رباعی
رباعی یا چهارگانه از قالبهای شعر فارسی است که در فارسی به آن ترانه و چارانه نیز میگویند. رباعی در حقیقت تنها قالب کاملا فارسی میباشد و نوعی شعر است که در چهار مصراع جز مصراع سوم دیگر مصراعها هم قافیه و یا مُرَدَّفند.
این قالب، یک قالب شعر فارسی است، که در زبانهای دیگری (از جمله عربی و اردو) نیز مورد استفاده قرار گرفتهاست.
بیشترین تعداد ابیات رباعی توسط عطار نیشابوری در کتاب مختارنامه قریب بر ۴۷۰۰ بیت می باشد.
رباعی
در مورد منشأ رباعی، در کتابهای تاریخی دو روایت متفاوت درج شدهاست:
روایت اول، رودکی را ابداع کنندهی این نوع شعر (به صورت امروزی) میداند و گوید که وزن آن را از ترانهای که کودکی که به هنگام گردو بازی میخوانده غلتان غلتان همیرود تا بن گو اقتباس کردهاست.
طبق روایت دوم، یعقوب لیث قهرمان اصلی ماجراست و همان جمله را از زبان جوانی میشنود که میدان شهر معرکهای به راه انداخته بود و دستور داد شعرای دربار او این قالب شعری را اختراع کردهاند.
رباعی شامل دو بیت (چهار مصراع) است. رعایت قافیه در مصراعهای نخست، دوم و چهارم الزامی و در مصراع سوم اختیاری است. شاعران ادوار اولیه، به گفتن رباعیات چهار قافیهای گرایش داشتند، اما به تدریج و از اوایل سدۀ ششم هجری، شکل سه مصراعی قافیه در رباعی رایج شد.
کتاب بدایع الافکار، رباعی را اینگونه شرح میدهد: «از مخترعات بحر هَزَج است و رباعی از آن جهت گفتند که بحر هزج در اشعار عرب مربع الاجزاء آمده. پس هر یک بیت از این وزن به مثابه دو بیت مربع باشد و مجموع چهار بیت بود از هزج مربع الاجزاء ... اگر مصراع سوم نیز دارای قافیه باشد، آن را رباعی مُصَرَع گویند و اگر مصرع سوم بیقافیه باشد، آن را خصی خوانند.»
رباعیسرایان
معروفترین رباعیسرا در تاریخ ادب فارسی حکیم عمر خیام نیشابوری است که مجموعۀ اشعار وی به رباعیات خیام مشهور میباشند. رباعیات عطار، مولوی، اوحدالدین کرمانی، باباافضل کاشی و ابوسعید ابوالخیر و سنایی از شاعران سبک عراقیاند که در سرودن رباعی شهرت دارند.
پس از افول سبک عراقی و ظهور سبک هندی در عصر صفوی، شاعران منسوب به این سبک افزونبر غزل در رباعی هم نمونههای خوبی از خود به یادگار نهادند. از بیدل دهلوی که یکی از بزرگترین شاعران سبک هندی است، تعداد زیادی رباعی در دست است. شاعران دیگری همچون محوی همدانی و سحابی استرآبادی نیز در این عصر ظهور کردند که دستی بر آتش رباعی داشتهاند. سحابی استرآبادی شاید از نظر تعداد رباعی با ۶٬۰۰۰ رباعی بزرگترین شاعر رباعیسرای تاریخ ادبیات باشد.
در دوران معاصر، نیما یوشیج به سرودن رباعی اشتیاق تمام از خود نشان داد و بیش از ۱٬۸۰۰ رباعی از او بهجای ماندهاست. پس از نیما حیات دوبارۀ رباعی، از اواسط دهۀ پنجاه با انتشار مجموعۀ رباعیات کوچک، اما اثرگذار مرغ سحر سرودۀ منصور اوجی (تهران، ۱۳۵۷ه.خ) و همچنین سیاوش کسرایی آغاز شد و در دهۀ شصت با رباعیات سید حسن حسینی و قیصر امین پور به اوج خود رسید. این موج، با پایان یافتن جنگ ایران و عراق، به تدریج فروکش کرد.
موج دوم رباعی امروز، در اواخر دهۀ هفتاد آغاز شد و بیژن ارژن و ایرج زبردست در ایجاد آن نقش عمدهای داشتند. در اوایل دهۀ هشتاد، جلیل صفربیگی نیز به جمع این شاعران اضافه شد. موج سوم رباعی، در اواخر دهۀ هشتاد شکل گرفته و تا امروز توسط رباعیسرایانی از جمله عباس صادقی زرینی و میلاد عرفانپور همچنان ادامه دارد.
