالمللی هامون سلسله اقدامات ملی، منطقهای و بینالمللی انجام شده و همچنان ادامه دارد که ثبت آن در یونسکو به عنوان ذخیرگاه زیست کره یکی از این فعالیتهای در حال اجرا است. با معرفی هامون به عنوان ذخیرگاه زیست کره مرزی بودجههای بینالمللی برای مدیریت تالاب افزایش مییابد و موضوع حق آبه هامون با جدیت بیشتری دنبال میشود. در زمان حمله تیمور به سیستان سیفور زروانی رهبر زروانیها راه شکستن سد سیستان را به تیمور آموخت و به او گفت در صورتی که این سد بشکند سیستان نابود و سیستانیان خواهند مرد و او (تیمور) فاتح سیستان خواهد شد. تیمور چنین کرد و همه مردمان کشته شدند به جز عده ای اندک.
وضعیت کنونی
دریاچه هامون مدتهاست با بحران بیآبی روبهروست و خشکشدن بخشهای وسیعی از آن موجب بهوجود آمدن مشکلات مختلف زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی در سطح منطقه شدهاست.
در اردیبهشت سال ۱۳۹۳ و با جاریشدن سیلاب از افغانستان، دریاچه هامون پس از ۱۵ سال آبگیری شد. با اینحال کارشناسان محیط زیست در سیستان و بلوچستان هشدار میدهند احیای دریاچه هامون موقتی است و خطر خشکشدن، همچنان این تالاب بینالمللی را تهدید میکند.
نگارخانه
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ "UNESCO Biosphere Reserve Directory".
- ↑ سایکس، سر پرسی مولزورث، تاریخ ایران / سایکس، جلد ۱، تهران: افسون، ۱۳۸۰، ص ۱.
- ↑ پیرنیا، حسن، تاریخ ایران باستان، جلد ۳، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۷۵، ص ۲۱۹۰.
- ↑ روزنامه ایران۸۷/۹/۲۵: هفتمین تالاب بینالمللی جهان خشک شد
- ↑ قصد ایران برای ثبت تالاب هامون در فهرست یونسکو، رادیو زمانه
- ↑ «هامون در فهرست ذخیره گاههای بینالمللی یونسکو ثبت شد». ایرنا. ۱ فروردین ۱۳۹۵.
- ↑ «هامون به عنوان دوازدهمین ذخیره گاه زیست کره ایران در یونسکو ثبت میشود». دیدهبان محیط زیست و حیات وحش ایران. ۲۴ اسفند ۱۳۹۴.
- ↑ حقآبه ایران از هیرمند، پشت سد بیعدالتی افغانها
- ↑ أثرات تغییر اقلیم و خشکسالی بر تنوع زیستی تالاب هامون و بهداشت و سلامت سیستان
- ↑ http://www.ensani.ir/storage/Files/20101123183035-رود%20هیرمند%20و%20اختلاف%20حقابه.pdf
- ↑ وب سایت دکتر نورا
- ↑ «ettelaat newspaper». بایگانیشده از اصلی در ۸ اكتبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۶.
- ↑ لبهای «هامون» خشک شد
- ↑ هامون خشک شد
- ↑ «پایگاه ملی دادههای علوم زمین: گزارش خبری». بایگانیشده از اصلی در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۵.
- ↑ http://www.hamshahrionline.ir/print-168187.aspx
- ↑ روزنامه شرق- نبض زندگی در سیستان و بلوچستان- پنجشنبه، ۲۴ شهریور ۱۳۹۰
- ↑ «Iranian Academic Warns of Water Conflict "Iran in the Gulf». بایگانیشده از اصلی در ۴ مارس ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۵.
- ↑ Gnoli، G. (۲۰۰۳). HĀMUN, DARYĀČA-YE ii. IRANICA.
- ↑ پورداوود، ابراهیم (۱۳۷۷). یشت ها. اساطیر. صص. ۳۳۴.
- ↑ پورداوود، ابراهیم (۱۳۷۷). یشت ها. اساطیر. صص. ۳۵۰.
- ↑ نیولی، گراردو (۱۳۹۶). پژوهشهای تاریخی دربارهٔ سیستان باستان. آگه. صص. ۵۰.
- ↑ نیولی، گرادو (۱۳۹۶). پژوهشهای تاریخی دربارهٔ سیستان باستان. آگه. صص. ۵۰.
- ↑ نیولی، گرادو (۱۳۹۶). پژوهشهای تاریخی دربارهٔ سیستان باستان. اساطیر. صص. ۵۱.
- ↑ ژاک، دوشن گیمن (۱۳۹۱). دین هخامنشیان. شور آفرین. صص. ۱۳۴.
- ↑ نیولی، گراردو (۱۳۹۱). پژوهشهای تاریخی دربارهٔ سیستان. آگه. صص. ۷۱.
- ↑ پورداوود، ابراهیم (۱۳۷۷). یشت ها. اساطیر. صص. ۳۲۳.
- ↑ فرنبغ دادگی (۱۳۸۵). بندهش. توس. صص. ۷۸.
- ↑ تورج، دریایی (۱۳۸۷). شگفتی و برجسته گیهای سیستان. بی نا. صص. ۵۳۶–۵۳۷.
- ↑ پورداوود، گراردو (۱۳۷۷). یشت ها. اساطیر. صص. ۲۵۴.
- ↑ تورج، دریایی (بی تا1387). شگفتی و برجسته گیهای سیستان. بی تا. صص. ۵۳۶–۵۳۷.
- ↑ فرنبغ دادگی (۱۳۹۳). بندهش. توس. صص. ۷۸.
- ↑ کریستین سن، آرتور (۱۳۹۳). کیانیان. علمی فرهنگی. صص. ۳تا۹.
- ↑ نیولی، گراردو (۱۳۹۶). پژوهشهای تاریخی دربارهٔ سیستان باستان. آگه. صص. ۶۵.
- ↑ نیولی، گراردو (۱۳۹۶). پژوهشهای تاریخی دربارهٔ سیستان باستان. آگه. صص. ۵۳.
- ↑ نیولی، گراردو (۱۳۹۶). پژوهشهای تاریخی دربارهٔ سیستان باستان. آگه. صص. ۶۹.
- ↑ فرنبغ دادگی (۱۳۹۳). بندهش. آگه. صص. ۷۸.
- ↑ حاجی خلیفه (۱۴۲۳). کشف الظنون. بیروت. صص. ۱۲۳۴.
- ↑ «دریاچه هامون در روایات ملی». جندی شاپور. حسین مالکی. ۱۳۹۵.
- ↑ KAYĀNSĪH. IRANICA. ۲۰۱۲. صص. ۱۷۴–۱۷۶.
- ↑ تفضلی، احمد (۱۳۹۱). مینوی خرد. توس. صص. ۴۱–۴۴.
- ↑ نیولی، گراردو (۱۳۹۶). پژوهشهای تاریخی دربارهٔ سیستان باستان. آگه. صص. ۶۱.
- ↑ هامون خشک شد بایگانیشده در ۲۸ اوت ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine (خبرگزاری میراث فرهنگی)
- ↑ رایزنیها برای ثبت تالاب هامون در یونسکو درحال انجام است . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://www.irna.ir]
منابع
- دریاچه هامون - چاپ۱۳۸۰ - ناشر روابط عمومی دانشگاه زابل
- کتاب منم تیمور جهانگشا، ترجمه ذبیح ا.. منصوری - تهران -چاپ مروی - ۱۳۶۹ -ص۹۲