نمونههایی از رباعی
ادبیات کهن
گر کار فلک به عدل سنجیده بُدی | احوال فلک جمله پسندیده بُدی | |
ور عدل بُدی به کارها در گردون | کی خاطر اهل فضل رنجیده بُدی؟ |
گویند بهشت و حور عین خواهد بود | آنجا میِ ناب و انگبین خواهد بود | |
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک | چون عاقبت کار چنین خواهد بود |
بر درگه خلق بندگی ما را کشت | هر سو پی نان دوندگی ما را کشت | |
فارغ نشویم یک دم از فکر معاش | ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت |
گر یک نفست ز زندگانی گذرد | مگذار که جز به شادمانی گذرد | |
زنهار که سرمایهٔ ملکت به جهان | عمر است، چنان کِش گذرانی گذرد |
اول به هزار لطف بنواخت مرا | آخر به هزار غصه بگداخت مرا | |
چون مهره مهر خویش میباخت مرا | چون من همه او شدم بینداخت مرا |
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من | وین حرف معما نه تو خوانی و نه من | |
هست از پس پرده گفتگوی من و تو | چون پرده درافتد نه تو مانی و نه من |
ادبیات معاصر
(نمونه رباعیات معاصرین)
کس چون تو طریق پاکبازی نگرفت | با زخم، نشان سرفرازی نگرفت | |
زین پیش دلاورا کسی چون تو شگفت | حیثیت مرگ را به بازی نگرفت |
خوابیست که بین لرز و تب میآید | جانیست که از صبر به لب میآید | |
بیهوده خروس لعنتی میخواند | شب میرود و دوباره شب میآید |
باران آمد که تو اسیرم کردی | بید مجنون سربه زیرم کردی | |
ای عشق! مگر چه کرده بودم با تو؟ | سالی دو هزار سال پیرم کردی |
اسطورهٔ بی بال پریدن ماییم | پروانهٔ بی پریم و بی پرواییم | |
«لا» گوی خدایان و «بلی» گوی خدا | ماییم که در حجم زمان تنهاییم |
باران: تب هر طرف ببارم دارم | دهقان: غم تا به کی بکارم دارم | |
درویش نگاهی به خود انداخت و گفت: | من هرچه که دارم از ندارم دارم |
شرح غم مو به مو دلم میخواهد | خندیدن در گلو دلم میخواهد | |
جدیت وارونه من یعنی طنز | من گریه پشت و رو دلم میخواهد |
یک جام پر از شراب دستت باشد | تا حال من خراب دستت باشد | |
این چند هزارمین شب بیداریست | ای عشق فقط حساب دستت باشد. |
تلخ است که لبریز حقایق شدهاست | زرد است که با درد موافق شدهاست | |
عاشق نشدی وگرنه میفهمیدی | پاییز بهاریست که عاشق شدهاست |
وزن رباعی
در فرهنگ عامه وزن رباعی را هم وزنِ عبارت لا حَولَ و لا قُوَّةَ اِلاّ بِالله دانستهاند اما عروضدانان، برای رباعی یک یا دو وزن اصلی قائلاند. عروضدانان قدیم، وزن رباعی را در دو شجره اخرب و اخرم قرار دادهاند که از آن ۲۴ وزن منشعب میشود. دکتر شمیسا، برای رباعی یکوزن برشمرده و معتقد است از آن یازده وزن فرعی بهدست میآید. برابر عروض علمی، اساس وزن رباعی بر «مستفعل مستفعل مستفعل فع» نهاده شدهاست، که با توجیه دو قانون اختیارات وزنی شاعری، به ۱۲ وزن تبدیل میشود:
- ابدال= که از مستفعل (– – ᴗ ᴗ)، مفعولن (– – –) حاصل میشود.
- قلب= که از مستفعل (– – ᴗ ᴗ)، فاعلات (– ᴗ – ᴗ) به دست میآید.
مفعولن را میتوان در هر سه رکن به کار برد. اما فاعلات فقط در رکن دوم میتواند به کار رود.
به این ترتیب در ۱۲ وزن میتوان رباعی سرود؛ که چنیناند:
- مستفعل مستفعل مستفعل فع: (- – ل ل/_ _ ل ل/_ _ ل ل/_ ) … مثال: تقدیر که بر کشتنت آزرم نداشت
- مفعولن مستفعل مستفعل فع: (_ _ _ / _ _ ل ل/ _ _ ل ل/ _ ) … مثال: خاقانی را طعنه زنی چون دم تیغ
- مستفعل مفعولن مستفعل فع: ( _ _ ل ل/ _ _ _/ _ _ ل ل/ _ ) … مثال: خرسند همی بودم در دام تو من
- مستفعل مستفعل مفعولن فع: ( _ _ ل ل/ _ _ ل ل/ _ _ _ / _ ) … مثال: امروز تو را دسترس فردا نیست
- مفعولن مفعولن مستفعل فع: (_ _ _ / _ _ _ / _ _ ل ل / _ ) … مثال: با یارم میگفتم در خشم مرو
- مستفعل مفعولن مفعولن فع: ( _ _ ل ل/_ _ _ / _ _ _ / _ ) … مثال: گفتم که سرانجامت معلومم نیست
- مفعولن مستفعل مفعولن فع: ( _ _ _ / _ – ل ل/ _ _ _ / _ ) … مثال: تا بتوانی خدمت رندان میکن
- مفعولن مفعولن مفعولن فع: ( _ _ _ / _ _ _/ _ _ _ / _ ) … مثال: گفتا دارم گفتم کو؟ گفت اینک
- مستفعل فاعلات مستفعل فع: ( _ _ ل ل/ _ ل _ ل / _ _ ل ل / _ ) … مثال: هنگام سپیده دم خروس سحری (گونه اصلی رباعی)
- مفعولن فاعلات مستفعل فع: (_ _ _ / _ ل _ ل/ _ _ ل ل/ _ ) … مثال: عمرت تا کی به خودپرستی گذرد
- مستفعل فاعلات مفعولن فع: ( _ _ ل ل/ _ ل _ ل/ _ _ _/ _ ) … مثال: راز از همه ناکسان نهان باید داشت
- مفعولن فاعلات مفعولن فع: ( _ _ _ / _ ل _ ل/ _ _ _ / _ ) … مثال: تا با من از دلت سخن میگویی
- از این گونههای دوازدهگانه رباعی، همه به یک سان کاربرد ندارند:
- اوزان ۳ – ۲ – ۷ – ۶ کم کاربردترین هستند.
- اوزان ۵ – ۸ عملاً کاربردی ندارند!
- اوزان ۹ – ۱۱ – ۱ – ۴ – ۱۰ – ۱۲ به ترتیب پر کاربردترین اوزان رباعی هستند.
اما طبق عروض سنتی دوازده شکل دیگر نیز با افزودن یک حرف صامت به آخر هر یک از این انواع به دست میآید.
افراد دیگری همچون مسعود فرزاد طرحهای دیگری برای وزن رباعی پیشنهاد دادهاند.
پانویس
- ↑ المعجم فی معاییر اشعار العجم، ص ۱۱۲
- ↑ تذکرة الشعراء، دولتشاه سمرقندی، ص ۲۶ - ۲۷
- ↑ بدایع الافکار، ص۷۲
- ↑ میرافضلی، سیرتحول رباعی، ۳۳.
- ↑ سیر رباعی در تاریخ ادب پارسی، دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ سید علی میرافضلی، در آستانه تازه شدن، ۲۲و۲۳.
- ↑ کتاب ۱۰۰ رباعی برگزیدۀ امروز، به کوشش سیدعلی میرافضلی.
- ↑ رباعی تاریخی مردانه دارد، مؤسسۀ فرهنگی خراسان.
- ↑ جابری و بقایی فارمانی، مقاله: طبقهبندی ساختاری گونههای شعر کوتاه معاصر، 20و21.
- ↑ دریافت مقاله، گونههای شعر کوتاه معاصر.
- ↑ ««مردی که نرفته است برمیگردد»، مجموعه رباعیهای سید مهدی موسوی به روایت عکسهای محمدصادق یارحمیدی – سایهها». دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۲-۲۴.
- ↑ رباعیات بیژن ارژن، وبگاه آیات غمزه.
- ↑ رباعیات قیصر امین پور، وبگاه آیات غمزه.
- ↑ ایرج زیردست.
- ↑ کتاب پشت چراغ قرمز بایگانیشده در ۱۳ فوریه ۲۰۱۹ توسط Wayback Machine، انتشارات بافر.
- ↑ جلیل صفربیگی.
- ↑ «دربارهٔ تو، ای پسر انسان». خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency. ۲۰۱۶-۱۰-۰۷. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۷-۰۵.
- ↑ رک. سیر رباعی، سیروس شمیسا، ص ۲۴۵–۲۷۴
- ↑ رک. سیر رباعی، سیروس شمیسا، ص ۲۷۱
- ↑ میرصادقی، میمنت. واژهنامه هنر شاعری: فرهنگ تفصیلی اصطلاحات فن شعر و سبکها و مکتبهای آن، چاپ سوم، انتشارات کتاب مهناز، تهران، ۱۳۸۵
منابع
- همایی، استاد جلالالدّین. فنون بلاغت و صناعات ادبی، جلد اوّل (صنایع لفظی بدیع و اقسام شعر فارسی)، چاپ سوّم، انتشارات توس، تهران، ۱۳۶۴
- کابلی، ایرج (۱۳۷۶)، وزنشناسی و عروض، تهران: انتشارات آگه، شابک ۹۷۸۹۶۴۷۳۱۶۲۹۳